می خواهید به رستوران بروید؟ نوش جان تان. اما فکر می کنید که همه چیز به رستوران رفتن خلاصه می شود؟ رفتن به آن جا که کاری ندارد: یک آدرس، مقداری پول و یکی، دو تا هم دوست و آشنا کافی است تا این اتفاق بیفتد. اما در کنار همین رستوران رفتن های ساده ما، اتفاق های نسبتا پیچیده ای می افتد که کمی این کار را مشکل می کند. چه اتفاق هایی؟ مثلا این که در رستوران و هنگام غذا خوردن و حواشی آن، چه طور رفتار کنیم! شاید شما و اطرافیان تان هم به این مشکل برخورد کرده باشید که در حضور انسان های محترمی، به رستورانی رفته اید ولی نمی دانستید که چنگال را باید کدام دست تان بگیرید و سالاد را چطور باید میل کنید و چطور پیشخدمت آن جا را صدا کنید و یک عالم چطور دیگر!
توی این قسمت پرونده، برای این که اراده رستوران رفتن شما کامل شود و خدای ناکرده به مشکل ریز و درشتی نخورید، از کتاب کوچک آداب معاشرت زهره زاهدی، چیزهایی را که برای غذا خوردن مخصوصا در رستوران لازم دارید را به شما می گوییم؛ البته با ادبیات خاص خودمان. گفتن از ما و عمل کردن و نکردن از شما.
1- می خواهید یک شب در هفته، خارج از خانه تان غذا بخورید؟ نوش جان تان! کیفیت غذا، محیط رستوران و... خوبی را در نظر بگیرید و جایی را برای این کار مهم انتخاب کنید.
2- البته کمی سوسول بازی است، اما اگر از قبل میزی را رزرو کنید، دیگر استرس و نگرانی ندارد. بارها پیش آمده که بعضی ها به رستوران رفته اند و چند دقیقه ای سرپا ایستاده اند تا میزی خالی شود؛ تازه آن هم یک میز کثیف که پیشخدمت ها جلوی شما تمیزش می کنند. در ساعت ها و روزهای شلوغ، این فرمول بیشتر جواب می دهد.
3- اگر میزی را در رستورانی رزرو کردید، لطفا سر وقت به آن جا بروید. این رستوران دارها هم باید کار کنند و بعد از شما، میز را در اختیار باقی مشتری ها بگذارند. دیر آمدن بی جا، مانع کسب است!
4- اگر هم مشکلی پیش آمد یا پشیمان شدید و قصد نرفتن به رستوران را کردید، آداب معاشرت حکم می کند که زنگ بزنید و عذرخواهی کنید.
5- گروهی به رستوران می روید؟ جلسه یا ضیافت خاصی است؟ پس بی زحمت بزرگترین فرد گروه، هم از نظر سن و هم از نظر مقام، بالا بنشیند و باقی گروه، دور او. درست شبیه سریال جومونگ که امپراطور وسط می نشست و باقی درباریان، دور و برش می ایستادند!
6- اگر بچه همراه تان است، بهتر است کنار خودتان باشد تا راحت تر کنترل شان کنید و پدر مردم را در نیاورد. نگذارید بچه هاتان توی رستوران قدم رو بروند.
7- بعضی از رستوران ها، عادت دارند که پیش از غذا، نوشیدنی های مختلف سرو کنند. اگر یک وقت پیشخدمت آمد که این مهم را به انجام برساند، ادب حکم می کند که اول از مهمانان بپرسید که چی میل دارند.
8- لیست غذاها را آورده اند؟ غذایی توجه شما را جلب کرده ولی نمی دانید چی هست؟ اگر لازم شد، از پیشخدمت بپرسید که این غذا، از چه چیزهایی تشکیل شده و به چه میزانی. این حق شما است که از محتویات چیزی که می خورید، خبر داشته باشید.
9- سفارش غذا؟ کسی که قرار است صورتحساب را پرداخت کند، باید این کار را بکند؛ حالا کسی که دعوت کرده یا رئیس و بزرگ خانواده.
10- اگر برای صرف شام یا ناهار کاری به یک رستوران رفته اید، سفارش با مهمان افتخاری شما است. یک وقت هول نکنید ها!
11- ما یک پیش غذا داریم، یک غذای اصلی، یک دسر بعد از غذا. پیش غذا و غذای اصلی را با هم سفارش بدهید. دسر را بعدا می توانید سفارش بدهید. البته همه را یک جا هم سفارش می دهند و بعد به پیشخدمت می گویند که مثلا دسر را بعد از صرف غذا بیاورد. خلاقیت را عشق است....
12- کسی دعوت تان کرده و غذایی سفارش داده و از غذای سفارش داده شده، دل خوشی ندارید؟ عزیز دل، دندان اسب پیشکشی را که نمی شمارند، دندان روی جگر گذاشته و عقیده تان را به زبان نیاورید.
13- دارید غذا می خورید و وسط غذا، به چیزی نیاز پیدا کرده اید؟ این مهم را به میزبان تان واگذار کنید تا این کار را برایتان انجام دهد.
14- در اطراف شما هم کسانی هستند و میزهایی چیده شده اند؛ پس لازم نیست درباره ارزان بودن و گران بودن غذاها، بلند بلند حرف بزنید. آرام حرف بزنید. آرام و بی سروصدا انتخاب کنید؛ اگر هم دلتان خواست غذای ارزان قیمت بردارید، این کار را زیر چشمی و با نیم نگاهی به فهرست غذاها که همراه قیمت تقدیم تان می شود، می توانید انجام بدهید.
15- لطفا حس فضولی تان را برای دیدن صورتحسابی که تحویل میزبان شما داده می شود، کنترل کنید. خوبیت ندارد.
16- پیشخدمت ها را هم داشته باشید. بالاخره انعام شما، می تواند خیلی خوشحال شان کند. خارجی ها می گویند که بین 5 تا 10 درصد کل صورتحساب را انعام در نظر بگیرید. مثلا اگر هفت، هشت نفری به رستوران رفته اید و خرج تان 100 هزار تومان می شود، باید بین 5 تا 10 هزارتومان انعام بدهید. البته این مبلغ، برای ایران زیاد است و به نسبت کیفیت ارائه خدمات و کیفیت رفتار پیشخدمت ها، می تواند کمتر و کمتر هم شود؛ و حتی به صفر هم برسد!
17- اگر وارد رستوران شدید و آشنایی را دیدید که سر یکی از میزها نشسته، دستی تکان بدهید و لبخندی تقدیم اش کنید، بعد خانواده یا مهمانان را ببرید و سر میزی بنشانید بعد دوباره برگرید و پیش او بروید و یکی، دو دقیقه ای با او حرف بزنید که یک وقت دلش نشکند.
18- اگر دوست و آشنایی سر میزتان آمد، لطف کرده و او را به همه جمع معرفی کنید. بحث معرفی کردن هم بخش مهمی از آداب معاشرت است که فرامین خاص خودش را دارد.
19- بعد از صرف غذا و دسر و تمام شدن کارتان با رستوران، چند اتفاق می افتد: یا صورتحساب را پیش از سفارش غذا، حساب کرده اید، یا حساب نکرده اید و باید اشاره کنید تا با احترام تقدیم تان شود، یا هنگام خروج باید مسئول حساب کردن، این کار را انجام بدهد.
20- از سمت راست صندلی ای که پیشخدمت کلاس گذاشته و برایتان بیرون می کشد، روی صندلی بنشینید.
21- آرنج ها! قبل یا بعد از صرف غذا اشکالی ندارد که روی میز بگذاریدشان.
22- همیشه سعی کنید که گپ و گفتی را باب کنید تا باقی حضار دور میز هم وارد گفتگو شوند. البته صحبت کردن هم برای خودش، بخش مهمی از آداب معاشرت را تشکیل می دهد. عجالتا سعی کنید از طرح مباحثی که باعث ناراحتی دیگران با به هم خوردن احوالات درونی و حال شان می شود، خودداری کنید. عفت کلام در صحبت کردن خیلی مهم است. مشاجره و مناظره هم ممنوع است. ناسلامتی آمده اید رستوران!
23- شما که دستان بلندی ندارید، دارید؟ پس اگر ظرفی یا چیزی دور از دسترس شما بود، خودتان را روی میز نیندازید و دستان تان را جلوی نفر بغل دستی تان نگیرید که آن را بردارید. زشت است!
24- بشقاب کثیف است؟ قاشق و چنگال ها مشکل دارد؟ این که دیگر نیاز به مطرح کردن با صدای بلند در بین خودتان ندارد. آرام پیشخدمت را صدا کنید و به او بگویید که باید چه کار بکند.
25- غذا بین دندان هایتان گیر کرده است؟ قبول کنید که خوب نیست جلوی دیگران، با خلال دندان آن را تمیز کنید. اگر هم خیلی مصر هستید که این اتفاق بیفتد، دست کم دست تان را جلوی دهان تان بگیرید. بهتر آن است که به سرویس بهداشتی بروید و با دندان تان کشتی بگیرید.
26- اگر یک وقت از دست تان در رفت و قاشق و چنگالی روی زمین افتاد، از پیشخدمت بخواهید که قاشق و چنگال دیگری برایتان بیاورد. آن قاشق و چنگالی هم که زیر میزتان افتاده، اجازه بدهید تا پایان غذاخوردن تان، همان جا استراحت کند.
27- غذایتان تمام شد؟ لطف کرده و کارد و چنگال و قاشق ها را همین جور رها نکیند. آن ها را به صورت موازی و عمودی در وسط بشقاب بگذارید و دستمال سفره تان را هم، به صورت تا نشده سمت چپ آن ها بگذارید.
28- دیگر خودتان بهتر از ما می دانید که باید مواظب آروغ های ریز و درشت تان باشید. از پیشخدمت و صاحب رستوران هم تشکر کنید. جای دوری نمی رود.
توی این قسمت پرونده، برای این که اراده رستوران رفتن شما کامل شود و خدای ناکرده به مشکل ریز و درشتی نخورید، از کتاب کوچک آداب معاشرت زهره زاهدی، چیزهایی را که برای غذا خوردن مخصوصا در رستوران لازم دارید را به شما می گوییم؛ البته با ادبیات خاص خودمان. گفتن از ما و عمل کردن و نکردن از شما.
1- می خواهید یک شب در هفته، خارج از خانه تان غذا بخورید؟ نوش جان تان! کیفیت غذا، محیط رستوران و... خوبی را در نظر بگیرید و جایی را برای این کار مهم انتخاب کنید.
2- البته کمی سوسول بازی است، اما اگر از قبل میزی را رزرو کنید، دیگر استرس و نگرانی ندارد. بارها پیش آمده که بعضی ها به رستوران رفته اند و چند دقیقه ای سرپا ایستاده اند تا میزی خالی شود؛ تازه آن هم یک میز کثیف که پیشخدمت ها جلوی شما تمیزش می کنند. در ساعت ها و روزهای شلوغ، این فرمول بیشتر جواب می دهد.
3- اگر میزی را در رستورانی رزرو کردید، لطفا سر وقت به آن جا بروید. این رستوران دارها هم باید کار کنند و بعد از شما، میز را در اختیار باقی مشتری ها بگذارند. دیر آمدن بی جا، مانع کسب است!
4- اگر هم مشکلی پیش آمد یا پشیمان شدید و قصد نرفتن به رستوران را کردید، آداب معاشرت حکم می کند که زنگ بزنید و عذرخواهی کنید.
5- گروهی به رستوران می روید؟ جلسه یا ضیافت خاصی است؟ پس بی زحمت بزرگترین فرد گروه، هم از نظر سن و هم از نظر مقام، بالا بنشیند و باقی گروه، دور او. درست شبیه سریال جومونگ که امپراطور وسط می نشست و باقی درباریان، دور و برش می ایستادند!
6- اگر بچه همراه تان است، بهتر است کنار خودتان باشد تا راحت تر کنترل شان کنید و پدر مردم را در نیاورد. نگذارید بچه هاتان توی رستوران قدم رو بروند.
7- بعضی از رستوران ها، عادت دارند که پیش از غذا، نوشیدنی های مختلف سرو کنند. اگر یک وقت پیشخدمت آمد که این مهم را به انجام برساند، ادب حکم می کند که اول از مهمانان بپرسید که چی میل دارند.
8- لیست غذاها را آورده اند؟ غذایی توجه شما را جلب کرده ولی نمی دانید چی هست؟ اگر لازم شد، از پیشخدمت بپرسید که این غذا، از چه چیزهایی تشکیل شده و به چه میزانی. این حق شما است که از محتویات چیزی که می خورید، خبر داشته باشید.
9- سفارش غذا؟ کسی که قرار است صورتحساب را پرداخت کند، باید این کار را بکند؛ حالا کسی که دعوت کرده یا رئیس و بزرگ خانواده.
10- اگر برای صرف شام یا ناهار کاری به یک رستوران رفته اید، سفارش با مهمان افتخاری شما است. یک وقت هول نکنید ها!
11- ما یک پیش غذا داریم، یک غذای اصلی، یک دسر بعد از غذا. پیش غذا و غذای اصلی را با هم سفارش بدهید. دسر را بعدا می توانید سفارش بدهید. البته همه را یک جا هم سفارش می دهند و بعد به پیشخدمت می گویند که مثلا دسر را بعد از صرف غذا بیاورد. خلاقیت را عشق است....
12- کسی دعوت تان کرده و غذایی سفارش داده و از غذای سفارش داده شده، دل خوشی ندارید؟ عزیز دل، دندان اسب پیشکشی را که نمی شمارند، دندان روی جگر گذاشته و عقیده تان را به زبان نیاورید.
13- دارید غذا می خورید و وسط غذا، به چیزی نیاز پیدا کرده اید؟ این مهم را به میزبان تان واگذار کنید تا این کار را برایتان انجام دهد.
14- در اطراف شما هم کسانی هستند و میزهایی چیده شده اند؛ پس لازم نیست درباره ارزان بودن و گران بودن غذاها، بلند بلند حرف بزنید. آرام حرف بزنید. آرام و بی سروصدا انتخاب کنید؛ اگر هم دلتان خواست غذای ارزان قیمت بردارید، این کار را زیر چشمی و با نیم نگاهی به فهرست غذاها که همراه قیمت تقدیم تان می شود، می توانید انجام بدهید.
15- لطفا حس فضولی تان را برای دیدن صورتحسابی که تحویل میزبان شما داده می شود، کنترل کنید. خوبیت ندارد.
16- پیشخدمت ها را هم داشته باشید. بالاخره انعام شما، می تواند خیلی خوشحال شان کند. خارجی ها می گویند که بین 5 تا 10 درصد کل صورتحساب را انعام در نظر بگیرید. مثلا اگر هفت، هشت نفری به رستوران رفته اید و خرج تان 100 هزار تومان می شود، باید بین 5 تا 10 هزارتومان انعام بدهید. البته این مبلغ، برای ایران زیاد است و به نسبت کیفیت ارائه خدمات و کیفیت رفتار پیشخدمت ها، می تواند کمتر و کمتر هم شود؛ و حتی به صفر هم برسد!
17- اگر وارد رستوران شدید و آشنایی را دیدید که سر یکی از میزها نشسته، دستی تکان بدهید و لبخندی تقدیم اش کنید، بعد خانواده یا مهمانان را ببرید و سر میزی بنشانید بعد دوباره برگرید و پیش او بروید و یکی، دو دقیقه ای با او حرف بزنید که یک وقت دلش نشکند.
18- اگر دوست و آشنایی سر میزتان آمد، لطف کرده و او را به همه جمع معرفی کنید. بحث معرفی کردن هم بخش مهمی از آداب معاشرت است که فرامین خاص خودش را دارد.
19- بعد از صرف غذا و دسر و تمام شدن کارتان با رستوران، چند اتفاق می افتد: یا صورتحساب را پیش از سفارش غذا، حساب کرده اید، یا حساب نکرده اید و باید اشاره کنید تا با احترام تقدیم تان شود، یا هنگام خروج باید مسئول حساب کردن، این کار را انجام بدهد.
20- از سمت راست صندلی ای که پیشخدمت کلاس گذاشته و برایتان بیرون می کشد، روی صندلی بنشینید.
21- آرنج ها! قبل یا بعد از صرف غذا اشکالی ندارد که روی میز بگذاریدشان.
22- همیشه سعی کنید که گپ و گفتی را باب کنید تا باقی حضار دور میز هم وارد گفتگو شوند. البته صحبت کردن هم برای خودش، بخش مهمی از آداب معاشرت را تشکیل می دهد. عجالتا سعی کنید از طرح مباحثی که باعث ناراحتی دیگران با به هم خوردن احوالات درونی و حال شان می شود، خودداری کنید. عفت کلام در صحبت کردن خیلی مهم است. مشاجره و مناظره هم ممنوع است. ناسلامتی آمده اید رستوران!
23- شما که دستان بلندی ندارید، دارید؟ پس اگر ظرفی یا چیزی دور از دسترس شما بود، خودتان را روی میز نیندازید و دستان تان را جلوی نفر بغل دستی تان نگیرید که آن را بردارید. زشت است!
24- بشقاب کثیف است؟ قاشق و چنگال ها مشکل دارد؟ این که دیگر نیاز به مطرح کردن با صدای بلند در بین خودتان ندارد. آرام پیشخدمت را صدا کنید و به او بگویید که باید چه کار بکند.
25- غذا بین دندان هایتان گیر کرده است؟ قبول کنید که خوب نیست جلوی دیگران، با خلال دندان آن را تمیز کنید. اگر هم خیلی مصر هستید که این اتفاق بیفتد، دست کم دست تان را جلوی دهان تان بگیرید. بهتر آن است که به سرویس بهداشتی بروید و با دندان تان کشتی بگیرید.
26- اگر یک وقت از دست تان در رفت و قاشق و چنگالی روی زمین افتاد، از پیشخدمت بخواهید که قاشق و چنگال دیگری برایتان بیاورد. آن قاشق و چنگالی هم که زیر میزتان افتاده، اجازه بدهید تا پایان غذاخوردن تان، همان جا استراحت کند.
27- غذایتان تمام شد؟ لطف کرده و کارد و چنگال و قاشق ها را همین جور رها نکیند. آن ها را به صورت موازی و عمودی در وسط بشقاب بگذارید و دستمال سفره تان را هم، به صورت تا نشده سمت چپ آن ها بگذارید.
28- دیگر خودتان بهتر از ما می دانید که باید مواظب آروغ های ریز و درشت تان باشید. از پیشخدمت و صاحب رستوران هم تشکر کنید. جای دوری نمی رود.
منبع:نشریه ی شاهد جوان شماره ی 53