عوامل کارشناس در صدا و سیما
کارشناسان صدا و سیما کیستند؟ دلیل استفاده کارشناس که معمولاً اسامی آنها در تیتر پایانی برنامهها موجود میباشد چیست؟
آیا همان اشتباهی که کارشناسان ما مثلاً در بحث نظارت ساختمان انجام میدهند و صرف وجود اسمشان و دریافت مبلغی هر آنچه انجام شود را تأیید مینمایند و ثمرهاش را میبینیم کارشناس فرهنگی میتواند انجام دهد. در مباحث فرهنگی چنین اشتباهی در برخی موارد تبعات جبران ناپذیری دارد که شاید تا نسلها بعد اثرات آن در یک جامعه باقی بماند و برای یک اشتباه فرهنگی باید هزینه بسیار سنگینی را پرداخت.
در بحث نظامی و در میدان جنگ میگویند اولین اشتباه میتواند آخرین اشتباه باشد آیا این گفته در جنگ فرهنگی و تهاجمی که دشمن آغاز نموده و تمام توان خود را به کار میبرد و همه نقطه ضعفهای ما را ردیابی میکند مصداق دارد.
آیا یک کارشناس نظامی میتواند کوتاهی کند یا میتوان یک کارشناس ناکارآمد را به کار گرفت یا کسی را با غیر این تخصص به کار گمارد پس چرا در زمینه فرهنگی چنین عمل میشود.
وقتی بحث تهاجم دشمن پیش میآید باید تمام توان را جهت دفاع به کار گرفت. برنامه ریزی مناسب، مدیریت کارآمد، انجام هزینهها در مسیر درست، بهکارگیری نیروهای توانمند و مقید لازمه چنین کاری است و نقص یکی نقص همه است.
چرا در صدا وسیمای ما این اتفاق نمیافتد. هر آنچه که میبینیم اکثر نمونههای کپی گرفته از فیلمها و سریالهای غربی با تمام ضعفهای آن میباشد و آنچه غرب تولید میکند جهت سیطره بر فرهنگ ما میباشدیعنی میتوان گفت داریم هیزم به آتش دشمن میریزیم.
آیا در یک کار فرهنگی تمام گفت و شنودهای کارشناسی و برنامههای میزگرد باید در حد حرف بماند و در جایی دیگر و در عمل دقیقاً بر عکس آن عمل شود.
آیا میتوان از روابط بر اساس اصول اسلام گفت و در صحنههای فیلم مدل غربی آن را نشان داد. بر ضد مادیگرایی حرف زد و در سریالها تمام خوشبختی و پیشرفت را در خانههای بالای شهر نشان داد با آن دکور منازل و وضع روابط و... و در هر چه سریال داریم تمام ملزومات اضافی کنونی در زندگی ایرانی مانند دکورهای سبک غربی، مبلمان، وسائل آرایش و بسیاری چیزهای دیگر نشان داده شود و آن زندگی در محیطهای ساده به دور از تجملات فراموش شود. انسانهای شاد را با مدل غربی نشان داد و انسانهای ناامید و افسرده را با مدل اسلامی معرفی نمود.
در ادامه موارد زیر را به عنوان نمونه ذکر میکنم:
در سریال ساختمان پزشکان روابط بسیار آزاد نامحرمان نادیده گرفته شده است. در یک محیط بسته یک خانم جوان منشی بسیار راحت با مردهای بیگانه اطراف خود ارتباط لفظی و عاطفی برقرار میکند حال آنکه سرمشق ما باید رفتار فاطمه زهرا (ع) باشد.
در جایی دیگر یک زن که بیمار بیمارستان روانی بوده است و چادر به سر دارد با یک چماق بر سر یک پزشک میکوبد.
در شبکهای دیگر در برنامه هشت بهشت مجری اصرار دارد تا به هر طریقی مبل موجود در دکور برنامه و سازنده آن را معرفی نماید تا جایی که وجود مهمان برنامه تحت شعاع این تبلیغ قرار میگیرد. آیا کار فرهنگی ما تبلیغ مبل است یا تبلیغ این که ملزومات غیر ضروری را از زندگی خود حذف کنیم و آن را برای اهل خودش بگذاریم یا در رسانه ملی همه را تشویق به آن بکنیم.
در شبکهای حول محور مسائل تربیتی و در مورد حجاب وغیرت صحبت میشود و در همان زمان در شبکهای دیگر به صورت عملی در سریالی تمامی این مسائل زیر سؤال برده میشود و بر عکس آن نشان داده میشود.
سازنده و کارشناس فیلم نامهای برای خدا و بسیاری از سریالها و فیلم های خوب دیگر، چه کسانی هستند، چرا میدان این کارزار فرهنگی- که دشمن با تمام توان تهاجم فرهنگی را از ترس استیلای فرهنگ اسلامی در سرزمینش- آغاز کرده است به دست چنین کسانی نیست.
مگر ما بر طبق اصولی که اسلام دارد و آن خط مشی که بنیانگذار جمهوری اسلامی در صحیفه و در وصیتنامه دارد عمل نمیکنیم.
بهتر است برخی کارشناسان که بر تولید برنامهها ناظر هستند با مراجعه به این منابع اصول کار خود را با آن مطابقت داده و نسبت به اصلاح روش خویش اقدام نمایند.
« صحیفه امام، جلد سه، فرهنگ، مبدأ خوشبختیها و بدبختیها. ..... صفحه 306»
فرهنگ مبدا همه خوشبختیها و بدبختیهاى ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، این جوانهایى که تربیت مىشوند به این تربیتهاى فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد مىکنند. فرهنگ استعمارى، جوان استعمارى تحویل مملکت مىدهد. فرهنگى که با نقشه دیگران درست مىشود و اجانب براى ما نقشه کشى مىکنند و با صورت فرهنگ مىخواهند تحویل جامعه ما بدهند، این فرهنگ فرهنگ استعمارى و انگلى است. و این فرهنگ از همه چیزها، حتى از این اسلحه این قلدرها بدتر است. این قلدرها اسلحه شان بعد از چند وقت مىشکند، و حالا هم شکسته، اما وقتى فرهنگ فاسد شد، جوانهاى ما که زیربناى تأسیس همه چیز هستند از دست ما مىروند و انگل بار مىآیند، غربزده بار مىآیند.
اینها را از همان اول، از همان کلاسهاى اول، توى ذهنهایشان هى مطالبى مىکنند تا برسند به آن بالا. اگر فرهنگ فرهنگ صحیح باشد جوانهاى ما صحیح بار مىآیند. اگر فرهنگ فرهنگ حق باشد، فرهنگ الهى باشد، فرهنگى باشد که براى منفعت اهل ملت، براى منفعت مسلمین باشد، این افرادى که مىبینید که الآن سر کار هستند، اینها از آنها بیرون نمىآمد. فرهنگ ما یک فرهنگ استعمارى است، فرهنگ ما در دست صُلَحا نیست، صالح ادارهاش نمىکند ..»
منبع:www.siasikar.blogsky.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : sabzatash
آیا همان اشتباهی که کارشناسان ما مثلاً در بحث نظارت ساختمان انجام میدهند و صرف وجود اسمشان و دریافت مبلغی هر آنچه انجام شود را تأیید مینمایند و ثمرهاش را میبینیم کارشناس فرهنگی میتواند انجام دهد. در مباحث فرهنگی چنین اشتباهی در برخی موارد تبعات جبران ناپذیری دارد که شاید تا نسلها بعد اثرات آن در یک جامعه باقی بماند و برای یک اشتباه فرهنگی باید هزینه بسیار سنگینی را پرداخت.
در بحث نظامی و در میدان جنگ میگویند اولین اشتباه میتواند آخرین اشتباه باشد آیا این گفته در جنگ فرهنگی و تهاجمی که دشمن آغاز نموده و تمام توان خود را به کار میبرد و همه نقطه ضعفهای ما را ردیابی میکند مصداق دارد.
آیا یک کارشناس نظامی میتواند کوتاهی کند یا میتوان یک کارشناس ناکارآمد را به کار گرفت یا کسی را با غیر این تخصص به کار گمارد پس چرا در زمینه فرهنگی چنین عمل میشود.
وقتی بحث تهاجم دشمن پیش میآید باید تمام توان را جهت دفاع به کار گرفت. برنامه ریزی مناسب، مدیریت کارآمد، انجام هزینهها در مسیر درست، بهکارگیری نیروهای توانمند و مقید لازمه چنین کاری است و نقص یکی نقص همه است.
چرا در صدا وسیمای ما این اتفاق نمیافتد. هر آنچه که میبینیم اکثر نمونههای کپی گرفته از فیلمها و سریالهای غربی با تمام ضعفهای آن میباشد و آنچه غرب تولید میکند جهت سیطره بر فرهنگ ما میباشدیعنی میتوان گفت داریم هیزم به آتش دشمن میریزیم.
آیا در یک کار فرهنگی تمام گفت و شنودهای کارشناسی و برنامههای میزگرد باید در حد حرف بماند و در جایی دیگر و در عمل دقیقاً بر عکس آن عمل شود.
آیا میتوان از روابط بر اساس اصول اسلام گفت و در صحنههای فیلم مدل غربی آن را نشان داد. بر ضد مادیگرایی حرف زد و در سریالها تمام خوشبختی و پیشرفت را در خانههای بالای شهر نشان داد با آن دکور منازل و وضع روابط و... و در هر چه سریال داریم تمام ملزومات اضافی کنونی در زندگی ایرانی مانند دکورهای سبک غربی، مبلمان، وسائل آرایش و بسیاری چیزهای دیگر نشان داده شود و آن زندگی در محیطهای ساده به دور از تجملات فراموش شود. انسانهای شاد را با مدل غربی نشان داد و انسانهای ناامید و افسرده را با مدل اسلامی معرفی نمود.
در ادامه موارد زیر را به عنوان نمونه ذکر میکنم:
در سریال ساختمان پزشکان روابط بسیار آزاد نامحرمان نادیده گرفته شده است. در یک محیط بسته یک خانم جوان منشی بسیار راحت با مردهای بیگانه اطراف خود ارتباط لفظی و عاطفی برقرار میکند حال آنکه سرمشق ما باید رفتار فاطمه زهرا (ع) باشد.
در جایی دیگر یک زن که بیمار بیمارستان روانی بوده است و چادر به سر دارد با یک چماق بر سر یک پزشک میکوبد.
در شبکهای دیگر در برنامه هشت بهشت مجری اصرار دارد تا به هر طریقی مبل موجود در دکور برنامه و سازنده آن را معرفی نماید تا جایی که وجود مهمان برنامه تحت شعاع این تبلیغ قرار میگیرد. آیا کار فرهنگی ما تبلیغ مبل است یا تبلیغ این که ملزومات غیر ضروری را از زندگی خود حذف کنیم و آن را برای اهل خودش بگذاریم یا در رسانه ملی همه را تشویق به آن بکنیم.
در شبکهای حول محور مسائل تربیتی و در مورد حجاب وغیرت صحبت میشود و در همان زمان در شبکهای دیگر به صورت عملی در سریالی تمامی این مسائل زیر سؤال برده میشود و بر عکس آن نشان داده میشود.
سازنده و کارشناس فیلم نامهای برای خدا و بسیاری از سریالها و فیلم های خوب دیگر، چه کسانی هستند، چرا میدان این کارزار فرهنگی- که دشمن با تمام توان تهاجم فرهنگی را از ترس استیلای فرهنگ اسلامی در سرزمینش- آغاز کرده است به دست چنین کسانی نیست.
مگر ما بر طبق اصولی که اسلام دارد و آن خط مشی که بنیانگذار جمهوری اسلامی در صحیفه و در وصیتنامه دارد عمل نمیکنیم.
بهتر است برخی کارشناسان که بر تولید برنامهها ناظر هستند با مراجعه به این منابع اصول کار خود را با آن مطابقت داده و نسبت به اصلاح روش خویش اقدام نمایند.
« صحیفه امام، جلد سه، فرهنگ، مبدأ خوشبختیها و بدبختیها. ..... صفحه 306»
فرهنگ مبدا همه خوشبختیها و بدبختیهاى ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، این جوانهایى که تربیت مىشوند به این تربیتهاى فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد مىکنند. فرهنگ استعمارى، جوان استعمارى تحویل مملکت مىدهد. فرهنگى که با نقشه دیگران درست مىشود و اجانب براى ما نقشه کشى مىکنند و با صورت فرهنگ مىخواهند تحویل جامعه ما بدهند، این فرهنگ فرهنگ استعمارى و انگلى است. و این فرهنگ از همه چیزها، حتى از این اسلحه این قلدرها بدتر است. این قلدرها اسلحه شان بعد از چند وقت مىشکند، و حالا هم شکسته، اما وقتى فرهنگ فاسد شد، جوانهاى ما که زیربناى تأسیس همه چیز هستند از دست ما مىروند و انگل بار مىآیند، غربزده بار مىآیند.
اینها را از همان اول، از همان کلاسهاى اول، توى ذهنهایشان هى مطالبى مىکنند تا برسند به آن بالا. اگر فرهنگ فرهنگ صحیح باشد جوانهاى ما صحیح بار مىآیند. اگر فرهنگ فرهنگ حق باشد، فرهنگ الهى باشد، فرهنگى باشد که براى منفعت اهل ملت، براى منفعت مسلمین باشد، این افرادى که مىبینید که الآن سر کار هستند، اینها از آنها بیرون نمىآمد. فرهنگ ما یک فرهنگ استعمارى است، فرهنگ ما در دست صُلَحا نیست، صالح ادارهاش نمىکند ..»
منبع:www.siasikar.blogsky.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : sabzatash
/ج