مهجوريت در قران
نويسنده : مهين شاهجوان
(يا رب ان قومي اتخذو هذا القران مهجورا) (سوره فرقان، آيه(30)خداوند تبارک و تعالي آيات را به دو تقسيم دسته نمودند. يک گروه از نشانه ها آيات تکويني است و دسته دوم آيات تشريعي مي باشد.
همانطور که بهره انسان ها از عالم تکوين متفاوت مي باشد، انسان ها نيز به سه گروه تقسيم مي شوند: گروهي فقط از ديدن عالم تکوين لذت مي برند. دسته دوم در فضاي برتري مي باشند و آن فضاي تکامل و ارتباط برقرار کردن با طبيعت و کشف قوانين و الهام يافتن از آن تکنيک ها به نفع زندگي انسان ها و بهره وري از آن مي باشد.
امام صادق (ع) فرمودند: هر چه را که بشر ابداع کرده، از نگاه به طبيعت ساخته است. و گروه سوم در مرتبه بالاتري قرار دارند. امام علي (ع) فرمودند: من هر بار که گلي را مي نگرم، سه بار با او خداوند را مي بينيم، يک بار قبل از وجود گل که نبوده، ولي ربّش بوده است، يک بار همزمان با وجود گل که به عنايت الهي سرسبز است و يک بار هم بعد از وجود گل، که گل از بين مي رود، ولي خالق او باقي است.
در گروه سوم با ديدن طبيعت درجات ايمان و يقين بالا مي رود و کلمه «سخر لکم» در آيات الهي، نشانه بهره گيري از طبيعت و آسمان و... مي باشد که براي انسان ها متفاوت است.
دسته دوم از نشانه هاي الهي، آيات تشريعي است. به اين منظور کتاب قرآن معجزه اي است که دعوت به تحدي نموده و تحريف نمي شود و نقش آن همان نقش عالم تکوين مي باشد. منتهي بر حسب نگاه انسان ها و معرفت ايشان متفاوت است.
خداوند تبارک و تعالي قران عزيز را نازل فرموده و رسول خدا (ص) را به عنوان وزنه، و پايان نزول اين کتاب الهي مساوي با پايان نزول اين کتاب الهي مساوي با پايان عمر رسول خداوند (ص) قرار داده است، زيرا قرآن صحنه تشريع آيات و پيامبر مفسر و مبين اين آيات مي باشد.(همان گونه که پيامبر اعظم در حديث ثقلين فرمودند). پس اصل و اساس نزول قرآن براي بهره وري انسان و رشد ايشان مي باشد و اين کتاب الهي به شرط تمسک جستن به آن رمز بهره گيري و رشد انسان ها اعلام شده است.
گزارشي که قرآن عظيم از تعامل انسان معتقد به قرآن (امت پيامبر آخرين) نسبت به اين وزنه و امانت الهي مي دهد، گزارشي است که از عمل به وصيت هاي پيامبر (ص) حکايت نمي کند و «نشان از به انزوا کشيدن و مهجوريت قران عزيز دارد».
سؤال: آيا خود قرآن کريم راهکارهايي براي بهره گيري از آن ارئه داده است يا خير؟
غفلت ما از راهکارها باعث مي شود که قرآن به «مهجوريت» کشيده شود. شايد سال ها از زير سايه درختي رد شويم، ولي هيچگاه توجه به پيام درخت نکنيم.
ما انسان ها در پي برخي تغييرات خاص در طبيعت موظف مي شويم که نماز آيات بخوانيم و اين نشان مي دهد که آيات تشريع تا کاويده نشوند و با آن ها ارتباط قرار نشود، حرفي نمي زنند.
امام علي (ع) فرمودند : «قرآن را به سخن بياوريد» يکي از راهکارهاي بزرگ براي بهره گيري از قرآن کريم، استفاده و به کارگيري تمام لحظات عمر در راه قرآن عزيز مي باشد، ذهنمان را از هر چيزي به غير قرآن کريم خالي کنيم که اگر انسان در اين مسير قرار گرفت، مشروعيت اشرف مخلوقاتي خود را به دست مي آورد پس مي تواند به اذن پروردگار در عالم هستي دخل و تصرف نمايد.
براي انسان ها دو نوع مالکيت وجود دارد:
1. مالکيت حقيقي و آن مالکيتي مي باشد که وقتي شخصي از دنيا رفت، آن ملک هم به همراه انسان از دنيا مي رود.
2. مالکيت مجازي و آن مالکيتي که وقتي انسان از دنيا رفت، مالک آن ملک، کس ديگري مي شود. تنها چيزي که مالکيت حقيقي براي انسان به همراه مي آورد، يادگيري علوم قرآني و پياده کردن آن در تمامي مراحل و لحظات زندگي از طريق پيروي از ائمه (ع) مي باشد. به اين ترتيب است که شخص مورد لطف خداوند متعال قرار مي گيرد و به همراه قرآن و ائمه اطهار (ع) به سراي بالا مي آيد.
ودر آخر ذکر راهکارهاي مفيد و آن اينکه براي انجام فعاليت هاي قرآني و زندگي قرآني بايد از حضرت علي بن موسي الرضا (ع) اجازه گرفت و از ايشان مدد جست و انرژي گرفت و با توسل به ايشان لحظه هاي زندگي مان را با قرآن هماهنگ کنيم و نسبت به يادگيري و بهره بردن از قرآن عزيز حريص باشيم.
در دنيا کار غير از قرآن و ائمه (ع) به هيچ نمي ارزد و مالکيت حقيقي براي انسان به همراه نمي آورد. با اميد نزديک شدن هر چه سريع تر فرج.
منبع: نشريه بشارت شماره 72
همانطور که بهره انسان ها از عالم تکوين متفاوت مي باشد، انسان ها نيز به سه گروه تقسيم مي شوند: گروهي فقط از ديدن عالم تکوين لذت مي برند. دسته دوم در فضاي برتري مي باشند و آن فضاي تکامل و ارتباط برقرار کردن با طبيعت و کشف قوانين و الهام يافتن از آن تکنيک ها به نفع زندگي انسان ها و بهره وري از آن مي باشد.
امام صادق (ع) فرمودند: هر چه را که بشر ابداع کرده، از نگاه به طبيعت ساخته است. و گروه سوم در مرتبه بالاتري قرار دارند. امام علي (ع) فرمودند: من هر بار که گلي را مي نگرم، سه بار با او خداوند را مي بينيم، يک بار قبل از وجود گل که نبوده، ولي ربّش بوده است، يک بار همزمان با وجود گل که به عنايت الهي سرسبز است و يک بار هم بعد از وجود گل، که گل از بين مي رود، ولي خالق او باقي است.
در گروه سوم با ديدن طبيعت درجات ايمان و يقين بالا مي رود و کلمه «سخر لکم» در آيات الهي، نشانه بهره گيري از طبيعت و آسمان و... مي باشد که براي انسان ها متفاوت است.
دسته دوم از نشانه هاي الهي، آيات تشريعي است. به اين منظور کتاب قرآن معجزه اي است که دعوت به تحدي نموده و تحريف نمي شود و نقش آن همان نقش عالم تکوين مي باشد. منتهي بر حسب نگاه انسان ها و معرفت ايشان متفاوت است.
خداوند تبارک و تعالي قران عزيز را نازل فرموده و رسول خدا (ص) را به عنوان وزنه، و پايان نزول اين کتاب الهي مساوي با پايان نزول اين کتاب الهي مساوي با پايان عمر رسول خداوند (ص) قرار داده است، زيرا قرآن صحنه تشريع آيات و پيامبر مفسر و مبين اين آيات مي باشد.(همان گونه که پيامبر اعظم در حديث ثقلين فرمودند). پس اصل و اساس نزول قرآن براي بهره وري انسان و رشد ايشان مي باشد و اين کتاب الهي به شرط تمسک جستن به آن رمز بهره گيري و رشد انسان ها اعلام شده است.
گزارشي که قرآن عظيم از تعامل انسان معتقد به قرآن (امت پيامبر آخرين) نسبت به اين وزنه و امانت الهي مي دهد، گزارشي است که از عمل به وصيت هاي پيامبر (ص) حکايت نمي کند و «نشان از به انزوا کشيدن و مهجوريت قران عزيز دارد».
سؤال: آيا خود قرآن کريم راهکارهايي براي بهره گيري از آن ارئه داده است يا خير؟
غفلت ما از راهکارها باعث مي شود که قرآن به «مهجوريت» کشيده شود. شايد سال ها از زير سايه درختي رد شويم، ولي هيچگاه توجه به پيام درخت نکنيم.
ما انسان ها در پي برخي تغييرات خاص در طبيعت موظف مي شويم که نماز آيات بخوانيم و اين نشان مي دهد که آيات تشريع تا کاويده نشوند و با آن ها ارتباط قرار نشود، حرفي نمي زنند.
امام علي (ع) فرمودند : «قرآن را به سخن بياوريد» يکي از راهکارهاي بزرگ براي بهره گيري از قرآن کريم، استفاده و به کارگيري تمام لحظات عمر در راه قرآن عزيز مي باشد، ذهنمان را از هر چيزي به غير قرآن کريم خالي کنيم که اگر انسان در اين مسير قرار گرفت، مشروعيت اشرف مخلوقاتي خود را به دست مي آورد پس مي تواند به اذن پروردگار در عالم هستي دخل و تصرف نمايد.
براي انسان ها دو نوع مالکيت وجود دارد:
1. مالکيت حقيقي و آن مالکيتي مي باشد که وقتي شخصي از دنيا رفت، آن ملک هم به همراه انسان از دنيا مي رود.
2. مالکيت مجازي و آن مالکيتي که وقتي انسان از دنيا رفت، مالک آن ملک، کس ديگري مي شود. تنها چيزي که مالکيت حقيقي براي انسان به همراه مي آورد، يادگيري علوم قرآني و پياده کردن آن در تمامي مراحل و لحظات زندگي از طريق پيروي از ائمه (ع) مي باشد. به اين ترتيب است که شخص مورد لطف خداوند متعال قرار مي گيرد و به همراه قرآن و ائمه اطهار (ع) به سراي بالا مي آيد.
ودر آخر ذکر راهکارهاي مفيد و آن اينکه براي انجام فعاليت هاي قرآني و زندگي قرآني بايد از حضرت علي بن موسي الرضا (ع) اجازه گرفت و از ايشان مدد جست و انرژي گرفت و با توسل به ايشان لحظه هاي زندگي مان را با قرآن هماهنگ کنيم و نسبت به يادگيري و بهره بردن از قرآن عزيز حريص باشيم.
در دنيا کار غير از قرآن و ائمه (ع) به هيچ نمي ارزد و مالکيت حقيقي براي انسان به همراه نمي آورد. با اميد نزديک شدن هر چه سريع تر فرج.
منبع: نشريه بشارت شماره 72