انگيزه، مهمترين عامل موفقيت دانش آموزان
نویسنده:علي پورعليرضا توتکله*
تحقيقات روانشناسي نشان ميدهد که انگيزه، نقشي بسيار مهم و اساسي در پيشرفت تحصيلي دانشآموزان دارد و اين مسأله بر همگان کاملاً آشکار است. اگر معلم بتواند انگيزه لازم و مناسب را در دانشآموزان به وجود آورد، آنها به درس و مدرسه بيشتر علاقه?مند ميشوند و در فرايند يادگيري و آموزش، عملکرد بهتري خواهند داشت. بنابراين معلم براي دستيابي به اين امر، بايد از ميزان توانايي، نيازها و خصوصيات رشد دانشآموزان در هر يک از دورههاي تحصيلي کاملاً آگاه باشد تا بتواند با به کارگيري فنون و روشهاي مناسب، فرايند ياددهي- يادگيري را با تجربيات و نيازهاي دانشآموزان هماهنگ سازد. زيرا فقط در اين صورت است که هر دانشآموز با هر ويژگي و استعدادي که دارد، انگيزه لازم را به دست ميآورد، در جريان يادگيري و آموزش فعالانه شرکت ميکند و براساس ظرفيت رواني و ذهني خود از محتواي آموزشي و مطالب درسي که توسط معلم ارائه ميشود، استفاده ميكند.
انگيزه به دو صورت است: دروني و بيروني. معلم بايد سعي کند که انگيزه دروني شاگردان را افزايش دهد و انگيزه بيروني را به حداقل برساند. البته معلم به دلايل مختلف هميشه نميتواند دانشآموزان را در بالاترين درجه انگيزش به يادگيري وادارد، ولي بايد بکوشد در حد امکان از شکستهاي درسي آنان جلوگيري كند تا دانشآموزان به يادگيري و انجام تکاليف درسي بيشتر علاقهمند شوند. بسياري از دانشآموزان با وجود داشتن هوش بهر عادي، امکانات و ساير عوامل مؤثر در يادگيري، به دليل علاقه نداشتن به درس، نيروي لازم را براي فراگيري صرف نميکنند و به همين دليل با شکست مواجه ميشوند. اغلب معلمان نيز با مشکلات ناشي از بيعلاقگي و بيانگيزگي برخي از دانشآموزان نسبت به يادگيري و آموزش مواجه هستند. مسلماً هر معلمي در جستجوي يافتن راه حلي براي برطرف کردن اين مشکل است و تمامي تلاش خود را به کار ميگيرد تا دانشآموزان را به مدرسه و يادگيري درس علاقه مند کند. براي برطرف كردن بيعلاقگي دانشآموزان و ايجاد انگيزه در آنان، ابتدا بايد عوامل آن را شناسايي و سپس براي رفع آنها اقدام كرد، اما از آنجا که انسان موجودي پيچيده است، علل و عوامل متعددي ميتواند موجب بيعلاقگي دانشآموزان به يادگيري شود. از اين رو جستجو و پيدا کردن اين علل و عوامل کاري بس دشوار است. با اين حال عوامل گوناگوني ممکن است در اين امر دخالت داشته باشند که از جمله ميتوان به ضعف جسماني فراگيرندگان، برنامهريزيهاي غلط، تکنيکها و روشهاي نادرست آموزشي و بسياري از عوامل ديگر اشاره كرد. هر يک از اين عوامل ميتواند در ايجاد انگيزش يا دلسردي و بيعلاقگي در دانشآموزان، نقش بسيار مهمي ايفا کند. در چنين شرايطي آگاهي و شناخت معلم از ميزان توانايي، نيازها و خصوصيات رشد دانشآموزان در هر يک از دورههاي تحصيلي به او کمک ميکند که در طرح و تدوين برنامههاي آموزشي و انتظاراتي که از دانشآموزان دارد، به نکات مهم آموزشي توجه کند تا بتواند در ايجاد انگيزه در آنها مؤثر واقع شود. همچنين معلم بايد از راهها و روشهايي که باعث ايجاد علاقه و انگيزش در دانشآموزان ميشود، آگاه باشد و آنها را در شرايط و موقعيتهاي مناسب به کار گيرد. اگر معلم در تدوين برنامههاي درسي به علايق، خواستها و نيازهاي دانشآموزان توجه کند، قطعاً در ايجاد انگيزش و علاقه در آنها موفق خواهد بود. علاوه بر اين در هماهنگ کردن برنامههاي آموزشي با نيازها و مقاصد دانشآموزان، بايد هدفهاي آني و آتي، هر دو مورد توجه قرار گيرد. براي اين که شاگردان در حين يادگيري فعال باشند، بايد به موضوعي که ميخواهند ياد بگيرند، علاقه داشته باشند. بنابراين بايد مفاهيم و موضوعات درسي براساس نيازهاي شاگردان به شکلي مناسب و مطلوب تنظيم شده باشد تا رغبت و آمادگي لازم را در آنها ايجاد کند.
همچنين معلماني که با دقت و دلسوزي به کار آموزشي ميپردازند، بازده شاگردانشان خيلي بيشتر از آنهايي است که توجه و احساس مسئوليت نميکنند.
1. مقدم، بدري (1381): کاربرد روانشناسي در آموزشگاه، چاپ هشتم، سروش: تهران.
2. کديور، پروين (1387): روانشناسي تربيتي، چاپ دوازدهم، سمت: تهران.
3. رابرت بيلر (1373): کاربرد روانشناسي در آموزش (جلد اول)، ترجمه پروين کديور، چاپ دوم، نشر دانشگاهي: تهران.
4. شعباني، حسن (1378): مهارتهاي آموزشي و پرورشي، چاپ نهم، سمت: تهران.
5. پارسا، محمد (1375): روانشناسي تربيتي، چاپ سوم، سخن: تهران.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
تعريف انگيزش
تأثير انگيزش در يادگيري
انگيزه به دو صورت است: دروني و بيروني. معلم بايد سعي کند که انگيزه دروني شاگردان را افزايش دهد و انگيزه بيروني را به حداقل برساند. البته معلم به دلايل مختلف هميشه نميتواند دانشآموزان را در بالاترين درجه انگيزش به يادگيري وادارد، ولي بايد بکوشد در حد امکان از شکستهاي درسي آنان جلوگيري كند تا دانشآموزان به يادگيري و انجام تکاليف درسي بيشتر علاقهمند شوند. بسياري از دانشآموزان با وجود داشتن هوش بهر عادي، امکانات و ساير عوامل مؤثر در يادگيري، به دليل علاقه نداشتن به درس، نيروي لازم را براي فراگيري صرف نميکنند و به همين دليل با شکست مواجه ميشوند. اغلب معلمان نيز با مشکلات ناشي از بيعلاقگي و بيانگيزگي برخي از دانشآموزان نسبت به يادگيري و آموزش مواجه هستند. مسلماً هر معلمي در جستجوي يافتن راه حلي براي برطرف کردن اين مشکل است و تمامي تلاش خود را به کار ميگيرد تا دانشآموزان را به مدرسه و يادگيري درس علاقه مند کند. براي برطرف كردن بيعلاقگي دانشآموزان و ايجاد انگيزه در آنان، ابتدا بايد عوامل آن را شناسايي و سپس براي رفع آنها اقدام كرد، اما از آنجا که انسان موجودي پيچيده است، علل و عوامل متعددي ميتواند موجب بيعلاقگي دانشآموزان به يادگيري شود. از اين رو جستجو و پيدا کردن اين علل و عوامل کاري بس دشوار است. با اين حال عوامل گوناگوني ممکن است در اين امر دخالت داشته باشند که از جمله ميتوان به ضعف جسماني فراگيرندگان، برنامهريزيهاي غلط، تکنيکها و روشهاي نادرست آموزشي و بسياري از عوامل ديگر اشاره كرد. هر يک از اين عوامل ميتواند در ايجاد انگيزش يا دلسردي و بيعلاقگي در دانشآموزان، نقش بسيار مهمي ايفا کند. در چنين شرايطي آگاهي و شناخت معلم از ميزان توانايي، نيازها و خصوصيات رشد دانشآموزان در هر يک از دورههاي تحصيلي به او کمک ميکند که در طرح و تدوين برنامههاي آموزشي و انتظاراتي که از دانشآموزان دارد، به نکات مهم آموزشي توجه کند تا بتواند در ايجاد انگيزه در آنها مؤثر واقع شود. همچنين معلم بايد از راهها و روشهايي که باعث ايجاد علاقه و انگيزش در دانشآموزان ميشود، آگاه باشد و آنها را در شرايط و موقعيتهاي مناسب به کار گيرد. اگر معلم در تدوين برنامههاي درسي به علايق، خواستها و نيازهاي دانشآموزان توجه کند، قطعاً در ايجاد انگيزش و علاقه در آنها موفق خواهد بود. علاوه بر اين در هماهنگ کردن برنامههاي آموزشي با نيازها و مقاصد دانشآموزان، بايد هدفهاي آني و آتي، هر دو مورد توجه قرار گيرد. براي اين که شاگردان در حين يادگيري فعال باشند، بايد به موضوعي که ميخواهند ياد بگيرند، علاقه داشته باشند. بنابراين بايد مفاهيم و موضوعات درسي براساس نيازهاي شاگردان به شکلي مناسب و مطلوب تنظيم شده باشد تا رغبت و آمادگي لازم را در آنها ايجاد کند.
عوامل ايجاد انگيزههاي تحصيلي
1. تشويق لفظي
همچنين معلماني که با دقت و دلسوزي به کار آموزشي ميپردازند، بازده شاگردانشان خيلي بيشتر از آنهايي است که توجه و احساس مسئوليت نميکنند.
2. داشتن هدف
3. محيط کلاس
4. علاقهمندي معلم به درس
5. پرهيز از تبعيض
6. انگيزه حس کنجکاوي
7. ايجاد نگراني
8. اهميت بازي
9. ارتباط درس بازندگي
10. کاربرد امتحان
پينوشتها:
*کارشناس ارشد برنامهريزي درسي
1. مقدم، بدري (1381): کاربرد روانشناسي در آموزشگاه، چاپ هشتم، سروش: تهران.
2. کديور، پروين (1387): روانشناسي تربيتي، چاپ دوازدهم، سمت: تهران.
3. رابرت بيلر (1373): کاربرد روانشناسي در آموزش (جلد اول)، ترجمه پروين کديور، چاپ دوم، نشر دانشگاهي: تهران.
4. شعباني، حسن (1378): مهارتهاي آموزشي و پرورشي، چاپ نهم، سمت: تهران.
5. پارسا، محمد (1375): روانشناسي تربيتي، چاپ سوم، سخن: تهران.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج