با تو چه خاطره هايي داريم پسر!
نويسنده:نيره رضايي مطلق
برمي گرديم به دوران کودکي و بسياري از خاطرات که او بر ايمان ساخته است مسعود رسام که زندگي ما را پر از لذت هاي ناب کرد و اين اواخر رفت
خاطرات ما از تلويزيون و برنامه هاي کودک با زوج مسعود رسام و بيژن بيرنگ گره خورده، براي آنهايي که کودکي شان در قاب جادويي سياه و سفيد تلويزيون جامانده، يادآوري نام هايي چون محله بهداشت، چاق و لاغر و دنياي شيرين دريا به يک جاي مشخص ختم مي شود و آن چهره هنرمند دوست داشتني است که ديگر بين ما نيست، چهره مسعود رسام. او اگرچه زود هنگام رفت اما براي ما آن قدر خاطره و تصوير گذاشته که محال است تا چند نسل بعد هم آن تصاوير محو شد. کودکان نسل آينده اگر حوصله کنند و پاي آن تصاوير خش دار و قلم خورده بنشينند حتما صداقتي که در پلان ها و سکانس هاي اين برنامه ها نهفته است حس همذات پنداري خواهند کرد. پرونده حاضر تلاش ما براي سرک کشيدن در پستوي کودکي و نوجواني مان است، کودکي که با يک مجري و چند برنامه ترکيبي شروع مي شد و به خاطر بازيگران و قصه هايي که روزي روايت کودکي ما بودند ما را تا هميشه ممنون خود مي کردند.
جالب است بدانيد مرضيه برومند طراحي لباس اين مجموعه 6 قسمتي را بر عهده داشت برده رقصان در آبان 61 در گروه کودک و نوجوان از شبکه يک سيما پخش شد.
آن زمان مسعود رسام تازه برده رقصان را به آنتن شبکه 2 سپرده بود و با داريوش مودبيان گروهي را تشکيل داده بود که بيشتر به فکر نوآوري و ساخت برنامه هاي تازه و مفرح براي کودکان بود. بيژن بيرنگ و مجيد راستي هم به تازگي همديگر را پيدا کرده بودند و طرح محله بروبيا را به شبکه 2 داده بودند. شبکه از طرح خوشش آمد و قرار شده همان گروه خانه ادبيات و هنر کودکان و نوجوانان آن را بسازد. نتيجه کار يک مجموعه 14 قسمتي شد به نام محله بروبيا، مجموعه اي که ترکيبي از بخش هاي مختلف بود. يوناني ها، انسان اوليه، کيمياگر و پسرش پادشاه و پسرش، زورو، آقاي پليس، آقاي تابلوکار و بچه هاي محله، از جمله اين آيتم ها بودند. گنجاندن آيتم محله بهداشت در دل اين 14 قسمت اين وسوسه را به تهيه کننده «مسعود رسام»و کارگردانان هنري «داريوش مودبيان»و تلويزيوني «حسين فردور»انداخت که سري جديد اين مجموعه را در 14 قسمت ديگر با نام محله بهداشت بسازند. به همين دليل بود که بسياري از ما اين 2 مجموعه را با هم يکي مي دانيم چرا که آيتم هاي بسياري از آنها با هم مشترک است. آيتم زورو با اقتباس از شخصيت زورو، آيتم يوناني و پسرش با اقتباس از افسانه اوزوپ و ديگر آيتم ها با بهره گيري از بازيگران جوان و مشترک جذابيت بيشتري به اين برنامه داد. اکبر عبدي، حميد جلبي، آتيلا پسياني، فردوس کاوياني، رضا ژيان، فاطمه تقوي، رضا رويگري، علي چوپان، حسين محب اهري و محمود جعفري بازيگران هر 2مجموعه بودند. هر دو اين مجموعه ها با نشان دادن مشکلات راهنمايي و رانندگي به شکل ساده و کمدي براي کودکان و خردسالان، رعايت قانون گم شدن در خيابان و ترافيک سعي کردند به کودکان آموزش هاي مناسبي بدهند. هنوز هم خاطره بازي زنده ياد رضا ژيان در نقش آقاي تابلوکار، شير جنگل و پادشاه فردوس کاوياني در نقش آقاي پاسبان، آقاي شمعداني و مشاور پادشاه فاطمه تقوي در نقش مادر 2 پسرک محله، از ياد بسياري از ما نرفته است. ترانه هاي اين دو مجموعه هم که سروده شکوه قاسم نيا بود هنوز در خاطره ها مانده است.
عطاران درباره انگيزه ساخت اين مجموعه معتقد است که مسائل آموزشي براي کودکان از جمله احترام به بزرگ ترها، نحوه صحيح غذا خوردن، رعايت بهداشت و ورزش کردن در قالب طنز در اين برنامه ارائه شده است. جواد رضويان نيز در نقش هاي متفاوت در اين مجموعه ظاهر شد. سيب خنده به دليل آيتم هاي کوتاه و جذابش خيلي زود در دل مخاطبان جا باز کرد. خصوصا شخصيت مجيد که مدام کلمات را اشتباه مي گفت. شخصيت مجيد با بازي مجيد صالحي در کنار يوسف تيموري سپهر آزادي (پدر ) و (پسر ) بازيگر کودک اين مجموعه و بهزاد فرازي 4 شخصيتي بودند که سيب خنده را جذاب کردند. سيب خنده در زمان پخش موفق بود و استقبال مخاطبان باعث شد بيرنگ و رسام بعدها به فکر اين بيفتد که مجموعه مجيد دلبندم را بر اساس آن بسازد.
ضمن اينکه مثل هميشه مسعود رسام و بيژن بيرنگ با معرفي بازيگران تئاتر به تلويزيون، سهم مهمي از اين روند را در دنياي بازيگري بر عهده گرفتند. ما با چهره هايي چون مينا نوروزي، سحر ذکريا فرهاد بشارتي، فريده دريا مج، عطيه عبيشاوي، انوش نصر و رحيم نوروزي در اين سريال آشنا مي شويم. هنوز هم بازي رحيم نوروزي در آخرين قسمت اين مجموعه که به خاطر دريا از رفتن به شهر منصرف مي شود از ياد بسياري از ما نرفته است. شلوغ کاري هاي بچه هاي روستا، بلند صحبت کردن و سبزي پاک کردن و سبزي فروختن زنان روستا با بازي مينا نوروزي و عطيه غبيشاوي و... وانت بزرگ فرهاد بشارتي و... همگي صحنه هايي بوده اند که جزئي به ياد ماندني از اين سريال بودند. جالب اينجاست که بهروز بقايي در سفري که به شمال داشت کودکان اين سريال را انتخاب کرد، کودکاني که قبلا طعم جلوي دوربين بودن را نچشيده بودند. دنياي شيرين دريا محصول شبکه يک بود و تابستان سال 78 روي آنتن رفت. بيست و يکمين اثر مشترک رسام با بيرنگ و چهاردهمين کار براي کودک و نوجوان که هنوز در ذهن ها مانده است.
بهروز بقايي کارگردان آيتم خانواده و رضا عطاران هم بقيه آيتم ها را کارگرداني مي کرد. اين جنگ 52 قسمتي اش 45 دقيقه بود در هر قسمت به يک موضوع مي پرداخت. در آيتم خانواده فرهاد آئيش در نقش منوچهر، مهرانه مهين ترابي، در نقش ناهيد، پدر و مادري هستند که يک دوقلو دارند و شيوا بلوريان و نيما فلاح نقش شان را بازي مي کنند. در واقع فرهاد آئيش پس از بيست سال دوري از ايران و اولين همکاري اش را پس از بازي در دو نمايش صحنه اي در تلوزيون با اين کار شروع کرد. در آيتم خانواده ما با شخصيت هاي ديگري چون کامران ملک مطيعي در نقش دايي هم روبه روي هستيم. يک خانواده چهارنفره با اتفاقاتي که هر بار برايشان مي افتد سعي مي کنند به نتايج درست و معقولي برسند. نکته مهم ديگري که در قطار ابدي به چشم مي خورد پررنگ بودن عنصر طنز در هر آيتم آن بود. طنزي که تقريبا خلاف طنزهاي معمول بود و ويژگي هاي خاص خود را داشت. بي شک آيتم ديوانه ها با بازي رضا عطاران، مجيد صالحي به دليل قوت متن ها و بازي هاي برجسته و متفاوت يکي از اين بخش هاي جذاب هر دو است. حضور حميد لولايي و مينا نوروزي در نقشي متفاوت(پادشاه رم و همسرش)هم به آيتم رومي ها ويژگي خاصي بخشيده بود.
قرار شد بهروز بقايي هم به عنوان کارگردان در اين پروژه دنباله دار همراه باشد. با اين حال پس از اين مجموعه، فقط دنياي شيرين دريا ساخته شد و پروژه تا حدي ناتمام ماند. هر چند بيژن بيرنگ خود معتقد است که اين پروژه مي تواند ادامه پيداکند... تا وقتي که کودک و نوجوان هست سوژه هايي از اين دست جاي کار دارد و نسل بعدي حتما به شيوه اي تازه تر اين ايده را پياده خواهد کرد.
با اين حال دنياي شيرين حکايت خانواده اي بود معمولي، با آدم هاي معمولي که دختري به نام شيرين هر بار با طرح قصه اي لطيف و فراگير از دل خاطرات اين زندگي. لحظات شيريني را براي ما فراهم مي کرد. مسعود رسام و بيژن بيرنگ اين مجموعه را پس از تجربه سريال هاي همسران، اين خانه دور است و خانه سبز روي آنتن فرستادند و به همين دليل به نظر مي آمد طرح موضوع و انتخاب بازيگران قوام بيشتري در اين مجموعه يافته است.
توجه و علائق روحي ايرانيان به جمع گرايي و روابط خانوادگي، همدلي بينندگان را با اين مجموعه بيشتر کرد. مخاطب در هم ذات پنداري خود با شخصيت هاي اين مجموعه گمشده هايش را پيدا مي کرد و حس دور هم بودن و مفهوم خانواده و اختلافات فکري و رفتاري ميان فرزندان خانواده سريال را جذاب تر کرد. دنياي شيرين، در مجموع به خاطر داشتن پيش زمينه ذهني مخاطبان سريال هاي رسام و بي رنگ برنامه موفقي بود و حتي موفقيت و شخصيت هاي اين سريال متفاوت از کارهاي گذشته بي رنگ و رسام بود. اما در وجود هر يک از شخصيت ها نقاط مشترک فراواني ديده مي شد. مثلا تعجب دسته جمعي خانواده شيرين يک جورهايي شبيه به خانواده صباحي در خانه سبز بود.
توانايي بهروز بقايي در گرفتن بازي روان و زيبا از نوجوانان اتفاق خوب ديگر بود که اين مجموعه را جذاب کرد. زهار جواهري در نقش شيرين، عليرضا رئيسي در نقش حميد و اشکان اشتياق در نقش حامد خواهر و برداري اند که در کنار پدر و مادرشان سهيلا رضوي و رضا فياضي خانواده اي منسجم و گرم اند. در اين ميان رضا عطاران هم در نقش دايي سعي مي کرد يک جورهايي انتظارات غير معقول پدر و مادر را ياد آوري کند و تبديل به رفيقي مناسب براي بچه ها شود.
دنياي شيرين در سال 75 روي آنتن شبکه يک رفت و شايد اولين همکاري بيژن بيرنگ و رسام و بهروز بقايي بود که بعدها در دنياي شيرين دريا و قطار ابدي هم ادامه پيدا کرد. اشکان اشتياق، سپهر آزادي، پرستو گلستاني، فرخ لقا هوشمند، جعفر بزرگي، مهري مهرنيا، علي سليماني، امير غفارمنش و خود بهروز بقايي از جمله بازيگران اين مجموعه بودند.
منبع:نشريه شهرزاد، شماره 14.
خاطرات ما از تلويزيون و برنامه هاي کودک با زوج مسعود رسام و بيژن بيرنگ گره خورده، براي آنهايي که کودکي شان در قاب جادويي سياه و سفيد تلويزيون جامانده، يادآوري نام هايي چون محله بهداشت، چاق و لاغر و دنياي شيرين دريا به يک جاي مشخص ختم مي شود و آن چهره هنرمند دوست داشتني است که ديگر بين ما نيست، چهره مسعود رسام. او اگرچه زود هنگام رفت اما براي ما آن قدر خاطره و تصوير گذاشته که محال است تا چند نسل بعد هم آن تصاوير محو شد. کودکان نسل آينده اگر حوصله کنند و پاي آن تصاوير خش دار و قلم خورده بنشينند حتما صداقتي که در پلان ها و سکانس هاي اين برنامه ها نهفته است حس همذات پنداري خواهند کرد. پرونده حاضر تلاش ما براي سرک کشيدن در پستوي کودکي و نوجواني مان است، کودکي که با يک مجري و چند برنامه ترکيبي شروع مي شد و به خاطر بازيگران و قصه هايي که روزي روايت کودکي ما بودند ما را تا هميشه ممنون خود مي کردند.
برده رقصان
*رنج ديدن تجارت برده
جالب است بدانيد مرضيه برومند طراحي لباس اين مجموعه 6 قسمتي را بر عهده داشت برده رقصان در آبان 61 در گروه کودک و نوجوان از شبکه يک سيما پخش شد.
در خانه
*يک خانه و 3 تا پسر بازيگوش
محله بروبيا و محله بهداشت
*ناخن ها تو کوتاه کردي حسني؟
آن زمان مسعود رسام تازه برده رقصان را به آنتن شبکه 2 سپرده بود و با داريوش مودبيان گروهي را تشکيل داده بود که بيشتر به فکر نوآوري و ساخت برنامه هاي تازه و مفرح براي کودکان بود. بيژن بيرنگ و مجيد راستي هم به تازگي همديگر را پيدا کرده بودند و طرح محله بروبيا را به شبکه 2 داده بودند. شبکه از طرح خوشش آمد و قرار شده همان گروه خانه ادبيات و هنر کودکان و نوجوانان آن را بسازد. نتيجه کار يک مجموعه 14 قسمتي شد به نام محله بروبيا، مجموعه اي که ترکيبي از بخش هاي مختلف بود. يوناني ها، انسان اوليه، کيمياگر و پسرش پادشاه و پسرش، زورو، آقاي پليس، آقاي تابلوکار و بچه هاي محله، از جمله اين آيتم ها بودند. گنجاندن آيتم محله بهداشت در دل اين 14 قسمت اين وسوسه را به تهيه کننده «مسعود رسام»و کارگردانان هنري «داريوش مودبيان»و تلويزيوني «حسين فردور»انداخت که سري جديد اين مجموعه را در 14 قسمت ديگر با نام محله بهداشت بسازند. به همين دليل بود که بسياري از ما اين 2 مجموعه را با هم يکي مي دانيم چرا که آيتم هاي بسياري از آنها با هم مشترک است. آيتم زورو با اقتباس از شخصيت زورو، آيتم يوناني و پسرش با اقتباس از افسانه اوزوپ و ديگر آيتم ها با بهره گيري از بازيگران جوان و مشترک جذابيت بيشتري به اين برنامه داد. اکبر عبدي، حميد جلبي، آتيلا پسياني، فردوس کاوياني، رضا ژيان، فاطمه تقوي، رضا رويگري، علي چوپان، حسين محب اهري و محمود جعفري بازيگران هر 2مجموعه بودند. هر دو اين مجموعه ها با نشان دادن مشکلات راهنمايي و رانندگي به شکل ساده و کمدي براي کودکان و خردسالان، رعايت قانون گم شدن در خيابان و ترافيک سعي کردند به کودکان آموزش هاي مناسبي بدهند. هنوز هم خاطره بازي زنده ياد رضا ژيان در نقش آقاي تابلوکار، شير جنگل و پادشاه فردوس کاوياني در نقش آقاي پاسبان، آقاي شمعداني و مشاور پادشاه فاطمه تقوي در نقش مادر 2 پسرک محله، از ياد بسياري از ما نرفته است. ترانه هاي اين دو مجموعه هم که سروده شکوه قاسم نيا بود هنوز در خاطره ها مانده است.
مجيد دلبندم
*مجيد جان، هسته نه پسته
بزرگ مرد کوچک
*مرد بزرگ اما کوچک
چاق و لاغر
*لورل و هاردي عروسکي يا بد و زشت
سيب خنده
*خنده با کودکان
عطاران درباره انگيزه ساخت اين مجموعه معتقد است که مسائل آموزشي براي کودکان از جمله احترام به بزرگ ترها، نحوه صحيح غذا خوردن، رعايت بهداشت و ورزش کردن در قالب طنز در اين برنامه ارائه شده است. جواد رضويان نيز در نقش هاي متفاوت در اين مجموعه ظاهر شد. سيب خنده به دليل آيتم هاي کوتاه و جذابش خيلي زود در دل مخاطبان جا باز کرد. خصوصا شخصيت مجيد که مدام کلمات را اشتباه مي گفت. شخصيت مجيد با بازي مجيد صالحي در کنار يوسف تيموري سپهر آزادي (پدر ) و (پسر ) بازيگر کودک اين مجموعه و بهزاد فرازي 4 شخصيتي بودند که سيب خنده را جذاب کردند. سيب خنده در زمان پخش موفق بود و استقبال مخاطبان باعث شد بيرنگ و رسام بعدها به فکر اين بيفتد که مجموعه مجيد دلبندم را بر اساس آن بسازد.
دنياي شيرين دريا
*دريا و دنياي کوچک اش
ضمن اينکه مثل هميشه مسعود رسام و بيژن بيرنگ با معرفي بازيگران تئاتر به تلويزيون، سهم مهمي از اين روند را در دنياي بازيگري بر عهده گرفتند. ما با چهره هايي چون مينا نوروزي، سحر ذکريا فرهاد بشارتي، فريده دريا مج، عطيه عبيشاوي، انوش نصر و رحيم نوروزي در اين سريال آشنا مي شويم. هنوز هم بازي رحيم نوروزي در آخرين قسمت اين مجموعه که به خاطر دريا از رفتن به شهر منصرف مي شود از ياد بسياري از ما نرفته است. شلوغ کاري هاي بچه هاي روستا، بلند صحبت کردن و سبزي پاک کردن و سبزي فروختن زنان روستا با بازي مينا نوروزي و عطيه غبيشاوي و... وانت بزرگ فرهاد بشارتي و... همگي صحنه هايي بوده اند که جزئي به ياد ماندني از اين سريال بودند. جالب اينجاست که بهروز بقايي در سفري که به شمال داشت کودکان اين سريال را انتخاب کرد، کودکاني که قبلا طعم جلوي دوربين بودن را نچشيده بودند. دنياي شيرين دريا محصول شبکه يک بود و تابستان سال 78 روي آنتن رفت. بيست و يکمين اثر مشترک رسام با بيرنگ و چهاردهمين کار براي کودک و نوجوان که هنوز در ذهن ها مانده است.
قطار ابدي
*سوار بر قطار به سوي ابديت
بهروز بقايي کارگردان آيتم خانواده و رضا عطاران هم بقيه آيتم ها را کارگرداني مي کرد. اين جنگ 52 قسمتي اش 45 دقيقه بود در هر قسمت به يک موضوع مي پرداخت. در آيتم خانواده فرهاد آئيش در نقش منوچهر، مهرانه مهين ترابي، در نقش ناهيد، پدر و مادري هستند که يک دوقلو دارند و شيوا بلوريان و نيما فلاح نقش شان را بازي مي کنند. در واقع فرهاد آئيش پس از بيست سال دوري از ايران و اولين همکاري اش را پس از بازي در دو نمايش صحنه اي در تلوزيون با اين کار شروع کرد. در آيتم خانواده ما با شخصيت هاي ديگري چون کامران ملک مطيعي در نقش دايي هم روبه روي هستيم. يک خانواده چهارنفره با اتفاقاتي که هر بار برايشان مي افتد سعي مي کنند به نتايج درست و معقولي برسند. نکته مهم ديگري که در قطار ابدي به چشم مي خورد پررنگ بودن عنصر طنز در هر آيتم آن بود. طنزي که تقريبا خلاف طنزهاي معمول بود و ويژگي هاي خاص خود را داشت. بي شک آيتم ديوانه ها با بازي رضا عطاران، مجيد صالحي به دليل قوت متن ها و بازي هاي برجسته و متفاوت يکي از اين بخش هاي جذاب هر دو است. حضور حميد لولايي و مينا نوروزي در نقشي متفاوت(پادشاه رم و همسرش)هم به آيتم رومي ها ويژگي خاصي بخشيده بود.
دنياي سبز شيرين
قرار شد بهروز بقايي هم به عنوان کارگردان در اين پروژه دنباله دار همراه باشد. با اين حال پس از اين مجموعه، فقط دنياي شيرين دريا ساخته شد و پروژه تا حدي ناتمام ماند. هر چند بيژن بيرنگ خود معتقد است که اين پروژه مي تواند ادامه پيداکند... تا وقتي که کودک و نوجوان هست سوژه هايي از اين دست جاي کار دارد و نسل بعدي حتما به شيوه اي تازه تر اين ايده را پياده خواهد کرد.
با اين حال دنياي شيرين حکايت خانواده اي بود معمولي، با آدم هاي معمولي که دختري به نام شيرين هر بار با طرح قصه اي لطيف و فراگير از دل خاطرات اين زندگي. لحظات شيريني را براي ما فراهم مي کرد. مسعود رسام و بيژن بيرنگ اين مجموعه را پس از تجربه سريال هاي همسران، اين خانه دور است و خانه سبز روي آنتن فرستادند و به همين دليل به نظر مي آمد طرح موضوع و انتخاب بازيگران قوام بيشتري در اين مجموعه يافته است.
توجه و علائق روحي ايرانيان به جمع گرايي و روابط خانوادگي، همدلي بينندگان را با اين مجموعه بيشتر کرد. مخاطب در هم ذات پنداري خود با شخصيت هاي اين مجموعه گمشده هايش را پيدا مي کرد و حس دور هم بودن و مفهوم خانواده و اختلافات فکري و رفتاري ميان فرزندان خانواده سريال را جذاب تر کرد. دنياي شيرين، در مجموع به خاطر داشتن پيش زمينه ذهني مخاطبان سريال هاي رسام و بي رنگ برنامه موفقي بود و حتي موفقيت و شخصيت هاي اين سريال متفاوت از کارهاي گذشته بي رنگ و رسام بود. اما در وجود هر يک از شخصيت ها نقاط مشترک فراواني ديده مي شد. مثلا تعجب دسته جمعي خانواده شيرين يک جورهايي شبيه به خانواده صباحي در خانه سبز بود.
توانايي بهروز بقايي در گرفتن بازي روان و زيبا از نوجوانان اتفاق خوب ديگر بود که اين مجموعه را جذاب کرد. زهار جواهري در نقش شيرين، عليرضا رئيسي در نقش حميد و اشکان اشتياق در نقش حامد خواهر و برداري اند که در کنار پدر و مادرشان سهيلا رضوي و رضا فياضي خانواده اي منسجم و گرم اند. در اين ميان رضا عطاران هم در نقش دايي سعي مي کرد يک جورهايي انتظارات غير معقول پدر و مادر را ياد آوري کند و تبديل به رفيقي مناسب براي بچه ها شود.
دنياي شيرين در سال 75 روي آنتن شبکه يک رفت و شايد اولين همکاري بيژن بيرنگ و رسام و بهروز بقايي بود که بعدها در دنياي شيرين دريا و قطار ابدي هم ادامه پيدا کرد. اشکان اشتياق، سپهر آزادي، پرستو گلستاني، فرخ لقا هوشمند، جعفر بزرگي، مهري مهرنيا، علي سليماني، امير غفارمنش و خود بهروز بقايي از جمله بازيگران اين مجموعه بودند.
منبع:نشريه شهرزاد، شماره 14.
/ج