نشاط را احساس کن
نیازی نیست برای دست یافتن به شادمانی تلاش کنید، با لحظه ایی درنگ درمی یابید که شادی در تمام لحظات زندگی شما جاری است.
ژانت بگان هر،برای تغییر دکوراسیون آشپزخانه منزل خود مدتها فکر کرده و نگران بود چون اطمینان داشت کاری دشواری در پیش رو دارد. از طرفی خود را می شناخت که استانداردهای غیرقابل تغییر سطح بالایی دارد که وقتی با نگرش منفی ،کارها درست از آب در نمی آیند، همراه می شود، او را دچار اضطراب و تشویش خواهد کرد .
ژانت این بار تصمیم گرفت در برنامه بازسازی آشپزخانۀ خود، تجربه ایی مثبت و مسرت بخش را جایگزین احساس عصبانیت و ناشکیبائی همیشگی خود گرداند .
تغییر نگرش ژانت مبنی بر شاد بودن و لذت بردن در حین انجام پروژه، نه تنها نسبت به نتیجۀ کار، بلکه در روند انجام کار نیزبه او کمک کرد. او متوجه شده بود که برقراری رابطه دوستانه با کارگران در محل کار، مهمترین گام در تقویت دیدگاه های مثبت او است. ژانت می گوید " از وقتی اهمیت دادن به کارگران درحین انجام کار؛ و منتظر دیدنشان شدن، اعتماد کردن به قضاوت ها و سلیقه هایشان را شروع کردم، رشد و پیشرفت واقعی من شروع شد .
او همچنین متقاعد شد که اگر بتواند ازروند کار و در حین کار، احساس رضایت داشته باشد، این خرسندی تا زمان کامل شدن کار آشپزخانه، با وی خواهد بود. او این نکته را دریافته بود که نگاه کردن به جنبه های مختلف پروژه، شانس خوشحال بودن و رضایت خاطر بیشتری را طی روز، به او می دهد. نظر او درست بود چون شادی و لذتی که او در روند تکمیل جزئیات آشپزخانه احساس کرد، بسیار عمیق تر از شادی تغییرات کلی و ساختاری کل آشپزخانه بود .
ژانت می گوید" وقتی به فضای آشپزخانه نگاه می کنم، یک لیوان آب برمی دارم یا غذا می پزم، دلم لبریز از شادی می شود . فضای کل خانه برایم باارزش تر و شادتر شده است. درکمال تعجب، تغییر دکور آشپزخانه از ابتدا تا پایان، برای او تجربه ای خوشایند بود.
چگونه یک کار سخت و طاقت فرسا، مثل تغییر دکور آشپزخانه یا انجام هرکار به ظاهر مشکل را به تجربه ای مفید و نشاط آور تبدیل کنیم؟ با تغییر پیش فرض های ذهنی و وضوح قلب، می توان به سمت احساس شادی و شعف بیشتر، پیش رفت.
لازم نیست شادی را بیافرینید. شاد بودن نیز مانند توانایی راه رفتن یا مهربان بودن یک قابلیت ذاتی است، که در درون انسان وجود دارد . شما در قالب یک کودک معصوم با قابلیت ذاتی شاد بودن بدنیا می آیید، که قادرید هنگامی که همه چیز بر وفق مراد است از شادی فریاد بکشید. آنچه که احتمالاً فراموش کرده اید این است که، حتی زمانی که اوضاع روبراه نیست نیز، می توانید این نشاط را احساس کنید. در حقیقت این نشاط طبیعی، در همه مواقع در دسترس است و می توانید آن را آگاهانه پرورش دهید تا حتی درلحظات سخت و دشوار نیز، احساس شود. شادی و نشاط جنبه های گوناگونی دارد. برای برخی شور و شعفی است که در چهره اشان نمایان است و برای عده ایی دیگر، سکون و سکوتِ حضور و یکی شدن.در واقع کلمه شادی و نشاط از نظر افراد، به سادگی به " بیچاره و درمانده نبودن " معنا می شود. برای هرکدام ازما شعف و شادی، مفهوم خاصی دارد که از خلق وخوی منحصر به فرد ما نشأت می گیرد.برای افرادی که بکاربردن کلمه شادی یا نشاط، عامیانه است، می توانند کلماتی مانند "رضایت"، "خرسندی" را بکار ببرند ولی من زمانی که کلمه "شادی یا نشاط" را بکار می برم اغلب حس خوشی و خوشبختی در نظرم پدیدار می شود.
درحقیقت، همه افراد بانشاط نیز در تمام اوقات شاد نیستند. در آئین تائو گفته می شود که برای بافتن پرده پر نقش و نگار زندگی، ۱۰۰۰۰ شادی و ۱۰۰۰۰غم لازم است. شاد بودن به معنای جلوگیری از تمام احساسات انسانی نیست. زندگی، اغلب دشوار است. شما ناامید می شوید. کسی را که دوست دارید، بیمار می شود ویا می میرد. در روابط خویشاوندی، مالی یا برنامه های سنگین روزانه خود، دچار تشویش می شوید.
با نشاط بودن ، به معنی انکار هیچیک از این احساسات نیست. برعکس، آنهایی که راز خوشبختی را کشف کرده اند، افرادی توانمند و متمرکز هستند که در زمان بروز مشکلات زندگی، بسیار توانمندانه با آن، روبرو می شوند و با اینکه در آن شرایط دامنه وسیعی از احساسات مختلف را تجربه می کنند، می دانند که، حس هایی چون خشم، غم و ترس، میهمانان موقتی اند . با تمرین ، حس خوشبخت بودن یا شاد بودن در وجودتان نهادینه می شود وعلیرغم غافلگیری گاه و بیگاه حس های موقتی، دوباره به این حس بازخواهید گشت. سؤال این است که چگونه این تمرین را شروع کنید؟ نخستین گام مهمی که ژانت آن را کشف کرد، داشتن هدف مشخص برای بیشترکردن نشاط، درزندگی اش بود.
گام مهم بعدی، درک مرحله ای است که، شادی حقیقی در آن نهفته است. به منظور تجربه شعف ناب و حقیقی، شخص بزرگی تجربه آنچه را که خودش، سلامتی یا آرامش ذهنی می نامد، توصیه می کند. احساساتی از قبیل مهربانی یا گشاده دستی ، ویژگی افزاینده ایی دارند که باعث فراخی دل و آرامش بیشترذهن می شوند. این خصوصیات با حالات زیان باری که موجب افزایش تمایل شما به لذت زودگذر و کوتاه مدت می شوند و در حقیقت، ذهن شما را درگیرکرده و موجب رنج می شوند، متفاوتند. بخش مهم این روند، نگاهی صادقانه انداختن به حالاتی است که به رهایی و عظمت درون کمک کرده وآن را تقویت می کند.
شخص بزرگی می گوید ایجاد چنین حالت سلامتی در فرد، همان حس طبیعی شادمانی است. برای مثال درحالیکه دارید به کسی مهربانی می کنید، بطوراتفاقی متوجه این شادمانی می شوید. با توجه به حس هایی که در بدن و ذهن ایجاد می شود، می توانید " شادی مرتبط با سلامت" را در خود تقویت کنید. می توانید چیزی بیش از"حس خوب داشتن" را تجربه کنید و یاد بگیرید که با تشخیص حس هرچیز، حس خوب داشته باشید. با آگاهی بیشتر از گستره شعف درونتان، از خود بیشتر لذت می برید.
برای مثال، تمرینی که برای ایجاد آرامش توصیه می شود، سادگی است یا به قول خود من، "لذت گذشتن". این کاملا بستگی به این دارد که شما چقدربخواهید زندگی خود را لبریز از تعهداتی کنید، که به سادگی قادر به انجام آن نیستید. سادگی اینجا می تواند به معنای برقراری تعادل بیشتر، در یک زندگی پرمشغله باشد. برای بکار بستن سادگی بعنوان تمرینی برای شادبودن، بطور آگاهانه به یک دعوت شام خوشمزه، نه بگویید یا تصمیم بگیرید که یک کار "مهم" دیگر را، به برنامه خود اضافه نکنید. سپس به حس خوشی که در جسم و ذهن خود دارید، توجه کنید، به خود این فرصت را داده اید تا خود را از آشفتگی برهانید. با انجام چند تمرین، نه تنها در لحظه، احساس شادمانی می کنید بلکه، می توانید آن را به یک عادت همیشگی تبدیل کنید. شخص بزرگی در یکی از سخنانش خیلی ساده و عمیق چگونگی بوجود آمدن این عادات را توضیح می دهد " هرچیزی که فرد، بطور مرتب، درباره اش تفکر و تجزیه و تحلیل می کند، جزء طبیعت ذهنی او می شود." شما با تکرار اینگونه طرز تفکر، هم خطوط ماهرانه و هم شیارهای نامطلوبی از عادات تکراری را در ذهن ایجاد می کنید.عصب شناسی جدید تأیید می کند که، با تکرار، مسیرهای عصبی مثبت را در مغز خود، تقویت می کنید. با معطوف کردن مداوم ذهن و فکر به سمت افکار متعالی تر، کم کم عادات فکری شما تغییر می یابد و این افکارتا جایی عمیق می شوند که افکارتان به عمل، تبدیل می شود.
همه ما می خواهیم شاد باشیم اما بسیاری ازما این تصمیم را در بطن زندگی خود قرار نمی دهیم.
هنگامی که شاد بودن در لحظه را، تمرین می کنید، روح خود را درمسیرهای سالم هدایت می کنید و شرایط را برای بروز شعف درونی، فراهم می آورید.
همانطور که ژانت دریافت، حتی در لحظات دشوار و پرمشغله زندگی، رگه ایی از نشاط در اعماق ما وجود دارد، که می توانیم آن را به خود یادآوری کنیم. این شادمانی زمانی ایجاد می شود که بتوانیم دقیقاَ در لحظه حضور داشته باشیم. من هرگز پیش از این، چنین نشاطی را تجربه نکرده بودم، اما اکنون آن را حس می کنم.من آموخته ام به نشاط درونم به دلیل ساده زنده بودنم، توجه کنم."
۱) در جایی راحت قرار بگیرید اگر دوست دارید چشمانتان را ببندید. از نفس های خود آگاه باشید. آرام و عمیق نفس بکشید. در وانهادگی و راحتی نفس بکشید. با بازدم همه تنش ها را بیرون دهید. بگذارید جریان آرامش، در کل بدن، از سر تا پاها نفوذ کند. هر طور که راحت هستید برروی بودن خود مترکز شده و بدن را وانهاده کنید. احساسات خود را آرام نموده وفکر خود را آسوده نمائید.
۲) زمانی را که درمکانی زیبا یا با یک دوست بوده اید و نشاط عمیق توأم با شعف را تجربه کرده اید، به خاطر بیاورید.
۳) این خاطره را با جزئیات بیشتر یادآوری کنید. اگر امکان دارد تصویری از آن لحظات را در ذهن خود، زنده کنید. چه اتفاقی می افتاد؟ فضای محیط چگونه بود؟ تنها بودید یا با دیگران؟ چه تصاویر یا اصواتی را می توانید بخاطر بیاورید.
۴) به خاطر بیاورید که حس شعف و نشاط، در بدن شما چه احساسی ایجاد کرد. آیا حس سبکی داشتید؟ پر انرژی بودید؟ بدن در حالت وانهادگی بود؟ شادی را چگونه در ذهن خود حس می کردید؟ آیا فکر و ذهن شما در حال باز شدن بود؟ آماده بود؟ شفاف بود؟ چند لحظه اجازه دهید آگاهی شما، احساس جسم و حالت ذهنی تان را درک کند. با تنفستان اجازه دهید، حس شعف آن خاطره، در وجودتان تثبیت شود. با هر بازدم، در این حالت، خود را وانهاده کنید.
۵) به خاطر آوردن تصویر و احساس شعف را به مدت یک هفته، مرتب تمرین کنید. بعد ازاین یک هفته، متوجه می شوید که به سادگی می توانید احساس شعف را بدون بازسازی آن خاطره، تجربه کنید. از این تمرین هر وقت احساس رکود کردید، یا هر زمان که خواستید ذهن خود را آرام کنید یا خواستید شاد باشید، استفاده کنید.
منبع:www.aftabir.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : mohamadaminsh
ژانت بگان هر،برای تغییر دکوراسیون آشپزخانه منزل خود مدتها فکر کرده و نگران بود چون اطمینان داشت کاری دشواری در پیش رو دارد. از طرفی خود را می شناخت که استانداردهای غیرقابل تغییر سطح بالایی دارد که وقتی با نگرش منفی ،کارها درست از آب در نمی آیند، همراه می شود، او را دچار اضطراب و تشویش خواهد کرد .
ژانت این بار تصمیم گرفت در برنامه بازسازی آشپزخانۀ خود، تجربه ایی مثبت و مسرت بخش را جایگزین احساس عصبانیت و ناشکیبائی همیشگی خود گرداند .
تغییر نگرش ژانت مبنی بر شاد بودن و لذت بردن در حین انجام پروژه، نه تنها نسبت به نتیجۀ کار، بلکه در روند انجام کار نیزبه او کمک کرد. او متوجه شده بود که برقراری رابطه دوستانه با کارگران در محل کار، مهمترین گام در تقویت دیدگاه های مثبت او است. ژانت می گوید " از وقتی اهمیت دادن به کارگران درحین انجام کار؛ و منتظر دیدنشان شدن، اعتماد کردن به قضاوت ها و سلیقه هایشان را شروع کردم، رشد و پیشرفت واقعی من شروع شد .
او همچنین متقاعد شد که اگر بتواند ازروند کار و در حین کار، احساس رضایت داشته باشد، این خرسندی تا زمان کامل شدن کار آشپزخانه، با وی خواهد بود. او این نکته را دریافته بود که نگاه کردن به جنبه های مختلف پروژه، شانس خوشحال بودن و رضایت خاطر بیشتری را طی روز، به او می دهد. نظر او درست بود چون شادی و لذتی که او در روند تکمیل جزئیات آشپزخانه احساس کرد، بسیار عمیق تر از شادی تغییرات کلی و ساختاری کل آشپزخانه بود .
ژانت می گوید" وقتی به فضای آشپزخانه نگاه می کنم، یک لیوان آب برمی دارم یا غذا می پزم، دلم لبریز از شادی می شود . فضای کل خانه برایم باارزش تر و شادتر شده است. درکمال تعجب، تغییر دکور آشپزخانه از ابتدا تا پایان، برای او تجربه ای خوشایند بود.
چگونه یک کار سخت و طاقت فرسا، مثل تغییر دکور آشپزخانه یا انجام هرکار به ظاهر مشکل را به تجربه ای مفید و نشاط آور تبدیل کنیم؟ با تغییر پیش فرض های ذهنی و وضوح قلب، می توان به سمت احساس شادی و شعف بیشتر، پیش رفت.
لازم نیست شادی را بیافرینید. شاد بودن نیز مانند توانایی راه رفتن یا مهربان بودن یک قابلیت ذاتی است، که در درون انسان وجود دارد . شما در قالب یک کودک معصوم با قابلیت ذاتی شاد بودن بدنیا می آیید، که قادرید هنگامی که همه چیز بر وفق مراد است از شادی فریاد بکشید. آنچه که احتمالاً فراموش کرده اید این است که، حتی زمانی که اوضاع روبراه نیست نیز، می توانید این نشاط را احساس کنید. در حقیقت این نشاط طبیعی، در همه مواقع در دسترس است و می توانید آن را آگاهانه پرورش دهید تا حتی درلحظات سخت و دشوار نیز، احساس شود. شادی و نشاط جنبه های گوناگونی دارد. برای برخی شور و شعفی است که در چهره اشان نمایان است و برای عده ایی دیگر، سکون و سکوتِ حضور و یکی شدن.در واقع کلمه شادی و نشاط از نظر افراد، به سادگی به " بیچاره و درمانده نبودن " معنا می شود. برای هرکدام ازما شعف و شادی، مفهوم خاصی دارد که از خلق وخوی منحصر به فرد ما نشأت می گیرد.برای افرادی که بکاربردن کلمه شادی یا نشاط، عامیانه است، می توانند کلماتی مانند "رضایت"، "خرسندی" را بکار ببرند ولی من زمانی که کلمه "شادی یا نشاط" را بکار می برم اغلب حس خوشی و خوشبختی در نظرم پدیدار می شود.
درحقیقت، همه افراد بانشاط نیز در تمام اوقات شاد نیستند. در آئین تائو گفته می شود که برای بافتن پرده پر نقش و نگار زندگی، ۱۰۰۰۰ شادی و ۱۰۰۰۰غم لازم است. شاد بودن به معنای جلوگیری از تمام احساسات انسانی نیست. زندگی، اغلب دشوار است. شما ناامید می شوید. کسی را که دوست دارید، بیمار می شود ویا می میرد. در روابط خویشاوندی، مالی یا برنامه های سنگین روزانه خود، دچار تشویش می شوید.
با نشاط بودن ، به معنی انکار هیچیک از این احساسات نیست. برعکس، آنهایی که راز خوشبختی را کشف کرده اند، افرادی توانمند و متمرکز هستند که در زمان بروز مشکلات زندگی، بسیار توانمندانه با آن، روبرو می شوند و با اینکه در آن شرایط دامنه وسیعی از احساسات مختلف را تجربه می کنند، می دانند که، حس هایی چون خشم، غم و ترس، میهمانان موقتی اند . با تمرین ، حس خوشبخت بودن یا شاد بودن در وجودتان نهادینه می شود وعلیرغم غافلگیری گاه و بیگاه حس های موقتی، دوباره به این حس بازخواهید گشت. سؤال این است که چگونه این تمرین را شروع کنید؟ نخستین گام مهمی که ژانت آن را کشف کرد، داشتن هدف مشخص برای بیشترکردن نشاط، درزندگی اش بود.
شاد بودن را اول قرار دهید:
گام مهم بعدی، درک مرحله ای است که، شادی حقیقی در آن نهفته است. به منظور تجربه شعف ناب و حقیقی، شخص بزرگی تجربه آنچه را که خودش، سلامتی یا آرامش ذهنی می نامد، توصیه می کند. احساساتی از قبیل مهربانی یا گشاده دستی ، ویژگی افزاینده ایی دارند که باعث فراخی دل و آرامش بیشترذهن می شوند. این خصوصیات با حالات زیان باری که موجب افزایش تمایل شما به لذت زودگذر و کوتاه مدت می شوند و در حقیقت، ذهن شما را درگیرکرده و موجب رنج می شوند، متفاوتند. بخش مهم این روند، نگاهی صادقانه انداختن به حالاتی است که به رهایی و عظمت درون کمک کرده وآن را تقویت می کند.
شخص بزرگی می گوید ایجاد چنین حالت سلامتی در فرد، همان حس طبیعی شادمانی است. برای مثال درحالیکه دارید به کسی مهربانی می کنید، بطوراتفاقی متوجه این شادمانی می شوید. با توجه به حس هایی که در بدن و ذهن ایجاد می شود، می توانید " شادی مرتبط با سلامت" را در خود تقویت کنید. می توانید چیزی بیش از"حس خوب داشتن" را تجربه کنید و یاد بگیرید که با تشخیص حس هرچیز، حس خوب داشته باشید. با آگاهی بیشتر از گستره شعف درونتان، از خود بیشتر لذت می برید.
برای مثال، تمرینی که برای ایجاد آرامش توصیه می شود، سادگی است یا به قول خود من، "لذت گذشتن". این کاملا بستگی به این دارد که شما چقدربخواهید زندگی خود را لبریز از تعهداتی کنید، که به سادگی قادر به انجام آن نیستید. سادگی اینجا می تواند به معنای برقراری تعادل بیشتر، در یک زندگی پرمشغله باشد. برای بکار بستن سادگی بعنوان تمرینی برای شادبودن، بطور آگاهانه به یک دعوت شام خوشمزه، نه بگویید یا تصمیم بگیرید که یک کار "مهم" دیگر را، به برنامه خود اضافه نکنید. سپس به حس خوشی که در جسم و ذهن خود دارید، توجه کنید، به خود این فرصت را داده اید تا خود را از آشفتگی برهانید. با انجام چند تمرین، نه تنها در لحظه، احساس شادمانی می کنید بلکه، می توانید آن را به یک عادت همیشگی تبدیل کنید. شخص بزرگی در یکی از سخنانش خیلی ساده و عمیق چگونگی بوجود آمدن این عادات را توضیح می دهد " هرچیزی که فرد، بطور مرتب، درباره اش تفکر و تجزیه و تحلیل می کند، جزء طبیعت ذهنی او می شود." شما با تکرار اینگونه طرز تفکر، هم خطوط ماهرانه و هم شیارهای نامطلوبی از عادات تکراری را در ذهن ایجاد می کنید.عصب شناسی جدید تأیید می کند که، با تکرار، مسیرهای عصبی مثبت را در مغز خود، تقویت می کنید. با معطوف کردن مداوم ذهن و فکر به سمت افکار متعالی تر، کم کم عادات فکری شما تغییر می یابد و این افکارتا جایی عمیق می شوند که افکارتان به عمل، تبدیل می شود.
همه ما می خواهیم شاد باشیم اما بسیاری ازما این تصمیم را در بطن زندگی خود قرار نمی دهیم.
هنگامی که شاد بودن در لحظه را، تمرین می کنید، روح خود را درمسیرهای سالم هدایت می کنید و شرایط را برای بروز شعف درونی، فراهم می آورید.
همانطور که ژانت دریافت، حتی در لحظات دشوار و پرمشغله زندگی، رگه ایی از نشاط در اعماق ما وجود دارد، که می توانیم آن را به خود یادآوری کنیم. این شادمانی زمانی ایجاد می شود که بتوانیم دقیقاَ در لحظه حضور داشته باشیم. من هرگز پیش از این، چنین نشاطی را تجربه نکرده بودم، اما اکنون آن را حس می کنم.من آموخته ام به نشاط درونم به دلیل ساده زنده بودنم، توجه کنم."
● تمرینی برای شادمانی
۱) در جایی راحت قرار بگیرید اگر دوست دارید چشمانتان را ببندید. از نفس های خود آگاه باشید. آرام و عمیق نفس بکشید. در وانهادگی و راحتی نفس بکشید. با بازدم همه تنش ها را بیرون دهید. بگذارید جریان آرامش، در کل بدن، از سر تا پاها نفوذ کند. هر طور که راحت هستید برروی بودن خود مترکز شده و بدن را وانهاده کنید. احساسات خود را آرام نموده وفکر خود را آسوده نمائید.
۲) زمانی را که درمکانی زیبا یا با یک دوست بوده اید و نشاط عمیق توأم با شعف را تجربه کرده اید، به خاطر بیاورید.
۳) این خاطره را با جزئیات بیشتر یادآوری کنید. اگر امکان دارد تصویری از آن لحظات را در ذهن خود، زنده کنید. چه اتفاقی می افتاد؟ فضای محیط چگونه بود؟ تنها بودید یا با دیگران؟ چه تصاویر یا اصواتی را می توانید بخاطر بیاورید.
۴) به خاطر بیاورید که حس شعف و نشاط، در بدن شما چه احساسی ایجاد کرد. آیا حس سبکی داشتید؟ پر انرژی بودید؟ بدن در حالت وانهادگی بود؟ شادی را چگونه در ذهن خود حس می کردید؟ آیا فکر و ذهن شما در حال باز شدن بود؟ آماده بود؟ شفاف بود؟ چند لحظه اجازه دهید آگاهی شما، احساس جسم و حالت ذهنی تان را درک کند. با تنفستان اجازه دهید، حس شعف آن خاطره، در وجودتان تثبیت شود. با هر بازدم، در این حالت، خود را وانهاده کنید.
۵) به خاطر آوردن تصویر و احساس شعف را به مدت یک هفته، مرتب تمرین کنید. بعد ازاین یک هفته، متوجه می شوید که به سادگی می توانید احساس شعف را بدون بازسازی آن خاطره، تجربه کنید. از این تمرین هر وقت احساس رکود کردید، یا هر زمان که خواستید ذهن خود را آرام کنید یا خواستید شاد باشید، استفاده کنید.
منبع:www.aftabir.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : mohamadaminsh
/ج