درس‌هايي از قرآن كريم در ارتباط با دنياي جانوران (2)

از ديد انسان موحد، اجزاي جهان هستي جلوه‌هايي از قدرت، حكمت و جمال الهي هستند. حيوانات مختلف با گستردگي و تنوع اعجاب‌آور، همه‌ي نشانه‌ها و آيات آفرينش الهي هستند و به قول شيخ اجل سعدي شيرين سخن:
چهارشنبه، 23 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درس‌هايي از قرآن كريم در ارتباط با دنياي جانوران (2)

درس‌هايي از قرآن كريم در ارتباط با دنياي جانوران (2)
درس‌هايي از قرآن كريم در ارتباط با دنياي جانوران (2)


 

نويسنده:دكتر محمد رباني




 

3.جانوران آيات الهي
 

از ديد انسان موحد، اجزاي جهان هستي جلوه‌هايي از قدرت، حكمت و جمال الهي هستند. حيوانات مختلف با گستردگي و تنوع اعجاب‌آور، همه‌ي نشانه‌ها و آيات آفرينش الهي هستند و به قول شيخ اجل سعدي شيرين سخن:
به جهان خرم از آنم كه جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم كه همه عالم ازوست
خداوند متعال از انسان مي‌خواهد به اين جلوه‌هاي آفرينش با چشم بصيرت بنگرد و از صنع به صانع پي ببرد. انسان طالب كمال و جوياي حقيقت كه حجابهاي نفساني ديدگان، دل او را نابينا نكرده باشد با ديدن آيات الهي به ياد او مي‌افتد و ايمانش قوت و جلا مي‌يابد (9).
در قرآن كريم در آيات متعددي از حيوانات به عنوان آيات الهي نام برده شده است كه آنها را مي توان به دو دسته تقسيم كرد:
-حيوانات به طور عام به عنوان آيات الهي:
“وَ فِي خَلْقِكُمْ وَ مَا يَبُثُّ مِن دَابَّهًٍْ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ” (آيه 4/ جاثيه).
و در خلقت شما آدميان و انواع بيشمار حيوانات كه روي زمين پراكنده‌اند، نشانه‌هايي براي اهل يقين آشكار است.
و نيز آيات 164/ بقره، 18 -10/ نحل، 29/ شوري و 67 -66/ نحل.
-ذكر حيوانات به طور خاص:
به عنوان مثال، در آيه‌ي 73/ اعراف ناقه صالح به عنوان آيتي الهي نام برده است “هَذِهِ نَاقَهًُْ اللّهِ لَكُمْ” آيه ... و نيزپ آيات 77/ اعراف، 59/ اسراء، 31 -27/ قمر، 14 -11/ شمس و 159 -154/ شعراء
آشنايي با آيات شگفت‌انگيز جهان خلقت كه هر كدام به تنهايي نشان دهنده‌ي عظمت و قدرت آفريننده‌ي تواناي خود هستند، راهي است كه هم پژوهشگران بزرگ چون “كپلر” و “انيشتاين” و “نيوتن” را خدا مي رساند و هم صحرانشينان تحصيل نكرده را (11).

4.دعوت قرآن به مطالعه‌ي انديشمندانه‌ي جانوران
 

مطالعه‌ي انديشمندانه‌ي جانوران، مورد توجه قرآن كريم بوده است و از انسان‌هايي كه در اين مخلوقات تدبر نمي‌كنند، گلايه شده است:
-”أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ” ـ “وَ ذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَ مِنْهَا يَأْكُلُونَ” ـ “وَ لَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَ مَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ”: (73 -71/ يس): آيا نديدند كه براي آنها به دست خود چهار پايان را آفريديم تا مالك آنها شوند؟ و آن حيوانات را مطيع و رام آنها ساختيم هم بر آنها سوار شوند و هم غذا تناول كنند ـ و در آن حيوانات منافع بسيار و آشاميدني براي مردم قرار داديم آيا تشكر اين نعمت‌ها را نبايد بجا آورند؟
-”أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ” (17/ غاشيه): آيا به شتر نمي‌نگرند كه چگونه آفريده شده است؟
-”أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ” (19/ الملك)
آيا به پرندگان نمي‌نگرند كه بالاي سرشان پر گشوده و گاه باحركت و گاه بي حركت بال پرواز مي‌كند؟ كسي جزء خداي مهربان آنها را در فضا نگاه نمي‌دارد كه او به همه موجودات آگاه است.
-”أَلَمْ يَرَوْاْ إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ” (79/ نحل):
آيا به مرغان هوا نمي‌نگرند كه جو آسمان مسخر آنها است و به جزء خدا كسي نگهبان آنها نيست؟، در اين امر براي اهل ايمان نشانه‌هاي خدا آشكار است.
در اين آيات، مطالعه‌ي انديشمندانه‌ي چهارپايان، شتر و پرندگان مطرح شده است.
مرحوم علامه‌ي طباطبايي (ره) اين حديث را از پيامبر اكرم (ص) نقل نموده‌اند كه: “در مخلوقات الهي تفكر كنيد و در ذات حق، ميانديشيد (16).
تفكر و انديشه در حالتهاي حيوانات و در خلقت آنها، در نحوه‌ي زيست فردي و اجتماعي آنها و ... ما را به خداي حكيم عليم رهبري مي‌كند. درك اهميت تنوع گسترده‌ي جانداران به ويژه در درياها (4)، ساختار منظم هر يك، طرز زيست آنها و فعاليت‌هاي اجتماعي حيواناتي چون زنبور عسل و موريانه، نقش آنها در چرخه‌ي حيات و ... نيازمند انديشه و تفكر است و اين تفكر ما را به خالق هستي رهنمون مي سازد.
در قرآن كريم پس از بيان دقيق ساختار و زندگي برخي حيوانات مانند مورچه و ملخ تعابير جالبي را مطرح مي‌سازند از جمله: “اگر مردم در عظمت قدرت و بزرگي نعمت و بخشش خداوند بزرگ فكر و انديشه كنند به راه راست بر مي‌گردند و از عذاب سوزان مي‌ترسند ولي دلها بيمار و بينايي‌ها معيوب است. آيا به حيوان كوچك نگاه نمي‌كنند كه چگونه خلقت آن را محكم و استوار آفريده و تركيب آن را استوار گردانيده و براي آن چشم و گوش باز نموده؟ ... (نهج‌البلاغه ـ خطبه‌ي 227) (14).
انسان با ايمان هنگام كار با حيوانات، با ديده‌ي بصيرت به مطالعه آنان مي‌پردازد و با گشودن دريچه‌هاي جديدي از علم و معرفت و با تدبر و تعميق انديشه، به تقويت باورهاي ديني خويش مي‌پردازد.

5.هدفداري جهان و عبث نبودن آفرينش موجودات
 

با عنايت به ديدگاه‌هاي اسلام عزيز، همه‌ي اجزاي جهان هستي از شأن و جايگاه خويش برخوردارند و خلقت هيچ موجودي عبث و بيهوده نيست چنانچه در آيات 39 -38 سوره‌ي دخان چنين آمده است:
“وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ـ مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ”: ما آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست را بازيچه خلق نكرديم ـ آنها را مگر به حق نيافريديم اما بيشتر مردم نمي‌دانند.
در آيات 191 -190 سوره‌ي آل‌عمران، 85/ حجر و 28 -27/ ص، 44/ اسري و 16 و 18/ روم نيز هدفداري خلقت به خوبي بيان شده است (11).
مرحوم استاد شهيد مطهري (ره) با تأكيد بر اصل همبستگي و “اندام‌وارگي” اجزاي جهان مي‌نويسند: جهان يك واحد تجزيه‌ناپذير است... ارسطو طرفدار وحدت اندام‌واري عالم است. در جهان اسلام، همواره اين اصل تأييد شده است. “ميرفندرسكي”، حكيم و عارف معروف عهد صفوي با زبان شعر چنين مي گويد:
حق، جان جهان است و جهان همچو بدن
اصناف ملائك چو قواي اين تن
افلاك و عناصر و مواليد، اعضاء
توحيد همين است و دگرها همه فن
... آنچه منظور ما از اين اصل مي باشد، اين است كه جهان يك واحد تجزيه‌ناپذير است يعني رابطه‌ي اجزاي جهان به اين شكل نيست كه بتوان فرض كرد كه قسمت‌هايي از آن قابل حذف و قسمت‌هايي قابل ابقاء باشد. حذف بعضي مستلزم بلكه عين حذف همه‌ي اجزاء است همچنان كه ابقاي بعضي عين ابقاي همه است... (21).
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
كه هر چيزش به جاي خويش نیکوست

6.شمول قوانين كلي جهان هستي بر جانوران
 

با نظري دقيق به جهان آفرينش، هماهنگي و وحدت در مجموعه‌ي آن به خوبي مشاهده مي‌گردد چنانچه خداوند متعال در آيه‌ي سوم سوره‌ي ملك مي فرمايد: “مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ” يعني در آفرينش (خداي) رحمان هيچ تفاوتي نمي‌بيني، به دقت نظر كن آيا هيچ فطور و اختلالي در نظام عالم مي‌بيني؟
مرحوم علامه‌ي طباطبايي (ره) در تفسير الميزان درباره‌ي اين آيه مي‌نويسند: “منظور از نبودن تفاوت در خلق، اين است كه تدبير الهي در سراسر جهان زنجيروار متصل به هم است و موجودات بعضي به بعض ديگر مرتبطند به اين معنا كه نتايج حاصل از هر موجودي عايد موجود ديگر مي شود و در نتيجه، دادنش (به) موجوداتي ديگر، وابسته و نيازمند است... اگر بخواهي يقين كني كه در سراسر خلقت تفاوتي نيست بايد با دقت نظر كني.”
براي ما، اين هماهنگي و وحدت در موجودات زنده به ويژه هر چه از نظر تكاملي به انسان نزديك‌تر شويم مشهورتر است. در آيه‌ي سي و هشتم از سوره‌ي انعام آمده است: “وَ مَا مِن دَآبَّهًٍْ فِي الأَرْضِ وَ لاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ” يعني به هيچ جنبنده‌اي در زمين و پرنده‌اي كه با دو بال خود مي‌پرد نيست مگر اينكه آنها نيز همانند شما گروههايي هستند و همه به سوي پروردگار خود محشور خواهند شد، ما در بيان كتاب از چيزي فروگذار نكرديم.”
مرحوم علامه‌ي طباطبايي (ره) در بحث گسترده‌اي در زيرنويس آيه‌ي شريفه مذكور، شباهت اجتماعات حيواني به انساني از نظر زيادي و عدد، هدفداري و حتي نوعي از زندگي ارادي و شعوري را مطرح نموده و مي‌نويسند: “تفكر عميق در اطوار زندگي حيواناتي كه ما در بسياري از شئون حياتي خود با آنها سر و كار داريم و در نظر گرفتن حالتهاي مختلفي كه هر نوع از انواع اين حيوانات در مسير زندگي به خود مي‌گيرند ما را به اين نكته، واقف مي‌سازند كه حيوانات هم مانند انسان داراي آراء و عقايد فردي و اجتماعي هستند...”.
از انديشه در آيه‌هاي قرآن كريم، مجموعه‌ي برخي از قوانين كلي جهان هستي بر حيوانات قابل استنباط است كه در زير مورد اشاره قرار مي‌گيرد:

علم خداوند به همه موجودات
 

در آيه‌ي 59 سوره‌ي انعام مي فرمايد: “وَ عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَهًٍْ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَ لاَ حَبَّهًٍْ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ”. و كليد خزائن غيب نزد خداست كسي جز خدا بر آن آگاه نيست و نيز آنچه در خشكي و درياست همه را مي‌داند و هيچ برگي از درخت نيفتد مگر آنكه او آگاهست و هيچ دانه در زير تاريكيهاي زمين و هيچ تر و خشكي نيست جزء اينكه در كتاب مبين مسطور است.
هم چنين آيه 6/ سوره هود.

رزاقيت الهي
 

در آيه‌ي 6 سوره‌ي هود، گستردگي روزي‌رساني توسط خداوند به همه موجودات زنده بيان شده است: “وَ مَا مِن دَآبَّهًٍْ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ”: هيچ جنبنده‌اي در زمين نيست جز آنكه روزيش بر خداست و خدا قرارگاه (منزل دائمي) و آرامشگاه (جاي موقت) او را مي‌داند و همه احوال مخلوقات در دفتر علم ازلي الهي ثبت است”
و نيز آيه 12 سوره شوري.

تنوع موجودات
 

از اصول مشخص در جهان هستي تنوع موجودات است. در آيات 28 -27 سوره‌ي فاطر، پس از بيان تنوع و رنگانگي جمادات و گياهان مي فرمايد: “وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ”: و از مردمان و جنبندگان و حيوانات نيز به رنگهاي مختلف آفريد ـ از ميان بندگان، تنها صاحبان دانش از مشيت الهي برخوردارند؛ همانا خداوند عزيز و آمرزنده گناهان است.

قاعده‌ي زوجيت
 

در برخي آيات قرآن كريم، زوج بودن حيوانات (انعام) همانند انسان خاطر نشان شده است. آيه‌ي 11 سوره‌ي شوري چنين است: “فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَ مِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ”: خداوند آفريننده‌ي آسمان‌ها و زمين، براي شما آدميان از جنس خودتان زنان را جفت شما قرار داد و نيز چهارپايان را جفت (نر و ماده) آفريد تا به اين (تدبير) شما را زياد نمايد آن خداي يكتا را مثل و مانندي نيست و او شنوا و بيناست.
در آيه‌ي 6 سوره‌ي زمر زوج بودن انسان و چهارپايان و در آيه‌ي 53 سوره‌ي طه زوج بودن گياهان مطرح شده است.

شمول هدايت الهي
 

در آيه‌ي 50 سوره‌ي طه از زبان حضرت موسي (ع) آمده است: “قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى”: خداي ما آن كسي است كه همه‌ي موجودات عالم را نعمت وجود بخشيده و سپس هدايت كرده است.
در آيه‌ي 68 سوره‌ي نحل، نيز از وحي شدن به زنبور عسل سخن مي گويد: به تعبير يكي از پژوهشگران، زندگي پر اسرار حيوانات نتيجه هدايت تكويني از سوي خداي متعال است (11).

عذابهاي فراگير
 

آيه‌ي 61 سوره‌ي نحل چنين است: “وَ لَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّهًٍْ وَ لَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَهًًْ وَ لاَ يَسْتَقْدِمُونَ”: و اگر خدا از ظلم و ستمگريهاي خلق انتقام كشد جهت ظلم آنها، ‌جنبنده‌اي در زمين نخواهد گذاشت ليكن (او در عقوبت تعجيل نمي‌كند) و از راه لطف تأخير مي‌افكند تا وقتي معين، پس آنگاه كه اجل آنها رسيد ديگر يك لحظه‌ي مؤخر و مقدم نخواهد شد”

تسبيح خداوند
 

در برخي آيات قرآن كريم، سجده‌ي همه‌ي موجودات در برابر حق مطرح شده است (50 -48/ نحل و 18/ حج) و در برخي، تسبيح حق توسط موجودات بيان شده است (44/ اسراء، 79/ انبياء، 13/ رعد و 41/ نور). برخي مفسران معتقدند: موجودات مختلف در جهان طبيعت به عنوان موجوداتي ذي‌شعور و تسبيح‌گوي هستند. گرچه برخي صاحب نظران، تسبيح عمومي موجودات را تسبيحي تكويني دانسته و بيرون از دايره‌ي درك و شعور مي‌پندارند اما حكيماني چون امام خميني قدس سره الشريف بر اين نظريه‌اند كه جهان و همه ابعاد آن، داراي شعورند و تسبيح موجودات، تسبيح شعوري است و نه تكويني (10).
مولوي مي گويد:
ما سميعيم و بصيريم و خوشيم
با شما نامحرمان ما خامشيم
برخي محققان، مذاكره‌ي مورچه و حضرت سليمان (ع) و نيز هدهد با آن حضرت را از دلايل برخورداري اين حيوانات از شعور دانسته‌اند.
يكي از پژوهشگران مي‌نويسد: با توجه به مفهوم “يسبح‌لله ما في السموات و ما في الارض” تسبيح مي گويد خداوند را آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است... انسان وقتي در مدار تسبيح الهي قرار مي‌گيرد كه بتواند با همه‌ي آنچه كه خدا آفريده و همگي در مدار تسبيح و تكاملند، رابطه‌اي اصولي و بر اساس تسليم ايجاد كند (3).

حشر حيوانات
 

در برخي آيات قرآن كريم، حشر حيوانات؛ ذكر شده است (5/ تكوير و 38/ انعام). مرحوم علامه‌ي طباطبايي (ره) در تفسير آيه‌ي 38 سوره‌ي انعام، ضمن طرح موضوع “حشر حيوانات” و اعلام اينكه آنان همانند انسان، داراي نوعي مؤاخذه و حساب و اجر هستند، مي‌نويسند: “اجتماعات حيواني هم مانند اجتماعات بشري ماده و استعداد پذيرفتن دين الهي در فطرتشان وجود دارد، همان فطرياتي كه در بشر سرچشمه دين الهي است و وي را براي حشر و بازگشت به سوي خدا قابل و مستعد مي سازد در حيوانات نيز هست. ايشان سپس مرقوم مي‌نمايند: اينكه خداي تعالي فرمود: “وَ مَا مِن دَآبَّهًٍْ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم” دلالت بر اين دارد كه تأسيس اجتماعاتي كه در بين تمامي انواع حيوانات ديده مي شود، تنها به منظور رسيدن به نتايج طبيعي و غير اختياري مانند تغذيه و نمو توليد مثل كه تنها محدود به چهار ديوار زندگي دنيا است نبوده بلكه براي اين تأسيس شده كه هر نوعي از آن مانند آدميان به قدر شعور و اراده‌اي كه دارد به سوي هدفهاي نوعيه‌اي كه دامنه‌اش تا بيرون از چهار ديوار يعني عوالم بعد از مرگ هم كشيده شده است رهسپار شده و در نتيجه آماده زندگي ديگري شود كه در آن زندگي سعادت و شقاوت وابسته به داشتن شعور و اراده است... ايشان در ادامه با بيان دلايلي اظهار مي‌دارند كه “در نفوس حيوانات هم، حقيقتي به نام اختيار و استعداد حكم كردن به سزاوار و غير سزاوار هست”
منبع؛
مجموعه مقالات همایش ملی قرآن و علوم طبیعی، تهیه و تنظیم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، زیر نظر بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، تهران، موسسه انتشاراتی بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه و انتشارات سخن گستر، چاپ یکم ـ زمستان 1385.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط