و حسادت گناه اول بود

متون ديني مي گويند حسادت، گناه اول بود: ابليس در آسمان ها به آدم حسادت کرد- و شد آن چه شد- وحتي بر روي زمين هم قابيل بود که به هابيل حسادت کرد و حاصلش شد قتل و برادر کشي. از پيامبر اسلام (ص) نقل مي کنند که :«حسد، ايمان را مي خورد آنگونه که آتش، هيزم را.» و در اديان ديگر هم آمده است که حجسد از جنس آتش است، از جنس دوزخ. کاش همين امشب که مي خوابيم، باراني ببارد و فردا صبح، در بهشت از خواب بيدار شويم. آمين.
دوشنبه، 2 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
و حسادت گناه اول بود

و حسادت گناه اول بود
و حسادت گناه اول بود


 

نويسنده: محمد کياسالار




 

ريشه يابي حسادت و آشنايي با شيوه هاي غلبه بر آن از نگاه بزرگان شرق و غرب
 

متون ديني مي گويند حسادت، گناه اول بود: ابليس در آسمان ها به آدم حسادت کرد- و شد آن چه شد- وحتي بر روي زمين هم قابيل بود که به هابيل حسادت کرد و حاصلش شد قتل و برادر کشي. از پيامبر اسلام (ص) نقل مي کنند که :«حسد، ايمان را مي خورد آنگونه که آتش، هيزم را.» و در اديان ديگر هم آمده است که حجسد از جنس آتش است، از جنس دوزخ. کاش همين امشب که مي خوابيم، باراني ببارد و فردا صبح، در بهشت از خواب بيدار شويم. آمين.

1-امام محمد غزالي
 

حسادت معمولا در حوزه ماديات اتفاق مي افتد. چيزهايي مثل پول، شهرت، قدرت و امثال اينها. در حوزه معنويات، معمولا حسادتي در کار نيست، چرا که معنويات ماهيتا تمام شدني نيستند. يعني نامحدودند و هر کسي به هر ميزاني که دلش بخواهد و به هر ميزاني که براي آن دلخواسته اش زحمت بکشد، به فراخور حالش نصيب مي برد. لابد به همين دليل است که مي گويند در بهشت، هيچ حسادتي وجود ندارد. امام محمد غزالي معتقد است که حسادت ريشه در هفت چيز دارد:
1-دشمني: وقتي کسي با کسي دشمن است، تحمل ندارد که دشمنش را برخوردار ببيند. يعني نمي تواند مواهب دنيوي را در زندگي دشمنش بيند و دم برنياورد. بعضي ها اينگونه به حسادت مي افتند.
2-جاه طلبي: آدم جاه طلب، از جاه طلبي سير نمي شود. چنين آدمي نمي تواند هيچ کسي را در هيچ زمينه اي، بالاتر و برتر از خودش ببيند و به هر کسي که در هر چيزي از او بالاتر و برتر باشد، حسادت مي کند.
3-غرور و تکبر: آدم مغرور هم نمي تواند کسي را پيشاپيش و خودش بهرمند تر از خودش ببيند. آدمهاي مغرور در چنين موقعيتي، احساس شکست مي کنند و به گرداب حسادت مي افتند.
4-حيرت و شگفت زدگي: گاهي اوقات، بعضي ها از اينکه شخص ديگري به چيزي رسيده است که آنها به آن نرسيده اند يا اصلا نمي توانند برسند، دچار حيرت و شگفتي مفرط مي شوند. اين شگفتي از ديدگاه امام غزالي مي تواند زمينه ساز حسادت باشد: چطور مي تواند اين همه موفق شود؟... چطور او توانست اين همه ثروت و شهرت بدست بياورد؟...
5-ترس: گاهي آدم وقتي مي بيند کسي يا کساني به بعضي چيزها رسيده اند، مي ترسد که خودش به همان چيزها نرسد و بواسطه همين نرسيدن، مورد سرزنش و تحقير واقع شود. اين موقعيت هم، موقعيت حسادت آوري است. بعضي ها اينگونه گرفتار حسد مي شود.
6-طلب احترام: همه انسانها دوست دارند که در جامعه دور وبر خودشان مورد عزت واحترام باشند. اما براي رسيدن به اين عزت و احترام، از نگاه غزالي، دو راه پيش رو داريد: يا محترم و قابل احترام شويم و يا اينکه چهره آدمهاي محترم و قابل احترام را مخدوش کنيم.
امام محمد غزالي، ضمن تقبيح عمل اين گروه دوم، مي گويد:«اين دسته به ورطه حسادت درمي غلطند، به شهوت کسب احترام بيشتر.» 7-سرشت بد: بعضي ها هم بدون هيچ دليل خاصي، اصلا نمي خواهند و نمي توانند که ديگران را خوشبخت و کامياب ببينند. اگر انتخاب با اين قبيل آدمها باشد، آنها دلشان مي خواهد همه مردم در فلاکت و بدبدختي غرق شوند، به جز خودشان. غزالي به ما توصيه مي کند که اگر نسبت به کسي حسادت داريم، براي درمان درد خودمان هم که شده، سعي کنيم در حق او دعا و نيکي کنيم، بخصوص در همان زمينه مورد حسادت. يعني اگر مثلا به احترامي که ديگران براي شخص مورد حسادتمان قائل اند، حسودي مي کنيم، بايد سعي کنيم تا آنجا که مي شود نزد اين و آن از او به خوبي ياد کنيم و او را بزرگ بدانيم و حتي در دعاهايمان هم براي آن شخص عزت و احترام بيشتري طلب کنيم. او مي گويد اين کار، باعث جلاي قلب مي شود. غزالي با ذکر آيات و روايتي که در مذمت حسد نقل مي کند، مي کوشد تا چهره واقعي اين رذيلت را برايمان آشکار کند و ما را به ترک آن، مصمم تر. او البته احاديث ديگري را هم از بزرگان دين رويات مي کند که ذکرهاي بخصوصي را براي ترک اين معصيت توصيه کرده اند. مثلا از پيامبر اکرم(ص) نقل مي کند که به برخي از صحابه نزديکشان فرمودند:«در چنين وضعي سوره فلق را زياد بخوانيد.»

2-سنت کبير
 

«موش نمي فهمد که اگر تمام دنيا را به دمش ببندد ديگر حتي در لانه خودش هم جايي ندارد!»/ سنت کبير (1448-1398)
آدم هاي حسود، هيچ وقت نمي توانند روي شادي و خوشبختي را ببينند. آن ها کوله بار غصه هايشان را آن قدر سنگين مي کند که کمر خوشبختي شان مي شکند. حسادت، در نگاه سنت کبير، يکي از همان سنگيني هاي بي دليلي است که ما به ميل خودمان بر روي شانه خوشبختي مي گذاريم و خوشبختي مان را از نفس مي اندازيم. او مي گويد:«حسادت باعث مي شود ما دچار ياس و سرخوردگي شويم. حس حسادت ما را نااميد مي کند. آنقد ر آزار دهنده است که نه مي توانيم آن را در وجود خودمان باقي نگه داريم و نه مي توانيم آن را باکسي از دوستان و نزديکانمان درميان بگذاريم. در نتيجه باعث مي شود اين حس ياس آور، کم کم در وجود ما ريشه بدواند و تمام جسم و جان ما را پر کند. درست مثل زهري که کم کم و به تدريج، اثرش ظاهر مي شود و آرام آرام محو و نمابودمان مي کند.»
اما سوال اصلي اين است که چطور مي شود با اين رذيلت جنگيد؟ سنت کبير توصيه مي کند که:«هميشه در خلوتتان دعا کنيد که همه مردم، شاد و خوشبخت باشند» او مي گويد:«شايد اين جمله را بارها و بارها در موقعيت هاي مختلف و در دعاهاي خودتان گفته باشيد. اما حالا که دچار حسادت شده ايد، وقت آن است اين جمله را بيش از پيش به کار ببنديد. باور داشتن اين دعا، يک کليد طلايي است براي اينکه بتوانيد قفل حسادتتان را بشکنيد و خودتان را از حقارت حسادت، بالا بکشيد.»
او به ما توصيه مي کند که هميشه فکر کنيم جزئي از يک کل هستيم، مثلا يکي از انگشتان يک دست. در چنين بينشي، عليرغم ترتيب قرار گرفتن انگشت ها و يا کوتاهي و بلندي آنها، جاي هيچ گونه حسادتي نيست. او مي پرسيد:«آيا اگر يکي از فرزندانتان از شما باهوش تر باشد به او حسادت مي کنيد؟ مسلما نه. چرا؟ چون شما آنها را بي هيچ توقعي، دوست داريد. آيا نمي توانيد ديگران را نيز اين گونه دوست بداريد؟ البته که مي توانيد. بايد تمرين کنيد. اگر يکي از دوستان يا نزديکانتان مزيتي نسبت به شما دارد؟، خوشحال باشيد که اينگونه است. مطمئن باشيد که با چنين بينشي، نوبت شما هم به زودي خواهد رسيد. از عدل خداوند، غافل نشويد. عدالت خدا يک قانون است. ايمان داشته باشيد و اصل «آرزوي سعادت براي ديگران» را در وجودتان تقويت کنيد.»

3-دکتر کنت
 

جالب ترين نکته که دکتر کنت در خصوص حسادت به آن توجه مي کند، اين است که: «ما آدمها معمولا به نزديکان خودمان و يا کساني که در سطحي نزديک به سطح اجتماعي خودمان هستند، حسادت مي کنيم و کمتر پيش مي آيد که به آدمهايي که از ما دورند و تماس چنداني با آنها نداريم، حسودي کنيم. حتي اغلبمان با آدم هايي که از نظر موقعيت اجتماعي، خيلي از ما فاصله دارند نيز حسادت مي کنيم.» او بلافاصله پس از ذکر اين نکته مي پرسد:«واقعا تا به حال، چندبار برايتان پيش آمده که نسبت به موقعيت نخست وزير فلان کشور و يا رئيس جمهور فلان جا حسادت کرده باشيد؟»
دکتر کنت معتقد است که موجز ترين تعريف حسادت، همچنان به ارسطو تعلق دارد: «حسادت يعني رنج ناشي از توفيق ديگران.» و براي غلبه بر اين رذيلت، دو پيشنهاد ارائه مي دهد:
1-هرگز خودتان را با ديگران مقايسه نکنيد: مقايسه کردن در بيشتر اوقات، به ضررمان تمام مي شود چراکه اگر اين قياس به نفعمان باشد، دچار غرور مي شويم واز سوي ديگر هم اگر اين قياس به ضررمان باشد، افسرده و نااميد مي شويم. يعني غرور باعث مي شود که ما در ارزيابي واقعي جايگاهمان دچار اشتباه شويم و در آستانه يک سقوط اخلاقي قرار بگيريم. از طرف ديگر هم حسادتمان باعث مي شود اعتماد به نفسمان را از دست بدهيم. در حالت اخير، معمولا به روش هاي ناجوان مردانه اي متوسل مي شويم تا فرد مورد حسادتمان را زمين بزنيم و آخرش هم، هيچ بهره دروني به جز سرخوردگي عايدمان نمي شود.پس براي اينکه حس حسادتمان را تحت کنترل درآوريم، قدم اول، اين است که از مقايسه خودمان با ديگران، تا حد ممکن پرهيز کنيم. هميشه به خودمان نهيب بزنيم که ما هم مثل هر آدم ديگري روي زمين،يک موجود يگانه و منحصر به فرديم، چراکه خداوند اين طور خواسته است. بهتر است که در نهايت جديت دنبال ايده آل ها و اهداف خودمان باشيم ووقت باارزشمان را صرف حسادت با اين و آن نکنيم.
2-صبر داشته باشيد: خوش شانسي و بدشانسي، هيچ کدامشان، ابدي نيستند که يک روز بر شانه کسي بنشيند و تا آخر عمر هم رهايش نکنند. سخت کار کنيم و منتظر روزهاي خوش شانسي خودتان بمانيد. بالاخره روزي خواهد آمد که شانس در خانه شما را هم بزند و شما در نهايت صلاحيت، به جايگاهي که آرزو و شايستگي اش را داشتيد، برسيد. شايد اين روش، کمي دفاعي و ترديد آميز به نظر برسد. اما مي توانيد از اين روش در ذهن خودتان و در ايامي که حس حسادت به شدت آزارتان مي دهد استفاده کنيد. البته يادتان باشد که در اين دوران دعا را هم نبايد فراموش کنيد. با دعا مي توانيد خواسته هايتان را با صاحب اين دنيا مطرح کنيد، به داشته هاي خودتان فکر کنيد و سپاسگزار باشيد. تقويت حس سپاسگزاري، جا را براي حس حسادت، تنگ مي کند.
منبع:هفته نامه همشهري جوان شماره 44



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط