از احساس درونی خود پیروی کنید
گاهی توصیف چگونگی و چرایی این حس درونی بسیار مشکل است، اما ما میدانیم که: دوستمان تمام حقیقت را به ما نمیگوید، برنامه تعطیلات را برای دو هفته آینده بگذاریم خوب است نه ماه آینده و تغییر شغل از کار A به کار B برایمان رضایت بیشتری به همراه خواهد داشت.
هر کسی این حس را به نامی میشناسد، نوعی غریزه، پیشگویی یا تنها یک احساس خاص، این حس، همان شهود و درک بی واسطه شما از وقایع است و هنگامی که این صدای کوچک ذهن شما را تسخیر میکند میتواند گیج کننده، بازدارنده و حتی ترسناک باشد.
لین رابینسون (Lynn Robinson)، نویسنده کتاب "شهود ربانی: راهنمای شما در بنا کردن زندگی محبوبتان" (Divine Intuition: Your Guide to Creating a Life You Love) درباره برقراری ارتباط و اعتماد به این حس درونی توضیحاتی داده است. شهود، درست مانند یک سیستم مسیریاب درونی است. زمانی که بدانید مقصدتان کجاست، این سیستم راه رسیدن به آنرا به شما نشان خواهد داد.
پس با درنظر گرفتن زمانهایی برای خارج شدن از حال و هوای وظایف زندگی، این آرامش ذهنی را برای خود ایجاد کنید. برای قدم زدنی کوتاه از خانه یا محل کار خود خارج شوید یا پنج دقیقه درب اتاق خود را بسته، در آرامش فکر کنید. اگر عادت کنید با درون خود همراه شوید، خواهید توانست با ذهنی باز و همراه با آرامش در مقابل منفی بافیها و "بایدها" ایستادگی کرده و صدای درون خود را بشنوید.
به جای اینکه از خود بپرسید شام چی داریم؟ فکر کنید چه غذایی برای شام دلچسب تر است؟ سپس به سراغ موضوعات جدیتر بروید: چگونه میتوان کاری کنم که دخترم انقدر خجالتی نباشد؟ آیا با زندگی در نزدیکی خانواده شادتر خواهم بود؟ این پرسشها را در پس ذهن خود نگه دارید و هنگامی که حس شهود به سراغتان آمد، آنها را مطرح کنید.
هنگامی که به راهنمایی خواستن خو گرفتید، به آن ادامه دهید و گام به گام پیش بروید. به گفته رابینسون :"افراد از پیروی حس درونی خود واهمه دارند زیرا این کار به تغییر منجر میشود." اما تغییر لزوما نباید آنی باشد. اگر ندای ذهنتان میگوید زمان تغییر شغل فرا رسیده است، یک راست به دفتر رئیس نروید و استعفا بدهید، بلکه ابتدا رزومه خود را به روز درآورده و تحقیق کنید که درحال حاضر کار مناسب و بهتر وجود دارد یا خیر.
رد دعوت او به این دلیل نیست که ندای درونتان میگوید: "از او خوشم نمی آید"، بلکه این ترس شماست که میپرسد: "نکند او از من خوشش نیاید".دفعه بعد، هنگامی که در چنین موقعیتی قرار گرفتید، به جای پاسخ فوری، پاسخ دادن را به بهانه چک کردن برنامه کارتان کمی عقب بیاندازید و از خودتان بپرسید که آیا این همکار تازه، میتواند دوست جدیدی هم باشد؟
برای مثال، اگر قصد جابجایی دارید و احساس میکنید در یک شهر خاص خوشبخت خواهید بود، ابتدا گشتی در آن بزنید، از هزینه زندگی، امکانات شغلی و همچنین شرایط مدارس آن باخبر شوید و ببینید که با توجه به این اطلاعات همچنان ذوق جابجایی در وجودتان هست یا خیر.
از دفعاتی که بر اساس شهود عمل کرده و نتیجه درست از کار درآمده، فهرستی تهیه کنید و هر زمان که احساس عدم اطمینان داشتید به آن مراجعه کنید. هرچه بیشتر در زمینه تشخیص، گوش سپردن و عمل کردن به ندای درون خود تمرین کنید، بیشتر به آن اطمینان یافته و به ساختن زندگی محبوب خود نزدیکتر میشوید.
منبع:سایت فریا
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hojat20
هر کسی این حس را به نامی میشناسد، نوعی غریزه، پیشگویی یا تنها یک احساس خاص، این حس، همان شهود و درک بی واسطه شما از وقایع است و هنگامی که این صدای کوچک ذهن شما را تسخیر میکند میتواند گیج کننده، بازدارنده و حتی ترسناک باشد.
لین رابینسون (Lynn Robinson)، نویسنده کتاب "شهود ربانی: راهنمای شما در بنا کردن زندگی محبوبتان" (Divine Intuition: Your Guide to Creating a Life You Love) درباره برقراری ارتباط و اعتماد به این حس درونی توضیحاتی داده است. شهود، درست مانند یک سیستم مسیریاب درونی است. زمانی که بدانید مقصدتان کجاست، این سیستم راه رسیدن به آنرا به شما نشان خواهد داد.
۱) ذهن خود را آرام کنید تا صدای درونی خود را بشنوید.
پس با درنظر گرفتن زمانهایی برای خارج شدن از حال و هوای وظایف زندگی، این آرامش ذهنی را برای خود ایجاد کنید. برای قدم زدنی کوتاه از خانه یا محل کار خود خارج شوید یا پنج دقیقه درب اتاق خود را بسته، در آرامش فکر کنید. اگر عادت کنید با درون خود همراه شوید، خواهید توانست با ذهنی باز و همراه با آرامش در مقابل منفی بافیها و "بایدها" ایستادگی کرده و صدای درون خود را بشنوید.
۲) پرسشتان را از ندای درونتان بپرسید و به پاسخ آن عمل کنید
به جای اینکه از خود بپرسید شام چی داریم؟ فکر کنید چه غذایی برای شام دلچسب تر است؟ سپس به سراغ موضوعات جدیتر بروید: چگونه میتوان کاری کنم که دخترم انقدر خجالتی نباشد؟ آیا با زندگی در نزدیکی خانواده شادتر خواهم بود؟ این پرسشها را در پس ذهن خود نگه دارید و هنگامی که حس شهود به سراغتان آمد، آنها را مطرح کنید.
هنگامی که به راهنمایی خواستن خو گرفتید، به آن ادامه دهید و گام به گام پیش بروید. به گفته رابینسون :"افراد از پیروی حس درونی خود واهمه دارند زیرا این کار به تغییر منجر میشود." اما تغییر لزوما نباید آنی باشد. اگر ندای ذهنتان میگوید زمان تغییر شغل فرا رسیده است، یک راست به دفتر رئیس نروید و استعفا بدهید، بلکه ابتدا رزومه خود را به روز درآورده و تحقیق کنید که درحال حاضر کار مناسب و بهتر وجود دارد یا خیر.
۳) احساس واقعی درک درونی را بشناسید
رد دعوت او به این دلیل نیست که ندای درونتان میگوید: "از او خوشم نمی آید"، بلکه این ترس شماست که میپرسد: "نکند او از من خوشش نیاید".دفعه بعد، هنگامی که در چنین موقعیتی قرار گرفتید، به جای پاسخ فوری، پاسخ دادن را به بهانه چک کردن برنامه کارتان کمی عقب بیاندازید و از خودتان بپرسید که آیا این همکار تازه، میتواند دوست جدیدی هم باشد؟
۴) جنبه منطقی خود را از دست ندهید
برای مثال، اگر قصد جابجایی دارید و احساس میکنید در یک شهر خاص خوشبخت خواهید بود، ابتدا گشتی در آن بزنید، از هزینه زندگی، امکانات شغلی و همچنین شرایط مدارس آن باخبر شوید و ببینید که با توجه به این اطلاعات همچنان ذوق جابجایی در وجودتان هست یا خیر.
۵) به خود اعتماد داشته باشید
از دفعاتی که بر اساس شهود عمل کرده و نتیجه درست از کار درآمده، فهرستی تهیه کنید و هر زمان که احساس عدم اطمینان داشتید به آن مراجعه کنید. هرچه بیشتر در زمینه تشخیص، گوش سپردن و عمل کردن به ندای درون خود تمرین کنید، بیشتر به آن اطمینان یافته و به ساختن زندگی محبوب خود نزدیکتر میشوید.
منبع:سایت فریا
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hojat20
/ج