براي مديران
نويسنده: ميترا هاشمي
ارزش يک سازمان، به دارايي هاي آن وابسته است و هيچ سرمايه اي، بالاتر از نيروي انساني نمي باشد. در حقيقت، چگونگي استخدام و مديريت کارکنان در يک سازمان، نکته ي مهمي ست که مديران با کيفيت را از مديران دنباله رو جدا مي کند.
گاهي کارمنداني را مي بينيم که دردسرهايي براي مديران و هم چنين سازمان ايجاد مي کنند؛ از جمله کارکناني که دستورات را درست اجرا نمي کنند، دير مي آيند و زياد غيبت مي کنند، کارکناني که کار را ناقص انجام مي دهند و افرادي که نسبت به کار، بي علاقه اند و يا تغييرات را نمي پذيرند. اين دردسرها را فقط با شناخت آن ها و راه هاي رفع علل شان مي توان برطرف کرد؛ از جمله علل اين رفتارها اين است که گاهي اوقات کارمند درمي يابد که مشغول انجام فعاليت هايي ست که کم تر از قابليت اوست و به جاي مي رسد که از خود مي پرسد: "براي اين امور سطحي، سال هاي عمر را صرف کردم و در مدرسه و دانشگاه آموزش ديده ام؟" يا وقتي کارمندي مي بيند که هيچ نظارتي روي کارهاي او صورت نمي گيرد، با خود مي گويد: "وقتي هيچ نظارتي صورت نمي گيرد که ايا من کار باارزشي انجام مي دهم يا نه، چرا خودم وسواس داشته باشم؟"
و يا گاهي از مديران باتجربه مي شنويم که کارکنان، ديگر در سر کار، انگيزه اي ندارند. اگر اين موضوع واقعيت داشته باشد، تقصير مديران و روش هاي سازماني ست، نه کارکنان. بي انگيزگي کارکنان، تقريباً همواره ناش از عوامل زير است:
هدف هاي مبهم و نامشخص، نظام ارزيابي عملکرد، نظام قدرداني و پاداش دهي سازمان يا عدم توانايي مدير در نشان دادن و قبولاندن کارآمدي نظام هاي ارزيابي و پاداش دهي سازمان به کارکنان
زماني که کارکنان به غلط يا درست، تصور کنند که رئيس، آنان را دوست ندارد يا زماني احساس مي کنند با ايشان منصفانه برخورد نشده و حقوق و مزاياي پرداختي به آنان، متناسب با استحقاق شان نيست، انگيزه ي کار کردن را از دست مي دهند.
در زير به شما مديران عزير پيشنهادهايي کرده ايم تا انگيزه ي کارمندان را بالا ببريد:
مديران، بهتر است بيش تر روي متوقف نمودن و کاهش بي انگيزگي که بيش تر، بين کارکنان قديمي و با سابقه رخ مي دهد، تمرکز کنند زيرا کارمندان جديد در بدو ورود، با انگيزه ي بالايي وارد مي شوند.
قدرتمندترين عامل انگيزشي در محيط کار، "قدرشناسي" است. به جاي اين که همه ي هم و غم تان، ساعت حضور و غياب کارکنان باشد و موجب بروز استرس شويد، بهتر است محيطي شاد و باانگيزه در محيط کار ايجاد نماييد.
براي بررسي روحيه ي کارکنان بي علاقه، بيش تر به آنان توجه نموده و با آنان صحبت کنيد. علاقه شان را برانگيزيد. تأکيد کنيد کار بهتر، سبب ترقي بيش تر است و براي حلب همکاري آنان بايد خودتان سرمشق باشيد و در آنان ايجاد اعتماد نماييد زيرا رهبري کساني که به شما اعتماد ندارند، غيرممکن است.
يک هدف الهام بخش را القا کنيد. ک عامل مهم ايجاد اشتياق در کارمندان، وجود يک هدف سازماني مشخص، معتبر و الهام بخش است.
ارزيابي عملکرد داشته باشيد. براي مارکنان خود تسريع کننده باشيد. ترکيب کردن مدل فرمان دادن و کنترل کردن، يک راه مطمئن براي کاهش بي انگيزگي ست.
رابطه ي خوبي با کارکنان داشته باشيد.
انجام کار گروهي را رواج دهيد.
عملکرد ضعيف را تشخيص دهيد؛ در مورد کارکناني که از زير کار فرار مي کنند، استفاده از يک روش انضباطي ماننند انفصال از کار، راهي ست که مي توان آنان را اداره کرد.
از سياست هاي ترفيع استفاده نماييد.
به شخصيت انسان ها احترام بگذاريد و با ايجاد محيطي شاد، به سمت اهداف سازماني پيش رويد.
منبع: نشريه شادکامي- شماره: 75
گاهي کارمنداني را مي بينيم که دردسرهايي براي مديران و هم چنين سازمان ايجاد مي کنند؛ از جمله کارکناني که دستورات را درست اجرا نمي کنند، دير مي آيند و زياد غيبت مي کنند، کارکناني که کار را ناقص انجام مي دهند و افرادي که نسبت به کار، بي علاقه اند و يا تغييرات را نمي پذيرند. اين دردسرها را فقط با شناخت آن ها و راه هاي رفع علل شان مي توان برطرف کرد؛ از جمله علل اين رفتارها اين است که گاهي اوقات کارمند درمي يابد که مشغول انجام فعاليت هايي ست که کم تر از قابليت اوست و به جاي مي رسد که از خود مي پرسد: "براي اين امور سطحي، سال هاي عمر را صرف کردم و در مدرسه و دانشگاه آموزش ديده ام؟" يا وقتي کارمندي مي بيند که هيچ نظارتي روي کارهاي او صورت نمي گيرد، با خود مي گويد: "وقتي هيچ نظارتي صورت نمي گيرد که ايا من کار باارزشي انجام مي دهم يا نه، چرا خودم وسواس داشته باشم؟"
و يا گاهي از مديران باتجربه مي شنويم که کارکنان، ديگر در سر کار، انگيزه اي ندارند. اگر اين موضوع واقعيت داشته باشد، تقصير مديران و روش هاي سازماني ست، نه کارکنان. بي انگيزگي کارکنان، تقريباً همواره ناش از عوامل زير است:
هدف هاي مبهم و نامشخص، نظام ارزيابي عملکرد، نظام قدرداني و پاداش دهي سازمان يا عدم توانايي مدير در نشان دادن و قبولاندن کارآمدي نظام هاي ارزيابي و پاداش دهي سازمان به کارکنان
زماني که کارکنان به غلط يا درست، تصور کنند که رئيس، آنان را دوست ندارد يا زماني احساس مي کنند با ايشان منصفانه برخورد نشده و حقوق و مزاياي پرداختي به آنان، متناسب با استحقاق شان نيست، انگيزه ي کار کردن را از دست مي دهند.
در زير به شما مديران عزير پيشنهادهايي کرده ايم تا انگيزه ي کارمندان را بالا ببريد:
مديران، بهتر است بيش تر روي متوقف نمودن و کاهش بي انگيزگي که بيش تر، بين کارکنان قديمي و با سابقه رخ مي دهد، تمرکز کنند زيرا کارمندان جديد در بدو ورود، با انگيزه ي بالايي وارد مي شوند.
قدرتمندترين عامل انگيزشي در محيط کار، "قدرشناسي" است. به جاي اين که همه ي هم و غم تان، ساعت حضور و غياب کارکنان باشد و موجب بروز استرس شويد، بهتر است محيطي شاد و باانگيزه در محيط کار ايجاد نماييد.
براي بررسي روحيه ي کارکنان بي علاقه، بيش تر به آنان توجه نموده و با آنان صحبت کنيد. علاقه شان را برانگيزيد. تأکيد کنيد کار بهتر، سبب ترقي بيش تر است و براي حلب همکاري آنان بايد خودتان سرمشق باشيد و در آنان ايجاد اعتماد نماييد زيرا رهبري کساني که به شما اعتماد ندارند، غيرممکن است.
يک هدف الهام بخش را القا کنيد. ک عامل مهم ايجاد اشتياق در کارمندان، وجود يک هدف سازماني مشخص، معتبر و الهام بخش است.
ارزيابي عملکرد داشته باشيد. براي مارکنان خود تسريع کننده باشيد. ترکيب کردن مدل فرمان دادن و کنترل کردن، يک راه مطمئن براي کاهش بي انگيزگي ست.
رابطه ي خوبي با کارکنان داشته باشيد.
انجام کار گروهي را رواج دهيد.
عملکرد ضعيف را تشخيص دهيد؛ در مورد کارکناني که از زير کار فرار مي کنند، استفاده از يک روش انضباطي ماننند انفصال از کار، راهي ست که مي توان آنان را اداره کرد.
از سياست هاي ترفيع استفاده نماييد.
به شخصيت انسان ها احترام بگذاريد و با ايجاد محيطي شاد، به سمت اهداف سازماني پيش رويد.
منبع: نشريه شادکامي- شماره: 75