ايدئولوژي تشيع، انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي (4)

هر چند انقلاب اسلامي در عصر حاضر يک الگوي عملي را به جنبشهاي اسلامي عرضه داشته است و انقلاب ايران براي آنان تحولي عظيم بوده اما بنظر مي رسد به دليل ايفاي نقش اسلام شيعي، به عنوان ايدئولوژي انقلاب بيشترين تاثير را بر جمعيتهاي شيعي منطقه داشته است.
چهارشنبه، 29 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ايدئولوژي تشيع، انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي (4)

ايدئولوژي تشيع، انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي (4)
ايدئولوژي تشيع، انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي (4)


 

نويسنده: نفيسه فاضلي نيا (کارشناس ارشد علوم سياسي و مدرس مرکز جامعه الزهرا(س)قم)




 

انقلاب اسلامي و رستاخيز شيعه
 

هر چند انقلاب اسلامي در عصر حاضر يک الگوي عملي را به جنبشهاي اسلامي عرضه داشته است و انقلاب ايران براي آنان تحولي عظيم بوده اما بنظر مي رسد به دليل ايفاي نقش اسلام شيعي، به عنوان ايدئولوژي انقلاب بيشترين تاثير را بر جمعيتهاي شيعي منطقه داشته است.
فرانسوا توال بطور ضمني به اين امر اشاره کرده است:
از سال 1357با پيروزي انقلاب اسلامي قدرت منطقه اي ايران سياست ويژه و جديدي در پيش گرفت. ايران داعيه رهبري جهاني انقلاب اسلامي در مبارزه با استکبار جهاني را داشت و مي خواست اين مبارزه را در هيئت يک «اتحاديه شيعي» علم کند.
هر چند جمهوري اسلامي ايران خواستار وحدت همه مسلمانان جهان براي حمايت مستضعفين و مبارزه با مستکبرين بود، اما در عمل به علت برخوردهاي شديدي که بين سياست خارجي ايران با کشورهاي عرب که اکثرا انقلاب اسلامي را يک تهديد ايدئولوژيکي تقلي مي کنند ايجاد شد. جهت گيري آرمانهاي انقلاب اسلامي به سمت ايجاد يک اتحاديه شيعي مسجل شد.
هدف اين اتحاديه نه تنها ايجاد هماهنگي ميان جوامع شيعي بلکه استقرار اسلام شيعي در جهان اسلام و قصد اسلامي شدن عمومي جهان بود.(1)
تشيع با اين آرزوي نجات اصل و ريشه خود را باز مي يابد. در واقع ايمان آوردن مجدد جهان اسلام به تشيع و جنبشهاي اسلامي شيعيان به معني اعاده اسلام واقعي است؛ اسلامي که همراه با پويايي، اخلاص، قدرت انقلابي و معترض نسبت به تمام نظامهاي اجتماعي- سياسي به منظور اسلامي شدن کل جهان است. به عبارت ديگر با پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سايه ايدئولوژي انقلابي تشيع، ايران پايگاه مهمي براي جهان تشيع به شمار مي آيد و از جنبه هاي مختلف مي تواند راهي براي تغذيه شيعيان ديگر نقاط جهان باشد.
نکته قابل توجه ديگر، آن است که در احياي تشيع، عوامل ديگري نيز دخالت داشته اند که برخي از آنها خاص شيعيان نيست، بلکه شيعه و سني در برخورد با آنها دچار سرخوردگي شده اند؛ عواملي از قبيل: تجدد و ايدئولوژيهاي غربي، شکست حکومتهاي عرب در مسئله فلسطين، ايجاد خدشه در جامعه که به دنبال شهرنشيني و ديوان سالاري بوجودآمد؛ بدون اينکه در مقابل آن، منافع محسوسي براي توده مردم داشته باشد. تمامي اين مسائل به افزايش رشد پايبندي شيعه به مذهب- هم به عنوان اعتقاد شخصي و هم به عنوان ايدئولوژي سياسي- کمک مي کنند.(2)
بنابر تجربه، احياي شيعه ريشه هاي ديگري نيز دارد، عواملي از قبيل: انزواي ديرين سياسي، ممانعت حکومتها از آزادي مذهبي، تضعيف آزادي عمل، استقلال مالي نهادهاي مذهبي، تبعيض اجتماعي و اقتصادي فراگير و...(3)
به اين ترتيب پيدايش اعتماد به نفس در ميان شيعيان طبق شرايط مختلف و از کشوري به کشور ديگر متفاوت است. ولي آنچه مسلم است انقلاب ايران از هويت سياسي شيعه- که قبلا شکل گرفته بود- حمايت کرده و مرکزي براي آن بوجود آورده است. عزت نفس و قدرت شيعيان براي غلبه بر ظلم در انقلابي متجلي شد که اسلام گرايان شيعيان سکولار و بسياري از سني ها را بسوي خود کشاند. پس از انقلاب ايران ديگر کسي از اظهار شيعه بودن خود نگران نبود. ايران به شيعيان جرات داد تا هويتشان را بيان کنند و ابزاري در اختيار آنها گذاشت که خود را معرفي نمايند.(4)

صدور افکار انقلابي، تهديد منافع غرب
 

انقلاب اسلامي ايران، غرب را با پديده هاي مذهبي مواجه کرد که اگر چه في نفسه جديد نبود و بيش از 1400سال سابقه تاريخي داشت اما با شناخت غرب از مسائل بين المللي و برداشت نادرست آنان از حرکتهاي مذهبي- به خصوص اسلامي- مطلقا براي آنها قابل توجيه نبود؛ به همين جهت آنها را مبهوت و غافلگير کرد. اين پديده جديد که به نامهاي مختلفي همچون بنيادگرايي اسلامي، اصول گرايي اسلامي، بيداري اسلامي، رستاخيز اسلامي و...معروف شد، حرکتي مبتني بر بازگشت به خويشتن و تاکيد بر هويت فراموش شده اسلامي در برخورد با جوانب مختلف حيات بشري و برخلاف منافع و اهداف غرب بود.(5)
در اين ميان انديشه صدور انقلاب به عنوان يکي از اصول تغيير ناپذير سياست خارجي ايران، از عوامل مهم مخاطره ساز براي منافع آمريکا بود. از يک طرف وقوع انقلاب در جزيره ثبات آمريکا، توازن قوا را برهم زد و از طرف ديگر با اعلام چهارچوب اصلي سياست خارجي ايران، يعني تز«نه شرقي، نه غربي» يک قدرت جديد، مبتني بر ايدئولوژي اسلامي- جداي از ايدئولوژي هاي مسلط جهاني- به وجود آمد.(6)
با پيروزي انقلاب اسلامي، نقش تاريخي ايران از مرزهاي جغرافيايي اش فراتر رفت و افکار انقلابي از اين کشور به اقصي نقاط جهان رسوخ کرد؛ بگونه اي که امروز نه تنها کسي در مورد اهميت جنبشهاي اسلامي در سراسر جهان شک ندارد بلکه همه آنها از يک قدرت اسلامي، که تهديدي جدي براي بلوک غرب به حساب مي آيد، صحبت مي کنند.
به اعتقاد بسياري، جنگ سرد آينده غرب با اسلام گرايي انقلابي، مشکل تر از جنگ سردي خواهد بود که با شوروي داشت؛ چراکه اين جنگ داراي مرزهاي خاصي نيست.(7)
از تحليل انقلاب اسلامي در سطح کلان، مي توان دريافت که انقلاب ايران اساسا در تعارض با نظام بين الملل رخ داد و ارزشها و هنجارهايي را مطرح نمود که با منافع استکبار جهاني، منافات داشت. آموزه هاي ايدئولوژيکي شيعه در انقلاب و تحقق حاکميت تشيع در ايران، افقهاي تازه اي را پيش روي شيعيان جهان گشود. آنان عزت خويش را باز يافتند و به عنصري تاثيرگذار در تحولات منطقه اي و جهاني تبديل شدند.
نهضت حزب الله لبنان، تجلي عيني انديشه هاي سياسي امام خميني بود. اين نهضت، نخستين پيروزي مسلمانان اعراب را در برابر اسرائيل محقق ساخت و بدين ترتيب راه پيروزي را به همه مسلمانان نماياند و نشان داد که تعاليم روح بخش تشيع علوي مي تواند هميشه راه گشا باشد. با اين پيروزي، شيعيان ديگر نقاط جهان نيز در معاد له قدرت جهاني حضور يافتند، حضور موثري که توجه سلطه گران جهاني را به خود معطوف داشت و موجب شد براي آنان جايگاه ويژه اي در عرصه مناسبات بين المللي در نظر گرفته شود.

جمع بندي
 

براساس آنچه گفته شد، موفقيت اسلام شيعي در ايفاي نقش ايدئولوژي انقلابي ايران، تشيع را به عنوان مهمترين کارگزار در سطح ژئوپليتيک شيعه و حتي جهان اسلام مطرح کرده است؛ بطوريکه بسياري از جنبشهاي اسلامي- چه سني و چه شيعي- انقلاب اسلامي ايران را الگوي مبارزاتي خود قرار داده اند. در واقع انقلاب ايران به همان سان که در بُعد نظري، در محدوده جغرافيايي خاصي محصور نماند و اهداف و آرمانهاي سياسي- اجتماعي جهاني را پي ريزي نمود. در حوزه عملي نيز استراتژي خويش را بگونه اي سامان داد، که دقيقا اهداف جهاني و انساني انقلاب را- که برخاسته از عقايد يک انقلاب ديني و اسلامي است- مورد توجه قرار دهد و براساس راهبردهايي همچون: عدم تعهد واقعي بر مبناي اصول ايدئولوژيک ايستارهاي ضد استعماري، موقعيت منطقه اي و جغرافيايي، اهداف زير را دنبال کند: گسترش اسلام ناب(شيعي)، صدور انقلاب، تغييرات عمده در افکار عمومي و ايستارهاي ملل محروم، حمايت از مستضعفان جهان، وحدت مسلمانان جهان، استقرار عدالت جهاني و...اين اهداف در چالش با ساختار نظام بين الملل مورد نظر آمريکاست و به همين دليل هژموني آن را به مبارزه مي طلبد.

پي نوشت ها :
 

1- توال، همان، ص44
2- گراهام فولر ورند رحيم فرانکه، هويت شيعه، ترجمه: خديجه تبريزي، فصلنامه تخصصي شيعه شناسي. س1،ش3 و4،پاييز و زمستان1382،ص240
3- همان
4- همان،ص245
5- جميله کديور، رويارويي، انقلاب اسلامي ايران و آمريکا (تهران: اطلاعات1372)ص99
6- همان، ص224
7- همان،ص225
 

منبع:نشريه 15 خرداد شماره 19



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط