مدیریت کارگزینی
نويسنده: حسن ستاری - سید خلیل کازرونی - علی محمد اقتداری
ضرورت اعمال شیوه های جدید مدیریتی مبتنی بر دستاورد های نظری علوم انسانی در فعالیت های کارگزینی امروزه از مباحث مهم توسعه منابع انسانی محسوب می شود که بدون آن سازمان در رهگیری و دستیابی به اهداف خود با چالش های بزرگی مواجه می شود.
در ایران نیز تا قبل از سال۱۳۲۵ که وزارت کار تأسیس شد هدایت و حل مسائل کارگران و قوانین و ضوابط و مقررات استخدامی آنان وزارتخانه مستقلی نداشت.از سال ۱۳۱۵ مسائل کارگری و استخدامی جزء وظایف وزارت صنایع و معادل بوده و از سال ۱۳۲۳ وزارت بازرگانی و پیشه و هنر به آن رسیدگی می کرد.
تا سال ۱۳۴۵ که سازمان امور استخدامی کشور تأسیس گردید. در امور استخدام دولت سازمان مستقلی که پیگیر مسائل کارمندان باشد در دولت دیده نمی شد. و به تبع واحدی جهت انجام امور نیروی انسانی در تشکیلات آن زمان وجود نداشت. و اکثراً وظایف مربوط به نیروی انسانی و کارکنان را واحد حسابداری سازمانها انجام می داند. (بجز شرکت نفت سابق و دیگر موسسات مشابه که دارای واحد امور کارکنان یا کارگزینی بوده اند)
بدین لحاظ با گذشت زمان و با ایجاد سازمانهای عریض و طویل وجود واحدی بنام کارگزینی در سازمانها و موسسات یک امر ضروری و واجب تطلقی گردید. و بدلایل فوق وظایف کارگزینی در موسسات مختلف کشور ما در طیف بسیار وسیعی قرار گرفت. و به شکلی که امروز در سازمانها تحت عنوان کارگزینی ـ امور اداری ـ امور کارکنان امور نیروی انسانی بکارگیری می شود.
پیداست که وظایف مدیریت کارگزینی صرفاً اختصاص به واحد کارگزینی ندارد. بلکه این امر به قسمتی از وظایف، شغل هر یک از مدیران، سرپرستان هر سازمان بشمار می رود. به علت همین اشتراک یا تداخل ظاهری است که نقش اصلی کارگزینی در برخی از موسسات برای مدیران اجرایی، سرپرستان، و حتی خود مسئولان و کارکنان کارگزینی دچار ابهام میشود و مورد سوال قرار می گیرد. و کراراً برخوردها، اصطکاک ها، اختلافات و یا مشکلاتی در تعیین وظیفه اصلی و حدود مرز و دامنه اختیارات و مسئولیتهای طرفین پیش می آید.
برای رفع هر گونه ابهام فوق می بایستی در ابتدا امر وظایف کارگزینی و عواملی که در کارایی ثمر بخش، بهره وری، تحرک و یا سکون و عوامل بازدارنده را خوب بشناسیم تا آنگاه وجه تمایز آن در سطح کلان مدیریت معیین و روشن گردد.
الف) وظایف کلی کارگزینی در سطح مدیریت
۱) برنامه ریزی
۲) سازمان دهی
۳) نظارت
۴) کنترل
ب) وظایف کلی کارگزینی در سطح اجرایی:
۱) عملیات استخدام
۲) بهسازی و آموزش نیروی انسانی
۳) نگهداری نیروی انسانی
۴) بکارگیر ی نیروی انسانی
۵) سلامت و ایمنی کارکنان
۶) توسعه و تعالی کارکنان
۱) نظام ارزشی سازمان: در سازمان چه نوع اعتقاد و رفتار و اعمالی ارزش مثبت و یا منفی دارند و کارکنان در ازای آنها پاداش های معنوی و مادی و یا تذکر، اخطار و تنبیه دریافت می کنند.
۲) نظامهای اصلی سازمان: چگونگی نظام جذب و نگهداری نیروی انسانی، نظام مالی و حسابداری، نظام تولید، تدارکات و پشتیبانی و نیز نظام تحقیق و توسعه و نظایر آن...
۳) نحوه ارزیابی و کارایی و عملکرد سازمان: چگونه نقش کارکنان در به ثمر رساندن هدف های موسسه و سلامت و بقاء آن ارزیابی می شود.
۴) جبران خدمت و پاداش: چگونگی رعایت عدالت و تسلط و پاسخگویی به مشارکت و زحمات کارکنان سازمان
۵) آموزش بهسازی کارکنان: سازمان بمنظور توسعه تکامل دانش و فن آوری کارکنان خود با چه امکانات و بینش و شرایط محیطی را در برنامه های خود دارد.
ارسال توسط كاربر محترم : mohammad_43
● سرآغاز و پیدایش کارگزینی:
در ایران نیز تا قبل از سال۱۳۲۵ که وزارت کار تأسیس شد هدایت و حل مسائل کارگران و قوانین و ضوابط و مقررات استخدامی آنان وزارتخانه مستقلی نداشت.از سال ۱۳۱۵ مسائل کارگری و استخدامی جزء وظایف وزارت صنایع و معادل بوده و از سال ۱۳۲۳ وزارت بازرگانی و پیشه و هنر به آن رسیدگی می کرد.
تا سال ۱۳۴۵ که سازمان امور استخدامی کشور تأسیس گردید. در امور استخدام دولت سازمان مستقلی که پیگیر مسائل کارمندان باشد در دولت دیده نمی شد. و به تبع واحدی جهت انجام امور نیروی انسانی در تشکیلات آن زمان وجود نداشت. و اکثراً وظایف مربوط به نیروی انسانی و کارکنان را واحد حسابداری سازمانها انجام می داند. (بجز شرکت نفت سابق و دیگر موسسات مشابه که دارای واحد امور کارکنان یا کارگزینی بوده اند)
بدین لحاظ با گذشت زمان و با ایجاد سازمانهای عریض و طویل وجود واحدی بنام کارگزینی در سازمانها و موسسات یک امر ضروری و واجب تطلقی گردید. و بدلایل فوق وظایف کارگزینی در موسسات مختلف کشور ما در طیف بسیار وسیعی قرار گرفت. و به شکلی که امروز در سازمانها تحت عنوان کارگزینی ـ امور اداری ـ امور کارکنان امور نیروی انسانی بکارگیری می شود.
● مدیریت کارگزینی:
پیداست که وظایف مدیریت کارگزینی صرفاً اختصاص به واحد کارگزینی ندارد. بلکه این امر به قسمتی از وظایف، شغل هر یک از مدیران، سرپرستان هر سازمان بشمار می رود. به علت همین اشتراک یا تداخل ظاهری است که نقش اصلی کارگزینی در برخی از موسسات برای مدیران اجرایی، سرپرستان، و حتی خود مسئولان و کارکنان کارگزینی دچار ابهام میشود و مورد سوال قرار می گیرد. و کراراً برخوردها، اصطکاک ها، اختلافات و یا مشکلاتی در تعیین وظیفه اصلی و حدود مرز و دامنه اختیارات و مسئولیتهای طرفین پیش می آید.
برای رفع هر گونه ابهام فوق می بایستی در ابتدا امر وظایف کارگزینی و عواملی که در کارایی ثمر بخش، بهره وری، تحرک و یا سکون و عوامل بازدارنده را خوب بشناسیم تا آنگاه وجه تمایز آن در سطح کلان مدیریت معیین و روشن گردد.
● وظایف کارگزینی:
الف) وظایف کلی کارگزینی در سطح مدیریت
۱) برنامه ریزی
۲) سازمان دهی
۳) نظارت
۴) کنترل
ب) وظایف کلی کارگزینی در سطح اجرایی:
۱) عملیات استخدام
۲) بهسازی و آموزش نیروی انسانی
۳) نگهداری نیروی انسانی
۴) بکارگیر ی نیروی انسانی
۵) سلامت و ایمنی کارکنان
۶) توسعه و تعالی کارکنان
● عوامل موثر در کارایی مدیریت کارگزینی
۱) نظام ارزشی سازمان: در سازمان چه نوع اعتقاد و رفتار و اعمالی ارزش مثبت و یا منفی دارند و کارکنان در ازای آنها پاداش های معنوی و مادی و یا تذکر، اخطار و تنبیه دریافت می کنند.
۲) نظامهای اصلی سازمان: چگونگی نظام جذب و نگهداری نیروی انسانی، نظام مالی و حسابداری، نظام تولید، تدارکات و پشتیبانی و نیز نظام تحقیق و توسعه و نظایر آن...
۳) نحوه ارزیابی و کارایی و عملکرد سازمان: چگونه نقش کارکنان در به ثمر رساندن هدف های موسسه و سلامت و بقاء آن ارزیابی می شود.
۴) جبران خدمت و پاداش: چگونگی رعایت عدالت و تسلط و پاسخگویی به مشارکت و زحمات کارکنان سازمان
۵) آموزش بهسازی کارکنان: سازمان بمنظور توسعه تکامل دانش و فن آوری کارکنان خود با چه امکانات و بینش و شرایط محیطی را در برنامه های خود دارد.
ارسال توسط كاربر محترم : mohammad_43