نقش گياهان در تغذيه و سلامت انسان از ديدگاه قرآن (3)
نويسندگان:دكتر محمد علي لساني فشاركي(2) و دكتر سوسن آل رسول(3) و زهره فريدوني(4)
نقش دارويي گياهان
ارسطو فيلسوف يوناني كه از بنيانگذاران فيتو تراپي (گياه درماني) (Phyto therapie) محسوب مي شود و دانشمندان متعدد ديگري به اين علم پرداختند، تا اينكه در قرن هشتم و نهم و دهم، پزشكان ايراني موجب درخشش علم طب در ميان ساير علوم گرديدند، به طوري كه با ظهور دانشمنداني چون ابن سينا و محمد زكرياي رازي پيشرفت هاي بزرگي نصيب ايران و جهانيان گرديد. اين پيشرفت ها در قرون بعد نيز ادامه داشت، به طوري كه پيوسته به شمار گياهان داروي شناخته شده، نمونه هاي جديدي اضافه گرديد (ر.ك: زرگري، 169/5-173). طي هزاران سال انسان براي رفع و درمان بيماري ها و دردهايش به گياهان مراجعه كرده و در مقابل پاسخي زيبا از آن ها دريافت مي نموده كه سلامتي را براي وي به ارمغان مي آورد، اما در يك تجربه ناموفق در 1/5 قرن پيش و براي چند دهه از گياهان (به عنوان دارو) فاصله گرفت كه منجر به روبرو شدن با عوارض مختلف مواد سنتزي گرديد، به طوري كه ناچار گرديد نگرش خود را تغيير داده و دوباره به استفاده از گياهان به عنوان دارو و مواد بهداشتي و آرايشي روي آورد.
انسان به روشني دريافت كه دنياي گياهان "بزرگ ترين آزمايشگاه بيوسنتزي الهي" هستند كه هزاران ماده را بدون عوارض ناخوشايند به جهانيان عرضه مي كنند. او كه در پي بهتر زيستن و مقابله با پيشامدهاي ناخواسته و مشكل آفرين بود بهترين راه نجات را بازگشت به دامان طبيعت يافت، به همين سبب در چند دهه اخير رويكرد انسان ها به محصولات با منشأ گياهي روز به روز بيشتر گرديده است (صالحي سورمقي، 9/1-10)
امام جعفر صادق(ع) در اين باره به مفصل فرمودند:
(فكر في هذه العقاقير و ما خص بها كل واحد منها من العمل في بعض الأدواء فهذا يغور في المفاصل فيستخرج الفضول الغليظة مثل الشيطرج و هذا ينزف المرة السوداء مثل الأفتيمون و هذا ينفي الرياح مثل السكبينج و هذا يحلل الأورام و آشباء هذا من أفعالها فمن جعل هذه القوي فيها إلا من خلقها للمنفعة و من فطن الناس لهاإلا من جعل هذا فيها و متي كان يوقف علي منها بالعرض و الاتفاق كما قال القائلون ) (مفضل بن عمر، 164-165)
"تأمل كن در عقاقير و ادويه كه هر يك را حكيم عليم براي امري آفريده و خاصيتي بخشيده، يكي در عروق و اعماق و مفاصل بدن نفوذ مي كند و مواد غليظه ي سوداويه و بلغميه را مي كشد و دفع مي كند مانند شاطره و افتيمون، و ديگري بادها را دفع مي كند مانند سكينج و ديگري ورم ها و اباح آن ها را به تحليل مي برد. چه كسي اين خاصيت ها و قوت ها را در آن ها قرار داده، به غير آن كه آن ها را آفريده است براي مصلحت عباد؟ و چه كسي متفطن ساخته مردم را كه اين منفعت ها در آن هست، به غير از آن كه اين منافع را در آن ها قرار داده؟ و چه كسي مي تواند بود كه مردم را به عرض و اتفاق اطلاع بر اين منافع جليله به هم رسانيده باشند؟" (مجلسي، ترجمه توحيد مفضل، 203) گياهان دارويي بسياري پيرامون ما به صورت خودرو و يا كاشتني وجود دارند كه يك ثروت طبيعي و اقتصادي بزرگ به شمار رفته، تلاش فراواني را براي تكثير و پرورش آن ها
براي ساخت داروها و ارائه به بازارهاي خارجي، در راستاي سلامت همگاني و مبارزه با بيماري ها و پيشگيري از آن ها مي طلبد (مهران/75). قرآن در مواردي به جنبه هاي دارويي گياهان اشاره كرده كه به برخي از آن ها اشاره مي شود.
حضرت يونس (ع) و بوته ي كدو
(فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ. وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطِينٍ) (صافات/145-146) پس او را در حالي كه بيمار بود به بيابان- دشت خشك و بي گياه- بينداختيم. و بر [سر] او كدوبني رويانيديم. تقريباً همه ي مفسرين بر اين عقيده اند كه "عرا" عبارتست از محلي بدون گياه، درخت و ديوار يا هر چيزي كه انسان بتواند در زير سايه آن قرار گيرد و مي توان گفت اشاره به ساحل دريا دارد و "سقيم" را نيز به معناي بيمار و ناخوش گرفته اند. حضرت يونس(ع) هنگامي كه به ساحل رسيد بيمار بود و خداوند گياهي به نام "يقطين" بالاي سر او روياند. و اغلب نقل كرده اند (به خصوص از ابن عباس) كه مراد از يقطين كدو است و رويش اين گياه به اين خاطر بود كه بر وي سايه بيفكند (طوسي، 530/8؛ زمخشري، 62/3؛ طبرسي، مجمع البيان، 716/8؛ قرطبي، 128/16؛ سيوطي، 454/1؛ طباطبايي، 164/17؛ بانو اسفهاني، 121/11) ضمن اين كه برخي معتقدند كه روي برگ هاي اين گياه مگس نمي شيند.
(طبرسي، مجمع البيان، 420/3؛ ثعالبي، 49/5). در تفسير نور آمده كه اين گياه علاوه بر خاصيت حشره زدايي و سايبان بودن، براي درمان كوفتگي نيز مؤثر است (قرائتي، 63/10). همچنين گفته شده برگ اين گياه براي كسي كه پوست وي آسيب ديده است مفيد است (آلوسي، 140/12). در اين ميان عده اي از مفسرين معتقدند ممكن است منظور درخت موز باشد كه برگهاي آن بر ايشان سايه انداخته و از ميوه اش نيز استفاده كنند (طبرسي، جوامع الجامع، 420/3؛ آلوسي، 140/12). در تورات نيز در كتاب يونس در بيان اين ماجرا، صحبت از روياندن گياهي بر سر حضرت يونس(ع) است كه برگهاي پهني دارد تا بر سر وي سايه بيفكند (كتاب مقدس: يونس: 6:4). "در اختصاص دادن بوته كدو به عنوان پوشش و پرده (محافظ) براي يونس(ع) هنگامي كه از شكم ماهي خارج شد، اعجاز و نكته علمي واضع و قابل توجهي وجود دارد و به بعضي بحث هاي طبيعي اشاره كرده است، مثل اينكه در عصاره اين گياه و ميوه آن خواص طبيعي زيادي است كه از آن مي توان به باز گرداندن رنگ پوست و روياندن نسوج و تقويت بدن اشاره كرد. و اين همان چيزي بود كه يونس(ع) به آن احتياج داشت. زيرا به خاطر ماندن در بدن ماهي و نتابيدن آفتاب پوستش تغيير رنگ داده و بعضي از نسوج بدنش از بين رفته بود. بعلاوه آنچه مفسرين نقل مي كنند مبني بر اين است كه برگهاي اين گياه پهن و سايباني براي نور خورشيد هستند و پوست را از نور خورشيد و حشراتي كه ممكن است ناقل بيماري باشند
محافظت مي كنند. شكي نيست معجزات ديگري هم در آن وجود دارد كه خداوند از آن آگاه است "(علي اللّه، 22). از پيامبر اكرم(ص) نقل شده كه فرمودند:
( كل اليقطين فلو علم اللّه تعالي شجرة أخف من هذه النبتها علي أخي يونس) (حر عاملي، 427/16؛ مجلسي، بحارالانوار، 297/59 كدو را بخوريد، اگر خدا گياهي را سبك تر (سريع الهضم تر) از آن مي دانست آن را براي برادرم يونس مي روياند.
حضرت مريم و خوردن خرما
و خرمابن را به سوي خويش بجنبان تا بر تو خرماي تر و تازه چيده فرو ريزد. پس، بخور و بياشام، و چشم روشن مي دار. مفسرين از اين آيه چنين برداشت كرده اندكه خرما براي زني كه وضع حمل كرده است بهترين غذاست (زمخشري، 3/13؛ آلوسي، 8/4-3). ضمن اين كه اين ميوه داراي ارزش غذايي بالايي است (هر 100 گرم حدود 350 كيلو كالري) به واسطه ي گلوكزي كه در آن موجود است مي تواند به راحتي جذب بدن شده، نياز حرارتي آن را تأمين كند. هم چنين اين ميوه داراي ماده اي شبيه "اکسي توسين" است كه موجب مي شود با افزايش انقباضات رحم در حين زايمان، عمل وضع حمل را تسرع و تسهيل نموده، زمان و ميزان خون ريزي عروق رحمي را كاهش مي دهد (نوري، 137). از خرما هورموني استخراج مي شود كه شبيه كورتيزون انساني عمل كرده، موجب مي شود طفل به دنيا آمده صبور و بردبار باشد (ر.ك: پاك نژاد، 277/7-278). امام صادق(ع) فرمودند: (ما استشفت نفساء بمثل الرطب لأن أطعم مريم رطباً جنياً في نفاسها)
(حر عاملي، 404/21) هيچ چيز مانند خرما براي زني كه تازه وضع حمل كرده شفا بخش نيست زيرا خداوند در آن موقع به مريم خرما داد.
عسل: سومين مورد عسل است كه در قرآن صراحتاً "شفاء للناس" (نحل/69) معرفي شده و به طور غير مستقيم يك ماده گياهي است كه خداوند حشراتي كوچك را واسطه مي كند تا مواد خام را از گياه بگيرند و طي يك سري فعل و انفعالات آن را تبديل به ماده اي مفيد و گوارا نمايند. از قتاده و ابن عباس نقل شده كه عسل درمان دردهاي مردم است (طبرسي، جوامع الجامع، 297/2؛ قرطبي، 136/11) و از ابن مسعود نقل شده كه: " دو چيز شفاي دردهاست قرآن و عسل، آن دو را ترك نكنيد" (طبرسي، جوامه الجامع، 574/6؛ بانوي اسفهاني، 213/7). عسل چه به تنهايي همان طور كه در مورد بيماري هاي بلغمي صادق است و چه در تركيب با مواد ديگر شفاي مردم است و كمتر دارويي است كه در تركيبات آن عسل نباشد. (كاشاني، 203/5؛ حسيني شاه عبد العظيمي، 273/7) خاصيت شفا بخشي
آن به علت خواص درماني گل ها و گياهاني است كه زنبور عسل روي آن ها مي نشيند (قرائتي، 422/6). زيرا در آن ها داروهاي حيات بخشي نهفته شده است كه دانش بشر علي رغم پيشرفت هايي كه داشته، به همه ي اين خواص راه پيدا نكرده است. دانشمندان به تجربه دريافته اند كه زنبور عسل به طرز شگفت آوري هنگام نشستن روي گل ها و گياهان، خواص دارويي- درماني آن ها را دريافت كرده، به عسلي كه مي سازد منتقل مي كند.(مكرام شيرازي، تفسير نمونه، 303/11). اين ماده ي شفا بخش، به سرعت جذب بدن مي شود و به همين دليل نيرو بخش بوده و در خون سازي فوق العاده مؤثر مي باشد. عسل از ايجاد عفونت معده و روده جلوگيري مي كند و بر طرف كننده ي يبوست است (صمصام شريعت، 61). از جمله ديگر اثرات درماني عسل مي توان به تقويت قلب، پيشگيري از سرماخوردگي، رفع تب، تقويت حافظه، شادابي و رشد بدن، از بين بردن بلغم و اثرات فراوان ديگر اشاره كرد (آخوندي، 185).با اينكه اكثر چيزهايي كه از شكم حيوانات بيرون مي آيد- از جمله شير- زود فاسد مي شوند ولي مكانيسم توليد اين حشره كوچك به گونه اي است كه عسل خارج شده از شكم او هرگز فاسد نمي شود. دانشمندان علت اين امر را وجود "پتاسيم" مي دانند كه مانع رشد ميكروب هاست و به ميزان قابل توجهي در عسل وجود دارد، بعلاوه مقداري مواد ضد عفوني كننده مانند "اسيد فورميك" نيز در آن يافت مي شود. بنابراين عسل از رشد ميكروب ها جلوگيري كرده، خاصيت ميكروب كشي هم دارد. به همين دليل مصريان قديم براي موميايي كردن مردگان خود از آن استفاده مي كردند (مكارم شيرازي، تفسير نمونه، 305/11). بدين طريق كه اين واسطه خير و منفعت رساني به انسان ها را به طور اتم و اكمل رسالت خود را به پايان رسانده، امانتي كه از سوي گياهان به او سپرده شده را به نحواحسن به دست دريافت كننده هاي آن انسان ها مي رساند.
نتيجه گيري
پي نوشت ها :
1- برگرفته از پايان نامه كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث
2- استاديار علوم قرآن و حديث دانشگاه تربيت مدرس
3- دانشيار علوم قرآن و حديث دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج
4- دانشجوي كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج
ـ قرآن كريم، ترجمه: جلال الدين مجتبوي، حكمت، تهران، 1371ش
ـ كتاب مقدس، ترجمه و نشر: انجمن بخش كتب مقدس در لندن، تهران
ـ آخوندي، مصطفي، غذا و تعذيه در آموزه هاي ديني و يافته هاي علمي، زمزم هدايت، قم
ـ آلوسي، محمود، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، دار الكتب العلميه، 1415ق
ـ ابن ابي الحديد،شرح نهج البلاغه، كتابخانه ي آيت اللّه مرعشي، 1404ق
ـ اكبر زاده، مرتضي، موسوعه الاعشاب و النباتات في القرآن و السنه، الهيئة المصريه العامه للكتاب، 2005م
ـ بانوي اصفهاني، سيده نصرت امين، مخزن العرفان در تفسير قرآن، نهضت زنان مسلمان، 1361ش
ـ بخاري، محمد بن اسماعيل، صحيح بخاري، دار المعرفة بيروت
ـ بروسوي، اسماعيل حقي، روح البيان، دار الفكر بيروت
ـ بيستوني، محمد، گياه شناسي از ديدگاه قرآن كريم، بيان جوان، 1384
ـ سيوطي، جلال الدين، تفسير جلالين، مؤسسه النور للمطبوعات،بيروت، 1416ق
ـ صالحي سورمقي، محمد حسين، گياهاني دارويي و گياه درماني، دنياي تغذيه، تهران، 1387
ـ صمصام شريعت، هادي، گياهان دارويي از ديد قرآن و اديان مختلف، چهار باغ، اصفهان، 1383
ـ طباطبايي، محمد حسين، الميزان في التفسير القرآن، دفتر انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1417ق
ـ طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، ناصر خسرو، 1372
ـ همو، جوامع الجامع، انتشارات دانشگاه تهران و مديريت حوزه قم، 1377
ـ طوسي،محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، دار احياء التراث العربي، بيروت
ـ عزيزيان، دينا، مورفولوژي مقايسه اي گياهان آوندي، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي، 1372
ـ علي اللّه، محمد ابراهيم، معجم بأسماء و الفاظ النباتات في القرآن الكريم، دار عالم الكتب، 2000م
ـ قرائتي، محسن، تفسير نور، مركز فرهنگي درهايي از قرآن، تهران، 1383
ـ پاك نژاد، رضا، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، اسلاميه، تهران، 1343
ـ ثعالبي، عبدالرحمان بن محمد، جواهر الحسان في تفسير القرآن، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1418ق
ـ ثعلبي نيشابوري، ابو اسحاق احمد بن ابراهيم، الكشف و البيان عن تفسير القرآن، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1422ق
ـ حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، مؤسسه آل البيت، قم، 1409ق
ـ حسيني شاه عبد العظيمي، حسين بن احمد، تفسير اثني عشري، ميقات، تهران، 1363
ـ خدادادي، جمشيد، پانزده روز تا سلامتي، دفتر پژوهش و نشر سهروردي، تهران، 1386
ـ زحيلي، وهبه بن مصطفي، المنير في العقيده و الشريعه و المنهج دار افكر الماصر (بيروت)، 1418ق
ـ زرگري، علي، گياهان دارويي، دانشگاه تهران، 1366
ـ زمخشري، محمود، الكشاف عن حقايق غوامض التنزيل، دار الكتب العربي، بيروت، 1407
ـ قرشي،علي اكبر، احسن الحديث، بنياد بعثت، تهران، 1336ش
ـ قرطبي، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، ناصر خسرو، تهران، 1364ش
ـ كاشاني، ملا فتح اللّه، منهج الصادقين في الزام المخالفين، علمي، تهران، 1336ش
ـ گوتري، هلن، مباني علم تغذيه، ترجمه: شهين نيك اعتقاد مركز انتشارات علمي دانشگاه آزاد اسلامي، 1381ش
ـ مجلسي، محمد باقر، بحار النوار الجامعه لدرر الاخبار الئمه الاطهار، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404ق
ـ همو، ترجمه توحيد مفضل، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1370 تهران، 9ش
ـ مراغي، احمد بن مصطفي، المراغي، دار احياء التراث العربي، بيروت
ـ مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن، مؤسسه در راه حق، قم، 1371ش
ـ مفضل بن عمر جعفي، توحيد مفضل، مكتبة الاسلاميه، قم، 1397ش
ـ مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1377ش
ـ همو، تفسير نمونه، دار الكتب الاسلاميه، 1374، ج9، ص 434
ـ ملازاده، علي رضا، تغذيه ي گياهي، فرهنگ جهاد، قم، 1378ش
ـ مهران، جمال الدين حسين، النباتات في القرآن الكريم، مكتبه النجلو المصريه، 1999م
ـ نوري همداني، حسين، شگفتي هاي آفرينش، برهان، 1350ش
ـ نوري، محمد رضا، بهداشت در قرآن، واقفي، مشهد، 1383ش
ـ ويلسون، لوميس، سيتوز، گياه شناسي، ترجمه: فريدون ملك زاده، مقدم، انتشارات دانشگاه تهران، 1355ش
ـ هيئت مؤلفان، زيست شناسي عمومي، مركز نشر دانشگاه تهران، 1369ش
منبع: نشريه فصلنامه ي قرآني کوثر، شماره 34... .