چطور روحيه شاد فرزندانمان را تقويت کنيم؟
مترجم:نيلوفر مومن خاني
7 راهکار براي پرورش خانواده اي شاد
بيبشتر ما خواهان خلق چنين فضايي در خانه هايمان هستيم، اما به خاطر استرس هاي حاکم بر زمان ما، نيل به چنين جوي روز به روز سخت تر به نظر مي رسد. هر از گاهي بهتر است افکارمان را متمرکز کنيم و در مورد تغييراتي که در جهت بهبود فضاي عاطفي خانواده مي توانيم انجام دهيم بينديشيم. در ذيل نيز به نکاتي چند اشاره شده است:
1-مراقب آنچه بر زبان مي آوريد باشيد.
طرز صحبت کردن ما با فرزندان بخشي از فضاي عاطفي است که در خانه مي سازيم. علاوه بر آن بايد به آنها فرصت هايي داد تا در ابراز احساساتشان آزاد باشند، بايد مراقب آنچه که مي گوييم و نحوه بيانمان باشيم. اغلب فراموش مي کنيم که کودکان چقدر انتقادهاي والدين را به دل مي گيرند و چقدر اين انتقادها بر احساساتشان در مورد خودشان اثرگذار است. روان شناس مارتين سليگمن (MARTIN SLIGMAN)، دريافته است که وقتي والدين دايماً کودک را به شيوه اي اغراق آميز سرزنش مي کنند کودک کاملاً احساس گناه مي کند، خجالت زده مي شود و از لحاظ عاطفي عقب مي کشد. به تفاوت بين دو جمله زير دقت کنيد:
"راجر، اين اتاق هميشه مثل طويله است! عجب بچه کثيفي هستي!"
"راجر، امروز اتاقت خيلي به هم ريخته است. قبل از اين که براي بازي بيرون بروي بايد آن را جمع آوري کني."
يک جمله حاکي از آن است که راجز هيچ وقت نمي تواند هيچ کار درستي انجام دهد. و ديگري به او مي گويد که دقيقاً چه کاري را بايد انجام دهد تا همه چيز رو به راه شود و او بتواند دوباره مورد لطف و محبت مادرش قرار بگيرد و اصلاً نشاني از يک کاراکتر ثابت در مورد شخصيت او نمي دهد. براي اين که انتقاد از بچه ها انتقادي سازنده باشد بايد دلايلي مشخص و البته زود گذر براي آن به کودک ارايه داد.
نوع ديگري از انتقاد سازنده يادآوري به کودک در مورد فشار حاصل از عمل او بر ماست. با اين کار به جاي رنجش و خشم، حس همدلي را در او تقويت مي کنيد.
2-در اداره امور نظم و ثبات پياده کنيد
يک چارچوب کاري قابل پيش بيني، قوانين ثابت و روشن، و خانه اي سازمان يافته باعث آرامش و راحتي هر چه بيشتر فرزندان-و البته والدين- است و اين به معناي آن است که همه از تعادل عاطفي بهره مند هستند. وقتي برخورد، تنش يا بحراني پيش مي آيد اين خط مشي عادي در واقع يک پشتيبان آشنا و اطمينان بخش، يک رشته اتصال قابل اعتماد زندگي خانوادگي محسوب مي شود که تغيير نخواهد کرد.
هر روز صبح فکر کنيد. آيا وقتي کودکان شما راهي مدرسه مي شوند احساس آرامش و اطمينان در چهره آنها هويداست؟ يا بدخلق و عبوسند؟
در بعد از ظهرها يا شب ها هنگام خواب چطور؟ آيا هميشه بر سرانجام تکاليف يا ميزان تماشاي برنامه هاي تلويزيوني با فرزندان مشاجره داريد؟ يک برنامه هميشگي آرامش بخش براي موقع خواب کودکان در واقع يک پادزهر خوب براي ترس از تنهايي در تاريکي است که با خاموش کردن چراغ بروز مي کند.
علي رغم همه اينها، چنانچه برنامه عادي شما بسيار سخت و غير قابل انعطاف باشد جايي براي ترفيع خلق و خو، ترجيحات و تغيير فردي باز نمي گذارد. ايجاد لحظات ارزشمند را در اولويت قرار دهيد.
3-دوره هاي خانوادگي برگزار کنيد
اوقات با هم بودن از آن چنان ارزش خاصي برخوردار است که بيشتر خانواده ها دوره هاي خانوادگي معيني برگزار مي کنند. با اين کار، ضمن اين که حال و هواي همه عوض مي شود نارضايتي هاي هفتگي حل و فصل، و همچنين اتفاقات خوب نيز مطرح مي شوند.
با برگزاري اين دوره ها خانواده ها اين فرصت را نيز پيدا مي کنند که براي هفته اي که در پيش دارند برنامه ريزي کنند. به اين ترتيب، مي توان از اضطراب هاي دقيقه نودي در مورد چيزهايي مثل اين که آيا فرزند شما براي نخستين تمرين فوتبال کفش مناسب دارد، يا خريد کتابي براي تهيه يک گزارش، يا رفتن به کلاس موسيقي (اغلب!) جلوگيري کرد.
4-پرورش احساسات محبت آميز
در هر ثانيه هر روز پر از فرصت هايي است که ما روابطي محبت آميز با فرزندان خود برقرار کنيم. پژوهشگران دريافته اند والديني که زماني را به بازي، لطيفه گويي و تقسيم افکار و احساسات با فرزندانشان مي گذرانند فرزنداني با خلق و خويي دوستانه تر، بخشنده تر و محبت آميزتر پرورش مي دهند.
بالاتر از همه، محبت محبت مي آورد. در ضمن، چه چيزي بيشتر از اين که زماني را با ميل و رغبت با فرزندان بگذرانيم، به آنها نشان مي دهد که دوستشان داريم؟ اکثر والدين بر اين امر توافق نظر دارند که وقتي در آخرين حد هماهنگي عاطفي با فرزندانشان قرار مي گيرند که در کنار هم در حال انجام کاري هستند-لميدن روي کاناپه و تماشاي تلويزيون، پياده روي تا پستخانه به منظور پست يک نامه، صحبت در اتومبيل در طول سفر، به عبارتي مواقعي که تمام توجه والدين مي تواند به فرزندان باشد. در چنين مواقعي احساسات خدشه دار شده و ترس هاي پنهان نيز بالاخره مطرح مي شوند.
آموزش مهرباني، احترام و رعايت عدالت و انصاف نسبت به ديگران، به خصوص خواهر و برادر بزرگتر، جايگاه ويژه اي در بخش پرورش احساسات محبت آميز در کودکان دارد. خانواده اي براي ارتقا سطح محبت در خانواده جدولي در آشپزخانه آويخته بودند و در پايان هر روز بچه ها نام کسي را که کار نيکي در حق آنها انجام داده بود روي آن يادداشت مي کردند.
5-براي مراسم مذهبي برنامه ريزي کنيد
اوقات ويژه اي را در روز يا هفته براي گردهمايي به عنوان خانواده اي که خواهان انتقال احساس استمرار و تسلسل به فرزندانش هستند، مشخص کنيد.
برخي احساسات خاص حتي با رشد و ايجاد تغييرات در آدمي هرگز عوض نمي شوند. براي بسياري از خانواده ها اين به معني حضور منظم در مراسم عبادي است. اين مراسم در نظر فرزندان نقطه اميدي است براي نگاه به آينده.
6-چالش ها را با غمخواري حل و فصل کنيد
اين روزها زندگي خانوادگي هميشه از استحکام و امنيت برخوردار نيست. حتي در بهترين پيوندها نيز مرافعه، مشکلات اقتصادي و بالا و پايين هاي عاطفي رخ مي دهد. والدين از يکديگر جدا مي شوند و نامادري ها و ناپدري ها شکل مي گيرند و اين تغييرات حتي دلسوزترين والدين را نيز دچار چالش مي کند. اما در واقع مشکلات بخشي از زندگي انسان محسوب مي شوند. خانواده هاي قرين مهر و محبت آنها را ناديده نمي گيرند بلکه سعي مي کنند علي رغم وجود مشکلات فضاي عاطفي محکمي در خانه به وجود آورند.
در مشاجره بين والدين بعد از آن که همه چيز حل و فصل شد لازم است مساله را براي فرزندان شرح دهيد. براي نمونه، پدر و مادري که بعد از جر و بحث در آشپزخانه که در طول آن صدايشان به فرياد مبدل شده و اشک ها جاري گرديده دليل آن را براي کودکان توضيح بدهند. به اين ترتيب، "ما گاهي با يکديگر اختلاف نظر داريم و زمام خلق و خويمان را از دست مي دهيم. اما حالا آن را حل کرديم. بسيار متأسفيم که شما صداي دعوا و مرافعه ما را شنيديد."
7-والدين بايد زماني را فقط براي "به تنهايي در کنار يکديگر بودن"برنامه ريزي کنند
والدين کساني هستند که فضاي خانه را به وجود مي آورند. وقتي که ما به خاطر بدهي مان نگران هستيم يا هنگامي که به دليل مشکلات محل کار دلواپس، و يا از دست يکديگر عصباني هستيم و...، همه اينها بر جو عاطفي حاکم بر خانه اثر مي گذارد به گونه اي که بچه ها احساس خطر مي کنند. به قول ساده يکي از دوستان:"والدين نيز به اوقاتي خاص نياز دارند. يک پياده روي طولاني با هم، بدون بچه ها، بسياري از نگراني ها را از بين مي برد و ملاقات هاي منظم والدين به تنهايي با يکديگر عشقي را که اول بار آنها را به يکديگر پيوند داده دوباره در خاطرشان زنده مي سازد.
منبع:نشريه موفقيت، شماره 185
چگونه با فرزندانمان صحبت کنيم
بيبشتر ما خواهان خلق چنين فضايي در خانه هايمان هستيم، اما به خاطر استرس هاي حاکم بر زمان ما، نيل به چنين جوي روز به روز سخت تر به نظر مي رسد. هر از گاهي بهتر است افکارمان را متمرکز کنيم و در مورد تغييراتي که در جهت بهبود فضاي عاطفي خانواده مي توانيم انجام دهيم بينديشيم. در ذيل نيز به نکاتي چند اشاره شده است:
1-مراقب آنچه بر زبان مي آوريد باشيد.
طرز صحبت کردن ما با فرزندان بخشي از فضاي عاطفي است که در خانه مي سازيم. علاوه بر آن بايد به آنها فرصت هايي داد تا در ابراز احساساتشان آزاد باشند، بايد مراقب آنچه که مي گوييم و نحوه بيانمان باشيم. اغلب فراموش مي کنيم که کودکان چقدر انتقادهاي والدين را به دل مي گيرند و چقدر اين انتقادها بر احساساتشان در مورد خودشان اثرگذار است. روان شناس مارتين سليگمن (MARTIN SLIGMAN)، دريافته است که وقتي والدين دايماً کودک را به شيوه اي اغراق آميز سرزنش مي کنند کودک کاملاً احساس گناه مي کند، خجالت زده مي شود و از لحاظ عاطفي عقب مي کشد. به تفاوت بين دو جمله زير دقت کنيد:
"راجر، اين اتاق هميشه مثل طويله است! عجب بچه کثيفي هستي!"
"راجر، امروز اتاقت خيلي به هم ريخته است. قبل از اين که براي بازي بيرون بروي بايد آن را جمع آوري کني."
يک جمله حاکي از آن است که راجز هيچ وقت نمي تواند هيچ کار درستي انجام دهد. و ديگري به او مي گويد که دقيقاً چه کاري را بايد انجام دهد تا همه چيز رو به راه شود و او بتواند دوباره مورد لطف و محبت مادرش قرار بگيرد و اصلاً نشاني از يک کاراکتر ثابت در مورد شخصيت او نمي دهد. براي اين که انتقاد از بچه ها انتقادي سازنده باشد بايد دلايلي مشخص و البته زود گذر براي آن به کودک ارايه داد.
نوع ديگري از انتقاد سازنده يادآوري به کودک در مورد فشار حاصل از عمل او بر ماست. با اين کار به جاي رنجش و خشم، حس همدلي را در او تقويت مي کنيد.
2-در اداره امور نظم و ثبات پياده کنيد
يک چارچوب کاري قابل پيش بيني، قوانين ثابت و روشن، و خانه اي سازمان يافته باعث آرامش و راحتي هر چه بيشتر فرزندان-و البته والدين- است و اين به معناي آن است که همه از تعادل عاطفي بهره مند هستند. وقتي برخورد، تنش يا بحراني پيش مي آيد اين خط مشي عادي در واقع يک پشتيبان آشنا و اطمينان بخش، يک رشته اتصال قابل اعتماد زندگي خانوادگي محسوب مي شود که تغيير نخواهد کرد.
هر روز صبح فکر کنيد. آيا وقتي کودکان شما راهي مدرسه مي شوند احساس آرامش و اطمينان در چهره آنها هويداست؟ يا بدخلق و عبوسند؟
در بعد از ظهرها يا شب ها هنگام خواب چطور؟ آيا هميشه بر سرانجام تکاليف يا ميزان تماشاي برنامه هاي تلويزيوني با فرزندان مشاجره داريد؟ يک برنامه هميشگي آرامش بخش براي موقع خواب کودکان در واقع يک پادزهر خوب براي ترس از تنهايي در تاريکي است که با خاموش کردن چراغ بروز مي کند.
علي رغم همه اينها، چنانچه برنامه عادي شما بسيار سخت و غير قابل انعطاف باشد جايي براي ترفيع خلق و خو، ترجيحات و تغيير فردي باز نمي گذارد. ايجاد لحظات ارزشمند را در اولويت قرار دهيد.
3-دوره هاي خانوادگي برگزار کنيد
اوقات با هم بودن از آن چنان ارزش خاصي برخوردار است که بيشتر خانواده ها دوره هاي خانوادگي معيني برگزار مي کنند. با اين کار، ضمن اين که حال و هواي همه عوض مي شود نارضايتي هاي هفتگي حل و فصل، و همچنين اتفاقات خوب نيز مطرح مي شوند.
با برگزاري اين دوره ها خانواده ها اين فرصت را نيز پيدا مي کنند که براي هفته اي که در پيش دارند برنامه ريزي کنند. به اين ترتيب، مي توان از اضطراب هاي دقيقه نودي در مورد چيزهايي مثل اين که آيا فرزند شما براي نخستين تمرين فوتبال کفش مناسب دارد، يا خريد کتابي براي تهيه يک گزارش، يا رفتن به کلاس موسيقي (اغلب!) جلوگيري کرد.
4-پرورش احساسات محبت آميز
در هر ثانيه هر روز پر از فرصت هايي است که ما روابطي محبت آميز با فرزندان خود برقرار کنيم. پژوهشگران دريافته اند والديني که زماني را به بازي، لطيفه گويي و تقسيم افکار و احساسات با فرزندانشان مي گذرانند فرزنداني با خلق و خويي دوستانه تر، بخشنده تر و محبت آميزتر پرورش مي دهند.
بالاتر از همه، محبت محبت مي آورد. در ضمن، چه چيزي بيشتر از اين که زماني را با ميل و رغبت با فرزندان بگذرانيم، به آنها نشان مي دهد که دوستشان داريم؟ اکثر والدين بر اين امر توافق نظر دارند که وقتي در آخرين حد هماهنگي عاطفي با فرزندانشان قرار مي گيرند که در کنار هم در حال انجام کاري هستند-لميدن روي کاناپه و تماشاي تلويزيون، پياده روي تا پستخانه به منظور پست يک نامه، صحبت در اتومبيل در طول سفر، به عبارتي مواقعي که تمام توجه والدين مي تواند به فرزندان باشد. در چنين مواقعي احساسات خدشه دار شده و ترس هاي پنهان نيز بالاخره مطرح مي شوند.
آموزش مهرباني، احترام و رعايت عدالت و انصاف نسبت به ديگران، به خصوص خواهر و برادر بزرگتر، جايگاه ويژه اي در بخش پرورش احساسات محبت آميز در کودکان دارد. خانواده اي براي ارتقا سطح محبت در خانواده جدولي در آشپزخانه آويخته بودند و در پايان هر روز بچه ها نام کسي را که کار نيکي در حق آنها انجام داده بود روي آن يادداشت مي کردند.
5-براي مراسم مذهبي برنامه ريزي کنيد
اوقات ويژه اي را در روز يا هفته براي گردهمايي به عنوان خانواده اي که خواهان انتقال احساس استمرار و تسلسل به فرزندانش هستند، مشخص کنيد.
برخي احساسات خاص حتي با رشد و ايجاد تغييرات در آدمي هرگز عوض نمي شوند. براي بسياري از خانواده ها اين به معني حضور منظم در مراسم عبادي است. اين مراسم در نظر فرزندان نقطه اميدي است براي نگاه به آينده.
6-چالش ها را با غمخواري حل و فصل کنيد
اين روزها زندگي خانوادگي هميشه از استحکام و امنيت برخوردار نيست. حتي در بهترين پيوندها نيز مرافعه، مشکلات اقتصادي و بالا و پايين هاي عاطفي رخ مي دهد. والدين از يکديگر جدا مي شوند و نامادري ها و ناپدري ها شکل مي گيرند و اين تغييرات حتي دلسوزترين والدين را نيز دچار چالش مي کند. اما در واقع مشکلات بخشي از زندگي انسان محسوب مي شوند. خانواده هاي قرين مهر و محبت آنها را ناديده نمي گيرند بلکه سعي مي کنند علي رغم وجود مشکلات فضاي عاطفي محکمي در خانه به وجود آورند.
در مشاجره بين والدين بعد از آن که همه چيز حل و فصل شد لازم است مساله را براي فرزندان شرح دهيد. براي نمونه، پدر و مادري که بعد از جر و بحث در آشپزخانه که در طول آن صدايشان به فرياد مبدل شده و اشک ها جاري گرديده دليل آن را براي کودکان توضيح بدهند. به اين ترتيب، "ما گاهي با يکديگر اختلاف نظر داريم و زمام خلق و خويمان را از دست مي دهيم. اما حالا آن را حل کرديم. بسيار متأسفيم که شما صداي دعوا و مرافعه ما را شنيديد."
7-والدين بايد زماني را فقط براي "به تنهايي در کنار يکديگر بودن"برنامه ريزي کنند
والدين کساني هستند که فضاي خانه را به وجود مي آورند. وقتي که ما به خاطر بدهي مان نگران هستيم يا هنگامي که به دليل مشکلات محل کار دلواپس، و يا از دست يکديگر عصباني هستيم و...، همه اينها بر جو عاطفي حاکم بر خانه اثر مي گذارد به گونه اي که بچه ها احساس خطر مي کنند. به قول ساده يکي از دوستان:"والدين نيز به اوقاتي خاص نياز دارند. يک پياده روي طولاني با هم، بدون بچه ها، بسياري از نگراني ها را از بين مي برد و ملاقات هاي منظم والدين به تنهايي با يکديگر عشقي را که اول بار آنها را به يکديگر پيوند داده دوباره در خاطرشان زنده مي سازد.
منبع:نشريه موفقيت، شماره 185