با نوزاد تازه متولد شده چه بکنیم ؟

ورود يک نوازد جديد مي تواند باعث تغييرات بزرگي در زندگي زناشويي شود. نيازهاي يک نوزاد تازه ممکن است حفظ روابط اجتماعي فعال را دشوار سازد. همينطور مي تواند بر روابط بين پدر و مادر تاثير سوء بگذارد چرا که براي آنها دشوار خواهد شد که وقت بيشتري را بعنوان زوج با هم بگذراند. از آنجا که مانند گذشته بسياري از افراد نزديک
سه‌شنبه، 22 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با نوزاد تازه متولد شده چه بکنیم ؟

با نوزاد تازه متولد شده چه بکنیم ؟
با نوزاد تازه متولد شده چه بکنیم ؟


 





 
ورود يک نوازد جديد مي تواند باعث تغييرات بزرگي در زندگي زناشويي شود. نيازهاي يک نوزاد تازه ممکن است حفظ روابط اجتماعي فعال را دشوار سازد. همينطور مي تواند بر روابط بين پدر و مادر تاثير سوء بگذارد چرا که براي آنها دشوار خواهد شد که وقت بيشتري را بعنوان زوج با هم بگذراند. از آنجا که مانند گذشته بسياري از افراد نزديک به اعضاي خانواده خود زندگي نمي کنند، بسياري از والدين جديد کاملا منزوي هستند و مادران تازه ممکن است افرادي را در نزديکي خود نداشته باشند که در نگهداري از نوزاد جديد به آنها کمک و مساعدت نمايند. روزنامه ها، مجلات و برنامه هاي تلويزيوني به ما مي گويند که ورود يک فرزند جديد يک تجربه عالي است، ولي بخش دشوارتر آن را به ما نمي گويند.
والدين بخاطر آنچه از وسايل ارتباط جمعي مي شنوند و يا از آنچه ديگران درباره پدر يا مادر شدن مي گويند برخي اوقات فکر مي کنند که بچه دارشدن بايد با "بهترين" دوره زندگي مصادف شود ولي براي بسياري از افراد اين اسطورها درباره پدر و يا مادر شدن از آنچه که واقعا رخ مي دهند بسيار فاصله دارند. پدر و يا مادر شدن نقش جديدي است که فرد بايد آن را مانند هر نقش ديگري در زندگي بياموزد.
مادران جديد با چالشها و تغييرات وسيعي از جمله تغيير و تحولات فيزيکي و هورموني مواجه مي شوند و گاه مشاهده مي گردد که انتقال آنها به وضعيت طبيعي اوليه(پيش از بارداري) بسيار طولاني مدت خواهد بود. وظايف سنگين مادرانه، مسئوليتهاي زياد نوزاد تازه متولد شده و ساير عوامل مشابه باعث مي شود زن وقت بسيار بيشتري را صرف نوزاد نورس کرده و در مقابل باعث ناديده گرفته شدن روابط ميان زن و مرد مي گردد ورود يک فرزند جديد، تغييرات زيادي را در زمينه ارتباطات به خصوص ارتباط زن و شوهر ايجاد مي کند. هر چند ساير روابط خانوادگي مانند رابطه با پدر بزرگها و مادربزرگها و حتي خاله و عمه و ..( به طور مقطعي) بهبود چشم گيري مي يابد، اما به نظر مي رسد که روابط زن و مرد شکل اوليه خود را از دست مي دهد. وظايف سنگين والديني، مسئوليتهاي زياد نوزاد تازه متولد شده و از همه مهمتر فريبندگي کودک تازه وارد و ساير عوامل مشابه باعث مي شود زن وقت بسيار بيشتري را صرف نوزاد نورس کرده و در مقابل باعث ناديده گرفته شدن روابط ميان زن و مرد مي گردد.
گويي برنامه زندگي از شکل معمول خود خارج شده و نگراني نسبت به هر مساله اي جز گرسنگي و پاکيزه نگهداشتن نوزاد غير ممکن به نظر مي رسد. خوشبختانه تغيير و تحولات فيزيکي که به آن اشاره شد(مانند تغييرات هورموني، خستگي جسماني، وسواس فکري و..) موقتي بوده و بعد از مدت کوتاهي کم کم از بين مي رود. اما آيا تغييرات ارتباطي ايجاد شده در ميان همسران قابل بازگشت است و يا اصلا مهم به نظر نمي رسد؟ روابط زناشويي در اولويت قرار دارد آمارها نشان مي دهد که بيش از نيمي از زوجين بعد از تولد نوزادشان، کاهش رضايت در روابط زناشويي را تجربه مي کنند در حالي که نزديک به 3/1 طلاقها در 5 سال اول زندگي کودکان رخ مي دهد. آيا اين آمارها مويد اين مساله است که تولد فرزندان يک عامل تهديد کننده زندگي زناشويي است؟
نه! اما اين مساله به آن معناست که اگر زن و مرد نتوانند تغييرات ايجاد شده را درک و خود را با آن سازگار کنند، ورود اين مهمان جديد خالي از مشکل نخواهد بود. بدون همکاري و هماهنگي زن و شوهر و بدون کار تيمي ، ممکن است مادر احساس فشار و استرس و حتي ناکارآمدي بکند در حالي که چون پدر خود را درگير کارها و مسئوليتهاي نوزاد تازه وارد نمي کند، از فشاري که به همسرش وارد مي آيد اطلاع نداشته و از طرف ديگر توقع دارد که همسرش ارتباطي همانند گذشته را با وي حفظ کند . بي تفاوتي زن و شوهر نسبت به يکديگر، بسيار آسيب رسان است زيرا نشانه خوددوستي افراطي فرد بوده و منجر به عدم موفقيت در زندگي مشترک مي شود.
زن و شوهر بايد در فراز و نشيب زندگي غمخوار يکديگر باشند و نسبت به هم احساس مسئوليت کنند. فقدان ارتباط نزديک و صميمانه و همچنين عدم تقسيم کار ميان زوجين بعد از مدتي تبديل به يک عادت مي شود و ناگهان زوجين به خود آمده و مي بينند که فرزندشان دوره نوزادي، نونهالي، کودکي، نوجواني و ... را پشت سر گذاشته و آنها(زوجين) ناخواسته و از روي بي توجهي فرسنگها از هم فاصله گرفته و ديگر اثري از وابستگي عاطفي ميان آنها نيست. در غياب هماهنگي، تلاش آگاهانه براي حفظ روابط ، همدلي و .. زوجين ممکن است بي هدف و مقصود و جدا از هم به زندگي خود ادامه داده ، بدون اينکه توجه کنند که چه اتفاقي ميان آنها رخ داده است.
تا اينکه ناگهان متوجه خلا ايجاد شده بين خودشان مي گردند و گاه زماني متوجه اين موضوع مي شوند که بسيار دير شده است. مطالعات زمينه يابي مطالعات جان گاتمن در دانشگاه واشنگتن نشان داده است که سه اصل مهم در موفقيت زناشويي زوجيني که صاحب نوزاد جديد شده اند، موثر است:
1- شناخت فاکتورهاي موثر در زندگي زناشويي که باعث تهديد روابط زوجين مي گردد.
2- ايجاد انس، علاقه، مهرباني و الفت ميان زوجين
3- مسئوليت پذيري زوجين در قبال هم و همکاري و مشارکت آنها در انجام وظايف مربوط به نوزاد همچنين مطالعات نشان داده است که شناخت و عمل به اين اصول تضمين کننده رضايت زناشويي و موفقيت همسران است.
يک ازدواج شاد و موفق مي تواند هم ارز يک ارتباط والديني موفق باشد يعني اگر شما با همسرتان رابطه شاد و موفقيت آميزي داشته باشيد مسلما مي توانيد پدر يا مادر بسيار خوب و مسئوليت پذيري براي فرزندتان باشيد. براي ارتباطات خود زمان صرف کنيد والدين مي توانند از طريق پرورش حس صميميت و همدلي در دوران پس از زايمان به نبرد با استرس هاي اين دوران بپردازند. يک ازدواج شاد و موفق مي تواند هم ارز يک ارتباط والديني موفق باشد يعني اگر شما با همسرتان رابطه شاد و موفقيت آميزي داشته باشيد مسلما مي توانيد پدر يا مادر بسيار خوب و مسئوليت پذيري براي فرزندتان باشيد.
با حفظ يک ارتباط صميمي با همسرتان مي توانيد در آينده يک زندگي شاد و سرشار از آرامش را براي فرزندتان تامين کنيد. لذا سعي کنيد تفريحات، سرگرمي ها و ارتباطاتي را که قبل از پدر يا مادر شدن با همسرتان داشتيد حفظ کرده و دوام زناشويي تان را تضمين کنيد. براي چند ساعت نوزادتان را به پدر و مادر خود يا همسرتان بسپاريد و در منزل در کنار همسرتان بمانيد و سعي کنيد از اين طريق زمان بيشتري را صرف يکديگر کنيد .
اين پيشنهاد به معناي فرار کردن از نوزادتان نيست بلکه به معناي صرف زمان بيشتر با همسرتان است. به خاطر داشته باشيد که شما قبل از اينکه پدر يا مادر شويد، زن و شوهر بوديد، بنابراين با هم بخنديد، با هم تفريح کنيد و در مورد مسايل مشترکتان(روش نگهداري و مراقبت از کودک تازه وارد، برنامه هاي اينده و ..) صحبت کنيد. هر روز با هم صحبت داشته باشيد. - از نقطه نظرات و نيازهاي همسرتان آگاه باشيد و در خود «چگونگي حرف زدن با همسر» را ممارست نماييد.
يک زن يا شوهر علاقه مند و آگاه بايد بداند چه وقت همسرش به کمک او نيازمند است و يا اينکه چه زماني براي صحبت کردن با او مناسب مي باشد. اين نيز ميسر نمي شود جز اينکه همسران به شرايط و وضعيت و حالات روحي يکديگر آگاه باشند. - از جملات دلنشين استفاده کنيد. در مکالمات روزمره لازم است همسران از جملاتي زيبا و دلنشين سود جويند و اين کار را بارها و بارها در طول روز تکرار نمايند. اجازه ندهيد مهر به فرزند جايگزين محبت و عاطفه شما نسبت به همسرتان شود. - از با هم بودن غافل نشويد.
سعي کنيد از هم دور نشويد. زن و شوهر لازم است نسبت به لحظاتي که فرصت با هم بودن را پيدا مي نمايند، حساس باشند. به عبارت ديگر از کوچک ترين لحظات و فرصت ها(مانند زمانهايي که کودکتان خواب است و يا در ارامش به سر مي برد و نياز چنداني به شما ندارد و ...) براي با هم بودن استفاده نمايند. براي ارتباطات خود با همسرتان بسيار اهميت داده و ارزش قايل شويد.
در مورد عادات، عبارات و گفته هاي يکديگر تا مي توانيد دقت داشته و از آن هر چه بيشتر و بهتر بدانيد. رموز برقراري ارتباط با همديگر را بياموزيد و از اين ويژگي فردي استفاده نموده تا بتوانيد روي يکديگر تأثير خوب و مثبت بگذاريد. خوشبختي به همين سادگي، همين قدر نزديک و دست يافتني و همين قدر دور از چشم ماست. پس براي رسيدن به آن تلاش کنيم.
منبع:http://journal.blogfa.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط