حقايق علمي و رويکرد صنعتي در قرآن کريم
نويسنده: مهناز رحيم پور
خداوند متعال به واسطه رحمت بي منتهايش همه موجودات را بر طبق اصل هدايت عامه به کمال مطلوبشان مي رساند. در اين ميان انسان موجودي است که علاوه بر هدايت عامه از هدايت ديگري که به هدايت تشريعي تعبير مي شود برخوردار است.
ارسال پيامبران و نزول کتب آسماني در پاسخ به اين اصل هدايتي مي باشد. و پيامبران پل ارتباطي دنيا با جهان غيب مي باشند.
کتب برجا مانده از پيامبران حاوي دستورالعمل هايي است که با به کار بستن آنها انسان خود را آماده پذيرش جهان غيب مي نمايد. و دستورات و مطالب آنها حاوي مطالب اعتقادي، اخلاقي و فروعاتي از مسائل زندگي انسانها است. تا در پرتو اجراي آن فرامين زندگي معقول و مبتني بر اصل انساني داشته باشند. مشهورترين کتب آسماني همچون تورات، انجيل و قرآن به عنوان نور و هدايت و خارج کننده انسانها از تاريکي ها به روشنايي جهان علم و دانايي تعبير شده اند.
اما قرآن در بين کتب آسماني از جايگاه منحصر به فردي برخوردار است. و هيچ يک از کتب مقدس همانند قرآن با علم و يافته هاي مسلّم آن مطابقت ندارد.
قرآن علاوه بر اشارات علمي، تلويحاً به برخي از فنون و صنايع رايج در زندگي انسانها اشاره نيز مي نمايد.
- آيا ما حق داريم آيات قرآن را با مسائل مختلف علوم طبيعي و اکتشافات علمي تطبيق دهيم؟
- نظرات مختلفي در ميان دانشمندان اسلامي وجود دارد مبني بر اينکه تا حدودي مي توان آيات قرآن را بر مسائل علوم طبيعي تطبيق کرد:
«مشروط بر اينکه دو اصل مهم رعايت گردد:
نخست اينکه مسائلي از علوم طبيعي انتخاب شود که صد در صد ثابت و قطعي و حتمي است اما بايد از رفتن به سراغ فرضيه ها اجتناب شود. ديگر آنکه، دلالت آيات قرآن بر آنها کاملاً روشن و طبق قواعد ادبي در استنباط معاني از ظواهر الفاظ قابل اعتماد باشد و نيازي به توجيه و تفسيرهاي مخالف ظاهر پيدا نکند»(1)
قرآن پژوه مسيحي مذهب فرانسوي« بوريس بوکاي» در کتاب خود به نام « مقايسه اي ميان تورات و انجيل، قرآن و علم» در اين خصوص بيان مي دارد: من بدون هيچگونه پيش داوري و با واقع بيني تمام، بررسي وحي قرآني را با جستجوي درجه سازگاري آن با داده هاي دانش نوين، آغاز کردم. از طريق ترجمه ها مي دانستم که قرآن هرگونه پديده طبيعي را متذکر مي گردد، ليکن اطلاع مختصري از آن داشتم. با بررسي بسيار دقيق متن عمومي، صورتي از آنها تهيه کردم و در پايان برايم روشن شد که قرآن هيچ مطلبي که از نظر علمي عصر جديد، انتقاد پذير باشد ندارد.»(2)
آيات متعددي در قرآن وجود دارد که به جزئيات عالم هستي پرداخته و اطلاعات علمي خاصي درباره آنها بيان داشته است. براي تفهيم بيشتر شاهد مثال هايي از آيات قرآن مي آوريم که در آن به جزئيات حقايق علمي اشاره و يا توجه شده است، سپس به برخي از فنون و صنايع که در قرآن تلويحاً به آنها اشاره شده مي پردازيم:
الف) قرآن و حقايق قطعي علمي
« آسمانها را بي هيچ ستوني که آن را بينيد خلق کرد...»
« رزقاً للعباد و احيينا به بلدةً ميتاً کذلک الخروج»( سوره ق، آيه 11)؛ « ( اينها همه) براي روزي بندگان ( من) است، و با آن [ آب] سرزمين مرده اي را زنده گردانيديم؛ رستاخيز[ نيز] چنين است.»
« و يسبح الرعد بحمده و الملائکه من خيفته و يرسل الصواعق فيصيب بها من يشاء...»( سوره رعد، آيه 13)؛ « رعد، به حمد او، و فرشتگان[ جملگي] از بيمش تسبيح مي گويند، و صاعقه ها را فرو مي فرستد و با آنها هرکه را بخواهد، مورد اصابت قرار ميدهد...»( سوره نور، آيه 43)
ادامه دارد...
ارسال پيامبران و نزول کتب آسماني در پاسخ به اين اصل هدايتي مي باشد. و پيامبران پل ارتباطي دنيا با جهان غيب مي باشند.
کتب برجا مانده از پيامبران حاوي دستورالعمل هايي است که با به کار بستن آنها انسان خود را آماده پذيرش جهان غيب مي نمايد. و دستورات و مطالب آنها حاوي مطالب اعتقادي، اخلاقي و فروعاتي از مسائل زندگي انسانها است. تا در پرتو اجراي آن فرامين زندگي معقول و مبتني بر اصل انساني داشته باشند. مشهورترين کتب آسماني همچون تورات، انجيل و قرآن به عنوان نور و هدايت و خارج کننده انسانها از تاريکي ها به روشنايي جهان علم و دانايي تعبير شده اند.
اما قرآن در بين کتب آسماني از جايگاه منحصر به فردي برخوردار است. و هيچ يک از کتب مقدس همانند قرآن با علم و يافته هاي مسلّم آن مطابقت ندارد.
قرآن علاوه بر اشارات علمي، تلويحاً به برخي از فنون و صنايع رايج در زندگي انسانها اشاره نيز مي نمايد.
- آيا ما حق داريم آيات قرآن را با مسائل مختلف علوم طبيعي و اکتشافات علمي تطبيق دهيم؟
- نظرات مختلفي در ميان دانشمندان اسلامي وجود دارد مبني بر اينکه تا حدودي مي توان آيات قرآن را بر مسائل علوم طبيعي تطبيق کرد:
«مشروط بر اينکه دو اصل مهم رعايت گردد:
نخست اينکه مسائلي از علوم طبيعي انتخاب شود که صد در صد ثابت و قطعي و حتمي است اما بايد از رفتن به سراغ فرضيه ها اجتناب شود. ديگر آنکه، دلالت آيات قرآن بر آنها کاملاً روشن و طبق قواعد ادبي در استنباط معاني از ظواهر الفاظ قابل اعتماد باشد و نيازي به توجيه و تفسيرهاي مخالف ظاهر پيدا نکند»(1)
قرآن پژوه مسيحي مذهب فرانسوي« بوريس بوکاي» در کتاب خود به نام « مقايسه اي ميان تورات و انجيل، قرآن و علم» در اين خصوص بيان مي دارد: من بدون هيچگونه پيش داوري و با واقع بيني تمام، بررسي وحي قرآني را با جستجوي درجه سازگاري آن با داده هاي دانش نوين، آغاز کردم. از طريق ترجمه ها مي دانستم که قرآن هرگونه پديده طبيعي را متذکر مي گردد، ليکن اطلاع مختصري از آن داشتم. با بررسي بسيار دقيق متن عمومي، صورتي از آنها تهيه کردم و در پايان برايم روشن شد که قرآن هيچ مطلبي که از نظر علمي عصر جديد، انتقاد پذير باشد ندارد.»(2)
آيات متعددي در قرآن وجود دارد که به جزئيات عالم هستي پرداخته و اطلاعات علمي خاصي درباره آنها بيان داشته است. براي تفهيم بيشتر شاهد مثال هايي از آيات قرآن مي آوريم که در آن به جزئيات حقايق علمي اشاره و يا توجه شده است، سپس به برخي از فنون و صنايع که در قرآن تلويحاً به آنها اشاره شده مي پردازيم:
الف) قرآن و حقايق قطعي علمي
- عدم خلل در آسمانها و زيور بودن ستارگان براي آن
- خلقت آسمان، بدون ستون
« آسمانها را بي هيچ ستوني که آن را بينيد خلق کرد...»
- گرانش و نظم حرکت ماه و خورشيد
- وجود مدار مخصوصي براي خورشيد ماه
- تکامل جهان و حرکت کل منظومه شمسي
- انبساط جهان
- تعدد جهان ها
- حرکت زمين و بستر زندگي
- بيان اکوسيستم آب رساني در دنيا
« رزقاً للعباد و احيينا به بلدةً ميتاً کذلک الخروج»( سوره ق، آيه 11)؛ « ( اينها همه) براي روزي بندگان ( من) است، و با آن [ آب] سرزمين مرده اي را زنده گردانيديم؛ رستاخيز[ نيز] چنين است.»
- بادها، عامل باروري ابرها
- اثر ارتفاع بر تنفس
- الکتريسيته جوي
« و يسبح الرعد بحمده و الملائکه من خيفته و يرسل الصواعق فيصيب بها من يشاء...»( سوره رعد، آيه 13)؛ « رعد، به حمد او، و فرشتگان[ جملگي] از بيمش تسبيح مي گويند، و صاعقه ها را فرو مي فرستد و با آنها هرکه را بخواهد، مورد اصابت قرار ميدهد...»( سوره نور، آيه 43)
- پيدايش جهان
-اتمسفر( فضاي محافظ زمين)
پينوشتها:
1. محمدهادي معرفت، تلخيص علوم قرآني، فصل اعجاز قرآن، و گلستان قرآن، شماره 152، سال ششم 1382، ص 19 علي شمس ناتري.
2. کميجاني، قرآن شناسي تطبيقي، انتشارات بين المللي الهدي، 1385ش، ص 151.
ادامه دارد...
/ج