بر سفره رنگين رمضان(3)
ماه رمضان، ماه تمرين غلبه دادن روح بر جسم
انسان همواره در كشمكش ميان روح و تن به سر ميبرد. روح يا همان بخش فرازين وجود انسان، وي را به پاكيها و جهانهاي معنوي فرا ميخواند و جسم يا همان بخش فرودين او، وي را به ناپاكيها و جهانهاي پست مادي دعوت ميكند. مولوي در داستاني نمادين، روح را به مجنون و جسم را به ناقهاي تشبيه ميكند كه مجنون، سوار بر اين ناقه به سوي ليلي ـ كه نماد پروردگار است ـ در حركت است، ولي اين حركت مجنون به سوي ليلي، آسان نيست؛ زيرا به همان ميزان كه عشق به ليلي، مجنون را به سوي خود ميكشاند، مهر كرّه (بچه ناقه)، ناقه را به سوي خود جذب ميكند. بدينگونه مجنون، هنوز چند قدمي به سوي ليلي نرفته كه برخلاف ميل قلبياش، ناقه وي را به سوي بچه ناقه ميبرد.
در سه روزه ره بدين احوالها
ماند مجنون در تردد سالها
گفت اي ناقه چو هر دو عاشقيم
ما دو ضد بس همره نالايقيم
مولوي، كشمكش روح و جسم را به كشمكش ناقه و مجنون مانند ميكند و نتيجه ميگيرد: اگر روح در اين عرصه كارزار، بر جسم و خواستههاي آن چيره نشود، هيچگاه نخواهد توانست به جهان بالا بال گشايد. پس چاره آن است كه روح از دام خواهشهاي جسماني رها شود:
جان زهجر عرش اندر فاقهاي
تن زعشق خاربُن چون ناقهاي
جان گشايد سوي بالا بالها
در زده تن در زمين چنگالها
تا تو با من باشي اي مرده وطن!
پس زليلي دور ماند، جان من
روزگارم رفت زينگون حالها
همچو تيه و قوم موسي سالها1
راه نزديك و بماندم سخت دير
سير گشتم زين سواري سير سير2
روزه به عنوان يكي از بهترين مصداقهاي عبادت، از اثرگذارترين عوامل در چيره شدن خواستههاي روحي بر كششهاي جسماني و از كارآمدترين شيوهها براي تقويت اراده روح و غلبه آن بر خواهشهاي نفساني است. امام خميني رحمه الله در اينباره ميفرمايد:
يكي از اسرار و نتايج عبادات و رياضات، آن است كه اراده روح در ملك بدن، نافذ گردد و مملكت تن، يكسره در تحت كبرياي روح درآيد و قواي بدن و غرايز جسم، از عصيان و سركشي و عنانيت و خودسري بازمانند و تصميم ملكوت باطن قلب شوند، بلكه كمكم تمام قوا در ملكوت، فاني شوند و امر ملكوت در ملك بدن جاري و نافذ گردند و اراده روح قوت، گيرد و زمام مملكت را از دست شيطان و نفس اماره بگيرد.3
امام خميني رحمه الله ، اثر عبادتي مانند روزه را بسي بالاتر از چيرگي اراده روح بر جسم دانسته، غلبه اراده خداوند را بر اراده و خواستههاي روح و جسم انسان، بالاترين ثمره عبادت معرفي كرده و فرموده است:
اكنون گوييم كه يكي از اسرار عبادات و فوايد مهمه آن، اين است كه جميع مملكت باطن و ظاهر عجل الله تعالي فرجه الشريف و جسم و روح او]، مسخر اراده خدا شده، قواي ملكوتيه عجل الله تعالي فرجه الشريف و روحي آدمي] و ملكيه عجل الله تعالي فرجه الشريف و جسمي او]، از لشكريان خدا شده، همگي نسبت به حقتعالي، سمت ملائكه الله را پيدا ميكنند... و كمكم، نتايج بزرگ بر اين مترتب ميشود كه انسان طبيعي، الهي ميشود و لشكريان ابليس، يكسره شكست خورده، منقرض شوند و قلب و قواي آن تسليم حق شوند... و نتيجه اين تسليم اراده در برابر اراده حق، آن شود كه حقتعالي، اراده او را در عوالم غيب، نافذ فرمايد و او را مثل اعلاي خود قرار دهد و چنآنچه خودِ ذات مقدس، هر چه را بخواهد ايجاد كند، به مجرد اراده، موجود شود، اراده اين بنده را هم آنطور قرار دهد.4
راههاي بهرهبرداري از فرصتهاي ويژه ماه رمضان
بيشك، برخي عوامل هدر دادن فرصتها، تنبلي، بيخبري از موقعيتي كه به بركت فرصت در آن قرار گرفته، دستكم گرفتن فرصتها و ناآگاهي از امكان انجام دادن كارهاي با كيفيت بالا در فرصتهاي به دست آمده است. بنابراين، براي استفاده بهينه از فرصتهايي چون ماه مبارك رمضان، نخست بايد با سستي و تنبلي مبارزه كنيم، آنگاه از موقعيت مهم و نقشآفريني كه در آن قرار گرفتيم، باخبر شويم و هرگز آن را دستكم نگيريم. همچنين، بايد از باكيفيتترين كارها در ماه مبارك رمضان آگاه بود. براي نمونه، براساس احاديث اهلبيت عليهم السلام ، بهترين عمل در شبهاي قدر، فراگيري علم و دانش است. آيتالله جوادي آملي در اينباره مينويسد:
در شبهاي قدر، چيزي بهتر از فراگيري علوم الهي، گفتن و شنيدن معارف دين نيست. عجل الله تعالي فرجه الشريف انسان بايد توفيق] شركت در برنامههايي مانند جلسه تفسير يا حديث يا احكام ـ كه خود سعادت و توفيقي است ـ داشته باشد و اگر چنين برنامهاي نداشت، امر به معروف و نهي از منكر داشته باشد و اگر نتوانست، لااقل ذكر بگويد. يكي از بهترين و مهمترين كتابهاي فقه اماميه، كتاب جواهر است كه مؤلف بزرگوارش در طي سي سال آن را نوشت. در پايان اين كتاب، مرقوم فرموده كه خداي متعال چنين مقرر كرده است كه امشب كه شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان است، اين كتاب به پايان برسد. لذا ميبينيم كه شب بيست و سوم كه از تمام شبهاي ماه مبارك رمضان و از شب نوزدهم و بيست و يكم نيز افضل است، اين فقيه نامور، به نوشتن كتاب فقه مشغول بوده است. چيزي بالاتر از عالم شدن و آگاه شدن نيست. علم است كه زمينهاي براي رسيدن انسان به عقل ميشود و انسان عاقل هم، آسوده است و هرگز در عذاب نخواهد بود.5
نيز اگر شخصي از كارايي فرصت رمضان در حل مشكلات باخبر باشد، هرگز اين فرصت را از دست نخواهد داد.
«از آنجا كه در مسير زندگي، دشواري و مشكلات وجود دارد، دستور دادهاند در شدايد و مشكلات، روزه بگيريد؛ يعني اگر ما در هر نمازي چند بار از خداي سبحان استعانت ميجوييم و ميگوييم: «اِيّاكَ نَستعين»، خداوند راه كمكرساني را هم بازگو كرده و فرموده است: «وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ؛ از صبر و نماز كمك بگيريد.» (بقره: 45) و اين صبر به روزه تفسير و تطبيق شده است و در حديث آمده است: «اذا نزلت بالرجل النازله و الشديده فليصم؛ هرگاه براي كسي مشكل و حادثهاي پيش آمد، بايد براي رفع آن، روزه بگيرد.»6 «اگر كسي براي خدا روزه گرفت، از آنجا كه كارها به دست اوست، مشكل را حل خواهد كرد.»7 همچنين اگر روزهدار از موقعيتي كه در آن قرار گرفته است، اينگونه باخبر باشد كه شيطان در آن حالت، در غل و زنجير است، بيشترين بهره را در اين ماه براي رهايي كامل از دام وسوسههاي شيطان خواهد برد و در اينباره بيشترين تلاش را خواهد كرد. چنين كسي از اين فرصت تضعيف شدن شيطان بيشترين بهره را براي آراسته شدن به اخلاق الهي خواهد برد.
«باري ما در اين ماه، مهمان خدا هستيم و مهمان بايد كاري كند كه صاحبخانه ميكند. روزهدار، مهمان خدايي است كه: «يطعم و لا يطعم» است؛ يعني اطعام ميكند، ولي خود، اطعام نميشود. پس او هم «يطعم و لا يطعم» باشد. اگر خداي سبحان ميبخشد و نميگيرد، انسان هم بايستي در اين ماه و در اين فرصت به دست آمده، ببخشد و نگيرد، چون هيچ دستي بهتر از دست بخشنده و هيچ دستي هم بدتر از دست بگير نيست. اگر كسي تلاش و كوشش كرد كه ديگران در كنار سفره او به بهشت بروند، دست او بخشنده است و اگر كسي تلاش كرد كه به بركت ديگران به بهشت برود، او دست گيرنده دارد».8
اصلاح و توسعه ديدگاه به ماه مبارك رمضان
هرچه روزهدار، ماه مبارك رمضان را بشناسد و از ژرفاي رسالت آن باخبر باشد، بهتر و بيشتر از آن استفاده خواهد كرد و خويشتن را پرورش خواهد داد. اگر نگاه شخص به ماه مبارك رمضان و كارايياش محدود باشد، بهره او نيز از اين ماه، محدود خواهد بود. بنابراين، نخستين شرط دستيابي كامل به ثمرههاي ماه مبارك رمضان، اصلاح و توسعه نگاه به آن است. در سخنان بزرگان، از نگاه سطحي به اين ماه شريف تا نگاه ژرف به آن ياد شده است، تا نگاه روزهدار به مدد اين راهنمايي اصلاح شود و توسعه يابد. آيتالله ميرزا ملكي تبريزي در اينباره مينويسد:
اگر به آنچه براي تو ميگويم، عمل كني و چنين نگاهي به ماه مبارك رمضان داشته باشي، در حقيقت، به آنچه سزاوار روزه است، عمل كردهاي و اگر از اينها كم گذاشتي، از فضيلت روزه خود كم گذاشتهاي. بدان كه مراتب روزه سه نوع است: يكي روزه عوام و آن ترك خوردني و آشاميدني و ديگر مبطلاتي است كه فقها، آن را بيان كردهاند. ديگر، «روزه خواص»؛ يعني ويژگان است و آن اين است كه شخص، افزون بر آنچه كه فقها از مبطلات روزه گفتهاند، ترك ميكند، اعضا و جوارح خويش را نيز از گناهاني چون غيبت، نگاه به نامحرم، ناسزاگويي و مانند آنها پاك ميدارد و اما عاليترين مرتبه روزه، روزه خواص الخواص است؛ يعني ويژه ويژگان و آن، بازداشتن خويش از هركاري است كه او را از ياد خدا غافل ميسازد و بازميدارد؛ خواه حرام باشد و خواه حلال.9
«همچنين، روزهداران از جهت خوردني و آشاميدني، چند نوع ميباشند: پارهاي از آنها خوردنيها و آشاميدنيهايشان از حرام است؛ مثَل آنها مثَل كسي است كه سوار چهارپاي غصبشدهاي شود و به خانه خدا به حج رود و با اين چهارپاي غصبشده، طواف خانه خدا به جا آورد. پارهاي از روزهداران از خوردن و نوشيدني شبههناك استفاده ميكنند. برخي نيز از روزهداراني هستند كه طعام و خوراكشان حلال است، اما اهل اسراف و ريخت و پاش ميباشند؛ مثَل اينها همانند كسي است كه در محضر دوست، به لذت بردن از چيزهايي مشغول ميشود كه دوست، آن را ناخوشايند ميدارد و از آن بيزار است و بعضي از روزهداران، كساني هستند كه هم درآمد و خوراكشان از حلال است و هم از اسراف به دورند. درجات چنين كساني در نزد پروردگارشان ـ كه مراقب مجاهدتها و مراقبتهاي آنان است ـ محفوظ است و پاداش عمل خود را ميگيرند و سعي آنها مورد شكر خداوند قرار خواهد گرفت و پروردگار آنها بهتر از آنچه كردهاند، به آنها پاداش ميدهد و از فضل خودش به آنها بيحساب ميبخشد و كسي نميداند كه براي آنها چه چيزها كه موجب روشنايي چشم است، پنهان و تعبيه شده است؛ چيزهايي كه بر قلب بشري خطور نكرده است».10
امام محمد غزالي مينويسد:
هركه معني روزه و سرّ آن را دريابد، خواهد دانست كه هر عبادتي را ظاهر و باطني است و پوستهاي و مغزي و هر كدام از اينها نيز درجاتي دارد و تو اكنون مخيري كه كدام را برگزيني؛ به ظاهر روزه و پايينترين درجه آن قناعت كني يا در طلب باطن و مغز روزه برآيي و به بالاترين درجه آن دست يابي. نگاهت را توسعه بخش و از روزه جز به بالاترين حد آن قانع مشو!11
ادامه دارد...
انسان همواره در كشمكش ميان روح و تن به سر ميبرد. روح يا همان بخش فرازين وجود انسان، وي را به پاكيها و جهانهاي معنوي فرا ميخواند و جسم يا همان بخش فرودين او، وي را به ناپاكيها و جهانهاي پست مادي دعوت ميكند. مولوي در داستاني نمادين، روح را به مجنون و جسم را به ناقهاي تشبيه ميكند كه مجنون، سوار بر اين ناقه به سوي ليلي ـ كه نماد پروردگار است ـ در حركت است، ولي اين حركت مجنون به سوي ليلي، آسان نيست؛ زيرا به همان ميزان كه عشق به ليلي، مجنون را به سوي خود ميكشاند، مهر كرّه (بچه ناقه)، ناقه را به سوي خود جذب ميكند. بدينگونه مجنون، هنوز چند قدمي به سوي ليلي نرفته كه برخلاف ميل قلبياش، ناقه وي را به سوي بچه ناقه ميبرد.
در سه روزه ره بدين احوالها
ماند مجنون در تردد سالها
گفت اي ناقه چو هر دو عاشقيم
ما دو ضد بس همره نالايقيم
مولوي، كشمكش روح و جسم را به كشمكش ناقه و مجنون مانند ميكند و نتيجه ميگيرد: اگر روح در اين عرصه كارزار، بر جسم و خواستههاي آن چيره نشود، هيچگاه نخواهد توانست به جهان بالا بال گشايد. پس چاره آن است كه روح از دام خواهشهاي جسماني رها شود:
جان زهجر عرش اندر فاقهاي
تن زعشق خاربُن چون ناقهاي
جان گشايد سوي بالا بالها
در زده تن در زمين چنگالها
تا تو با من باشي اي مرده وطن!
پس زليلي دور ماند، جان من
روزگارم رفت زينگون حالها
همچو تيه و قوم موسي سالها1
راه نزديك و بماندم سخت دير
سير گشتم زين سواري سير سير2
روزه به عنوان يكي از بهترين مصداقهاي عبادت، از اثرگذارترين عوامل در چيره شدن خواستههاي روحي بر كششهاي جسماني و از كارآمدترين شيوهها براي تقويت اراده روح و غلبه آن بر خواهشهاي نفساني است. امام خميني رحمه الله در اينباره ميفرمايد:
يكي از اسرار و نتايج عبادات و رياضات، آن است كه اراده روح در ملك بدن، نافذ گردد و مملكت تن، يكسره در تحت كبرياي روح درآيد و قواي بدن و غرايز جسم، از عصيان و سركشي و عنانيت و خودسري بازمانند و تصميم ملكوت باطن قلب شوند، بلكه كمكم تمام قوا در ملكوت، فاني شوند و امر ملكوت در ملك بدن جاري و نافذ گردند و اراده روح قوت، گيرد و زمام مملكت را از دست شيطان و نفس اماره بگيرد.3
امام خميني رحمه الله ، اثر عبادتي مانند روزه را بسي بالاتر از چيرگي اراده روح بر جسم دانسته، غلبه اراده خداوند را بر اراده و خواستههاي روح و جسم انسان، بالاترين ثمره عبادت معرفي كرده و فرموده است:
اكنون گوييم كه يكي از اسرار عبادات و فوايد مهمه آن، اين است كه جميع مملكت باطن و ظاهر عجل الله تعالي فرجه الشريف و جسم و روح او]، مسخر اراده خدا شده، قواي ملكوتيه عجل الله تعالي فرجه الشريف و روحي آدمي] و ملكيه عجل الله تعالي فرجه الشريف و جسمي او]، از لشكريان خدا شده، همگي نسبت به حقتعالي، سمت ملائكه الله را پيدا ميكنند... و كمكم، نتايج بزرگ بر اين مترتب ميشود كه انسان طبيعي، الهي ميشود و لشكريان ابليس، يكسره شكست خورده، منقرض شوند و قلب و قواي آن تسليم حق شوند... و نتيجه اين تسليم اراده در برابر اراده حق، آن شود كه حقتعالي، اراده او را در عوالم غيب، نافذ فرمايد و او را مثل اعلاي خود قرار دهد و چنآنچه خودِ ذات مقدس، هر چه را بخواهد ايجاد كند، به مجرد اراده، موجود شود، اراده اين بنده را هم آنطور قرار دهد.4
راههاي بهرهبرداري از فرصتهاي ويژه ماه رمضان
بيشك، برخي عوامل هدر دادن فرصتها، تنبلي، بيخبري از موقعيتي كه به بركت فرصت در آن قرار گرفته، دستكم گرفتن فرصتها و ناآگاهي از امكان انجام دادن كارهاي با كيفيت بالا در فرصتهاي به دست آمده است. بنابراين، براي استفاده بهينه از فرصتهايي چون ماه مبارك رمضان، نخست بايد با سستي و تنبلي مبارزه كنيم، آنگاه از موقعيت مهم و نقشآفريني كه در آن قرار گرفتيم، باخبر شويم و هرگز آن را دستكم نگيريم. همچنين، بايد از باكيفيتترين كارها در ماه مبارك رمضان آگاه بود. براي نمونه، براساس احاديث اهلبيت عليهم السلام ، بهترين عمل در شبهاي قدر، فراگيري علم و دانش است. آيتالله جوادي آملي در اينباره مينويسد:
در شبهاي قدر، چيزي بهتر از فراگيري علوم الهي، گفتن و شنيدن معارف دين نيست. عجل الله تعالي فرجه الشريف انسان بايد توفيق] شركت در برنامههايي مانند جلسه تفسير يا حديث يا احكام ـ كه خود سعادت و توفيقي است ـ داشته باشد و اگر چنين برنامهاي نداشت، امر به معروف و نهي از منكر داشته باشد و اگر نتوانست، لااقل ذكر بگويد. يكي از بهترين و مهمترين كتابهاي فقه اماميه، كتاب جواهر است كه مؤلف بزرگوارش در طي سي سال آن را نوشت. در پايان اين كتاب، مرقوم فرموده كه خداي متعال چنين مقرر كرده است كه امشب كه شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان است، اين كتاب به پايان برسد. لذا ميبينيم كه شب بيست و سوم كه از تمام شبهاي ماه مبارك رمضان و از شب نوزدهم و بيست و يكم نيز افضل است، اين فقيه نامور، به نوشتن كتاب فقه مشغول بوده است. چيزي بالاتر از عالم شدن و آگاه شدن نيست. علم است كه زمينهاي براي رسيدن انسان به عقل ميشود و انسان عاقل هم، آسوده است و هرگز در عذاب نخواهد بود.5
نيز اگر شخصي از كارايي فرصت رمضان در حل مشكلات باخبر باشد، هرگز اين فرصت را از دست نخواهد داد.
«از آنجا كه در مسير زندگي، دشواري و مشكلات وجود دارد، دستور دادهاند در شدايد و مشكلات، روزه بگيريد؛ يعني اگر ما در هر نمازي چند بار از خداي سبحان استعانت ميجوييم و ميگوييم: «اِيّاكَ نَستعين»، خداوند راه كمكرساني را هم بازگو كرده و فرموده است: «وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ؛ از صبر و نماز كمك بگيريد.» (بقره: 45) و اين صبر به روزه تفسير و تطبيق شده است و در حديث آمده است: «اذا نزلت بالرجل النازله و الشديده فليصم؛ هرگاه براي كسي مشكل و حادثهاي پيش آمد، بايد براي رفع آن، روزه بگيرد.»6 «اگر كسي براي خدا روزه گرفت، از آنجا كه كارها به دست اوست، مشكل را حل خواهد كرد.»7 همچنين اگر روزهدار از موقعيتي كه در آن قرار گرفته است، اينگونه باخبر باشد كه شيطان در آن حالت، در غل و زنجير است، بيشترين بهره را در اين ماه براي رهايي كامل از دام وسوسههاي شيطان خواهد برد و در اينباره بيشترين تلاش را خواهد كرد. چنين كسي از اين فرصت تضعيف شدن شيطان بيشترين بهره را براي آراسته شدن به اخلاق الهي خواهد برد.
«باري ما در اين ماه، مهمان خدا هستيم و مهمان بايد كاري كند كه صاحبخانه ميكند. روزهدار، مهمان خدايي است كه: «يطعم و لا يطعم» است؛ يعني اطعام ميكند، ولي خود، اطعام نميشود. پس او هم «يطعم و لا يطعم» باشد. اگر خداي سبحان ميبخشد و نميگيرد، انسان هم بايستي در اين ماه و در اين فرصت به دست آمده، ببخشد و نگيرد، چون هيچ دستي بهتر از دست بخشنده و هيچ دستي هم بدتر از دست بگير نيست. اگر كسي تلاش و كوشش كرد كه ديگران در كنار سفره او به بهشت بروند، دست او بخشنده است و اگر كسي تلاش كرد كه به بركت ديگران به بهشت برود، او دست گيرنده دارد».8
اصلاح و توسعه ديدگاه به ماه مبارك رمضان
هرچه روزهدار، ماه مبارك رمضان را بشناسد و از ژرفاي رسالت آن باخبر باشد، بهتر و بيشتر از آن استفاده خواهد كرد و خويشتن را پرورش خواهد داد. اگر نگاه شخص به ماه مبارك رمضان و كارايياش محدود باشد، بهره او نيز از اين ماه، محدود خواهد بود. بنابراين، نخستين شرط دستيابي كامل به ثمرههاي ماه مبارك رمضان، اصلاح و توسعه نگاه به آن است. در سخنان بزرگان، از نگاه سطحي به اين ماه شريف تا نگاه ژرف به آن ياد شده است، تا نگاه روزهدار به مدد اين راهنمايي اصلاح شود و توسعه يابد. آيتالله ميرزا ملكي تبريزي در اينباره مينويسد:
اگر به آنچه براي تو ميگويم، عمل كني و چنين نگاهي به ماه مبارك رمضان داشته باشي، در حقيقت، به آنچه سزاوار روزه است، عمل كردهاي و اگر از اينها كم گذاشتي، از فضيلت روزه خود كم گذاشتهاي. بدان كه مراتب روزه سه نوع است: يكي روزه عوام و آن ترك خوردني و آشاميدني و ديگر مبطلاتي است كه فقها، آن را بيان كردهاند. ديگر، «روزه خواص»؛ يعني ويژگان است و آن اين است كه شخص، افزون بر آنچه كه فقها از مبطلات روزه گفتهاند، ترك ميكند، اعضا و جوارح خويش را نيز از گناهاني چون غيبت، نگاه به نامحرم، ناسزاگويي و مانند آنها پاك ميدارد و اما عاليترين مرتبه روزه، روزه خواص الخواص است؛ يعني ويژه ويژگان و آن، بازداشتن خويش از هركاري است كه او را از ياد خدا غافل ميسازد و بازميدارد؛ خواه حرام باشد و خواه حلال.9
«همچنين، روزهداران از جهت خوردني و آشاميدني، چند نوع ميباشند: پارهاي از آنها خوردنيها و آشاميدنيهايشان از حرام است؛ مثَل آنها مثَل كسي است كه سوار چهارپاي غصبشدهاي شود و به خانه خدا به حج رود و با اين چهارپاي غصبشده، طواف خانه خدا به جا آورد. پارهاي از روزهداران از خوردن و نوشيدني شبههناك استفاده ميكنند. برخي نيز از روزهداراني هستند كه طعام و خوراكشان حلال است، اما اهل اسراف و ريخت و پاش ميباشند؛ مثَل اينها همانند كسي است كه در محضر دوست، به لذت بردن از چيزهايي مشغول ميشود كه دوست، آن را ناخوشايند ميدارد و از آن بيزار است و بعضي از روزهداران، كساني هستند كه هم درآمد و خوراكشان از حلال است و هم از اسراف به دورند. درجات چنين كساني در نزد پروردگارشان ـ كه مراقب مجاهدتها و مراقبتهاي آنان است ـ محفوظ است و پاداش عمل خود را ميگيرند و سعي آنها مورد شكر خداوند قرار خواهد گرفت و پروردگار آنها بهتر از آنچه كردهاند، به آنها پاداش ميدهد و از فضل خودش به آنها بيحساب ميبخشد و كسي نميداند كه براي آنها چه چيزها كه موجب روشنايي چشم است، پنهان و تعبيه شده است؛ چيزهايي كه بر قلب بشري خطور نكرده است».10
امام محمد غزالي مينويسد:
هركه معني روزه و سرّ آن را دريابد، خواهد دانست كه هر عبادتي را ظاهر و باطني است و پوستهاي و مغزي و هر كدام از اينها نيز درجاتي دارد و تو اكنون مخيري كه كدام را برگزيني؛ به ظاهر روزه و پايينترين درجه آن قناعت كني يا در طلب باطن و مغز روزه برآيي و به بالاترين درجه آن دست يابي. نگاهت را توسعه بخش و از روزه جز به بالاترين حد آن قانع مشو!11
پينوشتها:
1. مثنوي معنوي، دفتر چهارم، بيتهاي 1545 ـ 1548.
2. همان، بيت 1550.
3. امام خميني رحمه الله ، آداب الصلوة، ص 23، (با اندکي تغيير).
4. همان، ص32.
5. جوادي آملي، حکمت عبادات، ص 158.
6. ثقةالاسلام کليني، کافي، ج4، ص63.
7. حکمت عبادات، صص137 و 138.
8. همان، صص 145 و 146.
9. ميرزا جواد ملکي تبريزي، مراقبات، ج1، صص 271 و 272.
10. همان، صص 280 ـ 283.
11. امام محمد غزالي، احياء علوم الدين، ترجمه: مؤيدالدين محمد خوارزمي، ج1، ص519.
ادامه دارد...
/ج