۱۰ گام اساسی برای آن که یک مدیر الکترونیکی (E-Manager) شویم

هر کسی که Manager خوبی باشد می تواند E-Manager خوبی هم بشود، فقط باید در نظر داشت که بعضی از توانمندیها در شرایط جدید باید وزن بیشتری پیدا کند. ده گام که باید یک مدیر الکترونیکی باید رعایت کند عبارتند از: ▪ سرعت ▪ انسان خوب ▪ باز بودن ▪ تمرین همکاری گروهی ▪ انضباط ▪ ارتباطات خوب ▪ توانمندی مدیریت محتوی ▪ توجه به مشتری ▪ مدیریت دانش ▪ مدیر مثالی برای دیگران. اکنون به شرح هر یک از این موارد می‎پردازیم:
چهارشنبه، 21 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
۱۰ گام اساسی برای آن که یک مدیر الکترونیکی (E-Manager) شویم

۱۰ گام اساسی برای آن که یک مدیر الکترونیکی (E-Manager) شویم
۱۰ گام اساسی برای آن که یک مدیر الکترونیکی (E-Manager) شویم


 





 
هر کسی که Manager خوبی باشد می تواند E-Manager خوبی هم بشود، فقط باید در نظر داشت که بعضی از توانمندیها در شرایط جدید باید وزن بیشتری پیدا کند. ده گام که باید یک مدیر الکترونیکی باید رعایت کند عبارتند از: ▪ سرعت ▪ انسان خوب ▪ باز بودن ▪ تمرین همکاری گروهی ▪ انضباط ▪ ارتباطات خوب ▪ توانمندی مدیریت محتوی ▪ توجه به مشتری ▪ مدیریت دانش ▪ مدیر مثالی برای دیگران. اکنون به شرح هر یک از این موارد می‎پردازیم:

۱) سرعت :
 

سریع بودن اهمیت و ارزش بیشتری از بزرگ بودن دارد. شرکتهای بزرگ نمی توانند بعلت بزرگی سریع باشند. شرکت هایی که با اینترنت ارتباط تنگاتنگ دارند سریعتر از شرکت های سنتی که معمولا هر تصمیم آنها ۴ ماه طول می کشد عمل می کنند. تصمیمات سلسله مراتبی یک روش افزایش سرعت است که با کمک فناوری اینترنت و با استفاده از تجربیات دیگران مقدور می شود. تصمیمات سعی و خطا دیگر جوابگو نیست! رئیس شرکت اوراکل می گوید اگرچه نرم افزار می تواند باعث سرعت شود ولی اگر مدیر الکترونیکی وجود نداشته باشد و سیستم کند و لخت باشد نرم افزار به تنهایی چاره کار نیست.

۲) انسان خوب بودن:
 

انسان بودن مهمترین عامل همکاری است. شرکت ها نیز به تعداد نیروی انسانی کمتر اما انسان تر و متخصص تر دارند. نیروی انسانی متخصص و توانمند محیط شرکت را خانه خود می داند. مشاغل جدید را بهتر است با نیروی انسانی جدید شروع کرد. نیروی انسانی که آموزشهای لازم برای کار را دیده باشد و آموزش در طول عمر را پذیرفته باشد. مدیر الکترونیکی باید روشهای جدید ارزیابی را آموخته و بکار گیرد.

۳) باز بودن :
 

طبیعت باز اینترنت باعث این همه پیشرفت و موفقیت شده است. اقتصاد باز از طریق شبکه های مختلف زمینه پیشرفت فراوان را فراهم کرده و در سطح جهانی اقتصاد شبکه یک استاندارد شده است. اثرات اقتصادی و اجتماعی تجارت الکترونیک فضای باز تجارت برای همه را فراهم کرده است. به همین دلیل تجارت الکترونیک بعلت باز بودن به یک استراتژی بدل شده است. بسیاری از بنگاههای اقتصادی به همکاران، مشتریان و تامین کنندگان درجه ای از دسترسی به بانک اطلاعاتی خود را می دهند. آنها فکر می کنند باز یودن اطلاعات به نفع خودشان است. (شاید ذکات علم نشر آن است همین رویه فکری باشد). اجازه دادن دسترسی دیگران به بانک اطلاعاتی صداقت را نوید می دهد و باعث ارتباط بیشتر بنگاههای اقتصادی می شود.

۴) تمرین همکاری گروهی:
 

اینترنت فرصتهای زیادی برای همکاری گروهی بوجود آورده است. مدیر الکترونیکی باید راه های همکاری و کار گروهی کارکنانش را با سایرین چه درسطح مشتری، تامین کنندگان و یا شرکتهای همکار فراهم کند. تیمهای مختلفی از شرکتها حتی وقتی از هم فاصله زیادی دارند می توانند امروزه با استفاده از ابزار فناوری اطلاعات با هم همکاری زیادی داشته باشند. مدیر الکترونیکی باید به منابع بیرون شرکت توجه ویژه داشته باشد تا با هزینه کمتر و در زمان کوتاهتر منافع بیشتری بدست آورد.

۵) انضباط :
 

همکاری و باز بودن نیاز به انضباط دارد. همچنان که اینترنت با داشتن پروتکل و استاندارد مورد قبول همه کار می کند، شرکتها نیز باید زمینه همکاری خود را بر اساس نظم و انضباط قابل قبول تعریف نمایند. باید سعی کنیم که در همه کارها مخصوصاً کارهایی که قرار است به شیوه‎ای الکترونیکی انجام شوند، انضباط داشته باشیم.

۶) ارتباطات خوب :
 

ارتباطات اجتماعی و کاری تعریف شده و خوب زمینه بسیاری از همکاریهای بین شرکتها و با مشتریان و تامین کنندگان خود است. ارتباطات اجتماعی داخل و بیرون کارخانه باید به گونه ای برقرار شود که همه چیز شفاف و قابل قبول باشد. باید ارتباطات آنقدر قوی باشد که همواره همه اطلاعات حتی از طریق اینترنت در اختیار طرفین شرکتهای همکار باشد.

۷) توانمندی مدیریت محتوا :
 

محتوای دیجیتالی و مدیریت وب سایت می تواند توانمندی مدیران را بشدت تقویت کند. مدیر شرکت IBM می گوید ما ۸۰% اطلاعات خود را از وب سایت پویای شرکت با هزینه ای بسیار کمتر از روش سنتی بدست می آوریم. کلیه ارتباطات مدیر با محتوای دیجیتال توانمندی او را بشدت افزایش می دهد.

۸) توجه به مشتری:
 

توجه به مشتری در یک مدیریت الکترونیکی بشدت افزایش یافته است، مدیر الکترونیکی یکی از دغدغه های اصلی اش توجه لحظه ای به مشتری است. ابزار الکترونیکی باعث عمیق تر شدن رابطه مشتری با شرکتها شده است. با توسعه مدیریت الکترونیکی یک مدیر الکترونیکی بجای فکر کردن به مشتریهای بزرگ به مشترهای کوچک توجه بیشری دارد. مدیران الکترونیکی که رابطه نزدیکتری با مشتری دارند بر حسب سلایق مشتری اقدام به توسعه تولید و تنوع محصولشان را می کنند.

۹) مدیریت دانش :
 

مدیریت دانش باید برای یک مدیر الکترونیکی کاملاً شناخته شده باشد. فناوری اطلاعات و ارتباطات شرایطی را فراهم کرده است که دانش کارکنان بتواند بسرعت ارتقاء یافته و هر روز بر حرفه آنها افزوده شود. با ایجاد پایگاه دانش در شرکت می توان نه تنها دانش کل شرکت را در اختیار داشت بلکه می توان از تجربیات شرکتهای رقیب هم استفاده کرد. باید دانش را به شرکت گذاشت و رقابت را به سطح بازریابی آورد تا هر روز بر دانش شرکت افزوده گردد.

۱۰) مدیر مثالی برای دیگران :
 

بسیاری از رئوسای شرکتها در اروپا و آسیا نمی دانند چطور از اینترنت استفاده کنند و یا حتی نمی توانند یک پست الکترونیکی بفرستند. اینگونه مدیرها حتی حوصله دیدن چند صفحه وب شرکتهای رقیب را هم ندارند. بنابراین باید مدیران الکترونیکی در شرکت مثالی برای دیگران باشند تا بقیه کارکنان هم به سمت استفاده از فناوری در شرکت باشند. متاسفانه در بیشتر شرکتها کارکنان از علاقه مدیران نسبت به اینترنت و استفاده از آن آگاهی دارند و اگر بدانند مدیر به استفاده از این فناوری علاقه نشان نمی دهد آنها نیز خود را ارتقاء نمی دهند! در بعضی از شرکها هم اختلاف بین مدیران بی اطلاع، و کارکنان آگاه در این زمینه وجود دارد. بدین ترتیب با برداشتن چنین گام هایی است که می توانیم یک مدیر الکترونیکی شویم.
منبع:www.ictarticle.blogfa.com
ارسالي از طرف کاربر محترم :mohammad_43



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط