انقلاب اسلامي در چشم انداز نشريات خارجي(4)

اشاره: اين مقاله در روز چهارشنبه 30 دسامبر 1978/ اوايل دي ماه 1357 در لس آنجلس تايمز به چاپ رسيده است. آنچه براي نويسنده ي اين مقاله در مورد انقلاب ملت ايران عليه نظام مشروطه ي سلطنتي جالب توجه بوده اين است که ايران در آستانه ي يک انقلاب اساسي است، اما نه به رهبري سياستمداران و نخبگان رسمي دگرگوني
پنجشنبه، 24 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انقلاب اسلامي در چشم انداز نشريات خارجي(4)

انقلاب اسلامي در چشم انداز نشريات خارجي(4)
انقلاب اسلامي در چشم انداز نشريات خارجي(4)


 

نويسنده:گروه پژوهش بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر




 

قدرت فرقه، شورش ايران
 

ريشه هاي عميق در مذهب
نويسنده: جو الکس موريس جونيور
ترجمه: بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر
اشاره: اين مقاله در روز چهارشنبه 30 دسامبر 1978/ اوايل دي ماه 1357 در لس آنجلس تايمز به چاپ رسيده است. آنچه براي نويسنده ي اين مقاله در مورد انقلاب ملت ايران عليه نظام مشروطه ي سلطنتي جالب توجه بوده اين است که ايران در آستانه ي يک انقلاب اساسي است، اما نه به رهبري سياستمداران و نخبگان رسمي دگرگوني هاي سياسي بلکه به رهبري رهبران مذهبي. از ديدگاه نويسنده ي اين مقاله مذهب در ساختار تفکر ايرانيان آن قدر نفوذ دارد که رژيم شاه با اينکه توانسته بود در طول دوران حکومت استبدادي خود بسياري از جريانات سياسي را از صحنه خارج کند، اما از پس مساجد و روحانيت سازمان يافته و سياسي شيعه برنيامده است.
نويسنده ظاهرا آگاه است که در مذهب شيعه سياست از حوزه ي دين جدا نيست. حضور مستمر روحانيت شيعه در مبارزات دوران اخير ملت ايران عليه استبداد و استعمار از ميرزاي شيرازي و نهضت مشروطيت ايران تا انقلاب اسلامي از جمله مباحثي است که نويسنده در اين مقاله براي نشان دادن ريشه هاي عميق مذهب در اعتقادات ملت ايران از آنها ياد مي کند. نويسنده اعتراف مي کند که يک احياي پر قدرت مذهبي در ايران ـ تنها کشوري که شيعيان در آن اکثريت دارند ـ در حال شکل گيري است.
البته نويسنده به دليل جهل نسبت به آموزه هاي شيعه يا شيطنت هاي خاص ژورناليست هاي متعصب غربي نسبت به جهان اسلام تلاش مي کند با ذکر اطلاعات غلط در خصوص اعتقاد مردم ايران به امام خميني به عنوان امام دوازدهم يا وجود اختلافات عميق ميان مراجع شيعه به نوعي باورهاي شيعيان و ملت ايران را در جهان اسلام مخدوش نشان دهد.
ترجمه: تهران، ايران ـ در حالي که بر روي طاق يک ميني بوس فولکس واگن ايستاده و باد عباي سياهرنگش را تکان مي داد، روحاني جوان مسلمان با ريش، براي خطاب کردن به جمعيتي که در اطراف بناي شهياد ازدحام کرده بودند از يک بلندگو استفاده مي کرد. او گفت: «به خانه هايتان برگرديد، متفرق شويد، فردا بازگرديد.»
جمعيت که اکثر از افراد جوان ولي همچنين از زنان و افراد مسن نيز تشکيل شده بود و کيلومترها در بزرگ ترين تظاهرات ضد حکومتي که اين شهر تاکنون به خود ديده راهپيمايي کرده بودند، به تدريج متفرق شدند. آنها اميد داشتند خطابه هايي شورش برانگيز عليه محمدرضا شاه پهلوي بشنوند اما چنين خطابه هايي ايراد نشد. اين حادثه تنها نمونه ي
کوچکي از يک پديده ي جالب توجه بود. ايران در بحبوبه ي يک انقلاب سياسي است، اما نه به رهبري سياستمدارن بلکه به رهبري رهبران مسلمان کشور.
يک دليل آشکار براي قدرت مذهب در سياست اين ملت وجود دارد: حکومت استبدادي شاه در 25 سال گذشته به تدريج تمام مجراهاي ابراز عقايد سياسي را به جز مساجد و روحانيت خوب سازمان يافته و شديدا سياسي شده ي شيعه را مسدود کرد. ولي نقش پر قدرت مذهب ابعادي بيش از اين در بر دارد. آن روحاني که روي طاق ميني بوس ايستاده بود يکي از طلاب فرقه ي شيعه بود که 90 درصد جمعيت 35 ميليون نفري ايران بدان تعلق دارد. بر خلاف فرقه ي سني ـ که در سطح جهاني وسعت آن خيلي بيشتر است ـ شيعيان هرگز مذهب را از سياست جدا نساخته اند. هدف هايي که اخيرا مورد حمله ي شورشيان قرار گرفته اماکني بوده اند که کار آنها با اصول مذهبي مغايرت داشته است. اين شامل کلوپ هاي شبانه، مغازه هاي مشروب فروشي و سينماها مي شود. سينماها، بنا بر نظر مقدسين نهي قرآن را در مورد تجسم تصوير انسان زير پا نهاده و علاوه بر اين به طور مکرر از تبليغات و اعلان هاي سکسي شديدا شهوت انگيز استفاده کرده اند.
هدف ديگر بانک ها مي باشند ـ به خصوص بانکي که تحت نظارت بنياد پهلوي شاه است و همچنين ديگر بانک ها، زيرا قرآن بهره را تحريم کرده است. تعصب مذهبي همچنين با موجي از ترس از بيگانگان آميخته شده و باعث گريختن هزاران خارجي از کشور شده است. روحانيت شيعه مکررا در جريان مبارزات سياسي اين کشور بوده است. مثلا در سال 1891 مبارزه عليه اعطاي امتياز انحصاري تنباکو را به يک کمپاني انگليسي رهبري کرد به طوري که تمام مغازه هاي تنباکو فروشي بسته و استعمال تنباکو عملا متوقف شد و شاه مجبور به لغو امتياز تنباکو گشت.
در سال 1906 علما يک انقلاب بدون خونريزي را رهبري کردند که در آن 16 هزار نفر که محل سفارت انگليس رفته در آنجا بست نشستند و خواستار حکومت قانون اساسي شدند. نتيجه ي آن قانون اساسي 1906 بود ـ سندي که اکثر مخالفين امروز شاه خواستار اجراي آن
هستند.
يکي از طلاب شهر مذهبي قم چنين توضيح داد «ما شيعيان دستگاه مذهبي را بالاتر از دستگاه حکومت مي دانيم.» آيت الله کاظم شريعتمداري روحاني برجسته ي داخل کشور به اين نحو آن را توصيف مي کند: «هيچ حزب نيرومندي به جز خود ملت وجود ندارد و ملت هم از رهبران مذهبي اش پيروي مي کند.»
امروز دليل چندان مهمي وجود ندارد تا بتوان در اين ملت از رهبران مذهبي اش پيروي مي کند شک کرد. آنچه که کمتر روشن است اين است که آيا چنين چيزي از حيطه ي ماهيت ذاتا منفي اين جنبش فراتر مي رود يا نه ـ شورشي عليه ماديگري، عدم مساوات، فساد و نابساماني هاي اجتماعي ناشي از فشار و اصرار شاه براي صنعتي کردن کشوري که اساسا عقب افتاده باقي مانده است.
علي، مهندسي که در پروژه ي يک کارخانه کاغذ سازي در کنار درياي خزر کار مي کند، چنين گفت: «در کوتاه مدت رهبران مذهبي بر جنبش تسلط خواهند داشت. در دراز مدت ممکن است رهبري به دست کمونيست ها بيفتد.»
در هر صورت شک نيست که يک احياي پر قدرت مذهبي در ايران ـ تنها کشوري که در آن شيعيان در اکثريت هستند ـ صورت گرفته است. در روز دهم دسامبر بيش از يک ميليون نفر در تظاهراتي که به طرز خارق العاده اي سازمان يافته بود به نام ايمان مذهبي به خيابان ها ريختند.
تظاهرات همچنين يک رأي پرطنين حاکي از حمايت و طرفداري از آيت الله خميني بود ـ مردي که از تبعيدگاهش در پاريس مبارزه عليه حکومت شاه را رهبري کرده است. بسياري از مخالفين شاه در سراسر کشور بايد عقايد خميني در مورد تشکيل يک جمهوري اسلامي در ايران موافق نيستند ولي نقش او به عنوان رهبر جنبش (از سوي هيچ جبهه اي) مورد رقابت و زورآزمايي قرار نگرفته است. او امروز قدرت مؤثر رأي مخالف دادن در حيات سياسي و اقتصادي کشور را در اختيار دارد.
يکي از استانداران سابق گفت: «سلسله ي صفويه از تشيع بهره برداري کرده و از آن يک جنبش ملي ساخت.» چنين چيزي در قرن شانزدهم بوده ولي امروز نيز به همان طريق از آن استفاده مي شود.
دکتر فريدون علا فرزند يک نخست وزير پيشين گفت: «تشيع نوعي تفرقه افکني نژادي در الهيات است. ايران هميشه يک شريک ناآرام و مضطرب در ملت اسلام بوده است.»
با اين حال در بعضي مسائل پيوندهاي شديدي با ديگر کشورهاي اسلامي وجود دارد. يکي از اعتراض هاي اساسي مذهبي عليه شاه اين است که او به اسرائيل نفت فروخته است و از اين مسأله به عنوان حربه اي براي آتش افروختن به تعصبات مذهبي عليه شاه استفاده شده است (در اين جا سه پاراگراف که در آن نويسنده در مورد ريشه هاي تشيع و عاشورا و مراسم آن توضيحاتي داده حذف گرديد ـ م)
امسال عاشورا با 11 دسامبر مصادف شد و فرصت مناسبي براي تظاهرات توده اي عليه شاه بود ـ تظاهراتي که به طرز خارق العاده اي سازمان يافته بود و بيانگر اين نکته که چگونه سياست و مذهب در ايران با يکديگر آميخته اند.
امروز 86 ميليون شيعه وجود دارند که به فرق گوناگون تقسيم شده و در جهان پراکنده شده اند.
يکي از اصول مذهبي شيعيان آن است که به وجود دوازده امام يا رهبران منصوب از جانب خدا معتقدند. دوازدهمين امام که محمد نام گذاري شده از ذريه ي پيامبر است و گفته مي شود که در سال 880 در کوه هاي اطراف مکه غايب شده است. شيعيان معتقدند که او نمرده و باز خواهد گشت و جهان را به سوي صلح و عدل رهنمون خواهد گشت.
امروز بعضي ها حتي معتقدند که خميني که حدود هشتاد سال دارد دوازدهمين امام است و باز گشته است تا منجي مردم باشد گرچه خود تبعيدي هرگز چنين ادعايي نکرده است.
از زمان غيبت امام دوازدهم دستگاه مذهبي توسط به اصطلاح نواب او رهبري شده است.
بعضي ايام توسط يک نفر يا چون امروز توسط يک جمع. گروه شش نفري در حال حاضر شامل خميني و آيت الله (يعني موهبت خدا) ديگري که در کربلا واقع در عراق اقامت دارد، مي شود. آنها مشتهد (اشتباه از نويسنده ي مقاله است ـ م) يا کسان مورد قبول هستند و هميشه افراد مسني هستند که به خاطر حکمت و دانايي شان مورد احترامند. شريعتمداري که 76 سال دارد جوان ترين فرد اين گروه شش نفري است. اين نواب هميشه اتفاق نظر ندارند. تفرقه ي عظيمي در سال 1906 به وجود آمد. هنگامي که اکثريت اتفاق در پذيرفتن قانون اساسي کردند که بيشترين قدرت را به دست مسئولان غير روحاني داده و براي روحانيت تنها حق بررسي قوانين را باقي گذارد تا مبرهن شود که با قوانين اسلامي مطابقت دارد.
چنين چيزي قرار بود از طريق نوعي مجلس اعلاي شيعه انجام پذيرد ولي آيت الله ها هرگز نتوانستند بر سر اين موضوع که چه کسي بايد در آن خدمت کند اتفاق نظر کنند و تا به امروز چنين مجلسي به مرحله ي اجرا درنيامده است.
روحانيت هنوز دارد بر سر اين موضوع بحث مي کند. خميني خواستار يک جمهوري اسلامي است ولي شريعتمداري و ديگر رهبران داخل کشور حاضرند تا با قانون اساسي 1906 کار کنند. اما آنها اختلافاتشان را اکثرا پيش خودشان نگاه مي دارند.
شاه سعي کرده است تا از حجم مخالفت مذهبي بکاهد. تقويم شاهنشاهي را لغو کرده و دوباره به تقويم اسلامي بازگشته است. يکي از سازمان هاي دولتي را که به آزادي زنان اختصاص داشت از ميان برداشته و نخست وزيرش به روحانيون قول داده که آنان حق بررسي تمام قوانين را داشته باشند.
ولي چنين به نظر مي رسد که تمام تلاش هايش ديگر خيلي دير و بيش از حد ناچيز باشند. رهبران مذهبي بر روي موج شورش و تظاهرات بلندپروازي مي کنند و چنانچه از خميني بازگشتي نباشد اميد کمي براي مصالحه باقي خواهد ماند.
دراينجا انقلابي بر مبناي مذهبي در اوج طغيان است و هيچ کس نمي داند چگونه و به کجا ختم خواهد شد.
منبع:نشريه 15 خرداد، شماره 6.
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.