قهوه و ديابت
نويسنده: سميرا ربيعي ،کارشناس ارشد علوم تغذيه
علاوه بر ژنتيک و ويژگي هاي فردي، رژيم غذايي و شيوه زندگي از مؤلفه هاي اصلي بروز ديابت نوع 2 هستند. مطالعات انجام شده در زمينه عوامل غذايي و خطر بروز ديابت، اساسا بر درشت مغذي ها متمرکز شده اند. اين در حالي است که ريزمغذي ها و فيتوکميکال ها نيز مي توانند بر متابوليسم گلوکز مؤثر باشند. آنتي اکسيدان هاي موجود در قهوه عبارتند از: کلروژنيک اسيد و quinide مشتق شده از آن. قهوه داراي ترکيبات فوق العاده فعال بيولوژيک است که مي توانند متابوليسم گلوکز را بهبود بخشند. داده هاي به دست آمده از يک مطالعه کوهورت بزرگ در آمريکا نشان داد که مصرف درازمدت قهوه با کاهش معني دار خطر بروز ديابت نوع 2 همراه است.
يافته هاي يک مطالعه مداخله اي در ژاپن نيز نشان دهنده ارتباط معکوس بين مصرف قهوه و هيپرگليسمي صبحگاهي (FPG>=110mg/dI)است.
بنابر اظهار برخي محققان، کافئين در کوتاه مدت، حساسيت به انسولين را از طريق افزايش ترشح اپي نفرين کاهش مي دهد و باعث افزايش غلظت گلوکز مي شود. همچنين، موجب افزايش فشار خون و غلظت کاتکولامين ها مي گردد؛ ولي چنين اثراتي به دنبال مصرف درازمدت قهوه ديده نمي شود؛ به طوري که در مطالعاتي که مصرف قهوه را در طولاني مدت بررسي کرده اند، اثرات مفيد کافئين بر بهبود حساسيت به انسولين در نتيجه مصرف درازمدت کافئين، در ارتباط با کاهش وزن و چربي بدن باشد؛ چرا که کافئين ترموژنز را تحريک کرده، باعث افزايش انرژي مصرفي در بدن مي شود و از اين طريق مي تواند کاهش وزن را تسهيل کند.
اما از آنجا که در گروه ديگري از مطالعات، پس از تعديل BMI، ارتباط معکوس بين قهوه و بروز ديابت همچنان باقي ماند، بعيد به نظر مي رسد که تأثير قهوه بر کاهش خطر ديابت، با واسطه وزن بدن اعمال شود. به علاوه، بنا بر نظر گروهي از محققان، اثرات کوتاه مدت مصرف قهوه بر روي اپي نفرين ضعيف تر از چيزي است که از محتواي کافئين قهوه انتظار مي رود.
نتيجه 12 مطالعه کوهورت در اروپا، آمريکا و ژاپن حاکي از آن است که مصرف زياد قهوه(کافئينه يا دکافئينه)در ارتباط با کاهش خطر ديابت نوع 2 است. همچنين، از آنجا که اثرات کافئين روي اپي نفرين، پس از ادامه مصرف آن کاهش مي يابد، اثر قهوه در کاهش خطر ديابت نوع 2، توسط کافئين توجيه نمي شود. بنابراين، بايد اجزاي غيرکافئيني قهوه را مسؤول اثرات مفيد آن بر متابوليسم گلوکز دانست. از جمله ترکيبات غير کافئيني موجود در قهوه مي توان به موارد زير اشاره نمود:
ليگنان: داراي عملکرد آنتي اکسيداني.
منيزيم: کوفاکتور آنزيم هاي درگير در فسفريلاسيون، ضروري در متابوليسم گلوکز، بهبود حساسيت و ترشح انسولين به دنبال مصرف مقادير فارما کولوژيک آن.
N-متيل نيکوتينيک اسيد: کاهش غلظت گلوکز خون و افزايش حساسيت به انسولين در رت هاي (موش هاي صحرايي)ديابتي.
کلروژنيک اسيد(CGA): اين ترکيب از طريق چندين مکانيسم، در بهبود عوارض ديابت دخيل است: عادت به قهوه طي مکانيسم هاي مختلف، از طريق CGA، ترشح انسولين را در پاسخ به گلوکز افزايش داده، موجب افزايش پروليفراسيون و کاهش آپوپتوز توده سلول هاي B پانکراس مي شود.
CGA مي تواند به عنوان شلاتور فلزات، غلظت منيزيم را در کبد افزايش دهد و اين تغييرات به نفع تحمل گلوکز هستند.
هر چند يافته هاي موجود حاکي از تأثير مفيد عادت به مصرف قهوه در بهبود عوارض ديابت نوع 2 هستند، ولي پيش از آن که بتوان مصرف مداوم آن را به بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 توصيه نمود، انجام مطالعات مداخله اي بيشتر بر روي اين بيماران ضروري است. در عين حال، مصرف قهوه فراوان نيز اثرات نامناسبي بر فيزيولوژي بدن و بر سيستم اعصاب دارد و بنابراين توصيه مي شود در نوشيدن آن افراط نگردد.
منبع: نشريه ي دنياي تغذيه، شماره ي 90
يافته هاي يک مطالعه مداخله اي در ژاپن نيز نشان دهنده ارتباط معکوس بين مصرف قهوه و هيپرگليسمي صبحگاهي (FPG>=110mg/dI)است.
بنابر اظهار برخي محققان، کافئين در کوتاه مدت، حساسيت به انسولين را از طريق افزايش ترشح اپي نفرين کاهش مي دهد و باعث افزايش غلظت گلوکز مي شود. همچنين، موجب افزايش فشار خون و غلظت کاتکولامين ها مي گردد؛ ولي چنين اثراتي به دنبال مصرف درازمدت قهوه ديده نمي شود؛ به طوري که در مطالعاتي که مصرف قهوه را در طولاني مدت بررسي کرده اند، اثرات مفيد کافئين بر بهبود حساسيت به انسولين در نتيجه مصرف درازمدت کافئين، در ارتباط با کاهش وزن و چربي بدن باشد؛ چرا که کافئين ترموژنز را تحريک کرده، باعث افزايش انرژي مصرفي در بدن مي شود و از اين طريق مي تواند کاهش وزن را تسهيل کند.
اما از آنجا که در گروه ديگري از مطالعات، پس از تعديل BMI، ارتباط معکوس بين قهوه و بروز ديابت همچنان باقي ماند، بعيد به نظر مي رسد که تأثير قهوه بر کاهش خطر ديابت، با واسطه وزن بدن اعمال شود. به علاوه، بنا بر نظر گروهي از محققان، اثرات کوتاه مدت مصرف قهوه بر روي اپي نفرين ضعيف تر از چيزي است که از محتواي کافئين قهوه انتظار مي رود.
نتيجه 12 مطالعه کوهورت در اروپا، آمريکا و ژاپن حاکي از آن است که مصرف زياد قهوه(کافئينه يا دکافئينه)در ارتباط با کاهش خطر ديابت نوع 2 است. همچنين، از آنجا که اثرات کافئين روي اپي نفرين، پس از ادامه مصرف آن کاهش مي يابد، اثر قهوه در کاهش خطر ديابت نوع 2، توسط کافئين توجيه نمي شود. بنابراين، بايد اجزاي غيرکافئيني قهوه را مسؤول اثرات مفيد آن بر متابوليسم گلوکز دانست. از جمله ترکيبات غير کافئيني موجود در قهوه مي توان به موارد زير اشاره نمود:
ليگنان: داراي عملکرد آنتي اکسيداني.
منيزيم: کوفاکتور آنزيم هاي درگير در فسفريلاسيون، ضروري در متابوليسم گلوکز، بهبود حساسيت و ترشح انسولين به دنبال مصرف مقادير فارما کولوژيک آن.
N-متيل نيکوتينيک اسيد: کاهش غلظت گلوکز خون و افزايش حساسيت به انسولين در رت هاي (موش هاي صحرايي)ديابتي.
کلروژنيک اسيد(CGA): اين ترکيب از طريق چندين مکانيسم، در بهبود عوارض ديابت دخيل است: عادت به قهوه طي مکانيسم هاي مختلف، از طريق CGA، ترشح انسولين را در پاسخ به گلوکز افزايش داده، موجب افزايش پروليفراسيون و کاهش آپوپتوز توده سلول هاي B پانکراس مي شود.
CGA مي تواند به عنوان شلاتور فلزات، غلظت منيزيم را در کبد افزايش دهد و اين تغييرات به نفع تحمل گلوکز هستند.
هر چند يافته هاي موجود حاکي از تأثير مفيد عادت به مصرف قهوه در بهبود عوارض ديابت نوع 2 هستند، ولي پيش از آن که بتوان مصرف مداوم آن را به بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 توصيه نمود، انجام مطالعات مداخله اي بيشتر بر روي اين بيماران ضروري است. در عين حال، مصرف قهوه فراوان نيز اثرات نامناسبي بر فيزيولوژي بدن و بر سيستم اعصاب دارد و بنابراين توصيه مي شود در نوشيدن آن افراط نگردد.
منبع: نشريه ي دنياي تغذيه، شماره ي 90