گفتگو با آقای محمد عزيزي، دبير ستاد شهداي رسانه
درآمد
يكي از مهم ترين كارهايي كه مي توان در راه پاسداشت و ماندگاري ياد و نام شهدا انجام داد ، ايجاد و تأسيس ستاد بزرگداشت است .در اين زمينه براي ارج نهادن به خون اصحاب رسانه به عنوان شهدايي كه خبرساز بودند ، از ميان اصحاب رسانه ستادي تشكيل شد كه در اين زمينه به فعاليت مي پردازند. از جمله آنان آقا محمد عزيزي مدير كل اداره صوت و تصوير و چند رسانه اي خبرگزاري فارس به عنوان دبيرستادشهداي رسانه است .از زبان وي با ستاد بزرگداشت شهداي رسانه بيشتر اشنا مي شويم . باشد كه اين ستاد در كنف بيشتر حمايت ارگان هاي مربوطه (بنياد شهيد و امور ايثارگران) قرار گيرد.
پيش از هر صحبتي خود را معرفي كنيد.
من محمد عزيزي هستم. قبلا به عنوان مدير كل روابط عمومي و امور بين الملل خبرگزاري فارس بودم . حالا حدود سه چهار ماهي است كه از نظرجايگاهي سازماني ، مدير كل اداره صورت و تصوير و چند رسانه اي خبرگزاري فارس هستم.درباره شهداي رسانه،ما با جمعي از دوستان براي برگزاري اولين سالگرد اين شهدا به عنوان هيئت مؤسس اين ستاد جلساتي را برگزار كرديم. در اين جلسه دوستاني از روزنامه هاي همشهري ، كيهان،خبرگزاري ايرنا ،ايسنا و خبرگزاري مهر حضور داشتند.با تصميماتي كه در آن جلسات گرفته شد، بنده به عنوان دبير ستاد شهداي اصحاب رسانه انتخاب شدم . با اميد به اينكه بتوانم در اين جايگاه به بهترين نحو به شهدا خدمت كنم.
از چه زماني وارد حرفه خبرنگاري شديد و هدفتان از انتخاب اين حرفه چه بود ؟
در دوران دفاع مقدس،محصل بودم و افتخار خدمت در آن دوران را نداشتم، ولي در پشت صحنه كارزار و پشت جبهه هر كار و خدمتي كه از دستم بر مي آمد در قالب بسيج دانش آموزي يا بسيج شهري انجام مي دادم .بعد از اينكه خدمت سربازيم تمام شد، با امسال نوزده سال است كه بي وقفه و پي درپي در قسمت روابط عمومي انجام وظيفه كرده ام .من از حدود سال 70 در روابط عمومي وارد كار حرفه اي شدم.اولين جايي كه فعاليتم را آغاز كردم ، اداره تبليغات و انتشارات عقيدتي ـ سياسي دانشگاه افسري بود. در آنجا دو سال فعاليت كردم . هم كارهاي گرافيكي و هم خطاطي و نقاشي مي كردم. در روابط عمومي هم مسئول واحد گرافيك ،سمعي و بصري بودم و هم فيلمبرداري و عكاسي كل دانشگاه به عهده من بود.آن زمان افتخار اين را داشتم كه سالي يك بار وقتي مقام معظم رهبري براي پايان دوره دانش پذيري و اعطاي درجه دانشجحويان تشريف مي آوردند ،كار دكور و نقاشي ديوارها و... را انجام بدهم. يادم هست يكبار كه با دست و صورت رنگي در حال كار كردن بوديم ، آقا تشريب آوردند و با همان حال به ما "خسته نباشيد" گفتند. هميشه اين خاطره را در ذهن دارم وبرايم بسيار لذت بخش است .هم چنين حيفم مي آيد پيام آقا را در خصوص سانحه هواپيما 130C از قلم بيندازم .
پيام تسليت مقام معظم رهبري به جان باختگان خدمتگزار جامعه رسانه اي و نظامي كشور:
ايشان در فرازي فرمودند:«جوانان خدوم و ارزشمندي كه در اين حادثه مصيبت بار پركشيدند ،خاطره هاي به ياد ماندني از خدمات خود را در حافظه همكاران و آشنايان خود به جاي گذاشته اند.پاداش آن تلاش هاي با ارزش ، امروز كه ارواح آزاد شده آنان در پيشگاه پروردگار رحيم قرار گرفته ،توشه گرانبهايي است كه همه به اميد آن و به خاطر آن زندگي مي كنيم.»
در مجموع از همان زمان وارد عرصه تبليغات و انتشارات شدم .كلا كار روابط عمومي ،كار خبري است و خدمات آن به خبر مربوط مي شود.يا بايد عكس و فيلم و... تهيه كرد و يا تنظيم خبر را انجام داد.بعد از اين دو سال ، وارد روابط عمومي فروشگاه هاي زنجيره اي رفاه شدم .حدود هفت سال هم در آنجا فعاليت كردم . بعد از آن با توجه به تجربه و سابقه اي كه به دست آورده بودم ، براي راه اندازي يك مؤسسه فرهنگي ـ تبليغاتي به وزارت ارشادر درخواستي دادم . بعد از موافقت با اين طرح شروع به كار كردم و حدود پنج سال هم در آنجا مشغول بودم .الان هم پنج سال است كه در خبرگزاري فارس فعاليت مي كنم و رسما وارد كار خبر شده ام.
از زمان تأسيس ستاد شهداي رسانه و راجع به اهداف و فعاليت هاي آن توضيحاتي بدهيد.
همان طور كه مي دانيد در 15 آذر 84 هواپيماي 130C كه گروهي از خبرنگاران را براي رزمايش عاشقان ولايت به چابهار مي برد،به علت نقص فني سقوط كرد و تعدادي از همكاران ما به شهادت رسيدند. دو تن از اين شهدا، شهداي خبرگزاري فارس هستند كه يكي به نام شهيد عليرضا برادران نجار عكاس خبرگزاري و ديگري شهيد محمد صادق ميري به عنوان خبرنگار حوزه امنيتي و نيروهاي مسلح بود و به نحوي كارخبري سياسي هم انجام مي داد.ايشان از خبرنگاران بسيار فعال بودند.با توجه به اين حادثه ناگوار ما به همراه دوستانمان در ساير رسانه ها به اين فكر افتاديم ستادي را تشكيل بدهيم تا بتوانيم هم آثار اين عزيزان را جمع آوري كنيم و هم مراسم مربوط به آنها را به شكلي سازماندهي شده ودر خور شأن آن عزيزان برگزار كنيم . ضمن اينكه در اين ستاد با خانواده هايشان در ارتباط باشيم تا مشكلات آنها را به سازمان هاي مرتبط انتقال دهيم و موارد ديگري كه ممكن است اتفاق بيفتد .از اين رو لازم دانستيم چنين ستادي راتشكيل بدهيم تا در اين زمينه ها فعاليت كند. بر همين اساس جلساتي را بر پا و اولين سالگرد شهداي اصحاب رسانه را برگزار كرديم .البته خوشبختانه با كمك و لطف آقاي اشعري (مشاور و رئيس جمهور و رئيس كتابخانه ملي )وهمكاري آقاي ياري(مدير روابط عمومي سازمان اصناف) و آقاي محسن همتي نژاد (مدير تأمين برنامه شبكه خبر)و همكاري مؤسسه هاي مرتبط و بهشت زهرا توانستيم اولين سالگرد را خيلي خوب برگزار كنيم. ضمنا نمايشگاه عكس و آثار شهداي رسانه را داير كرديم .سازمان شهرداري هم يكسري بنرهايي را چاپ و در سطح شهر نصب كرد.افرادي از جمله دكتر الهام ، آقاي صفارهرندي (وزير فرهنگ وارشاد اسلامي) ،آقاي اشعري و تعدادي از نمايندگان مجلس و..را به سالگرددعوت كرديم.آقاي الهام به عنوان سخنگوي دولت و از طرف دولت مقداري از هزينه را تقبل كردند. ما هم براي اينكه اقدامي جدي كرده باشيم و اين مراسم را به طور جدي برگزار كنيم ، از آقاي ذاكري(كه در خبرگزاري فارس فعاليت مي كنند و البته مدير هنري شاهد ياران هم هستند)خواستيم نشاني را براي ستاد طراحي كنند تا به عنوان نمادي از شهداي اصحاب رسانه باشد. با همكاري شهرداري پرچم هايي با اين نشان (آرم)چاپ شد كه الان هم در ستاد است . عكس تمامي شهدا را از خانواده شان گرفتيم و بهترين شكل آنها را طراحي كرديم .اين كليتي از فعاليت ما در اولين سالگرد اين شهدا بود كه برنامه خوبي شد و بسيار هم مورد استقبال قرار گرفت .
نحوه ارتباط خانواده هاي شهدا با اين ستاد چگونه است؟
بعد از برگزاري اين مراسم در جلسه اي كه با آقاي دكتر خامه يار معاون پژوهش و ارتباطات فرهنگي بنياد شهيد داشتيم ،اين موضوع را عنوان كرديم .اگر بخواهيم دائما با خانواده هاي شهدا در ارتباط باشيم و رسما به عنوان يك ستاد وارد عمل شويم ،به امكانات زيادي نيازمنديم . از جمله فضايي است كه بتوانيم بعد از ظهرها يا هفتگي و يا ماهانه در آنجا شويم و جلساتي را برگزار كنيم تا اگر خانواده مشكلي دارند به آن رسيدگي كنيم و يا اگر قصد برگزاري نمايشگاه داريم با هماهنگي بيشتري باشد و مواردي از اين قبيل . آقاي خامه يار قول هايي را به ما دادند تا دفتري را در اختيار ما بگذارند.گمان نمي كنم توقع زيادي هم باشد.چون گاهي ممكن است خانواده ها به خاطر مشكلاتي كه دارند نتوانند مستقيما به بنياد شهيد مراجعه كنند ، اما چون اين ستاد خودجوش است و از ميان اصحاب رسانه شكل گرفته است ، راحت تر مي تواند با خانواده ها ارتباط برقرار كند. مثلا بعضي از خانواده ها با ما تماس مي گرفتند و مي گفتند فيلم فلان شهيد را داريم .اگر بخواهيد آن را براي شما ارسال مي كنيم .يا حتي حاضر بودند دوربين سوخته شهيدشان را كه به عنوان يادگاري نگه داشته بودند براي برپايي نمايشگاه در اختيارمان بگذارند ، ولي به مرور زمان فعاليت ستاد كمرنگ شد. فعاليت آن تبديل به سالي يك بار شده است .ماهر سال براي برگزاري سالگرد شهدا ،يك ماه مانده به سالگرد با هم تماس مي گيريم و در نمايشگاه ، كتابخانه ملي و يا خبرنگاري فارس قرار مي گذاريم و در مورد كارها تصميم مي گيريم و برنامه ها را هماهنگ مي كنيم . در واقع كار ما هر سال محدود به برگزاري مراسم در مزار شهدا با حضور خانواده ها شده است .البته خانواده ها هم ازاين مسئله دلخورند و انتظارات بيشتري از اين ستاد دارند .مسلما دوست دارند كه فعال تر باشيم .اميدواريم با گذشت زمان اين اتفاقات بيفتد .البته با جلسات متعددي كه دراين زمينه با مسئولين داشتيم ، موفق شديم فرهنگسرايي به نام«فرهنگسراي رسانه »راه اندازي كنيم تا در اين زمينه با ما همكاري كنند. هم چنين سايتي را براي شهداي اصحاب رسانه طراحي كرديم و مجموعه عكس ها ،اطلاعات و مطالب مرتبط با شهدا را در آن قرار داديم .با يكي از دوستانمان باري مراسم تمبر يادبود شهدا را چاپ كردند. هم چنين يك پارك و يك مدرسه به نام «شهداي اصحاب رسانه» نامگذاري شده است . ضمنا آقاي خامه يار قول اختصاص انتشار يك شماره از مجله شاهد ياران را به ياد شهداي 130C داده است كه الحمدلله اين امر تحقق يافته است .ما اميدواريم كه به صورت رسمي تر وارد كار شويم و بتوانيم ارتباط قوي تري را با خانواده ها برقرار كنيم.
به طور كلي اين ستاد از چه قسمت هايي تشكيل شده است و وظايف هر قسمت چيست؟
از روز اول تشكيل اين ستاد ، ما به صورت رسمي و حرفه اي شروع به كار كرديم و يك چارت تشكيلاتي براي ستاد نوشتيم .براي هر كدام هم حوزه هايي را مشخص كرديم .مثل بخش ارتباط با خانواده ها ،بخش فرهنگي، تبليغات ،سياست گذاري و برنامه ريزي ها و... كه البته فعاليت اين بخش ها به خوبي انجام مي شود.مثلا آقاي همتي (ازمسئولان و تهيه كنندگان شبكه خبر و برادر يكي از همين شهدا )در بخش ارتباط با خانواده ها به خوبي عمل مي كند و رابطه بسيار خوبي برقرار كرده است . گاهي از اين طريق صحبت ها و دغدغه هاي خانواده ها را به سازمان هاي زيربط منتقل مي كنيم .
آقاي كياني (مدير روابط عمومي روزنامه همشهري)در بخش سياست گذاري و برنامه ريزي هاي ستاد ، آقاي عباسي (مدير روابط عمومي خبرگزاري ايسنا)در بخش رسانه و اطلاع رساني فعالند و خبرها را تنظيم و به ساير رسانه ها ارسال مي كنند . آقاي محمدي هم در بخش برنامه ريزي و سياست گذاري هستند. دوستانمان در شهرداري به عنوان بخش تداركات و پشتيباني به ما ياري مي رسانند. بد نيست كه از آقاي عطا افشاري (خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس و شبكه خبر) يادي كنيم كه چندي پيش در اثر ابتلا به بيماري سرطان فوت كردند.ايشان هم عضو ستاد بودند و با همكاري صدا و سيما براي ستاد صدا و كليپي را ساختند.ما هنوز آن را به عنوان يادگاري از ايشان داريم.روحشان شاد! زمينه هاي فعاليت ما با توجه به امكاناتي كه در اختيار داريم در اين حد است ، اما براي فعاليت رسمي تر و حرفه اي تر نيازمند حمايت بيشتر بنياد هستيم .
اولويت هاي فعاليت ستاد در زمينه هايي همچون نشر كتاب ، خاطرات ، نشست ها و برنامه ها و اهداف آتي آن را بيان كنيد.
اولين انتظار خانواده هاي شهدا رسانه اين است كه ما در كنارشان باشيم .به بهانه هاي مختلف به آنها سر بزنيم و از احوالشان باخبر باشيم . ما حتي برنامه ريزي كرديم كه روز تولد شهدا ،به اتفاق اعضا ،سراغ خانواده ها برويم و جوياي حالشان بشويم .به نوعي مرهمي بر دل رنجورشان بگذاريم و بگوييم كه تنها نيستند و يا در روز تولد فرزندان شهداي رسانه آنها را با دادن هديه شاد كنيم .تا حدودي اين كارها را انجام داديم و برنامه هاي زيادي هم در اين زمينه ها داريم .ان شاءالله پس از اينكه در هيئت مؤسس در مورد اين برنامه ها تصميم نهايي گرفته شد ، آن ها را اعلام مي كنيم . اگر به خانواده ها قولي مي دهيم بايد به آن عمل كنيم و در حد حرف نباشد. يا اينكه مثلا در سالگرد شهدا علاوه بر مراسمي كه گرفته مي شود ،در همين خبرگزاري ها هم مراسم تجليل و بزرگداشتي براي شهدا برگزار كنيم .حتي يادم هست در يكي از مراسم تصوير صندلي خالي اين شهدا را با عكسشان كه روي كارتن پلاست به صورت برچسب برجسته چاپ شده بود، پر كرده بوديم . وقتي مادر يكي از شهدا آمد، تعجب كرد و فكر كرد پسرشان روي صندلي نشسته! يك شاخه گل و يك عدد شمع هم روي ميز گذاشته بوديم .مي توان كارهاي زيادي را در اين زمينه انجام داد .بسياري از خانواده ها مشكل وام دارند و تا آنجايي كه بتوانيم با سازمان ها هماهنگ مي كنيم تا بتوانند از اين تسهيلات استفاده كنند.توقعات خانواده ها بيشتر معنوي است،ولي اگر بتوانيم در كنار كارمان به آنها كمك مادي هم مي كنيم .الان دست نوشته هايي از شهدا را جمعيت كرده ايم كه قصد داريم آن را به صورت كتابي چاپ كنيم . تمام اقدامات اوليه براي چاپ آن كتاب انجام شده است .
از نهادها و ارگان هايي كه براي ستاد شهداي رسانه جنبه حمايتي دارند ،چه انتظاراتي داريد؟
وقتي كه دوستان ما مي خواستند در اين ستاد عضو شوند ، ما به آنها گفتيم :«من برتر خودتان را زير پاهايتان له كنيدو سپس عضو اين ستاد شويد.»به خاطر اينكه ما نمي خواستيم فقط كاري انجام بدهيم و بگوييم كه «من» اين كار را كردم ،بلكه بايد بگوييم «ستاد» اين كار را كرده است . به همين دليل از ابتدا همه برنامه هايمان اين بود كه اعضاي ستاد را يكدست كنيم و به صورت منسجم عمل كنيم تا بتوانيم قدم خوبي برداريم . همفكري سازمان هاي زيربط مثل سازمان رسانه ملي ،ارتش و يا هر نهاد ديگري مي تواند بهترين نتيجه و عملكرد را داشته باشد و به انسجام هر چه بيشتر اين ستاد كمك زيادي كنيد .همه بايد به اين فكر كنيم كه فقط قصد داريم قدمي براي شهدا برداريم و مهم نيست نام ما باشد يا نباشد.علاوه بر همه اينها براي اجراي طرح ها نياز مالي داريم و از مؤسسات مرتبط انتظار حمايت مادي داريم . شهرداري كه شايد خيلي هم با اين ستاد مرتبط نباشد،حمايت مالي بسيار خوبي از ما كرده است .همين طور هم هست .وقتي اين ستاد بخواهد رسما فعاليت كنداز هرارگاني كه بتواند به نوبه خودش در پيشبرد اهداف ستاد قدمي بردارد كمك مي گيرد. در واقع از هر سازماني كه بتواند ستاد را براي رسيدن به اهدافش ياري كند، كمك مي گيرد.
و اما سخن آخر
همه كارهايي كه ما انجام مي دهيم ،«خدمت» است و خدمات پاياني ندارد .گاهي كه با دوستانم صحبت مي كنم ،مي گويم واقعا همه شهدا ، نظير شهداي انقلاب ،دفاع مقدس و شهداي اصحاب رسانه براي ما ارزشمندند . هر كدام به نوبه خود در حفظ نظام و مملكت قدم برداشتند و ما امنيت و آسايشمان را مديون خون شهدا هستيم .هر كدام از ما هر كاري كه از دستمان بر بيايد و انجام دهد ،در مقابل رشادت هاي آنان هيچ كاري نكرده است .اميدوارم خدا به عنوان خدمتگزاري كوچك توفيق خدمت را به من عنايت كند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، ش 58
