آداب غذاخوردن(1)

" روي ميز ولو نشو"، " ملچ ملوچ نکن"، " صاف بنشين"... پدر و مادرهايي که والدين پايبند به آداب اجتماعي داشته اند، دائم اين جمله ها را به فرزندان خود تذکر مي دهند و باز هم همين جمله ها را با صداي والدينشان در گوش خود مي شنوند. فکر مي کنيد چرا هنگامي که صحبت از" رفتار خوب" مي شود، ما بيشتر وقت ها، اول به شيوه غذا خوردن فرد فکر
پنجشنبه، 23 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آداب غذاخوردن(1)

آداب غذاخوردن(1)
آداب غذاخوردن(1)


 

نويسنده:داگمارف.کرام
ترجمه و تاليف : سپيده خليلي



 

آداب پشت ميز نشستن- مهم تر از خوردن و نوشيدن
 

" روي ميز ولو نشو"، " ملچ ملوچ نکن"، " صاف بنشين"... پدر و مادرهايي که والدين پايبند به آداب اجتماعي داشته اند، دائم اين جمله ها را به فرزندان خود تذکر مي دهند و باز هم همين جمله ها را با صداي والدينشان در گوش خود مي شنوند. فکر مي کنيد چرا هنگامي که صحبت از" رفتار خوب" مي شود، ما بيشتر وقت ها، اول به شيوه غذا خوردن فرد فکر کنيم؟ چرا اين نکته براي ما اهميت دارد؟ چون شيوه غذا خوردن هرکسي به مقدار زيادي نشان دهنده محيط پرورشي اوست و فرد آن را از اطرافيانش مي آموزد، در زمان هاي خيلي دور، حتي انسان هاي اوليه نيز گروه گروه دور آتش مي نشستند و با هم غذا مي خوردند. در آن زمان هم هر گروه از شيوه هاي خاصي براي غذا خوردن پيروي مي کرد. شيوه اي که به صورت قانون درآمده بود. اکنون نيز در هر جامعه اي و هر فرهنگي آداب غذاخوردن خاصي حاکم است و هرکسي که بخواهد در جمعي پذيرفته شود، بايد به آداب غذاخوردن آنها تسلط داشته باشد. و کسي که مردم گريز باشد و از ورود به اجتماع بپرهيزد، هرگز اين آداب را نمي آموزد. از زماني که غذا خوردن دور يک سفره يا ميز مرسوم شده، اين مکان مرکزي براي ارتباط با يکديگر به شمار مي رود. در واقع قلب ارتباط، آنجاست. در ضمن مي تواند محلي براي يادگيري باشد؛ چون وقتي عده اي دور هم مي نشينند، هرکسي از موقعيت خود در جامعه حرف مي زند، از تجربه هاي خودمي گويد، افراد تازه ترين خبرها را با هم رد و بدل مي کنند، غذا مي خورند، حرف مي زنند، مي خندند و زندگي مي کنند. هنوز هم محل ديگري نتوانسته جاي دور ميز يا سفره را بگيرد. وقتي کسي مي خواهد دوستانش را ملاقات کند، آنها را به صرف غذا دعوت مي کند، جلسه هاي اداري بيشتر وقت ها به خوردن غذا ختم يا در حين غذا خوردن برگزار مي شود، هنگامي که جشن تولد کودکي برگزار مي شود، بچه ها جمع مي شوند و معمولاً دور هم غذا مي خورند. به نظر شما، افراد يک خانواده در واقع چه وقت مي توانند دور هم جمع شوند؟ مسلماً هنگام غذا خوردن دور يک سفره يا يک ميز؛ چون آنجاست که ارتباط واقعي برقرار مي شود، پس همه اعضاي خانواده بايد حضور داشته باشند و از قوانين مشترکي پيروي کنند؛ حتي بچه ها.

مزه غذا مهم نيست
 

از اين حرف ها که بگذريم، شيوه غذا خوردن يک موضوع شخصي است که به شخصيت فرد مربوط مي شود؛ موضوعي که مي تواند تربيت و اصليت هر فرد را فاش کند؛ چون عادت هاي غذا خوردن به قدري قوي هستند که دائم خودنمايي مي کنند؛ حتي هنگامي که کسي مدرن ترين قوانين رفتاري را در ذهنش ذخيره کرده باشد تا دستش رو نشود. دور هم غذا خوردن به قدري مهم است که حتي همکاران اداري، وقتي دور ميز غذاخوري جمع مي شوند، بيشتر با هم احساس صميميت مي کنند تا وقتي که دور ميز کنفرانس نشسته اند، به خاطر همين، مديران دانا و باهوش، سعي مي کنند بعضي از جلسه هاي اداري را هنگام صرف غذا برگزار کنند.

دور هم غذاخوردن مهم است
 

دور هم غذا خوردن، مهمترين تجمع يک خانواده به شمار مي رود و متأسفانه امروزه کمتر اتفاق مي افتد؛ زيرا از يک طرف زندگي مادران
شاغل و فرصت کوتاه براي صرف ناهار و از طرف ديگر، مسيرهاي طولاني از خانه تا محل کار پدر و مادرها و کلاس هاي درس بعد از ظهر کودکان، صرف ناهار دور هم را تقريباً غيرممکن مي کند. البته مي توان تلاش کرد که دست کم يک وعده غذايي در شبانه روز را دور هم خورد. تعطيلات آخر هفته هم مي تواند به گردهمايي اعضاي خانواده کمک کند و نبايد اين فرصت را از دست داد.

دور هم غذا خوردن- به نفع همه افراد خانواده
 

از راه غذاخوردن دور هم و به طور منظم، ارتباط همه افراد خانواده به طور صحيح حفظ مي شود.
افراد خانواده مي توانند صحبت هاي سازماني را به موقع به ياد بياورند و تصميم گيري کنند.
با هم غذا خوردن احساس " مابودن" را در خانواده ايجاد و تقويت مي کند.
سفره هاي خانوادگي، بهترين فرصت براي يادگيري سبک غذا خوردن است.
يادگيري اجتماعي هم ارتباط تنگاتنگي با دور هم غذاخوردن دارد؛ زيرا کودکان هنگام غذا خوردن با اعضاي خانواده ياد مي گيرند که قسمت کنند، گذشت داشته باشند و به ديگران فرصت حرف زدن بدهند.

اصول اساسي دور هم غذا خوردن در خانواده
 

رعايت چند اصل درباره دور هم غذا خوردن به همه افراد خانواده کمک مي کند که بدون درگيري و بگومگوهاي والدين، تجربه هاي مثبتي کسب کنند. پدر و مادر با توجه به رفتار کودک خود هنگام غذا خوردن، مي توانند بفهمند که او در چه مکاني احساس راحتي مي کند: در آشپزخانه يا در اتاق غذاخوري هرچند که امروزه بيشتر آشپزخانه ها، محل غذاخوري افراد خانواده به شمار مي رود؛ ولي اگر محل ديگري را براي غذاخوردن انتخاب کرديد، بايد به نکات زير توجه کنيد:
هنگام صرف غذا و گفت و گوهاي خانوادگي، از خواندن روزنامه،  تماشاي تلويزيون، شنيدن راديو و صحبت با تلفن همراه بپرهيزيد! همه اينها مانع از گفت و گو و سبب آسيب به روابط خانوادگي مي شود. به علاوه اين کارها نوعي بي ادبي به کسي که غذا را پخته است، به حساب مي آيد.
در آشپزخانه هم مي توان سفره يا ميز زيبايي آراست؛ به شرطي که قابلمه و ماهيتابه را مستقيم از روي اجاق گاز توي سفره نگذاريد. غذا را بهتر است توي ديس يا ظرف متناسب با آن بريزيد، يک قاشق يا کفگير در کنار آن قرار دهيد. براي هر نفر يک ليوان بگذاريد و به بچه ها بياموزيد که فقط از ليوان خود استفاده کنند و قاشقي را که در دهان کرده اند، وارد ظرفي که همه از آن غذا برمي دارند، نکنند. نگران شستن ظرف ها نباشيد. هر روز يک نفر از اعضاي خانواده مي تواند اين کار را به عهده بگيرد. حتي در مورد چيدن سفره نيز بهتر است هر روز يک نفر به سليقه خود اين کار را انجام دهد. فراموش نکنيد که اين گونه همکاري ها افراد را به يکديگر نزديک تر و حس مسئوليت پذيري را تقويت مي کند. در ضمن گذاشتن يک يا چند شاخه گل در سفره، به زيبايي آن مي افزايد.
وسايل سفره را طوري بچينيد که همه به آنها دسترسي داشته باشند. اگر به دليل کمبود جا نمي توانيد اين کار را انجام دهيد، دست کم طوري بنشينيد که بتوانيد وسايل را دست به دست بدهيد. بهتر است همه چيز از قبل در سفره باشد تا کسي مجبور نشود براي آوردن آنچه که فراموش شده از سر غذا بلند شود. بلند شدن افراد باعث برهم زدن آرامش هنگام غذاخوردن مي شود. در ضمن به کودکان بياموزيد به اندازه اي که مي خورند، غذا بکشند تا اضافه غذا در بشقابشان باقي نماند. سعي کنيد غذاي اضافي داخل بشقاب هر کودک را در وعده غذايي بعد به خودش بدهيد. فقط يک بار غذا را گرم کنيد و هرگز مواد غذايي را دور نريزيد.
هريک از اعضاي خانواده بايد جاي مخصوصي در سر سفره داشته باشد. اين کار سبب اطمينان و مانع از دعوا و مشاجره مي شود. بهتر است هنگام صرف غذا نيازهاي يکديگر را برطرف و از هم پذيرايي کنيد. لازم نيست که حتماً يک مهمان در جمع خانواده باشد.
در صورت امکان، محل غذاخوري را در گوشه زيبايي از خانه قرار دهيد و توجه داشته باشيد که هريک از افراد خانواده، جاي کافي براي حرکت دست داشته باشند. بهتر است کودکان زير سه سال را روي صندلي مخصوص کودک قرار دهيد. در مورد کودکان بزرگ تر، براي اين که بتوانند روي ميز غذاخوري را ببينند و به آن تسلط داشته باشند، با گذاشتن بالش روي صندلي، قد آنها را تنظيم کنيد.
شايد عجيب به نظر برسد؛ نور کافي در اشتهاي فرد و لذت او از غذا خوردن نقش مهمي بازي مي کند. نور بايد به قدري باشد که بتوان به راحتي غذا را ديد. از طرفي آن قدر هم زياد نباشد که چشم کسي را بزند.

شستن دست ها قبل از غذاخوردن فراموش نشود
 

بيشتر بيماري ها در اثر تماس دست هاي آلوده با انسان اتفاق مي افتد و دليل هاي بهداشتي بسياري براي شستن دست ها وجود دارد. اگر کسي زير بار اين کار نرود، بهتر است از تماس با ديگران خودداري کند. هرکسي اگر مي خواهد در جمع افراد خانواده يا به طور کلي جمعي از آشنايان غذا بخورد، بايد کمي به خودش زحمت بدهد و ظاهر و رفتارش طوري باشد که اشتهاي کسي را کور نکند؛ چون هرچه باشد، کسي که سفره را چيده و غذا را مهيا کرده، براي اين کارها زحمت کشيده است؛ بنابراين حتي اگر لازم باشد، بايد صورت را هم شست و موها را هم شانه کرد و در اوج گرماي تابستان هم هرگز نبايد با زيرپوش يا بالاتنه برهنه بر سر سفره نشست.

با هم شروع و با هم تمام کنيد
 

بعضي از نوجوانان ترجيح مي دهند در تابستان که فرصت رفت و آمد بيشتربا دوستانشان پيدا مي کنند، از خوردن ناهار چشم پوشي کنند تا زمان بيشتري در کنار آنها باشند. براي همين، وقتي نوجواني را براي خوردن ناهار صدا مي زنند، معمولاً بهانه اي مي آورد و هر وقت احساس گرسنگي کرد، معمولاً به طور سرپايي جلو اجاق گاز يا يخچال شکم خود را سير مي کند و به تدريج اين شيوه غذا خوردن عادت او مي شود. وقتي هريک از افراد خانواده بتواند هر وقتي خواست بيايد و برود، دور هم جمع شدن امکان پذير نمي شود. از طرفي يا دائم بايد غذا را گرم نگه داشت يا بايد آن را سرد خورد؛ بنابراين توجه داشته باشيد که وقتي همه دور ميز يا سفره جمع شدند، غذا را شروع کنيد و وقتي غذاي آخرين نفر تمام شد، ديس غذا را برداريد. اين کار در درجه اول به نفع بچه هاست.
سال ها پيش در ايران رسم بود که پس از پايان غذا، يک نفر از اعضاي خانواده براي شکر نعمتهاي خدا، آيه هايي را از حفظ مي خواند يا جمله هايي را در خور فهم بچه ها به زبان مي آورد. اين رسم زيبا باعث مي شد که افراد خانواده تا پايان غذا در کنار هم بمانند.
در اروپا به خصوص آلمان، گفتن " نوش جان" قبل از خوردن غذا، هنوز هم متداول است. اين نيز سبب مي شود که همه با هم غذا را شروع کنند.
اگر کودک ناآرامي در خانه داريد و مي خواهيد زودتر از شيطنت هاي او رها شويد، هرگز غذاي او را جداگانه ندهيد؛ بلکه بگذاريد تا پايان غذا در کنارتان باشد و در جمع کردن سفره به شما کمک کند. به بچه ها ياد بدهيد که براي بلند شدن از سر سفره از شما اجازه بگيرند. با اين کار حد و مرزي را براي با هم بودن مشخص مي کنيد. از آنجا که غذا خوردن، معمولاً بيش از بيست دقيقه طول نمي کشد، اگر کودک شما براي نشستن بهانه مي آورد و غر مي زند، زمان را به او يادآوري کنيد و از او بخواهيد که اين زمان را با مدتي که با صبر و حوصله جلو تلويزيون يا کامپيوتر مي نشيند، مقايسه کند...
وقت شناسي، شرط اول دور هم غذا خوردن است که گاه براي بچه هاي
دبستاني رعايت آن دشوار است. به خصوص بچه هايي که پياده از مدرسه به خانه مي آيند و در اين مسير به دنبال ماجراجويي هاي کودکانه، تماشاي مغازه هاي سر راه و بازي هستند؛ بنابراين همه افراد خانواده با هم بايد ساعتي را براي غذا خوردن تعيين کنند و به آن ساعت پايبند باشند، اگر کاري براي کسي پيش آمد، بايد به موقع اطلاع دهد و ديگران را در انتظار نگذارد. کسي نبايد فراموش کند که خانه، رستوران نيست.

آيا بايد هرچه را که مي پزند، خورد؟
 

تا يک نسل پيش، در بيشتر خانواده هاي ايراني رسم بود که هر بچه اي بايد همان غذايي را که مادر به سفارش پدر يا افراد بزرگ تر خانواده مي پخت، بخورد و معمولاً بهترين قسمت غذا، سهم پدر بود؛ ولي امروزه، بيشتر مادرها به سفارش بچه ها غذا مي پزند و پدرها مجبورند به نفع بچه ها کوتاه بيايند. براي اين که حق کسي ضايع نشود و کسي به ديگري زور نگويد، به نکته هاي زير توجه کنيد:
اگر يک فرد بزرگسال در بشقاب کودک زيادي غذا ريخت، او مجبور نيست همه غذا را بخورد؛ ولي وقتي کودک براي خودش غذا کشيد، بايد همه را بخورد. براي اين که کودک دبستاني بايد بتواند خودش مقدار گرسنگي اش را تعيين کند؛ بنابراين، اين فرصت را به او بدهيد و گاهي برايش استثنا قايل شويد؛ ولي اگر متوجه شديد که هميشه غذا در بشقابش مي ماند، با او جدي برخورد کنيد.
بعضي از بچه ها خيلي محافظه کار هستند و چيزي را که نمي شناسند، نمي خورند. البته اين کار طبيعي است. روان شناسان اين نوع عدم اطمينان در برابر ناشناخته ها را به نوعي ناشي از رشد رواني فرد مي دانند؛ ولي گاهي اين بچه ها هستند که به اصرار از اعضاي خانواده مي خواهند که غذاي عجيبي را امتحان کنند؛ بنابراين با هم قراري بگذاريد: هيچ غذايي را
نخورده، پس نزنيد. سعي کنيد يک بار بخوريد و اگر خوشتان نيامد، به همان يک بار اکتفا نکنيد. تکرار يک مزه، شانس علاقه مندي به آن را بيشتر مي کند.
فهرست غذاهاي مصرفي خود را محدود نکنيد . هريک از افراد خانواده بايد بتواند به نوبت غذاي مورد علاقه خود را بخواهد. به اين ترتيب، تنوع غذايي ايجاد مي شود و بهتر است که همه نوع مواد مغذي در برنامه غذايي هفتگي گنجانده شود.
واکنش هاي منفي، بيش از واکنش هاي مثبت روي کودکان اثر مي گذارد؛ مثلاً اگر پدري از ماهي بدش بيايد، حتماً فرزندش هم ماهي نمي خورد حتي اگر مادر ابراز کند که به شدت از ماهي خوشش مي آيد، باز هم بي فايده است! بنابراين در حضور بچه ها از ابراز نظرهاي منفي درباره غذا خودداري کنيد و به آنها نشان دهيد که هرکسي مي تواند مي تواند چيزي را که زياد هم دوست ندارد، بخورد.
بچه هاي ديگر، سفرهاي کوتاه، مهمان و ... مي توانند نظر کودک را در مورد غذا تغيير دهند و او را بر سر اشتها بياورند. حسادت، کنجکاوري و پويايي يک گروه نيز در اين کار مؤثر است.

زماني براي نوشيدن
 

تا چندي پيش مي گفتند که بچه ها پس از خوردن غذاي گرم، نبايد چيزي بنوشند. امروزه به اين نتيجه رسيده اند که بايد نوشيد! چون به طور کلي کودکان به دليل فعاليت زياد، بيشتر عرق مي کنند و وقتي سرگرم بازي هستند، کمتر مايعات مي نوشند؛ بنابراين اگر در فواصل غذا خوردن بتوانند مقداري از آب مورد نياز بدن خود را تأمين کنند، بهتر است. به علاوه هر کودکي علاوه بر شيوه درست غذا خوردن بايد درست نوشيدن را هم ياد بگيرد. براي اين کار کافي است به او يادآور شويد که وقتي ديگر غذايي در
دهانش نيست و همه را قورت داده، آب بنوشد. بهترين نوشيدني پس از خوردن يک غذاي گرم، آب است. نوشابه هاي گازدار موجب اختلال در جذب کلسيم در بدن مي شوند و به اندازه آب تشنگي را برطرف نمي کنند.

خرده خرده خوردن، اشتها را از بين مي برد
 

بدن کودکان به خوردن ميان وعده هاي غذايي نياز دارد. در واقع به دو ميان وعده: يکي بين صبحانه و ناهار و ديگري در فاصله ناهار و شام. البته به شرطي که آن ميان وعده سبک و زودهضم باشد؛ وگرنه کودک براي وعده اصلي غذا اشتهايي نخواهد داشت و وقتي کم غذا بخورد، طولي نمي کشد که دوباره گرسنه مي شود. اگر اين سبک خوردن به صورت عادت دربيايد، زمان دور هم غذا خوردن بسيار کوتاه مي شود و شايد از بين برود.
معمولاً بچه ها آنقدر گرسنه نمي مانند که نتوانند زمان کوتاهي را در انتظار غذا سپري کنند. يک ساعت قبل از غذا نبايد چيزي خورد. اين کار احترام به کسي است که غذا را پخته. اکنون اين سؤال پيش مي آيد که اگر کودکي گرسنه از مدرسه به خانه آمد و نتوانست يک ساعت صبر کند، چه؟ در اين صورت بايد مقداري ميوه يا يک هويج يا سبزيجاتي که دوست دارد، به او بدهيد. اين گونه پيش غذاها، شديدترين گرسنگي را برطرف مي کنند؛ ولي جلو اشتها را نمي گيرند.در اين مورد نبايد کوتاه بياييد! چون نه تنها دور هم غذا مي خوريد، بلکه به کودک خود کمک مي کنيد که يک رفتار غذايي مناسب داشته باشد. غذا را با اشتها بخورد و از طعم آن بيشتر لذت ببرد.

غر زدن ممنوع
 

تحقيقي که در آلمان انجام شده، نشان مي دهد که بچه ها بيشتر از هميشه هنگام غذا خوردن بهانه جويي مي کنند. وقتي بچه اي به خانه مي آيد، اولين
سؤالي که مي پرسد، اين است:" ناهار چي داريم؟" وقتي از غذا خوشش بيايد، همه چيز رو به راه است؛ ولي وقتي غر مي زند و غذا نمي خورد، اعصاب مادر را خرد مي کند. غذا نخوردن او فقط به خودش آسيب نمي زند؛ بلکه زحمت کسي را هم که آن را پخته، زير سؤال مي برد؛ چون مادر با عشق براي فرزندش غذا مي پزد. عشقي که وارد معده مي شود و انتقادي که به قلب فرو مي رود. اگر هنگام غذا خوردن با غرغر و بهانه جويي رو به رو شديد، بدانيد که اين کار، کوچک شمردن کار " آشپزي" و نشانه بي ادبي است. بچه ها بايد بابت پخت غذا تشکر کنند و اگر به نظرشان خوشمزه است، نظر خود را بيان کنند. البته بزرگ ترهايي که دور سفره نشسته اند، اول بايد اين کار را انجام بدهند تا بچه ها هم از آنها ياد بگيرند، سپس مي توان در همان جا غذاي وعده ديگر را مشخص کرد. براي اين کار هر بار نوبت را به يکي از افراد خانواده بدهيد.

بچه ها از چه سني بايدتحقيقي که در آلمان انجام شده، نشان مي دهد که بچه ها بيشتر از هميشه هنگام غذا خوردن بهانه جويي مي کنند. وقتي بچه اي به خانه مي آيد، اولين
سؤالي که مي پرسد، اين است:" ناهار چي داريم؟" وقتي از غذا خوشش بيايد، همه چيز رو به راه است؛ ولي وقتي غر مي زند و غذا نمي خورد، اعصاب مادر را خرد مي کند. غذا نخوردن او فقط به خودش آسيب نمي زند؛ بلکه زحمت کسي را هم که آن را پخته، زير سؤال مي برد؛ چون مادر با عشق براي فرزندش غذا مي پزد. عشقي که وارد معده مي شود و انتقادي که به قلب فرو مي رود. اگر هنگام غذا خوردن با غرغر و بهانه جويي رو به رو شديد، بدانيد که اين کار، کوچک شمردن کار " آشپزي" و نشانه بي ادبي است. بچه ها بايد بابت پخت غذا تشکر کنند و اگر به نظرشان خوشمزه است، نظر خود را بيان کنند. البته بزرگ ترهايي که دور سفره نشسته اند، اول بايد اين کار را انجام بدهند تا بچه ها هم از آنها ياد بگيرند، سپس مي توان در همان جا غذاي وعده ديگر را مشخص کرد. براي اين کار هر بار نوبت را به يکي از افراد خانواده بدهيد.

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط