مجموعه اماكن مذهبي ايران
نويسنده:دكتر حسن حبيبي
اشاره: كشور ايران به گواهي همه آگاهان و صاحبنظران، از ديرباز تا امروز خاستگاه و جولانگاه يكي از غني ترين و كهن ترين تمدنهاي جهان بوده و در دوران چندين هزار ساله خود همواره در حال گسترش و بالندگي بوده و پايدار و استوار و سرافراز باقي مانده است. آثار بي شمار و درخشان تمدن و فرهنگ ايراني نيز به گونههاي مختلف در يك منطقه جغرافيايي پهناور نمايان است؛ منطقهاي كه در مشرق، فلات پامير و مرزهاي شرقي افغانستان را درمي نوردد و در شمال غربي و مغرب، ماوراي قفقاز و كرانههاي درياي سياه را در بر مي گيرد. در شمال و شمال شرقي به آن سوي آمودريا و درياي خوارزم و در جنوب، سرزمينهاي فراسوي سواحل خليج فارس و درياي عمان و درياي سرخ و اقيانوس هند را در خود جاي مي دهد. همچنين تاثير اين فرهنگ و تمدن كه همواره از يكتاپرستي جان و توان گرفته است و نيز نفوذ و حضور فرهنگ و جهان بيني پردامنه پويا و توانمند و پرآوازه ايران اسلامي بر فرهنگ و معارف بسياري از اقوام و ملل در ادوار گذشته و هم اكنون، ژرف، گسترده و چشمگير است.
با توجه به آنچه گذشت، دستيابي همه جانبه، علمي و فني به هر يك از جلوههاي گوناگون اين فرهنگ غني و تمدن نامآور وگسترش مرزهاي آگاهي در اين قلمرو، بايسته و بهرهوري از همكاري دانشمندان و پژوهشگران سراسر جهان وبازيابي، بازخواني و تدوين و تنظيم مطالعات، تحقيقات و اطلاعات مربوط به ايران زمين شايسته است. به علاوه بايد امكانات لازم را براي بهرهگيري دانشجويان و دانشپژوهان از آگاهيهاي موجود فراهم آورد و از اين رشته بررسيها و پژوهشها حمايت و پشتيباني كرد و قدر تلاشهاي پژوهندگان گذشته و معاصر را بدان سان كه بايد، شناخت و از اصالت ايران بزرگ اسلامي و هويت فرهنگي و اخلاقي جامعه خدا شناسي و يكتاپرست ايراني در طول تاريخ نگاهباني كرد و راه مشاركت علاقهمندان را براي تحقق اين برنامهها هموار ساخت. بنياد ايران شناسي براي تحقق اين هدفها در سال 1376تاسيس شد تا به همت دانشمندان فرهيخته در اين مسير گامهايي فرا پيش نهد.
در همين راستا تا به حال اين بنياد در زمينههاي گوناگون فعاليت كرده است كه از آن ميان ميتوان به چاپ و نشر كتابهاي مختلف مرتبط با مقوله ايرانشناسي اشاره كرد. بخشي از اين آثار، «مجموعه اماكن مذهبي ايران» است كه زير نظر آقاي دكتر حبيبي تحقيق و نگاشته شده و برخي از آنها چاپخش نيز شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
از اين شمار بايد به كتاب «شماري از بقعهها، مرقدها و مزارهاي استانهاي تهران و البرز» اشاره كرد كه در دو مجلد تهيه و تنظيم شده است. در باب اهميت اين موضوع بايد گفت زيارت مکانهاي منسوب به بزرگان و نيکان يکي از جنبههاي عميق فرهنگ ايرانيان است که از ديرباز تاکنون اهميت و اعتبار خود را حفظ کرده است و چنان با عقايد ايرانيان در هم آميخته است كه به نوعي بخشي از هويت جمعي آنان به شمار ميرود. تربت پاكان و نيكان و بزرگاني بسيار به عنوان بقعه، مرقد و مزار در اين مرز و بوم قرار دارد. اين مقابر جزء اماکن متبرکهاي هستند که در گسترة اين سرزمين پهناور با تنوع موقعيت جغرافيايي و اقليمي گوناگون پراكندهاند و کمتر شهر و روستايي در ايران وجود دارد که سهمي از اين بناها نداشته باشد.
برخي از بقعهها، مرقدها و مزارهاي اين بزرگواران داراي تاريخاند و بناي كهني دارند و در كتابها نام كساني كه در اين خاكها آرميدهاند، به تفصيل يا به اختصار ذكر شده است؛ اما دربارة برخي ديگر سندي به طور كامل و متقن در دست نيست. برخي ديگر از اين مزارات نيز با آنكه متعلق به اعقاب پيامبر اكرم(ص) نيستند، ولي مانند امثال شيخ صدوق يا كليني به واسطة قدر و مرتبه علمي و اخلاقي و اعتقاديشان پرآوازهاند و مورد احترام؛ و جمعي ديگر نيز به دلايل ديگر مورد احتراماند. اما به هر روي بقعهها، مرقدها و مزارهاي پاكان و نيكان از آن جهت که مکان مناسبي براي انجام آداب و مناسک مذهبي يا برآوردن نيازهاي معنوي مردم و ابراز ارادت آنان به اهل بيت بوده، توانستهاند در بين مردم از نوعي مقبوليت عمومي برخوردار شوند و جايگاه ويژهاي يابند. بر اين اساس، بافت شهرهاي زيادي به دليل وجود آنها شکل گرفته، مراکز فرهنگي و علمي در کنار آنها داير شده است، بازارها رونق يافته و به سبب حضور جمعيتهاي مختلف، تلاقي فرهنگي ايجاد شده و در نهايت، در برخي موارد شهرها و محلهها به خاطر آنها اعتبار يافته است.
مطالعه دربارة بزرگان علمي، ديني، فرهنگي، تربيتي و اخلاقي هر قوم و قبيله و تدوين شرح حال و نشانيهايي كه موجب ايجاد حافظه تاريخي در قوم يا ملتي ميشوند، دستهاي بههم پيوسته از اطلاعات منسجمي هستند كه با پردازش به قاعده ميتوانند از نسلي به نسل ديگر، به آساني و مانند يك جريان طبيعي سيال و نافذ منتقل گردند.
بسياري از آرامگاههاي بزرگ و كوچك علاوه بر آنكه زيارتگاهاند، محل هنرنمايي هنرمندان در انواع و اقسام رشتههاي هنرياند. به ويژه آنكه احترام وصفناپذير زائران و بانيان تزئين زيارتگاهها نسبت به صاحب مزار سبب شده تا شاهد اوج اعتلاي هنرهايي نظير آينهكاري، خاتمسازي، ساختن ضريح، كتيبهنويسي و خوشنويسي در اين اماكن باشيم.
كتاب «شماري از بقعهها، مرقدها و مزارهاي استانهاي تهران و البرز» بخشي از طرح بررسي مراكز آئيني كشور و حاصل پژوهش گروهي بنياد ايرانشناسي است كه در سال 1389 در دو جلد به چاپ رسيده است. در جلد اول 110 بقعه، مرقد و مزار در شهرستانهاي اسلامشهر، پاكدشت، دماوند، رباطكريم، ساوجبلاغ و شهرري و در جلد دوم 114 بقعه، مرقد و مزار در شهرستانهاي شهريار، فيروزكوه، كرج، نظرآباد و ورامين به منظور جستجوي اطلاعات ميداني و كتابخانهاي بررسي شدهاند كه حاصل كار، يادگاري است ارزشمند در زمينه پژوهشهاي گروهي علوم انساني.
در شكل كلي كار، در اين اثر، از كتاب «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان»، چاپ سال 1388 كه اولين پژوهش مدون بنياد ايرانشناسي در طرح بررسي مراكز آئيني كشور بوده، عنوان الگوي كار استفاده شده است. در بررسي ميداني كه يكي از بخشهاي مهم كار بوده است، هر يك از بقعهها و مزارها با دقت تمام مورد مشاهده و بررسي واقع شدهاند كه حاصل اين دقت در جاي جاي متن كتاب ديده ميشود. وجه ديگر حضور انساني و اجتماعي اصل بنا بوده است كه بايد به عنوان يك امر اجتماعي، فرهنگي و در عين حال آئيني و مذهبي و نيز تاريخي و اجتماعي بدان پرداخته ميشد و چنين شده است. در عين حال همزمان با بررسي ميداني، به منظور كاهش زمان پژوهش، مطالعات كتابخانهاي نيز پي گرفته شده است.
اين كتاب از جهت گردآمدن تعداد معتنابهي از سرگذشت بقعهها، مرقدها و مزارهاي شهرستانهاي استان تهران و استان جديدالتأسيس البرز در دو جلد كاري است جامع كه كمتر مورد توجه پژوهشگران در مطالعات و تحقيقات مربوط به علوم انساني قرار گرفته است.
از ديگر نكات برجستة اين اثر، ميتوان به اهميت موضوع مورد بررسي اشاره كرد. موضوع اين اثر، به عنوان موضوعي ميانرشتهاي گسترة وسيعي از مطالب و منابع جغرافيايي، معماري، مذهبي و تاريخي را دربرگرفته است كه گروه پژوهشي را ناگزير به مراجعه به شمار بسياري از منابع نموده است. در اين ميان به دليل آنكه مكانهاي مورد بررسي در اين كتاب در بيشتر موارد در شهرها و روستاهاي كوچك يا نواحي حاشيهاي استان تهران قرار گرفتهاند، منابع مكتوب چاپي و مدون كمتري نظير كتاب، مقاله و رساله در دسترس بوده و تكيه كار بر مشاهدات ميداني دقيق، روايات شفاهي و استفاده از منابع اسنادي موجود در ادارههاي اوقاف و امور خيريه مناطق، سازمان اسناد ملي ايران، سازمان ميراث فرهنگي كشور و استان و ديگر مراكز اسنادي موجود بوده است و قرارگرفتن اين مطالب در كنار عكس و پلانهاي لازم براي بنا، كيفيت كار را دو چندان كرده است و اطلاعات جامع و مفيدي را در اختيار علاقهمندان قرار ميدهد.
با آنكه اولين کارکرد بقعهها و مزارهاي پاكان و نيكان، کارکردي مذهبي ـ زيارتي است و بيشتر مطالب موجود نيز به اين جنبه از موضوع پرداختهاند؛ اما اثر حاضر در کنار اين کارکرد اصلي و عمومي، کارکردهاي ديگري از جنس فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي را با تيزبيني و نكتهسنجي بسيار مورد بررسي و مطالعه قرار داده است كه توضيحات دقيق در باب الحاقاتي چون كتابخانه، مدرسه و واحدهاي فرهنگي در كنار بناي اصلي، برگزاري مراسم مذهبي، گردهماييهاي مردم محل در اين اماكن، قبرستان و خاكسپاري متوفيان، همچنين شكلگيري بازارهاي سنتي و مشاغل مختلف در اطراف اين اماكن را از جمله نكات برجستة اين اثر است که در مطالعاتي که بر روي بقعهها، آرامگاهها و مزارها انجام گرفته کمتر بدان توجه شده است.
بنا بر گفتهها و تحليلهاي بسياري از صاحبنظران، برخي از نكتههاي مربوط به معماري زيارتگاههاي ايران از لحاظ هنري و فني در زمرة برجستهترين نمونهها و جلوههاي هنر معماري اسلامي و ايراني هستند كه در اين اثر سعي شده است اين نكات در توضيح معماري بنا مورد توجه قرار گيرد. ذكر ريزهكاريها در كارهاي معماري و كاشيكاريها و گچبريها، دقت اندازهگيري در تمامي اندازههاي بنا، ياد كرد جزئيات موجود در بنا و مواردي از اين دست سبب شده است اين كتاب در زمينة معماري بناهاي آرامگاهي نيز اثري درخور توجه باشد.
كتاب با «گلبانگ آشنايي» كه شامل مقدمه و توضيحي بر روش پژوهش و چگونگي تدوين است، آغاز شده و در ادامه به دو بخش اصلي تقسيم شده است: معرفي و توصيف بقعهها(كه در واقع متن اصلي كتاب است)و پيوستها. در نهايت بازبيني و تدوين نهايي، سبب شده است تا كاستيها و نقائص كتاب تا حد ممكن رفع گردد و نتيجة نهايي كار، اثري ارزشمند در موضوع و حيطة بررسي مراكز آئيني و اماكن مذهبي كشور باشد.
اين كار گرچه پژوهشي گروهي محسوب ميشود، اما طرح، مقدمه، تدوين و بررسي نهايياش با آقاي دكتر حبيبي بوده كه با وجود بيماري چندساله، همچنان قلم در دست دارند و فعاليت علمي جمعي را عملا تشويق ميكنند. با آرزوي تندرستي و توفيق ايشان و همكاران ارجمندشان، بخشي از ديباچه ايشان را بر جلد دوم كتاب حاضر از نظر خوانندگان گرامي ميگذرانيم.
با پاكان و نيكان
اين كتاب نيز بخشي قابل توجه از طرحي است كه در باب بررسي مراكز آئيني كشور تهيه شده است. اجراي همين بخش از طرح در سراسر كشور كاري وقتگير و دراز دامن است؛ هرچند كه به هيچوجه نميتوان آن را خستهكننده و فرسودهساز خواند. در عين حال شورو شوق از يك سو و دستماية مالي از سوي ديگر ميخواهد، البته اگر جستجوگران محلي باشند ـ كه بايد چنين باشد ـ هزينهها و خستگيها بسيار كمتر خواهد شد و كار نيز زودتر سر و سامان خواهد گرفت. در عين حال آنچه مهم، بلكه لازم و حتمي است، پيروي از يك طرح و نقشة راه واحد و نظارت سختگيرانه يكتا و يكسان و ارائة يك الگوي كار انجام يافته است.
اين كتاب و كتابهاي ديگر از اين دست، براساس الگوي كتاب «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان» شكل گرفتهاند، با اين تفاوت كه برخي از اشكالات و كاستيهاي پيشين برطرف شدهاند. صادقانه و صميمانه ميگوييم كه آنچه به جامعة فرهيخته و خوانندگان جستجوگر ارمغان ميشود نه كاري منحصر و براي نخستين بار است و نه كاري كارستان. هم گزارشهاي مختصر و مفصل از بقعهها، مرقدها و مزارهاي بزرگان و نامآوران گوشه و كنار كشور وجود دارد و هم كارهاي شايسته و خوب يا به نسبت خوب به اهل تحقيق عرضه شدهاند؛ اما اين كار از چند جهت، در عين توجه به اهميت كارهاي پيشروان و پيشكسوتان، با كارهاي ديگر تفاوتهاي آشكار و پنهان دارد كه از جمله آنها گرد آمدن تعداد قابل ملاحظهاي از سرگذشت بقعهها، مرقدها و مزارهاي شهرستانهاي استان تهران و استان جديدالتأسيس البرز در دو جلد بدين شرح است:
جلد اول: اسلامشهر، پاكدشت، دماوند، رباطكريم، ساوجبلاغ و شهرري؛
جلد دوم: شهريار، فيروزكوه، كرج، نظرآباد و ورامين.
برخي از اين شهرها در ري قديم و برخي ديگر خارج آن قرار داشتهاند كه ذيلاً به موقعيت هر كدام اشارتي خواهد شد: همانطور كه بسياري از دانشمندان نوشتهاند: «ري و طبرستان از سدة سوم تا پنجم هجري، دو مركز مهم استقرار علويان در ايران، بلكه در سرزمينهاي اسلامياند. مهاجرت علويان از اواخر قرن دوم به سوي طبرستان آغاز شد كه در مسير خود از آباديها و مسيرهاي ناحية ري عبور ميكردند و بسياري از آنان در روستاها و مناطق آن ساكن شدند.»1
البته همة شهرستانهايي كه در اين كتاب از آنها سخن گفته شده است، در محدودة ري قديم قرار نداشتهاند، اما به هرحال «ساوجبلاغ در شمال غربي ري قديم و... ساوجبلاغ فعلي قسمتي از دشت ري قديم است».2 كرج نيز پيش از تقسيمات كشوري جديد «دهي در ري» بوده است.3 شهريار نيز در كتابهايي همچون «مختصر البلدان» ابنفقيه، «المسالك و الممالك» اصطخري، «صورهالارض» ابنحوقل، «حدود العالم»، «احسنالتقاسيم» مقدسي، «معجمالبلدان» ياقوت، «آثارالبلاد» قزويني، «نخبهالدهر» دمشقي... به عنوان يكي از قسمتهاي ري نام برده شده است.4
ورامين هم از آباديهاي قديمي ناحيه ري است و در قرن چهارم بيش از ده هزار تن جمعيت داشته است.5 همچنين مكتوباتي كه سراسر آن مربوط به بقعهها، مرقدها و مزارهاي اين شهرها است مورد توجه قرار گرفته و اطلاعات آنها استخراج شدهاند. در بررسي ميداني هم هريك از بقعهها و آرامگاهها با دقت تمام مورد مشاهده و معاينه واقع شدهاند. حاصل اين دقت در جاي جاي متن كتاب ديده ميشود و از اين پس به گوشهاي از آنها نيز در چند سطر اشاره خواهد شد.
آنچه در بررسي ميداني بدان پرداخته شده است، همة مسائلي را در بر ميگيرد كه مربوط به ساختار بنا و نيز تزئينات آن است كه به طور عيني بررسي و به معني دقيق كلمه نهتنها مشاهده، بلكه «معاينه» شدهاند. جستجوگر از تاريخچة ساختمان و سرزندگي بنا نيز نهتنها غافل نمانده است كه اين بخش را به عنوان يكي از بخشهاي مهم كار مورد توجه قرار داده است. وجه ديگر حضور انساني و اجتماعي اصل بنا بوده است كه بايد به عنوان يك امر اجتماعي، فرهنگي و در عين حال آئيني و مذهبي و نيز تاريخي و اجتماعي بدان پرداخته ميشد و چنين شده است. آرامگاه به عنوان يك موجود زنده و فعال نهتنها در بافت شهري يا روستايي قرار داده شده، بلكه در تار و پود زندگي اجتماعي، فرهنگي، عقيدتي و حتي سياسي جاي داده شده است و بنابراين به صورت چندوجهي تنيده درهم مورد مطالعه قرار گرفته است.
نميتوان گفت كه هر دو قسمت مادي و معنوي، ساختمان و محتواي ساختمان، محمل كاركردها و اصل كاركردها، به طور كامل و تمامعيار محل بحث و تحقيق و تتبع واقع شدهاند، اما با توجه به چند نمونهاي كه در زير ياد خواهد شد، ميتوان گفت كاري بدين گستردگي، ريزبيني و ريزهكاري، همراه با دقت و سختكوشي كاري نمونه است و برخوردار از يك نكتة بسيار مهم ديگر در علوم انساني و اجتماعي ايران نيز هست كه كمتر مورد عمل قرار گرفته است و آن كار ميداني به معني به نسبت فني و دقيق كلمه است كه از اين پس بدان نيز اشارتي خواهيم داشت.
اگر به نتيجة كار با اندكي دقت نگريسته شود، ميتوان در بسياري از وصفها از كثرت دادهها و برخي توضيحات ريزبينانه دربارة دادهها، بيش و كم شگفتزده شد و گهگاه مطالبي از اين دست را نقد كرد و آنها را، توضيح واضحات، پرگويي و درازگويي، يا گزارشهاي سادهلوحانه و نظير آن دانست؛ اما اگر در اين نقد به برخي از اصول مربوط به گزارشهاي فني و مستند توجه شود و به ويژه اگر به اين نكتة بسيار مهم روانشناختي عنايت شود كه وقتي هدف و غرض ايجاد اطمينان در مخاطب پژوهشگري است كه ميخواهد با استفاده از اطلاعات عرضه شده دربارة يك بناي مهم از لحاظ كاركرد ـ حتي با نديدن بنا ـ ديگربار آن را در ذهن خود بسازد بايد پذيرفت كه گزارشگر بايد تيزبين و ريزبين باشد تا بتواند به نياز اين پژوهشگر پاسخ مناسب بدهد.
با توجه به اين معني است كه ارزش و اهميت علمي اين سنخ گزارشها آشكار ميشود؛ گزارشهايي كه در حال حاضر در علوم انساني و اجتماعي، چندان زياد نيستند، اما بايد در اين رشته همانند گزارشهاي فني و آزمايشگاهي علوم تجربي گسترش يابند و به صورت يك بخش صرفنظرناكردني در مطالعات و تحقيقات مربوط به علوم انساني درآيند.
از جملة اين گونه دقتها، يادكرد دقيق اندازهها تا حد سانتيمتر در بيشتر نزديك به تمامي اندازهها، اعم از بسيار مهم و مهم يا عادي و پيشپا افتاده است. به خصوص كه در اين اماكن برخلاف مساجد تنوعطلبي كمتر است و عملاً ميتوان سليقة معماران و دستاندركاران تزئينات جزيي و كلي اماكن آئيني را در يك يا چند دوره ملاحظه و بررسي كرد. ذكر ريزهكاريها در كارهاي معماري و كاشيكاريها و گچبريها، يادكرد كفپوش راهروها و انواع و اقسام درهاي ورودي به زيرزمينها، انباريها، زيرپلهها، شرح پرده يا تجير و پردينه و ديوارك ميان بخشهاي مردانه و زنانة حرم و نوع پارچه يا رنگ برزنت تجير، و... توضيحاتي هستند كه تنها با توجيه علمي و فني قابل تحمل و تأملاند، نه به عنوان توضيحاتي كه در يك كتاب خوشخوان بايد بدانها پرداخت يا از آنها صرفنظر كرد.
در اين كتاب 114 آرامگاه به منظور جستجوي اطلاعات ميداني و كتابخانهاي بررسي شدهاند و به نظر ميرسد كه بتوان آن را يكي از يادگارهاي خوب و مقدمة لازم كاري مستمر دانست كه خوشبختانه به نتيجه، ولو يك نتيجه ابتدايي، در علوم انساني و اجتماعي ايران رسيده است به ويژه دربارة موضوعي به اين اندازه مهم و در عين حال مستلزم كار و تلاش فراوان كه در ضمن مورد كماعتنايي قرار داشته است.
اما همة دستاندركاران تحقيق و پژوهش ميدانند كه چه بسيارند بررسيهاي بيش و كم با ارزش، اما مقدماتي و ويراستة نهايي نشده، كه در قفسههاي مراكز پژوهشي قرار دارند و خاك ميخورند و تنها استفادهاي كه از آنها ميشود (چنانچه دستاندركاران زيركي به خرج داده و حوصلهاي هم داشته باشند و گزارشها را به خوبي صحافي و تجليد كرده باشند) آن است كه در كتابخانه يا اتاق مسئولان پژوهش جاي گيرند. براي پرهيز از اين سرنوشت بيش و كم ناخوشايند، به واقع بايد از طائر قدس فروتنانه درخواست كه همتي بدرقة راه سازمانهاي پژوهشي كشور كند تا بتوانند راه دراز و پرنشيب و فراز به ثمر رساندن فرايند پژوهشها را از آغاز تا به انجام بپيمايند و ساختههاي خام و، احتمالاً دستپخت نيمهخام خود را به وجهي نيكو پخته سازند، به شرطي كه بانگ رحيل به گوش دستاندركاران خوانده نشود. شرايط ديگر را هم كه خسته نشدن جستجوگران و تدوينكنندگان و ويراستاران آگاه بهكار و هم جابجا نشدن آنها و نيز در دستور كار ماندن پژوهش و تحقيق نيمه كاره و درنهايت اعتبار مادي لازم براي به سرانجام رساندن و تأليف و تدوين نهايي كردن و منتشر ساختن اثرند، بايد از اجزاي همتي دانست كه بايد بدرقة راه محققان و مديران نوسفر و حتي مجريان كارآمد دنيا ديده شود.
برخي از كوششها كه در چند سال اخير در بنياد ايرانشناسي انجام يافته است، با اين توفيق رفيق بودهاند كه مقدمات به بار نشستنشان فراهم شده و به ويژه، اين اتفاق مبارك افتاده است كه جستجوگران نخستين يا پژوهندگان بعدي همت كردهاند و كوششهاي نيمه كاره را تمام نمودهاند، كاري بيش و كم به قاعده كرده و راههاي نيمه رفته را با صبر و حوصله پيمودهاند و نزديك است كه به مقصد برسند.
مراحل زير در كار با توجه به تجربههاي قبلي پيگرفته شده است: تهية فهرستي از مكانهاي مورد نظر – آغاز و انجام تحقيق ميداني و مطالعة كتابخانهاي بهطور همزمان بهمنظور كاهش زمان پژوهش، توجه به محورهاي اصلي پژوهش و پرهيز از حاشيه روي، جلوگيري از هرگونه تكرار چه در روش و چه در تدوين مطالب، تكيه برتحقيق ميداني و اسناد معتبر آرشيوي بهمنظور مستندسازي هرچه بيشتر نتيجة پژوهش، مطالعه و استفاده گسترده منابع كتابخانهاي مرتبط، بهكارگيري شيوههاي علمي تحقيق و دوري گزيدن از خرافهپرستي، سرانجام تدوين نهايي و بازبيني اثر از ابتدا تا انتها بهمنظور يك دست كردن سبك و سياق بيان مطالب، تهية فهرستهاي چندگانه در انتهاي كتاب.
همة مطالب كتاب صرفنظر از بررسيها و ويراستاريهاي چند بارة مقطعي و موردي، دوبار، يكبار نزديك به هشتاد و پنج درصد مطالب و بارديگر بهطور كامل از ابتدا تا انتها بازبيني و ويراستاري محتوايي و فني شده است كه اميد است از اين لحاظ نيز كتاب با مشكل جدي مواجه نباشد.
در مورد دو مجلد مربوط به شهرستانهاي استان تهران و استان البرز چون قسمتي از پژوهش همراه با پژوهشهاي «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان»، انجام يافته بود، روش تدوين و بازبيني نهايي عملاً بهدو صورت درآمد: در بخش قديمي دفترهاي مستقل هر مكان بازنگري شد و مطالب تكراري آنها حذف گرديد، در بخش جديد با توجه به الگوي كتاب مدون «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان»، كار سريعتر انجام يافت و همة آنها ضمن يك بررسي و تدوين نهايي بهسامان رسيد.
روش تدوين كتاب
اين چنين مجموعهاي نيازمند فهرستهايي براي سهولت مراجعه به برخي دادهها از سويي و تعريف و تبيين اصطلاحات متعدد بهويژه در زمينة معماري از سوي ديگر بود كه در آن اطلاعات مربوط بهعناوين زير عرضه شوند: نام زيارتگاه، نشاني مكان، ثبت در فهرست آثار ملي (شماره و تاريخ)، نام و نشان معماران، خوشنويسان و ديگر هنرمندان دست اندركار.
عنوان گذاريها بهمنظور خوشخوان شدن هر تكنگاري و در عين حال قابل مقايسه بودن اطلاعات هر يك از آنها با ديگر تك نگاريها به ويژه با توجه به برنامه رايانهاي كردن كتابها در بنياد بايد انديشيده ميشد و از سرصبر و حوصله و در نظر گرفتن نكات ظريف، در هر يك از گزارشها، تنظيم ميگرديد. همچنين بايد معلوم ميشد كدام دسته از اطلاعات به نسبت فرعي را، كه قرار شده بود تحت عنوان ملحقات در هر گزارش بيايد، بايد در پايان گزارش آورد و كدام بخش از اين اطلاعات را ميتوان به پيوست برد.
تعداد عكسهاي مربوط به هر زيارتگاه چند عكس باشد و ملاك براي تعيين تعداد بايد چه باشد: اهميت مكان، اهميت و جالب توجه بودن و اطلاعرسان بودن عكسها، اهميت نكتههاي معماران ولو در عكس نيمه واضح، منحصر به فرد بودن عكسها، اهميت عكس مكانهايي كه در حال حاضر خراب شدهاند.
كتاب بعد از گوشههايي از گلبانگ آشنايي به دو بخش اصلي تقسيم شده است: بخش اول معرفي و توصيف بقعهها، مرقدها و مزارها در برگيرنده متن اصلي، يعني مطالب مربوط به 114 بقعه، مزار و مرقد است.
بخش دوم، پيوستهاست كه خود به چهار قسمت تقسيم شده است: شرح حال برخي از بزرگان و نامآوران؛ فهرستها؛ واژهنامه؛ كتابنامه. ذكر يك نكته بجاست كه هر چه از محدودة شهرتهران دورتر ميشويم، براي هر گونه تحقيق و بررسي با كتابها و مقالهها و رسالهها و بهطور كلي منابع مكتوب چاپي كمتر روبرو خواهيم بود؛ بنابراين تعداد منابع مكتوبي كه در اين كتابها مورد استفاده قرار گرفتهاند، به مراتب كمتر از كارهاي مربوط به شهر تهران است. همين نسبت ميان اين كتاب و كتابي كه در آن زيارتگاههاي آذربايجان شرقي ارائه شدهاند وجود دارد. محققان براي رفع اين نقصان، جستجوهاي وسيعي كردند و به بررسي اسناد و مدارك مرتبط در مراكز اسنادي، پرداختند. دستگاههايي كه براي بهرهگيري اسناد به آنها رجوع شده است عبارتند از:
1- ادارههاي اوقاف و امور خيريه كل كشور و ادارههاي شهرستانهاي مربوط
2- سازمان ميراث فرهنگي كشور و استان
3- سازمان اسناد ملي ايران
4- كتابخانة مجلس شوراي اسلامي
5- مركز اسناد و تاريخ ديپلماسي وزارت امور خارجه
6- مركز اسناد و كتابخانة مركزي دانشگاه تهران
همچنين براي استفاده از پاياننامهها به دانشكدههاي هنر و معماري دانشگاه تهران، علوم اجتماعي دانشگاه تهران، معماري دانشگاه شهيد بهشتي و معماري علم و صنعت و دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات مراجعه شده است.
در قسمت واژهنامة معماري به توضيح اصطلاحات و مفاهيم معماري متعددي كه در كتاب مورد استفاده قرار گرفته پرداخته شده است، كتابنامه نيز شامل كتابها، نشريات و پاياننامهها است كه در فرآيند تحقيق از آنها استفاده شده است.
از آنجايي كه هر يك از آرامگاهها از هويتي مستقل برخوردار است، براي حفط تشخص هرآرامگاه شماره و سرصفحهاي در بالاي صفحه آغازين هر بقعه، براي معرفي آن در نظر گرفته شده است.
براي قرار گرفتن مطالب مربوط به توضيحات هر 114 بقعه، مرقد و مزار از يك روش هماهنگ پيروي شده است. به اين شكل كه در سرصفحه هر بقعه، مرقد و مزار، نام آرامگاه يا صاحب بقعه قرار داده شده، سپس در داخل نوار تزئيني ذيل آن، شناسنامه بقعه نوشته شده است. اين شناسنامه، با ارائه اطلاعات مهم مربوط به بقعه از قبيل: نام و نشاني، قدمت بنا و تاريخ بازسازيهاي آن، باني، وضعيت كنوني اعم از داير يا متروك بودن و چگونگي مديريت، معرفي كوتاهي از بناي آرامگاه را در بردارد.
روش تدوين مطالب دربارة هر بقعه به ترتيب زير است:
1- موقعيت بقعه: شامل موقعيت جغرافيايي دقيق بقعه و راههاي دسترسي به آن و توضيح كوتاهي دربارة محيط پيراموني بقعه.
2- تاريخچة بقعه: سابقة بنا و حدود و ثغور آن كه دربرگيرندة چگونگي و زمان ساخت بقعه، گزارشي از مرمتها و بازسازيها و توضيحي دربارة گذشته عناصر معماري و اجزاي بقعه مانند ضريح و قبر و... خواهد بود.
3- محوطه معماري كنوني بقعه: شامل توصيف كامل بنا. بدين منظور نحوة ورود به بقعه و مسير رسيدن تا حرم و ضريح مورد بررسي قرار گرفته است. ابتدا ورودي اصلي، صحن و تمام متعلقات به آن، نماي بيروني بنا، وروديهاي بقعه، حرم و اجزاي آن، ضريح، منبر
4- درپايان ملحقات شامل تأسيساتي كه به بقعة اصلي اضافه و الحاق شدهاند مانند حسينيه، درمانگاه، دفتر بسيج و...
5- توضيحات تكميلي و ملاحظات: شامل 1. زائران 2. نذورات 3. موقوفات 4. مراسم 5. دفنشدگان 6. بانيان و هنرمندان 7. متوليان و خادمان 8. آسيبشناسي.
در واقع بحثهاي جامعه شناختي، آداب و رسوم، باورها و اعتقادات مذهبي و بومي، اطلاعات مربوط به چگونگي اداره بقاع، مسائل مالي مانند نذورات و موقوفات... در اين قسمت جاي گرفتهاند. مطالب مربوط به قسمت آسيبشناسي نيز رهآورد جديد اين كتاب است. با توجه به اهميت بسياري از آرامگاههاي بررسي شده، متخصصان فني بنياد ايرانشناسي آسيبهايي كه بنا را از لحاظ معماري (سازه) و فرهنگي تهديد ميكنند ارائه كردهاند.
سخن را با بيان اين نكته به پايان ميبريم كه: بنا بر گفتهها و تحليلهاي بسياري از صاحب نظران، برخي از نكتههاي مربوط به معماري زيارتگاههاي ايران از لحاظ هنري و فني در زمره نظرگيرترين نمونهها و جلوههاي هنر معماري اسلامي و ايرانياند. در جاي ديگر همين نوشته علاوه برجنبه مذهبي و آئيني اماكن آئيني: از نقش و اثر مهم مزارها و مرقدهاي بزرگان و نامآوران در امور فرهنگي و اجتماعي و سياسي و حتي اقتصادي سخن گفتهايم و از قول صاحب نظران ميگوييم كه زيارتگاهها از جمله خاصترين و خالصترين و آرمانيترين و محتواگراترين موضوعهاي معماري در فرهنگ و تمدن ما ايرانيان هستند. اين موقعيت را بايد ارج نهاد و از اين ميراث گرانبها بايد مراقبت و حفاظت كرد و آنها را به آيندگان سپرد.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
با توجه به آنچه گذشت، دستيابي همه جانبه، علمي و فني به هر يك از جلوههاي گوناگون اين فرهنگ غني و تمدن نامآور وگسترش مرزهاي آگاهي در اين قلمرو، بايسته و بهرهوري از همكاري دانشمندان و پژوهشگران سراسر جهان وبازيابي، بازخواني و تدوين و تنظيم مطالعات، تحقيقات و اطلاعات مربوط به ايران زمين شايسته است. به علاوه بايد امكانات لازم را براي بهرهگيري دانشجويان و دانشپژوهان از آگاهيهاي موجود فراهم آورد و از اين رشته بررسيها و پژوهشها حمايت و پشتيباني كرد و قدر تلاشهاي پژوهندگان گذشته و معاصر را بدان سان كه بايد، شناخت و از اصالت ايران بزرگ اسلامي و هويت فرهنگي و اخلاقي جامعه خدا شناسي و يكتاپرست ايراني در طول تاريخ نگاهباني كرد و راه مشاركت علاقهمندان را براي تحقق اين برنامهها هموار ساخت. بنياد ايران شناسي براي تحقق اين هدفها در سال 1376تاسيس شد تا به همت دانشمندان فرهيخته در اين مسير گامهايي فرا پيش نهد.
در همين راستا تا به حال اين بنياد در زمينههاي گوناگون فعاليت كرده است كه از آن ميان ميتوان به چاپ و نشر كتابهاي مختلف مرتبط با مقوله ايرانشناسي اشاره كرد. بخشي از اين آثار، «مجموعه اماكن مذهبي ايران» است كه زير نظر آقاي دكتر حبيبي تحقيق و نگاشته شده و برخي از آنها چاپخش نيز شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
از اين شمار بايد به كتاب «شماري از بقعهها، مرقدها و مزارهاي استانهاي تهران و البرز» اشاره كرد كه در دو مجلد تهيه و تنظيم شده است. در باب اهميت اين موضوع بايد گفت زيارت مکانهاي منسوب به بزرگان و نيکان يکي از جنبههاي عميق فرهنگ ايرانيان است که از ديرباز تاکنون اهميت و اعتبار خود را حفظ کرده است و چنان با عقايد ايرانيان در هم آميخته است كه به نوعي بخشي از هويت جمعي آنان به شمار ميرود. تربت پاكان و نيكان و بزرگاني بسيار به عنوان بقعه، مرقد و مزار در اين مرز و بوم قرار دارد. اين مقابر جزء اماکن متبرکهاي هستند که در گسترة اين سرزمين پهناور با تنوع موقعيت جغرافيايي و اقليمي گوناگون پراكندهاند و کمتر شهر و روستايي در ايران وجود دارد که سهمي از اين بناها نداشته باشد.
برخي از بقعهها، مرقدها و مزارهاي اين بزرگواران داراي تاريخاند و بناي كهني دارند و در كتابها نام كساني كه در اين خاكها آرميدهاند، به تفصيل يا به اختصار ذكر شده است؛ اما دربارة برخي ديگر سندي به طور كامل و متقن در دست نيست. برخي ديگر از اين مزارات نيز با آنكه متعلق به اعقاب پيامبر اكرم(ص) نيستند، ولي مانند امثال شيخ صدوق يا كليني به واسطة قدر و مرتبه علمي و اخلاقي و اعتقاديشان پرآوازهاند و مورد احترام؛ و جمعي ديگر نيز به دلايل ديگر مورد احتراماند. اما به هر روي بقعهها، مرقدها و مزارهاي پاكان و نيكان از آن جهت که مکان مناسبي براي انجام آداب و مناسک مذهبي يا برآوردن نيازهاي معنوي مردم و ابراز ارادت آنان به اهل بيت بوده، توانستهاند در بين مردم از نوعي مقبوليت عمومي برخوردار شوند و جايگاه ويژهاي يابند. بر اين اساس، بافت شهرهاي زيادي به دليل وجود آنها شکل گرفته، مراکز فرهنگي و علمي در کنار آنها داير شده است، بازارها رونق يافته و به سبب حضور جمعيتهاي مختلف، تلاقي فرهنگي ايجاد شده و در نهايت، در برخي موارد شهرها و محلهها به خاطر آنها اعتبار يافته است.
مطالعه دربارة بزرگان علمي، ديني، فرهنگي، تربيتي و اخلاقي هر قوم و قبيله و تدوين شرح حال و نشانيهايي كه موجب ايجاد حافظه تاريخي در قوم يا ملتي ميشوند، دستهاي بههم پيوسته از اطلاعات منسجمي هستند كه با پردازش به قاعده ميتوانند از نسلي به نسل ديگر، به آساني و مانند يك جريان طبيعي سيال و نافذ منتقل گردند.
بسياري از آرامگاههاي بزرگ و كوچك علاوه بر آنكه زيارتگاهاند، محل هنرنمايي هنرمندان در انواع و اقسام رشتههاي هنرياند. به ويژه آنكه احترام وصفناپذير زائران و بانيان تزئين زيارتگاهها نسبت به صاحب مزار سبب شده تا شاهد اوج اعتلاي هنرهايي نظير آينهكاري، خاتمسازي، ساختن ضريح، كتيبهنويسي و خوشنويسي در اين اماكن باشيم.
كتاب «شماري از بقعهها، مرقدها و مزارهاي استانهاي تهران و البرز» بخشي از طرح بررسي مراكز آئيني كشور و حاصل پژوهش گروهي بنياد ايرانشناسي است كه در سال 1389 در دو جلد به چاپ رسيده است. در جلد اول 110 بقعه، مرقد و مزار در شهرستانهاي اسلامشهر، پاكدشت، دماوند، رباطكريم، ساوجبلاغ و شهرري و در جلد دوم 114 بقعه، مرقد و مزار در شهرستانهاي شهريار، فيروزكوه، كرج، نظرآباد و ورامين به منظور جستجوي اطلاعات ميداني و كتابخانهاي بررسي شدهاند كه حاصل كار، يادگاري است ارزشمند در زمينه پژوهشهاي گروهي علوم انساني.
در شكل كلي كار، در اين اثر، از كتاب «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان»، چاپ سال 1388 كه اولين پژوهش مدون بنياد ايرانشناسي در طرح بررسي مراكز آئيني كشور بوده، عنوان الگوي كار استفاده شده است. در بررسي ميداني كه يكي از بخشهاي مهم كار بوده است، هر يك از بقعهها و مزارها با دقت تمام مورد مشاهده و بررسي واقع شدهاند كه حاصل اين دقت در جاي جاي متن كتاب ديده ميشود. وجه ديگر حضور انساني و اجتماعي اصل بنا بوده است كه بايد به عنوان يك امر اجتماعي، فرهنگي و در عين حال آئيني و مذهبي و نيز تاريخي و اجتماعي بدان پرداخته ميشد و چنين شده است. در عين حال همزمان با بررسي ميداني، به منظور كاهش زمان پژوهش، مطالعات كتابخانهاي نيز پي گرفته شده است.
اين كتاب از جهت گردآمدن تعداد معتنابهي از سرگذشت بقعهها، مرقدها و مزارهاي شهرستانهاي استان تهران و استان جديدالتأسيس البرز در دو جلد كاري است جامع كه كمتر مورد توجه پژوهشگران در مطالعات و تحقيقات مربوط به علوم انساني قرار گرفته است.
از ديگر نكات برجستة اين اثر، ميتوان به اهميت موضوع مورد بررسي اشاره كرد. موضوع اين اثر، به عنوان موضوعي ميانرشتهاي گسترة وسيعي از مطالب و منابع جغرافيايي، معماري، مذهبي و تاريخي را دربرگرفته است كه گروه پژوهشي را ناگزير به مراجعه به شمار بسياري از منابع نموده است. در اين ميان به دليل آنكه مكانهاي مورد بررسي در اين كتاب در بيشتر موارد در شهرها و روستاهاي كوچك يا نواحي حاشيهاي استان تهران قرار گرفتهاند، منابع مكتوب چاپي و مدون كمتري نظير كتاب، مقاله و رساله در دسترس بوده و تكيه كار بر مشاهدات ميداني دقيق، روايات شفاهي و استفاده از منابع اسنادي موجود در ادارههاي اوقاف و امور خيريه مناطق، سازمان اسناد ملي ايران، سازمان ميراث فرهنگي كشور و استان و ديگر مراكز اسنادي موجود بوده است و قرارگرفتن اين مطالب در كنار عكس و پلانهاي لازم براي بنا، كيفيت كار را دو چندان كرده است و اطلاعات جامع و مفيدي را در اختيار علاقهمندان قرار ميدهد.
با آنكه اولين کارکرد بقعهها و مزارهاي پاكان و نيكان، کارکردي مذهبي ـ زيارتي است و بيشتر مطالب موجود نيز به اين جنبه از موضوع پرداختهاند؛ اما اثر حاضر در کنار اين کارکرد اصلي و عمومي، کارکردهاي ديگري از جنس فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي را با تيزبيني و نكتهسنجي بسيار مورد بررسي و مطالعه قرار داده است كه توضيحات دقيق در باب الحاقاتي چون كتابخانه، مدرسه و واحدهاي فرهنگي در كنار بناي اصلي، برگزاري مراسم مذهبي، گردهماييهاي مردم محل در اين اماكن، قبرستان و خاكسپاري متوفيان، همچنين شكلگيري بازارهاي سنتي و مشاغل مختلف در اطراف اين اماكن را از جمله نكات برجستة اين اثر است که در مطالعاتي که بر روي بقعهها، آرامگاهها و مزارها انجام گرفته کمتر بدان توجه شده است.
بنا بر گفتهها و تحليلهاي بسياري از صاحبنظران، برخي از نكتههاي مربوط به معماري زيارتگاههاي ايران از لحاظ هنري و فني در زمرة برجستهترين نمونهها و جلوههاي هنر معماري اسلامي و ايراني هستند كه در اين اثر سعي شده است اين نكات در توضيح معماري بنا مورد توجه قرار گيرد. ذكر ريزهكاريها در كارهاي معماري و كاشيكاريها و گچبريها، دقت اندازهگيري در تمامي اندازههاي بنا، ياد كرد جزئيات موجود در بنا و مواردي از اين دست سبب شده است اين كتاب در زمينة معماري بناهاي آرامگاهي نيز اثري درخور توجه باشد.
كتاب با «گلبانگ آشنايي» كه شامل مقدمه و توضيحي بر روش پژوهش و چگونگي تدوين است، آغاز شده و در ادامه به دو بخش اصلي تقسيم شده است: معرفي و توصيف بقعهها(كه در واقع متن اصلي كتاب است)و پيوستها. در نهايت بازبيني و تدوين نهايي، سبب شده است تا كاستيها و نقائص كتاب تا حد ممكن رفع گردد و نتيجة نهايي كار، اثري ارزشمند در موضوع و حيطة بررسي مراكز آئيني و اماكن مذهبي كشور باشد.
اين كار گرچه پژوهشي گروهي محسوب ميشود، اما طرح، مقدمه، تدوين و بررسي نهايياش با آقاي دكتر حبيبي بوده كه با وجود بيماري چندساله، همچنان قلم در دست دارند و فعاليت علمي جمعي را عملا تشويق ميكنند. با آرزوي تندرستي و توفيق ايشان و همكاران ارجمندشان، بخشي از ديباچه ايشان را بر جلد دوم كتاب حاضر از نظر خوانندگان گرامي ميگذرانيم.
با پاكان و نيكان
اين كتاب نيز بخشي قابل توجه از طرحي است كه در باب بررسي مراكز آئيني كشور تهيه شده است. اجراي همين بخش از طرح در سراسر كشور كاري وقتگير و دراز دامن است؛ هرچند كه به هيچوجه نميتوان آن را خستهكننده و فرسودهساز خواند. در عين حال شورو شوق از يك سو و دستماية مالي از سوي ديگر ميخواهد، البته اگر جستجوگران محلي باشند ـ كه بايد چنين باشد ـ هزينهها و خستگيها بسيار كمتر خواهد شد و كار نيز زودتر سر و سامان خواهد گرفت. در عين حال آنچه مهم، بلكه لازم و حتمي است، پيروي از يك طرح و نقشة راه واحد و نظارت سختگيرانه يكتا و يكسان و ارائة يك الگوي كار انجام يافته است.
اين كتاب و كتابهاي ديگر از اين دست، براساس الگوي كتاب «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان» شكل گرفتهاند، با اين تفاوت كه برخي از اشكالات و كاستيهاي پيشين برطرف شدهاند. صادقانه و صميمانه ميگوييم كه آنچه به جامعة فرهيخته و خوانندگان جستجوگر ارمغان ميشود نه كاري منحصر و براي نخستين بار است و نه كاري كارستان. هم گزارشهاي مختصر و مفصل از بقعهها، مرقدها و مزارهاي بزرگان و نامآوران گوشه و كنار كشور وجود دارد و هم كارهاي شايسته و خوب يا به نسبت خوب به اهل تحقيق عرضه شدهاند؛ اما اين كار از چند جهت، در عين توجه به اهميت كارهاي پيشروان و پيشكسوتان، با كارهاي ديگر تفاوتهاي آشكار و پنهان دارد كه از جمله آنها گرد آمدن تعداد قابل ملاحظهاي از سرگذشت بقعهها، مرقدها و مزارهاي شهرستانهاي استان تهران و استان جديدالتأسيس البرز در دو جلد بدين شرح است:
جلد اول: اسلامشهر، پاكدشت، دماوند، رباطكريم، ساوجبلاغ و شهرري؛
جلد دوم: شهريار، فيروزكوه، كرج، نظرآباد و ورامين.
برخي از اين شهرها در ري قديم و برخي ديگر خارج آن قرار داشتهاند كه ذيلاً به موقعيت هر كدام اشارتي خواهد شد: همانطور كه بسياري از دانشمندان نوشتهاند: «ري و طبرستان از سدة سوم تا پنجم هجري، دو مركز مهم استقرار علويان در ايران، بلكه در سرزمينهاي اسلامياند. مهاجرت علويان از اواخر قرن دوم به سوي طبرستان آغاز شد كه در مسير خود از آباديها و مسيرهاي ناحية ري عبور ميكردند و بسياري از آنان در روستاها و مناطق آن ساكن شدند.»1
البته همة شهرستانهايي كه در اين كتاب از آنها سخن گفته شده است، در محدودة ري قديم قرار نداشتهاند، اما به هرحال «ساوجبلاغ در شمال غربي ري قديم و... ساوجبلاغ فعلي قسمتي از دشت ري قديم است».2 كرج نيز پيش از تقسيمات كشوري جديد «دهي در ري» بوده است.3 شهريار نيز در كتابهايي همچون «مختصر البلدان» ابنفقيه، «المسالك و الممالك» اصطخري، «صورهالارض» ابنحوقل، «حدود العالم»، «احسنالتقاسيم» مقدسي، «معجمالبلدان» ياقوت، «آثارالبلاد» قزويني، «نخبهالدهر» دمشقي... به عنوان يكي از قسمتهاي ري نام برده شده است.4
ورامين هم از آباديهاي قديمي ناحيه ري است و در قرن چهارم بيش از ده هزار تن جمعيت داشته است.5 همچنين مكتوباتي كه سراسر آن مربوط به بقعهها، مرقدها و مزارهاي اين شهرها است مورد توجه قرار گرفته و اطلاعات آنها استخراج شدهاند. در بررسي ميداني هم هريك از بقعهها و آرامگاهها با دقت تمام مورد مشاهده و معاينه واقع شدهاند. حاصل اين دقت در جاي جاي متن كتاب ديده ميشود و از اين پس به گوشهاي از آنها نيز در چند سطر اشاره خواهد شد.
آنچه در بررسي ميداني بدان پرداخته شده است، همة مسائلي را در بر ميگيرد كه مربوط به ساختار بنا و نيز تزئينات آن است كه به طور عيني بررسي و به معني دقيق كلمه نهتنها مشاهده، بلكه «معاينه» شدهاند. جستجوگر از تاريخچة ساختمان و سرزندگي بنا نيز نهتنها غافل نمانده است كه اين بخش را به عنوان يكي از بخشهاي مهم كار مورد توجه قرار داده است. وجه ديگر حضور انساني و اجتماعي اصل بنا بوده است كه بايد به عنوان يك امر اجتماعي، فرهنگي و در عين حال آئيني و مذهبي و نيز تاريخي و اجتماعي بدان پرداخته ميشد و چنين شده است. آرامگاه به عنوان يك موجود زنده و فعال نهتنها در بافت شهري يا روستايي قرار داده شده، بلكه در تار و پود زندگي اجتماعي، فرهنگي، عقيدتي و حتي سياسي جاي داده شده است و بنابراين به صورت چندوجهي تنيده درهم مورد مطالعه قرار گرفته است.
نميتوان گفت كه هر دو قسمت مادي و معنوي، ساختمان و محتواي ساختمان، محمل كاركردها و اصل كاركردها، به طور كامل و تمامعيار محل بحث و تحقيق و تتبع واقع شدهاند، اما با توجه به چند نمونهاي كه در زير ياد خواهد شد، ميتوان گفت كاري بدين گستردگي، ريزبيني و ريزهكاري، همراه با دقت و سختكوشي كاري نمونه است و برخوردار از يك نكتة بسيار مهم ديگر در علوم انساني و اجتماعي ايران نيز هست كه كمتر مورد عمل قرار گرفته است و آن كار ميداني به معني به نسبت فني و دقيق كلمه است كه از اين پس بدان نيز اشارتي خواهيم داشت.
اگر به نتيجة كار با اندكي دقت نگريسته شود، ميتوان در بسياري از وصفها از كثرت دادهها و برخي توضيحات ريزبينانه دربارة دادهها، بيش و كم شگفتزده شد و گهگاه مطالبي از اين دست را نقد كرد و آنها را، توضيح واضحات، پرگويي و درازگويي، يا گزارشهاي سادهلوحانه و نظير آن دانست؛ اما اگر در اين نقد به برخي از اصول مربوط به گزارشهاي فني و مستند توجه شود و به ويژه اگر به اين نكتة بسيار مهم روانشناختي عنايت شود كه وقتي هدف و غرض ايجاد اطمينان در مخاطب پژوهشگري است كه ميخواهد با استفاده از اطلاعات عرضه شده دربارة يك بناي مهم از لحاظ كاركرد ـ حتي با نديدن بنا ـ ديگربار آن را در ذهن خود بسازد بايد پذيرفت كه گزارشگر بايد تيزبين و ريزبين باشد تا بتواند به نياز اين پژوهشگر پاسخ مناسب بدهد.
با توجه به اين معني است كه ارزش و اهميت علمي اين سنخ گزارشها آشكار ميشود؛ گزارشهايي كه در حال حاضر در علوم انساني و اجتماعي، چندان زياد نيستند، اما بايد در اين رشته همانند گزارشهاي فني و آزمايشگاهي علوم تجربي گسترش يابند و به صورت يك بخش صرفنظرناكردني در مطالعات و تحقيقات مربوط به علوم انساني درآيند.
از جملة اين گونه دقتها، يادكرد دقيق اندازهها تا حد سانتيمتر در بيشتر نزديك به تمامي اندازهها، اعم از بسيار مهم و مهم يا عادي و پيشپا افتاده است. به خصوص كه در اين اماكن برخلاف مساجد تنوعطلبي كمتر است و عملاً ميتوان سليقة معماران و دستاندركاران تزئينات جزيي و كلي اماكن آئيني را در يك يا چند دوره ملاحظه و بررسي كرد. ذكر ريزهكاريها در كارهاي معماري و كاشيكاريها و گچبريها، يادكرد كفپوش راهروها و انواع و اقسام درهاي ورودي به زيرزمينها، انباريها، زيرپلهها، شرح پرده يا تجير و پردينه و ديوارك ميان بخشهاي مردانه و زنانة حرم و نوع پارچه يا رنگ برزنت تجير، و... توضيحاتي هستند كه تنها با توجيه علمي و فني قابل تحمل و تأملاند، نه به عنوان توضيحاتي كه در يك كتاب خوشخوان بايد بدانها پرداخت يا از آنها صرفنظر كرد.
در اين كتاب 114 آرامگاه به منظور جستجوي اطلاعات ميداني و كتابخانهاي بررسي شدهاند و به نظر ميرسد كه بتوان آن را يكي از يادگارهاي خوب و مقدمة لازم كاري مستمر دانست كه خوشبختانه به نتيجه، ولو يك نتيجه ابتدايي، در علوم انساني و اجتماعي ايران رسيده است به ويژه دربارة موضوعي به اين اندازه مهم و در عين حال مستلزم كار و تلاش فراوان كه در ضمن مورد كماعتنايي قرار داشته است.
اما همة دستاندركاران تحقيق و پژوهش ميدانند كه چه بسيارند بررسيهاي بيش و كم با ارزش، اما مقدماتي و ويراستة نهايي نشده، كه در قفسههاي مراكز پژوهشي قرار دارند و خاك ميخورند و تنها استفادهاي كه از آنها ميشود (چنانچه دستاندركاران زيركي به خرج داده و حوصلهاي هم داشته باشند و گزارشها را به خوبي صحافي و تجليد كرده باشند) آن است كه در كتابخانه يا اتاق مسئولان پژوهش جاي گيرند. براي پرهيز از اين سرنوشت بيش و كم ناخوشايند، به واقع بايد از طائر قدس فروتنانه درخواست كه همتي بدرقة راه سازمانهاي پژوهشي كشور كند تا بتوانند راه دراز و پرنشيب و فراز به ثمر رساندن فرايند پژوهشها را از آغاز تا به انجام بپيمايند و ساختههاي خام و، احتمالاً دستپخت نيمهخام خود را به وجهي نيكو پخته سازند، به شرطي كه بانگ رحيل به گوش دستاندركاران خوانده نشود. شرايط ديگر را هم كه خسته نشدن جستجوگران و تدوينكنندگان و ويراستاران آگاه بهكار و هم جابجا نشدن آنها و نيز در دستور كار ماندن پژوهش و تحقيق نيمه كاره و درنهايت اعتبار مادي لازم براي به سرانجام رساندن و تأليف و تدوين نهايي كردن و منتشر ساختن اثرند، بايد از اجزاي همتي دانست كه بايد بدرقة راه محققان و مديران نوسفر و حتي مجريان كارآمد دنيا ديده شود.
برخي از كوششها كه در چند سال اخير در بنياد ايرانشناسي انجام يافته است، با اين توفيق رفيق بودهاند كه مقدمات به بار نشستنشان فراهم شده و به ويژه، اين اتفاق مبارك افتاده است كه جستجوگران نخستين يا پژوهندگان بعدي همت كردهاند و كوششهاي نيمه كاره را تمام نمودهاند، كاري بيش و كم به قاعده كرده و راههاي نيمه رفته را با صبر و حوصله پيمودهاند و نزديك است كه به مقصد برسند.
مراحل زير در كار با توجه به تجربههاي قبلي پيگرفته شده است: تهية فهرستي از مكانهاي مورد نظر – آغاز و انجام تحقيق ميداني و مطالعة كتابخانهاي بهطور همزمان بهمنظور كاهش زمان پژوهش، توجه به محورهاي اصلي پژوهش و پرهيز از حاشيه روي، جلوگيري از هرگونه تكرار چه در روش و چه در تدوين مطالب، تكيه برتحقيق ميداني و اسناد معتبر آرشيوي بهمنظور مستندسازي هرچه بيشتر نتيجة پژوهش، مطالعه و استفاده گسترده منابع كتابخانهاي مرتبط، بهكارگيري شيوههاي علمي تحقيق و دوري گزيدن از خرافهپرستي، سرانجام تدوين نهايي و بازبيني اثر از ابتدا تا انتها بهمنظور يك دست كردن سبك و سياق بيان مطالب، تهية فهرستهاي چندگانه در انتهاي كتاب.
همة مطالب كتاب صرفنظر از بررسيها و ويراستاريهاي چند بارة مقطعي و موردي، دوبار، يكبار نزديك به هشتاد و پنج درصد مطالب و بارديگر بهطور كامل از ابتدا تا انتها بازبيني و ويراستاري محتوايي و فني شده است كه اميد است از اين لحاظ نيز كتاب با مشكل جدي مواجه نباشد.
در مورد دو مجلد مربوط به شهرستانهاي استان تهران و استان البرز چون قسمتي از پژوهش همراه با پژوهشهاي «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان»، انجام يافته بود، روش تدوين و بازبيني نهايي عملاً بهدو صورت درآمد: در بخش قديمي دفترهاي مستقل هر مكان بازنگري شد و مطالب تكراري آنها حذف گرديد، در بخش جديد با توجه به الگوي كتاب مدون «امامزادهها و تربت برخي از پاكان و نيكان»، كار سريعتر انجام يافت و همة آنها ضمن يك بررسي و تدوين نهايي بهسامان رسيد.
روش تدوين كتاب
اين چنين مجموعهاي نيازمند فهرستهايي براي سهولت مراجعه به برخي دادهها از سويي و تعريف و تبيين اصطلاحات متعدد بهويژه در زمينة معماري از سوي ديگر بود كه در آن اطلاعات مربوط بهعناوين زير عرضه شوند: نام زيارتگاه، نشاني مكان، ثبت در فهرست آثار ملي (شماره و تاريخ)، نام و نشان معماران، خوشنويسان و ديگر هنرمندان دست اندركار.
عنوان گذاريها بهمنظور خوشخوان شدن هر تكنگاري و در عين حال قابل مقايسه بودن اطلاعات هر يك از آنها با ديگر تك نگاريها به ويژه با توجه به برنامه رايانهاي كردن كتابها در بنياد بايد انديشيده ميشد و از سرصبر و حوصله و در نظر گرفتن نكات ظريف، در هر يك از گزارشها، تنظيم ميگرديد. همچنين بايد معلوم ميشد كدام دسته از اطلاعات به نسبت فرعي را، كه قرار شده بود تحت عنوان ملحقات در هر گزارش بيايد، بايد در پايان گزارش آورد و كدام بخش از اين اطلاعات را ميتوان به پيوست برد.
تعداد عكسهاي مربوط به هر زيارتگاه چند عكس باشد و ملاك براي تعيين تعداد بايد چه باشد: اهميت مكان، اهميت و جالب توجه بودن و اطلاعرسان بودن عكسها، اهميت نكتههاي معماران ولو در عكس نيمه واضح، منحصر به فرد بودن عكسها، اهميت عكس مكانهايي كه در حال حاضر خراب شدهاند.
كتاب بعد از گوشههايي از گلبانگ آشنايي به دو بخش اصلي تقسيم شده است: بخش اول معرفي و توصيف بقعهها، مرقدها و مزارها در برگيرنده متن اصلي، يعني مطالب مربوط به 114 بقعه، مزار و مرقد است.
بخش دوم، پيوستهاست كه خود به چهار قسمت تقسيم شده است: شرح حال برخي از بزرگان و نامآوران؛ فهرستها؛ واژهنامه؛ كتابنامه. ذكر يك نكته بجاست كه هر چه از محدودة شهرتهران دورتر ميشويم، براي هر گونه تحقيق و بررسي با كتابها و مقالهها و رسالهها و بهطور كلي منابع مكتوب چاپي كمتر روبرو خواهيم بود؛ بنابراين تعداد منابع مكتوبي كه در اين كتابها مورد استفاده قرار گرفتهاند، به مراتب كمتر از كارهاي مربوط به شهر تهران است. همين نسبت ميان اين كتاب و كتابي كه در آن زيارتگاههاي آذربايجان شرقي ارائه شدهاند وجود دارد. محققان براي رفع اين نقصان، جستجوهاي وسيعي كردند و به بررسي اسناد و مدارك مرتبط در مراكز اسنادي، پرداختند. دستگاههايي كه براي بهرهگيري اسناد به آنها رجوع شده است عبارتند از:
1- ادارههاي اوقاف و امور خيريه كل كشور و ادارههاي شهرستانهاي مربوط
2- سازمان ميراث فرهنگي كشور و استان
3- سازمان اسناد ملي ايران
4- كتابخانة مجلس شوراي اسلامي
5- مركز اسناد و تاريخ ديپلماسي وزارت امور خارجه
6- مركز اسناد و كتابخانة مركزي دانشگاه تهران
همچنين براي استفاده از پاياننامهها به دانشكدههاي هنر و معماري دانشگاه تهران، علوم اجتماعي دانشگاه تهران، معماري دانشگاه شهيد بهشتي و معماري علم و صنعت و دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات مراجعه شده است.
در قسمت واژهنامة معماري به توضيح اصطلاحات و مفاهيم معماري متعددي كه در كتاب مورد استفاده قرار گرفته پرداخته شده است، كتابنامه نيز شامل كتابها، نشريات و پاياننامهها است كه در فرآيند تحقيق از آنها استفاده شده است.
از آنجايي كه هر يك از آرامگاهها از هويتي مستقل برخوردار است، براي حفط تشخص هرآرامگاه شماره و سرصفحهاي در بالاي صفحه آغازين هر بقعه، براي معرفي آن در نظر گرفته شده است.
براي قرار گرفتن مطالب مربوط به توضيحات هر 114 بقعه، مرقد و مزار از يك روش هماهنگ پيروي شده است. به اين شكل كه در سرصفحه هر بقعه، مرقد و مزار، نام آرامگاه يا صاحب بقعه قرار داده شده، سپس در داخل نوار تزئيني ذيل آن، شناسنامه بقعه نوشته شده است. اين شناسنامه، با ارائه اطلاعات مهم مربوط به بقعه از قبيل: نام و نشاني، قدمت بنا و تاريخ بازسازيهاي آن، باني، وضعيت كنوني اعم از داير يا متروك بودن و چگونگي مديريت، معرفي كوتاهي از بناي آرامگاه را در بردارد.
روش تدوين مطالب دربارة هر بقعه به ترتيب زير است:
1- موقعيت بقعه: شامل موقعيت جغرافيايي دقيق بقعه و راههاي دسترسي به آن و توضيح كوتاهي دربارة محيط پيراموني بقعه.
2- تاريخچة بقعه: سابقة بنا و حدود و ثغور آن كه دربرگيرندة چگونگي و زمان ساخت بقعه، گزارشي از مرمتها و بازسازيها و توضيحي دربارة گذشته عناصر معماري و اجزاي بقعه مانند ضريح و قبر و... خواهد بود.
3- محوطه معماري كنوني بقعه: شامل توصيف كامل بنا. بدين منظور نحوة ورود به بقعه و مسير رسيدن تا حرم و ضريح مورد بررسي قرار گرفته است. ابتدا ورودي اصلي، صحن و تمام متعلقات به آن، نماي بيروني بنا، وروديهاي بقعه، حرم و اجزاي آن، ضريح، منبر
4- درپايان ملحقات شامل تأسيساتي كه به بقعة اصلي اضافه و الحاق شدهاند مانند حسينيه، درمانگاه، دفتر بسيج و...
5- توضيحات تكميلي و ملاحظات: شامل 1. زائران 2. نذورات 3. موقوفات 4. مراسم 5. دفنشدگان 6. بانيان و هنرمندان 7. متوليان و خادمان 8. آسيبشناسي.
در واقع بحثهاي جامعه شناختي، آداب و رسوم، باورها و اعتقادات مذهبي و بومي، اطلاعات مربوط به چگونگي اداره بقاع، مسائل مالي مانند نذورات و موقوفات... در اين قسمت جاي گرفتهاند. مطالب مربوط به قسمت آسيبشناسي نيز رهآورد جديد اين كتاب است. با توجه به اهميت بسياري از آرامگاههاي بررسي شده، متخصصان فني بنياد ايرانشناسي آسيبهايي كه بنا را از لحاظ معماري (سازه) و فرهنگي تهديد ميكنند ارائه كردهاند.
سخن را با بيان اين نكته به پايان ميبريم كه: بنا بر گفتهها و تحليلهاي بسياري از صاحب نظران، برخي از نكتههاي مربوط به معماري زيارتگاههاي ايران از لحاظ هنري و فني در زمره نظرگيرترين نمونهها و جلوههاي هنر معماري اسلامي و ايرانياند. در جاي ديگر همين نوشته علاوه برجنبه مذهبي و آئيني اماكن آئيني: از نقش و اثر مهم مزارها و مرقدهاي بزرگان و نامآوران در امور فرهنگي و اجتماعي و سياسي و حتي اقتصادي سخن گفتهايم و از قول صاحب نظران ميگوييم كه زيارتگاهها از جمله خاصترين و خالصترين و آرمانيترين و محتواگراترين موضوعهاي معماري در فرهنگ و تمدن ما ايرانيان هستند. اين موقعيت را بايد ارج نهاد و از اين ميراث گرانبها بايد مراقبت و حفاظت كرد و آنها را به آيندگان سپرد.
پينوشتها:
1ـ جعفريان، ص173. 2ـ كريمان، 1349، ج2، ص557.
3ـ مقدسي، 1364، ج1، ص36. 4ـ كريمان، 1345، ج2، ص567.
5 ـ كريمان، 1349، ج2، ص631.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج