ماه رمضان تمرين اعتماد به نفس

ماه رمضان يك فرصت استثنايي براي "شدن " و تحول است. هر كسي در هر حدي از ايمان ديني باشد، مي بايست از اين فرصت براي رسيدن به اعتماد به نفس و خودباوري بهره جويد؛ زيرا شرايط استثنايي آن به همگان اجازه مي دهد تا دست كم به تعادل شخصيت دست يابند و از افراط در غرايز و سركشي آن در امان مانند و اجازه ندهند تا سركشي اين غرايز، آنها را به انسان نامتعادل تبديل سازد.
شنبه، 19 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ماه رمضان تمرين اعتماد به نفس

ماه رمضان تمرين اعتماد به نفس
ماه رمضان تمرين اعتماد به نفس


 

نويسنده : عليرضا شعاعي




 
ماه رمضان يك فرصت استثنايي براي "شدن " و تحول است. هر كسي در هر حدي از ايمان ديني باشد، مي بايست از اين فرصت براي رسيدن به اعتماد به نفس و خودباوري بهره جويد؛ زيرا شرايط استثنايي آن به همگان اجازه مي دهد تا دست كم به تعادل شخصيت دست يابند و از افراط در غرايز و سركشي آن در امان مانند و اجازه ندهند تا سركشي اين غرايز، آنها را به انسان نامتعادل تبديل سازد.
كساني كه در زندگي روزمره خويش با تزاحم غرايز دچار مشكلات و اختلالات شخصيتي هستند، مي توانند با تمرين رمضاني، خود را باور كنند و اجازه دهند تا زندگي سالمي در دنيا براي خويش تامين كرده و اعتدال در پاسخ گويي به نيازها و غرايز را تجربه كنند.
نويسنده در اين مطلب بر آن است تا نقش ماه رمضان را براي تثبيت خودباوري و اعتماد به نفس و تعديل و مهار غرايز را براساس آموزه هاي قرآني تبيين نمايد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

مباحات، دغدغه غريزي و طبيعي
 

------------------------------------
شايد مهم ترين دغدغه و ترس آدمي، گرسنگي و تشنگي و هلاكت به سبب آنها باشد؛ زيرا بقاي آدمي به خوردن و آشاميدن است. مفاهيمي چون زندگي، زنده بودن، بقا و حيات در دنياي مادي ارتباط تنگاتنگي با اين دو مسئله پيدا كرده است؛ چرا كه آدمي در پيرامون خويش هرچه را از زندگان از گياهان و جانوران مي يابد، مرتبط با اين خوردن و آشاميدن مي بيند.
يكي از احكام پنج گانه اسلامي، مباحات است. خوردن و آشاميدن در دسته بندي احكام، جزو مباحات شمرده شده است؛ زيرا احكام اسلامي بر مدار مصلحت و مفسده و شدت و ضعف آن به واجب و مستحب در برابر حرام و مكروه دسته بندي شده است.
شايد براي بسياري از مردم اين پرسش مطرح شود كه چرا خوردن و آشاميدن و خوابيدن يا برخي ديگر پاسخ هاي طبيعي به نيازهاي غريزي به عنوان مصالح هر چند ضعيف دسته بندي نشده و به عنوان مستحبات مورد تاكيد قرار نگرفته است؛ هر چند كه به طور طبيعي مي بايست اينها را به سبب مصلحت تمامي چون حيات و بقاي بشر، جزو واجبات دسته بندي كرد؟
در پاسخ بايد گفت كه مباحات به معناي تساوي طرفين مصلحت و مفسده نيست؛ بلكه به يك معنا، مباحات شامل مصالحي است كه انسان به طور غريزي و فطري به آن پاسخ مي دهد و نيازي به حكم بيروني براي انجام يا ترك آن نيست.
از سوي ديگر، هرگاه شخص با ترك مباحات زمينه نيستي و نابودي خود را فراهم آورد، به عنوان القاي الي التهلكه و افكندن در هلاكت و نابودي، حرام و ممنوع دانسته شده است. (بقره، آيه 195)
به هر حال، بسياري از مباحات، از اقسام و مصاديقي است كه پيش از عقل انساني، غريزه و فطرت آدمي، حكم بر وجوب آن مي كند و آدمي را به سوي انجام آن مي كشاند. از اين رو حتي ديوانگان نيز با آنكه عقل مدسوسي دارند و از كم خردي يا بي خردي رنج مي برند، فطرت و غريزه و طبيعت انساني، آنان را به سوي پاسخ گويي به اين نيازها وادار مي سازد. كودكان پيش از اينكه چشم و گوش باز كنند و دنيا و واقعيت هاي آن را بشناسند، به طور غريزي در جست وجوي پستان مادر در راستاي پاسخ گويي به اين نيازهاي طبيعي چون خوردن و نوشيدن برمي آيند.

پاسخ گويي به غرايز در حد اعتدال
 

--------------------------------------
غريزه به مجموعه اي از گرايشهاي غيراكتسابي انسان گفته مي شود. هر گرايشي انسان را به سوي فعاليتي سوق مي دهد. غرايز انساني ريشه در انگيزه هاي دروني در انسان دارد و اين انگيزه هاست كه آدمي را به امري برمي انگيزد و انگيخته هايي را موجب مي شود. پس انگيزه هاي دروني است كه انسان را به فعاليتي وادار مي كنند تا انسان لذتي را درك كند و يا از رنجي آسوده شود. لذتهايي كه انسان ادراك مي كند به دو دسته لذات جسماني و لذات روحاني تقسيم مي شود. هر انگيزه دروني كه انسان را به انجام كاري براي درك لذت جسماني تحريك مي كند "غريزه " ناميده مي شود.
آشكارترين لذات جسماني لذت خوردن و آشاميدن، لذت جنسي و لذات خوابيدن است. بنابراين غرايز مربوط به اين لذت، غريزه تغذيه، غريزه جنسي و غريزه استراحت است. هر يك از اين غرايز، انسان را به كاري تحريك مي كنند مثلا غريزه تغذيه انسان را به خوردن و آشاميدن، غريزه جنسي به نكاح و غريزه استراحت به خوابيدن و بازيابي انرژي وادار مي سازد.
البته اين گونه نيست كه غرايز همواره عامل لذت باشند؛ زيرا هر يك از لذات مطلوب در غرايز انسان، در برابر خود رنجي را پديد مي آورند؛ مثلا لذت خوردن و آشاميدن در برابر رنج گرسنگي است و لذت نكاح در برابر رنج بي همسري و لذت خوابيدن و استراحت كردن در برابر رنج خستگي قرار دارد. اين رنجها هر كدام نوعي خروج از حالت طبيعي جسماني هستند. در نتيجه اين لذات و آلام را مي توان با استفاده از نشانه هاي زيست شناختي تعريف كرد و يا لذت نكاح را با تغييراتي كه در گردش خون و هورمونهاي بدن ظاهر مي شود تعريف نمود.
كساني كه از اين تغييرات اطلاعي ندارند، يعني اكثريت مردم، باز هم به طرق ديگر اين لذتها و رنجها را مي شناسند و با تظاهرات خارجي آن كمابيش آشنا هستند.
مشكل عمده در مسئله غرايز اين است كه اين غرايز ما را وادار به كارهايي مي كنند كه گاه به حركت تكاملي انسان آسيب مي رساند. از اين رو اين پرسش مطرح مي شود كه به چه ميزان و چگونه بايد خواسته هاي اين غرايز را پاسخ داد تا به حركت تكاملي انسان كه در فرهنگ اسلامي و قرآني از آن به تقرب انسان به سوي خداوند ياد مي شود، آسيبي وارد نشود و حركت انسان اطمينان و شتاب بيشتري يابد و انسان از نقص به كمال برود و رشد و نموي در راستاي اهداف آفرينش يعني كمال يابي مطلق و متاله (رباني) شدن تحقق يابد.

ضرورت مديريت غرايز
 

به سخن ديگر، غرايزي چون خواب و خورد و لذت جنسي، همان اندازه كه پاسخي به نيازهاي طبيعي و جسماني بدن است، همان اندازه مي تواند نوع پاسخ گويي انسان به آنها، مانع از رشد و نمو كمالي انسان شود. از اين رو نيازمند مهار و مديريت است.
البته برخي از انسانها به سبب پاسخ گويي به نيازهاي فطري و روحاني، مي كوشند تا به سركوب نيازهاي غريزي و جسماني بپردازند. اين گونه افراد همانند كساني كه در پاسخ گويي به نيازهاي غريزي افراط مي كنند و خود را به هلاكت مي افكنند، با عدم پاسخ گويي به نيازهاي جسماني، راه هلاكت را درپيش مي گيرند و از آن طرف بام مي افتند.
هر دو شيوه افراط و تفريطي، شيوه اي نادرست است. لذا اسلام راه اعتدال در پاسخگويي به نيازها به ويژه جسماني را درپيش گرفته است.
پاسخ گويي كامل و تمام به همه نيازهاي جسماني، هرگز امكان پذير نيست، زيرا در مقام عمل، مقابل هم قرار مي گيرند و تزاحم پديد مي آيد و انسان ناچار مي شود تا به انتخاب برخي از آن ها بپردازد و برخي را تقويت و حتي برخي را سركوب كند. از سويي ديگر، گاه پاسخ گويي به نيازهاي غريزي با پاسخ گويي به نيازهاي عالي تر در تضاد قرار مي گيرد و انسان ناچار مي شود تا از برخي از آنها براي اهداف عالي تر چشم پوشي كند؛ چنان كه گاه سنت هاي اجتماعي و قوانين اجازه نمي دهد تا انسان به دلخواه خود عمل كند.
از اين رو پاسخ گويي افراطي به غرايز جسماني در بهترين شرايط، غيرممكن است و انسان نمي تواند يله و رها باشد. بنابراين مي بايست درحد اعتدال به غرايز پاسخ دهد تا بتواند افزون بر پاسخ گويي به همه غرايز جسماني، پاسخي به نيازهاي فطري خود بدهد و نيز قوانين و سنت هاي اجتماعي را مراعات نمايد تا مبتلا به طرف اجتماعي از سوي افراد جامعه نشود.

رمضان، فرصتي بي نظير براي مديريت غرايز
 

-------------------------------------------------
هرانساني مي كوشد تا از نظر روان شناسي داراي شخصيتي متعادل باشد. تعادل شخصيتي، مهمترين دغدغه هرانساني است؛ زيرا هرگونه اختلال در شخص و شخصيت موجب محروميت انسان از كمالات و لذت هايي است كه غريزه و يا فطرت آن را مي پسندد و بدان گرايش دارد.
تعادل شخصيتي با اعتدال در رفتارها پديد مي آيد. بنابراين، هركسي كه انگيزه شخصيت متعادل را دارد، مي كوشد تا تناسبي ميان غرايز و فطرت ها و خواسته هاي جسماني و روحاني پديد آورد و دست كم ميان خواسته هاي جسماني اين اعتدال را مراعات نمايد تا به همه نيازهاي غريزي خود درحد توان و متناسب پاسخ گويد.
از آن جايي كه انسان ها در طبيعت مادي دنيا زندگي مي كنند و همين حضور در دنيا جاذبه هاي غريزي را افزايش مي دهد؛ و از سويي ديگر، انسان داراي دشمني سوگند خورده و ناديدني به نام ابليس و شياطين است كه او را به افراط در پاسخ گويي به غرايز دعوت و از گرايش به فطرت و پاسخ گويي به آنها باز مي دارد، لازم است تا از فرصت استثنايي رمضان بهره مند شود؛ زيرا در ماه رمضان، دشمنان بيروني در حبس قرار دارند و اجازه تصرف و وسوسه گري ندارند.
بنابراين، تنها مي بايست با اراده خود، گامي براي مهار و مديريت غرايز بردارد و خود را در مسير اعتدال و تعادل شخص و شخصيت قرار دهد.
همچنين، از آن جايي كه بسياري از مردم در شرايط محيطي نامناسب فرهنگي رشد مي كنند و وسوسه هاي شيطاني و خواسته هاي غريزي، انسان ها را به افراط در پاسخ گويي به غرايز مي خواند، فرصت رمضان اين امكان را مي دهد تا غرايز خود را مديريت و مهار نمايند و از طغيان رهايي بخشند؛ زيرا فشارهاي بيروني كم شده يا از ميان رفته است و تنها نيازمند اراده اي براي مديريت و مهار نفس و هواها و غرايز جسماني آن است.
عده اي براين باورند كه دربرابر فشارهاي غرايز تاب تحمل ندارند و نمي توانند غرايز خود را مديريت و مهار نمايند. آموزه هاي قرآني بر اين نكته تأكيد مي كند كه ماه رمضان اين فرصت را به هر انساني مي بخشد تا خود واقعي اش را بشناسد و بتواند مديريت نفس خويش را به دست گيرد و اجازه طغيان و سركشي به آن ندهد.

حرمت مباحات و محدودسازي آن در ماه رمضان
 

------------------------------------------------------
ماه رمضان، با روزه آن، بهترين شرايط براي خودباوري و خودمديريتي نفس است؛ زيرا در اين ماه لبه تيز امساك و خودداري به سوي مباحاتي قرارگرفته شده كه غرايز ابتدايي و نخستين انساني را تشكيل مي دهد. اين گونه است كه افزون بر وجوب ترك محرمات و مكروهات، بر ترك مباحات نيز تأكيد شده است.
روزه به معناي امساك و خودداري از سه مسئله مهم خوردن، آشاميدن و ارتباط جنسي است. اين امور كه از مباحات و از غرايز طبيعي و ابتدايي است، دراين ماه مي بايست تحت كنترل و مديريت خاص قرار گيرد و تربيتي دوباره يابد.
انساني كه تمرين ترك خوردن و نوشيدن و لذت هاي جنسي را درماه رمضان داشته باشد، از اين آمادگي برخوردار خواهدشد تا در ماه هاي ديگر كه دشمن بيروني يورش مي آورد بتواند خود را در برابر تعرض دشمن حفظ نمايد و تقوايي به دست آورد كه با آن از محرمات پرهيز كند.
روزه داران در يك ماه، تمرين مي كنند كه چگونه از مهم ترين و اساسي ترين خواسته هاي طبيعي و غريزي چشم بپوشند و ساعتها كه گاه به هفده ساعت مي رسد، از خوردن و آشاميدن و لذت هاي جنسي امساك كنند. اين تمرين رمضاني به انسان يك باور قوي مي دهد كه مي تواند خود را از شر افراط در پاسخگويي به غرايز يا تعرض به محرمات حفظ نمايد.
از اين رو خداوند در قرآن، ماه رمضان را ماه تمرين براي تقوا دانسته و گفته است كه اگر آنچه به حكم روزه مي بايست ترك شود، ترك گردد، شايد روزه دار بتواند در ماه هاي ديگر كه با هجوم دشمنان بيروني مواجه است، از محرمات پرهيز كند و گناهي نكند و تقواي الهي پيشه گيرد: يا ايهاالذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم تتقون؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد بر شما همانند پيشينيان روزه فرض شده است تا شايد تقوا پيشه گيريد. (بقره، آيه 183)
به هرحال، ماه رمضان با شرايط استثنايي و بي نظيرش، ماه خودباوري و خودسازي است و انسانها مي بايست از اين فرصت استثنايي بهره ببرند، حتي اگر خواهان دستيابي به كمالات اخروي نباشند، دست كم مي توانند از آثار دنيوي آن يعني خودباوري و اعتدال و تعادل شخصيت بهره مند شده و از آثار اين اعتدال و تعادل در زندگي دنيوي سود برند.
منبع: روزنامه كيهان 1390/05/11
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط