هرم توانمندسازی بسازید
مترجم: سیروس آقایار
عده ای تصور می کنند توانمندسازی مفهومی قدیمی است درحالی که این طور نیست. اگر سازمانها و گروهها بتوانند هشت گام توانمندسازی را در محیط کارشان به اجرا درآورند، در آن صورت می توانند از میان کارکنان خود رهبران آینده سازمان را تربیت و انتخاب کنند. هشت گام توانمندسازی عبارتند از:
▪ به نقطه نظرات مهم آنان به دقت گوش فرادهید؛
▪ کارکنان را به تبادل اطلاعات آزادانه با یکدیگر تشویق کنید؛
▪ به کارکنان اجازه دهید بتوانند نظرات خود را برای مدیریت عالی سازمان بازگو کنند؛
▪ به کارکنان اجازه دهید طرحهای مربوطه را به روش دلخواه خود اداره کنند.
به طورخلاصه، اعتمادسازی یعنی با افراد طوری رفتار کنید که دوست دارید آنگونه با شمار رفتار شود.
وقتی به کارکنان اعتماد و آنان را پاسخگوی عملشان کنیم آنها سعی می کنند تصمیمات بهتر و دقیق تری بگیرند. پس چرا چنین اختیاراتی را واگذار نمی کنیم؟
این موضوع درمورد مدیران سازمان نیز صادق است، به جای آنکه قدرت خویش را به رخ دیگران بکشند، با عملکرد و ارزیابی دستاوردها، می توان به اهمیت نقش آنان پی برد. تفاوت اصلی مدیریت و رهبری از همین جاست.
سهامداران و هیئت مدیره، مدیران را انتخاب می کنند درحالی که رهبران منتخب زیردستان هستند. به اصطلاح رهبران و مدیران ایده آل باید مشابه هم باشند. البته مدیران کامل همان رهبران سازمان هستند. در محیط کاری توانمند، به کارکنان نمی گوییم چه کار کنند چون آنهـــا با دیدن مصادیق یاد گرفته اند در زمان مناسب به طور خودکار اقدام لازم را مبذول دارند.
چالش اصلی عصر حاضر، ایجاد شرکتها و گروههایی است که دارای اهداف مشترک باشند به طوری که همه سازمان را همانند خانه خویش بدانند. این امر بخشی از فرایند تربیت مدیران آینده سازمان به شمار می آید. شرکتها و گروههایی که موفق می شوند ارتباط موثری میان کلیه سطوح سازمان برقرار کنند، از مــــــزایای رقابتی فوق العاده ای بهره مند می شوند. شرکتها به چه چیزی همانند اموال خود اهمیت می دهند؟ شرکتها فقط ازطریق تبادل اطلاعات و فضای باز ارتباطی میان کارکنان می توانند به این نکته پی ببرند.
▪ افراد را ترغیب کنید کار جدید انجام دهند؛
▪ از تغییر استقبال کنید؛
▪ همواره سعی کنید ورودی و بازخورد مثبت به جای منفی ارائه دهید؛
▪ مسئولیت و اختیار انجام کار را به کارکنان بسپارید؛
▪ به مهارتها و استعدادها احترام بگذارید؛
▪ کانال های ارتباطی باز و آزادانه فراهم سازید؛
▪ دستاوردها و موفقیتها را گرامی داشته، پاداش دهید.
▪ محیط حرفه ای باید درکمال قدرت و به درستی اداره شود تا زمینه ساز خلاقیت شود.
▪ رشد فنی و تخصصی؛
▪ توسعه و گسترش مهارتهای رهبری یا مدیریتی؛
▪ آموزشهای چندبخشی که از آن بتوان در چند حرفه استفاده کرد؛
▪ مشارکت گروههای حرفه ای.
رشد تجربیات موجب تقویت اهداف فردی و اعتبار آنان در شرایط مختلف سازمان می شود. در عصر اطلاعات، اطلاعات و دانش می تواند سازمانها را در شرایط رقابتی مصون بدارد. لازم است توجه مضاعفی به امر فرصتهای مستمر آموزش مبذول داریم. رهبران سازمان باید به امر آموزش همانند کار اهمیت دهد. برای حفظ سطح بالای انگیزش باید محیط کاری بسازیم که در آن تجربیات شخصی افراد رشد یابند.
▪ سرمایه و منابع رسمی مالی؛
▪ افرادی که نقش خود را می شناسند مطابق آن عمل می کنند؛
▪ شبکه های ارتباطی میان واحدها به وجود آورید؛
▪ برقراری تماسهای خارجی برای جلب حمایتهای لازم و منابع اضافی.
بدون وجود منابع لازم، اعتبار بخشیدن به مفهوم توانمندسازی و تبدیل آن به یک مفهوم عینی، شعار و وعده ای پوچ و بیهوده نیست. وقتی منابع به همراه توانمندسازی باشد، کارکنان کاری انجام می دهند که با دیگران متفاوت است.
▪ تغییر در موقعیت، شغل و مسئولیتها باشد؛
▪ گسترش وظایف شغلی؛
▪ آزادی عمل در شغل؛
▪ پرداختهای جبرانی بابت ایام عدم کارکرد؛
▪ پاداش درقبال نوشتن مقاله؛
▪ فراهم ساختن دوره های تحصیلی بالاتر یا دوره های آموزشی ضمن خدمت؛
▪ اختصاص منابع اضافی و کارمندان بیشتر؛
▪ فراهم آوردن فرصت برای ارائه طرحهای جدید.
قدرشناسی می تواند در قالب اعطای تقدیرنامه، لوح یادبود یا قدردانی در خبرنامه داخلی سازمان باشد. به موازات تلاش برای توانمندسازی کارکنان، نباید نقش پاداش در قدردانی از کارکنان را فراموش کنیم. به عبارتی، پاداش مادی، هنــوز گل سرسبد پاداشهاست و به عنوان یک محرک ارزشمنــــد محسوب می شود.
منبع: Http://www.todays engineer.org
ارسال توسط كاربر محترم : mohammad_43
۱) اعتماد به وجودآورید:
▪ به نقطه نظرات مهم آنان به دقت گوش فرادهید؛
▪ کارکنان را به تبادل اطلاعات آزادانه با یکدیگر تشویق کنید؛
▪ به کارکنان اجازه دهید بتوانند نظرات خود را برای مدیریت عالی سازمان بازگو کنند؛
▪ به کارکنان اجازه دهید طرحهای مربوطه را به روش دلخواه خود اداره کنند.
به طورخلاصه، اعتمادسازی یعنی با افراد طوری رفتار کنید که دوست دارید آنگونه با شمار رفتار شود.
۲) تفویض اختیار کنید:
وقتی به کارکنان اعتماد و آنان را پاسخگوی عملشان کنیم آنها سعی می کنند تصمیمات بهتر و دقیق تری بگیرند. پس چرا چنین اختیاراتی را واگذار نمی کنیم؟
۳) انگیزه رهبری به وجود آورید:
این موضوع درمورد مدیران سازمان نیز صادق است، به جای آنکه قدرت خویش را به رخ دیگران بکشند، با عملکرد و ارزیابی دستاوردها، می توان به اهمیت نقش آنان پی برد. تفاوت اصلی مدیریت و رهبری از همین جاست.
سهامداران و هیئت مدیره، مدیران را انتخاب می کنند درحالی که رهبران منتخب زیردستان هستند. به اصطلاح رهبران و مدیران ایده آل باید مشابه هم باشند. البته مدیران کامل همان رهبران سازمان هستند. در محیط کاری توانمند، به کارکنان نمی گوییم چه کار کنند چون آنهـــا با دیدن مصادیق یاد گرفته اند در زمان مناسب به طور خودکار اقدام لازم را مبذول دارند.
۴) ارتباطات عمودی را گسترش دهید:
چالش اصلی عصر حاضر، ایجاد شرکتها و گروههایی است که دارای اهداف مشترک باشند به طوری که همه سازمان را همانند خانه خویش بدانند. این امر بخشی از فرایند تربیت مدیران آینده سازمان به شمار می آید. شرکتها و گروههایی که موفق می شوند ارتباط موثری میان کلیه سطوح سازمان برقرار کنند، از مــــــزایای رقابتی فوق العاده ای بهره مند می شوند. شرکتها به چه چیزی همانند اموال خود اهمیت می دهند؟ شرکتها فقط ازطریق تبادل اطلاعات و فضای باز ارتباطی میان کارکنان می توانند به این نکته پی ببرند.
۵) محیط کاری خلاق را تشویق کنید:
▪ افراد را ترغیب کنید کار جدید انجام دهند؛
▪ از تغییر استقبال کنید؛
▪ همواره سعی کنید ورودی و بازخورد مثبت به جای منفی ارائه دهید؛
▪ مسئولیت و اختیار انجام کار را به کارکنان بسپارید؛
▪ به مهارتها و استعدادها احترام بگذارید؛
▪ کانال های ارتباطی باز و آزادانه فراهم سازید؛
▪ دستاوردها و موفقیتها را گرامی داشته، پاداش دهید.
▪ محیط حرفه ای باید درکمال قدرت و به درستی اداره شود تا زمینه ساز خلاقیت شود.
۶) رشد حرفه ای را گسترش دهید:
▪ رشد فنی و تخصصی؛
▪ توسعه و گسترش مهارتهای رهبری یا مدیریتی؛
▪ آموزشهای چندبخشی که از آن بتوان در چند حرفه استفاده کرد؛
▪ مشارکت گروههای حرفه ای.
رشد تجربیات موجب تقویت اهداف فردی و اعتبار آنان در شرایط مختلف سازمان می شود. در عصر اطلاعات، اطلاعات و دانش می تواند سازمانها را در شرایط رقابتی مصون بدارد. لازم است توجه مضاعفی به امر فرصتهای مستمر آموزش مبذول داریم. رهبران سازمان باید به امر آموزش همانند کار اهمیت دهد. برای حفظ سطح بالای انگیزش باید محیط کاری بسازیم که در آن تجربیات شخصی افراد رشد یابند.
۷) منابع لازم را فراهم سازید:
▪ سرمایه و منابع رسمی مالی؛
▪ افرادی که نقش خود را می شناسند مطابق آن عمل می کنند؛
▪ شبکه های ارتباطی میان واحدها به وجود آورید؛
▪ برقراری تماسهای خارجی برای جلب حمایتهای لازم و منابع اضافی.
بدون وجود منابع لازم، اعتبار بخشیدن به مفهوم توانمندسازی و تبدیل آن به یک مفهوم عینی، شعار و وعده ای پوچ و بیهوده نیست. وقتی منابع به همراه توانمندسازی باشد، کارکنان کاری انجام می دهند که با دیگران متفاوت است.
۸) پاداش داده و قدرشناسی کنید:
▪ تغییر در موقعیت، شغل و مسئولیتها باشد؛
▪ گسترش وظایف شغلی؛
▪ آزادی عمل در شغل؛
▪ پرداختهای جبرانی بابت ایام عدم کارکرد؛
▪ پاداش درقبال نوشتن مقاله؛
▪ فراهم ساختن دوره های تحصیلی بالاتر یا دوره های آموزشی ضمن خدمت؛
▪ اختصاص منابع اضافی و کارمندان بیشتر؛
▪ فراهم آوردن فرصت برای ارائه طرحهای جدید.
قدرشناسی می تواند در قالب اعطای تقدیرنامه، لوح یادبود یا قدردانی در خبرنامه داخلی سازمان باشد. به موازات تلاش برای توانمندسازی کارکنان، نباید نقش پاداش در قدردانی از کارکنان را فراموش کنیم. به عبارتی، پاداش مادی، هنــوز گل سرسبد پاداشهاست و به عنوان یک محرک ارزشمنــــد محسوب می شود.
● نتیجه گیری:
منبع: Http://www.todays engineer.org
ارسال توسط كاربر محترم : mohammad_43