صدا كن مرا

صدا كن مرا صداي تو خوب است صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است كه در انتهاي صميميت حزن مي رويد در ابعاد اين عصر خاموش من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنها ترم بيا تا برايت بگويم
سه‌شنبه، 7 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صدا كن مرا

صدا كن مرا
صدا كن مرا


 

شاعر: سهراب سپهري




 
صدا كن مرا
صداي تو خوب است
صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است
كه در انتهاي صميميت حزن مي رويد
در ابعاد اين عصر خاموش
من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنها ترم
بيا تا برايت بگويم
چه اندازه تنهايي من بزرگ است
بيا با هم از حالت سنگ چيزي بفهميم
بيا زودتر همه چيز را ببنيم
در اين كوچه هايي كه تاريكند
من از حاصلضرب ترديد و كبريت مي ترسم
من از سطح سيماني قرن مي ترسم
بيا تا نترسم من از شهرهايي
كه خاك سياهشان، چرا گاه جرثقيل است
مرا باز كن مثل يك در
به روي هبوط گلابي
در اين عصر معراج پولاد
مرا خواب كن زير يك شاخه دور از شب اصطكاك فطرت
اگر كاشف معدن صبح آمد
صدا كن مرا
و من در طلوع گل ياسي
از پشت انگشتهاي تو بيدار خواهم شد
و آن وقت
حكايت كن از بمبهايي كه من خواب بودم و افتاد
حكايت كن از گونه هايي كه من خواب بودم و تر شدند
در آن گير و داري كه چرخ زره پوش
از روي رؤياي كودك گذر داشت
قناري
نخ زرد آواز خود را
به پاي چه احساس آسايشي بست ؟
بگو در بنادر
چه اجناس معصومي از راه وارد شدند
و چه علمي
به موسيقي مثبت بوي باروت پي برد ؟
چه ادراكي
از طعم مجهول نان
در مذاق رسالت تراويد
و آن وقت من
مثل ايماني از تابش استوا گرم
تو را در سرآغاز يك باغ خواهم نشانيد
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 20




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط