رنگها (1)

در اين مقاله، ضمن تبيين و تأكيد بر تأثيرات شگرف رنگها بر روح و روان ما، به تعاريف اپتومتري درباره بينايي رنگي و مكانيسم آن، خطاي رنگي، كور رنگي، طيف بينايي، رنگ درماني و تأثير آنها در شخصيت افراد اشاره شده است و ضمن بررسي اثرات روانشناختي رنگها از آيات كريمه قرآن و احاديث شريف، شواهدي نقل گشته و تا حدودي بررسي
چهارشنبه، 23 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رنگها (1)

رنگها (1)
رنگها (1)


 

نويسنده: فريبا احمدي*




 

خلاصه ي مقاله
 

در اين مقاله، ضمن تبيين و تأكيد بر تأثيرات شگرف رنگها بر روح و روان ما، به تعاريف اپتومتري درباره بينايي رنگي و مكانيسم آن، خطاي رنگي، كور رنگي، طيف بينايي، رنگ درماني و تأثير آنها در شخصيت افراد اشاره شده است و ضمن بررسي اثرات روانشناختي رنگها از آيات كريمه قرآن و احاديث شريف، شواهدي نقل گشته و تا حدودي بررسي مقايسه‌اي آيات و روايات و احاديث اسلامي از ائمه اطهار (ع) با تأثيرات شناخته شده رنگها انجام شده است. در روانشناسي نوين، رنگها يكي از معيارهاي سنجش شخصيت به شمار مي‌رود چرا كه هر رنگي باعث تأثير خاص روحي و جسمي در فرد شده و نشانگر وضعيت رواني و جسماني وي مي باشد. اين موضوع با توجه به پيشرفتهاي دو دانش فيزيولوژي و روانشناسي به اثبات رسيده است.
دنياي رنگها، دنيايي زيبا، رنگين! و خيال‌انگيز است. چشم ما تنها قادر به ديدن طول موجهايي بين 400 (بنفش) تا nm800 نانومتر (قرمز) مي باشد. رنگهاي طيف رنگ مرئي يا visual light که همان طيف رنگين‌کمان است عبارتست از: violet -indigo -blue -green -yellow -orange -red كه آن را به اختصارvibgyor مي‌نامند. يکي از ويژگيهاي بسيار باارزش چشم، توانايي ديد رنگيست كه توسط سه نوع سلول مخروطي كه در ماكولا قرار دارد، درك مي شود. کور رنگي عدم توانايي در ديد رنگهاست كه اختلالي ارثي بوده و در مردها 8% و در زنها 0/5% مي باشد. شايع‌ترين کوررنگي، کوري قرمز protanopia يا Daltonism و کوري سبز Deutranopia مي باشد. موارد نادري از کوري بنفش Tritanopia ديده مي شود. در اپتومتري تست متداول تشخيص كوررنگي ايشي‌ها را Ishihara است. رنگهاي اصلي شامل زرد، قرمز و آبي هستند و بقيه رنگها از ترکيب آنها ايجاد مي‌شوند. به طور غريزي در برابر رنگ‌هاي قرمز و نارنجي احساس گرما و در برابر سبز و آبي احساس سرما مي‌كنيم كه منجر به پيدايش واژه‌هاي رنگ گرم وسرد مي شود. رنگهاي گرم باعث افزايش فشارخون و ازدياد ضربان قلب و رنگهاي سرد باعث كاهش فعاليت سلسله ي اعصاب و حس سرما مي‌شوند. از نظر تاريخچه رنگ مي توان گفت: كه در گذشته، استفاده از رنگ و پارچه‌هاي رنگي به علت گراني فقط در اختيار ثروتمندان بود. اهميت رنگ از آنجا ناشي مي شود كه تأثير رنگ بر روي ما بصورت غير ارادي بوده و مستقل از نژاد، جنسيت و يا محيط اجتماعي عمل مي‌كند و اين مسئله باعث اعتبار آزمايش مشهور دكتر “ماكس لوشر” مي‌گردد. به طوريكه اين آزمايش علاوه بر استفاده در روانكاوي در سيستمهاي استخدامي نيز به كار گرفته مي شود. اساس تست لوشر بر اين پايه است كه از ديدگاه روانشناسي انتخاب رنگ در درجه اول و يا تنفر از آن مي تواند نشانه دليل خاصي از شخصيت فرد باشد. انسان از روزگاران بسيار دور تحت تأثير رنگهاي طبيعت بوده است. به طوري كه رنگ آبي تيره شب نماد سكون و آرامش و استراحت و رنگ زرد روشن خورشيد روز نشانگر فعاليت، نشاط و اميد بوده است. بنابراين ناخودآگاه اين رنگها تأثيرهاي خاص خود را بر ما مي‌گذارند. اين دو رنگ به نام رنگهاي غير مستقل كه خارج از كنترل انسان هستند ناميده مي‌شوند اما اعمالي كه در كنترل اويند مانند حمله (با رنگ نمادين قرمز) و دفاع (سبز) به عنوان رنگهاي مستقل يا خود تنظيم كننده، ناميده مي‌شوند. عليرغم گذشته، در حال حاضر هزاران رنگ وجود دارد كه به راحتي قابل دسترس هست و استفاده ي چشمگير از رنگ منجر به توسعه زيادي در زمينه روانشناسي رنگها شده است. يك تاجر موفق شكر مي‌داند كه نبايد محصول خود را در بسته‌هاي سبز رنگ عرضه كند بلكه بسته‌هاي آبي به فروش محصولش كمك شاياني مي‌كند هر چند دليل آن را نداند. امروزه مي‌دانيم كه حس فيزيولوژي رنگ سبز، گس و حس رنگ آبي، شيرين است و چه كسي خواستار شكر با طعم گس خواهد بود؟!
مطالعه ي آيات قرآني و احاديث در زمينه رنگها بسيار جذاب بوده و نتايج شگفت‌آوري را درباره تأثيرات روانشناختي آنها نشان مي دهد. كه به گوشه‌اي از آن اشاره مي شود. رنگ سبز رنگ رضايت، آرامش و اميدواري، رشد و پيشرفت رواني است و در درمان بي‌خوابي و خستگي مؤثر است. بيشتر آيات مربوط به رنگ سبز درباره گياهان و سبزه‌هاست كه با صفت بهجت‌آور، معرفي شده‌اند. آبي، رنگ تخيل و بروز خويشتن است كه رنگ پر قدرت طبيعت بوده و به معناي ايمان و فضاي لايتناهي روح است. در معماري اسلامي رنگ فيروزه‌اي مشخص است و لباس حضرت مريم و مسيح، در نقاشيهاي مسيحي آبي آسماني است. قرمز نماد حيات و مرگ، محرک و بيانگر هيجان و شورش و جنگ است. در غذا محرك اشتهاست و باعث تحريك شديد مي شود فشارخون را بالا برده و تمايلات و احساسات حمله‌آميز در مجاورت آن افزايش مي‌يابد. پوشيدن لباس قرمز از نظر تعاليم اسلامي مكروه است. زرد نماد نور، هوش و آگاهي است. رنگي روحاني، ايده‌آل و فلسفي است. هاله‌اي نوراني دور سر و هيکل مقدسين در تماثيل مذهبي ديده مي شود. آزمايشهاي پسيكولوژيك ثابت كرده كه اين رنگ باعث نشاط و شاديست و در آيه ي 65 سوره بقره (إِنّهَا بَقَرَهًٌْ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ) به آن اشاره شده است. سمبل ارتباط با ديگران و اداره پست است. سياه: رنگي سنگين، وحشتناك، مايه غم، نشانه عزاداري و افسردگي و مرگ است. پوشيدن لباس سياه در اسلام مکروه است مگر در موارد نادر. در بسياري از ملل و اقوام رنگ عزا بوده است. اتومبيل‌هاي سياه بيشتر در معرض تصادف بوده و چمدان‌هاي سياه از سفيد بسيار سنگين‌تر بنظر مي‌رسند. سفيد: رنگ پاکي و بي آلايشي بوده ميكربكش است. پشه‌ها را دور مي‌كند. پوشيدن لباس به رنگ سفيد مستحب و جزو انتخابهاي اول رنگ در اسلام مي باشد سفيد مجموع همه رنگهاست و قرآن اولين اشعه‌هاي ارسالي از طرف خورشيد را سفيد معرفي مي‌كند.
از نظر رنگ درماني نيز، هر رنگ با توجه به طول موج خاص خود، مي تواند باعث ساطع شدن انرژي معيني شده و آن را به ما منتقل كند.
رنگ سرخ در روند تكامل بيماريهاي پوستي، مانند آبله و سرخك تأثير دارد و ايرانيان باستان از اين خاصيت استفاده مي‌كردند. رنگ زرد در درمان افسردگي مؤثر بوده و باعث افزايش فشارخون شده است و ضعف معده و كليه را بهبود مي‌بخشد. آبي در درمان تب مؤثر و انسان را بخواب عميق ترغيب مي‌كند و در درمان روماتيسم، سردرد و معالجه سرطان هم بسيار مؤثر است. قرمز باعث تحريك سرخرگها شده و در درمان افسردگي و سستي و بيحالي مؤثر است در درمان بيماريها و مسمويتهاي خوني، خونريزيهاي شديد و كم خوني بسيار مفيد است. به هنگام عصبانيت هرگز در جائي كه رنگ قرمز وجود دارد كار نكنيد. بررسي اثرات روانشناختي رنگها و نيز مقايسه آنها با آيات و احاديث اسلامي علاوه بر روشن كردن تأثيرات شگرف رنگ‌ها بر جسم و روان ما بر اين نكته مهم نيز تأكيد مي‌نمايد كه نه تنها هيچ اختلاف و تبايني بين آموزه‌هاي واقعي دين و علم وجود ندارد. بلكه در بسياري از موارد در صورتي كه منابع دسترسي ما به علوم گوناگون و علوم ديني و اخلاقي درست و بي‌شائبه و بيغرض باشد. كاملاً اين دو با هم سازگار مي‌باشند.
خدايا! دلها و جانهاي ما را به رنگ درخشان و نوراني خودت مزين فرما كه هيچ رنگي برتر و زيباتر از رنگ الهي نيست. “صبغه الله و من احسن من الله صبغه؟!”

رنگها
 

دنياي رنگها، دنيايي زيبا، رنگين! و خيال‌انگيز است. يکي از زيباترين پديده‌هاي طبيعت رنگين‌کمان است که بعد از باران به چشم مي‌خورد. قطره‌هاي باران به مانند يک منشور عمل کرده و نور سفيد را به طيف نور مرئي (visual light) يعني رنگهاي قرمز، نارنجي، زرد، سبز، آبي، نيلي و بنفش يا vibgyor تجزيه مي کند. چشم ما تنها قادر به ديدن طول موجهايي بين 400 (بنفش) تا nm800 نانومتر (قرمز) مي باشد. رنگهاي اين طيف، رنگ مرئي يا vibgyor که همان طيف رنگين‌کمان است عبارتست از:violet -indigo -blue -green -yellow -orange -red
اين طول موجها فاصله بسيار کوچکي را در بيناب (طيف) گسترده امواج الکترومغناطيسي تشکيل مي دهد. طول موج رنگ قرمز از ساير رنگها بيشتر است و طول موج با فرکانس نسبت عکس دارد لذا هر چه از بنفش به سمت قرمز برويم، f (فرکانس) کمتر و µ (طول موج) بيشتر مي شود. طول موج بيشتر و فرکانس کمتر از رنگ قرمز شامل امواجinfrared يا (IR) (مادون قرمز يا فروسرخ) و امواج راديويي و تلويزيوني است و در طول موجهاي کمتر و فرکانس‌هاي بالاتر از رنگ بنفش نيز امواج ماورا بنفش يا فرابنفش ultraviolet يا (UV)، اشعه X (رونتگن) ? (گاما) و اشعه‌هاي کيهاني قرار مي‌گيرند. امواج خارج از طيف بينايي visual light (چه با طول موج بيشتر يا کمتر) براي چشم انسان قابل رويت نيستند (در حاليکه مثلاً چشم زنبور عسل به راحتي قادر به رؤيت (UV) بوده و رنگهايي که آنها از گلها احساس مي‌کنند؛ با رنگهايي ما مي‌بينيم، متفاوت است)، گاه چشمهاي ما ظرفيت و توانايي ديد بعضي اجسام را ندارد و هميشه اينطور نيست كه فقط ديدن باور كردن باشد! (Seeing is believing) يكي از شعارهاي روز جهاني بينائي اصولاً رنگ اينگونه به وجود مي‌آيد كه اشعه تابش شده به جسم قسمتي جذب و قسمتي ديگر منعكس مي‌گردد. اگر اتمام اشعه تابيده شده بدون تغيير و به همان صورت منعكس گردد، جسم سفيد به نظر مي‌رسد و اگر همه اشعه جذب و هيچ شعاعي به چشم باز نگردد سياه ديده مي شود و اشعه‌هاي منعكس شده باعث ايجاد رنگ خاص خواهد شد.

ديد رنگي Color vision
 

يکي از ويژگي‌هاي بسيار با ارزش چشم، توانايي ديد رنگهاست. ساز و کار ديد رنگي به خوبي مشخص نيست ولي در چشم، سه نوع سلول مخروطي وجود دارد که رنگها توسط آنها درک مي‌شوند. انسان سه رنگدانه بينايي دارد که هر کدام در سلول مربوطه درک مي شود هر يک از اين رنگدانه‌ها بيشترين حساسيت را به نور قرمز، سبز و آبي دارد. اين سلولهاي مخروطي در ناحيه حفره مرکزي “ماکولا” گرد آمده‌اند و به علت وجود آنها، انسان قادر به تشخيص رنگهاست. هر رنگي سه نوع مخروط را با شدتهاي متفاوت انگيخته مي کند به گونه‌اي که ماکزيمم حساسيت هر سلول مخروطي براي رنگ همنام آن است و از تحريک‌هاي اين سه نوع سلول مخروطي اگر ترکيب شوند، رنگ ويژه‌اي احساس مي شود. رنگ سفيد نتيجه تحريک همزمان و يکسان سلولهاي مخروطي است.

خطاي رنگي chromatic aberration
 

يکي از خطاهاي عدسي‌ها خطاي رنگي است: هنگام برخورد اشعه نوري به عدسي، نور سفيد تجزيه شده و تصوير ما چند نقطه رنگي است که اولين نقطه مربوط به رنگ بنفش و آخرين آن مربوط به رنگ قرمز است و در فاصله اين دو تصاوير رنگي است. در گذر از محيط شفاف، امواجي که طول موج کوتاهتري دارند؛ داراي سرعت کمتر و فرکانس بيشتر بوده‌اند و نسبت به امواج طول موج بلند با زاويه‌اي تنگتر خميده شده و در کانوني جلوتر از آنها تمرکز مي‌يابند و چون طول موج رنگ قرمز از ساير رنگها بيشتر است بنابراين در نقطه دورتري از عدسي قرار مي‌گيرند.
کور رنگي Achromatism: به عدم توانايي در ديد رنگها گفته مي شود.
بعضي از اشخاص، قادر به تشخيص برخي از رنگها نيستند که مربوط به فقدان يک گروه از سلولهاي مخروطي گيرنده رنگ در چشم است. اين ناهنجاري در مردان 8% و در زنان خيلي کمتر يعني 0/5% است. اختلال ديد رنگ، ارثي بوده و همراه با فقدان ژنهاي مخصوص در کروموزم x مي باشد. بررسيهاي جديد، نشان داده است كه ژن مخروط حساس به آبي در کروموزم y و ژنهاي دو مخروط ديگر روي کروموزم x قرار گرفته‌اند.
شايع‌ترين اختلال ديد رنگ يا نوع کوررنگي: کوري قرمز protanopia يا Daltonism و کوري سبز Deutranopia مي باشد. موارد نادري از کوري بنفش Tritanopia ديده مي شود. در کوررنگي کامل، اجسام به رنگهاي گوناگون خاکستري همانند عکاسي سياه و سفيد ديده مي‌شوند. در تئوري يانگ هلمهولتز، کوري رنگ به نبود سلولهاي شبکيه‌اي حساس به قرمز يا سبز يا بنفش وابسته است.
بيشتر اشخاص کوررنگ از اين ناهنجاري در خودآگاه نيستند (فکر مي‌کنند دنيا به همان بدرنگي است که آنها مي‌بينند!) لذا معاينه ديد رنگ براي مشاغلي چون خلباني، مهندسي نساجي، نقاشي، طراحي با رايانه و انيميشن بسيار مهم است و متداولترين آزمايش براي تشخيص کوررنگي تست ايشي هارا Ishihara است که در آن با استفاده از رنگهاي مختلف سبز، آبي، قرمز و نارنجي و ... دايره‌هاي ريز و درشتي طراحي شده است که در نهايت عدد يا مسيري را نشان مي‌دهند، اشخاص کوررنگ اعداد را اشتباهي تشخيص مي‌دهند و يا مسير رنگ مورد سؤال را نمي توانند نشان بدهند (کور قرمز سبزها، بجاي عدد 14 عدد 21 را مي‌بينند).
در آزمايش لوشر (آزمايش معروفي كه با انتخاب كارتهاي رنگي در دو نوبت، توسط بيمار درمانگر به تفسير و تجزيه و تحليل شخصيت و وضعيت رواني فرد مي‌پردازد)، حتي اگر شخص كوررنگ باشد اگر ارگانيزم بدن از نظر رواني يا جسماني به آرامش عاطفي و تجديد قواي جسماني و رهايي از تشنج و فشار عصبي نيازمند باشد، پاسخ غير ارادي انتخاب رنگ تيره خواهد بود اما اگر ارگانيزم به صرف انرژي از طريق فعاليت جسماني يا خلاقيت فكري نياز داشته باشد پاسخ غير ارادي به رنگهاي روشنتر خواهد بود. تحقيقات اشتانيك L. stenike نشان داد كه نيازي نيست كه بينايي رنگ در تست لوشر مدنظر قرار گيرد. پژوهش‌هاي “اشتانيك” L. stenike نشان داد كه مدنظر قرار دادن بينايي رنگ در آزمايش “لوشر” نيازي نيست.
پس از آزمايش Rorschach رورشاخ (در زمينه شناخت شخصيت انسان از طريق لكه‌هاي رنگين جوهر كه از مشهورترين آزمونهاي برون فكن براي بزرگسالان بوده و داراي 10 لكه استاندارد است كه بايد آزمودني براي هر داستاني بسازد)، آزمايش دكتر “ماكس لوشر” جديدترين نظريه‌اي است كه در اين مورد ارائه گرديده است.
دستاوردهاي سرشار اين آزمايش به حدي بوده است كه اينك آزمايش مزبور علاوه بر استفاده در مورد روانكاوي و روانشناسي در روشهاي استخدامي نيز به كار گرفته مي شود. 8 كارت رنگي به بيمار نشان داده مي شود و او بايد رنگي را كه بيشتر از سايرين دوست دارد (فقط رنگي كه در همان لحظه بهتر به نظر مي‌رسد) انتخاب كند. صرف نظر از رنگها، چيزهاي ديگري مثل لباس، ماشين و ... و تا آخر رنگهاي مورد علاقه خود را مشخص كند. يكبار ديگر اين انتخاب تكرار مي شود. نتيجه اين آزمايش، با تجزيه و تحليل و تفسير آزمايش دانستنيهاي زياد و اطلاعات ارزشمند فيزيولوژي را در مورد ضمير خودآگاه و ناخودآگاه، توازن يا عدم توازن بدن، در اختيار پزشك يا روانپزشك قرار مي دهد. آزمايش كامل بين 8 -5 دقيقه طول مي‌كشد و سريع‌ترين ركورد جهاني را داراست. 4 رنگ اصلي لوشر آبي، زرد، قرمز و سبز بود و بنفش، قهوه‌اي، خاكستري و سياه رنگهاي فرعي تست لوشر هستند.

تاريخچه ي رنگ
 

انسان از روزگاران بسيار دور تحت تأثير رنگهاي طبيعت بوده است، رنگ‌ها همواره پيرامون بشر را احاطه کرده و وي را تحت نفوذ خود درآورده‌اند اما چندي بيش نيست كه ما قادر به توليد رنگ و استفاده از آنها شده‌ايم. در دو سده اخير كه صنعت رنگ‌سازي به نقطه اوج تحول خود رسيده است تأثير مزبور دو چندان شده و در همه اركان زندگي ما رخنه کرده است. تا پيش ار قرن نوزدهم، فقط تعدادي رنگ و مواد رنگي شناخته شده بودند كه بيشتر آن ريشه آلي داشتند و گران نيز بودند. به طوري که استفاده از پارچه‌هاي رنگي و مواد تزيين فقط در انحصار ثروتمندان بود. صدها هزار حلزون زندگي خود را از دست دادند، تا امپراطور روم بتواند رداي بنفش خود را به تن بكند، در حالي كه رعاياي او ناگزير بودند به پوشيدن پارچه‌هاي پنبه‌اي يا كتاني ساده، پوست يا پشم حيوانات بسنده كنند. تأثير رنگهاي سياه و سفيد در مردم قرون وسطي شناخته بود، اشراف و روحانيون كاتوليك بر اساس رسوم خانوادگي و مذهبي لباسهاي رنگي مي‌پوشيدند اما مردم عادي از پارچه‌هاي رنگ نشده استفاده مي‌كردند. وقتي مردم به طبقات مختلف تقسيم شدند هر كدام رنگ خاصي داشتند رنگ سياه و سفيد رنگ لباس اشرافند. هنوز هم اين دو رنگ نشانه شيك‌پوشي هستند.
فقط در 100 سال اخير بوده است كه وضع ياد شده سراپا دگرگون شد: نخست، از آزمايش آنيلين، و بعدها، از طريق مشتقات قطران زغال و اكسيدهاي متاليك، رنگ را به راحتي به دست آوردند. امروزه، هر چيزي را كه بشر مي سازد داراي رنگ است و هزاران رنگ به سهولت قابل دسترسي است و رنگهاي بيشمار از هر زمينه و نمائي كه قابل تصور باشد، به وجود آمده‌اند و تقريباً براي هر منظوري، رنگ خاصي فراهم است. علاوه بر اين كه ما رنگ آبي آسماني، رنگ سرخ غروب آفتاب و رنگ سبز درختان و تمام رنگ‌هاي طبيعي را در اختيار داريم، اشياء ساخته شده به وسيله بشر، چراغ‌هاي نئون، تصاوير نقاشي، كاغذ ديواري‌ها و تلويزيون رنگي نيز پيوسته ما را شيفته و محصور خود مي‌سازند.
اين استفاده روزافزون از رنگها، منجر به توسعه زيادي در زمينه روانشناسي رنگها شده است و همراه با رقابت فزاينده ميان توليدكنندگاني كه مشتاق افزايش فروش محصولات خود هستند تحول زيادي را در زمينه روانشناسي رنگ پديد آورده است. هر چند وقتي كه اين روانشناسي وارد صحنه بازاريابي مي شود، بسياري از پژوهش‌هاي آن در معرض آزمون و خطا قرار مي‌گيرد.
رنگ‌هاي طبيعت در ما تأثير مي‌گذارند و اين آثار به گونه‌اي ژرف و اجتناب‌ناپذير در جان و روح ما جايگزين مي شود. با اين حال در مورد چيزهايي كه خريداري مي‌كنيم، از آزادي انتخاب، به كار بردن دوست داشتني‌ها و غير دوست داشتني‌ها سليقه‌ها و سنت‌هايمان برخورداريم. به خاطر همين ملاحظات است كه يك توليدكننده بايد تحقيق نمايد تا مطمئن شود كه خريداران، جنس او را بر كالاهاي مشابه ترجيح مي‌دهند.
اگر محصول او شکر باشد در آن صورت او مي‌داند که بايد شکر خود را در بسته‌هاي آبي رنگ و يا حداقل داراي زمينه آبي عرضه کند و به هيچ وجه از رنگ سبز استفاده نكند ولي به احتمال زياد دليل آن را نمي‌داند. دليلش اين است احساس فيزيولوژي انسان در رابطه با رنگ آبي شيريني است. از سوي ديگر رنگ سبز يک احساس گس را در انسان پديد مي‌آورد و چه کسي خواستار شکر گس است؟
شرکت هواپيمايي كه مسافرانش حاضر نيستند با شركت هواپيمايي ديگري پرواز كنند، يك دليل آن شايد اين باشد كه هواپيماهاي شركت مزبور تاكنون سابقه سقوط نداشته‌اند يا اينكه بهترين هواپيما را در اختيار دارند يا مهمانداران زن آن بسيار مؤدب مي‌باشند ولي شايد به اين خاطر نيز باشد كه آنها از خدمت يك مشاور شايسته رنگ استفاده كرده‌اند. در هواپيماهايي كه رنگ‌هاي به کار رفته براي تزيين داخلي کابين به طرز صحيحي انتخاب شده‌اند، اضطرابهاي ناشي از پرواز تا حدودي كمتر شده، فشار عصبي كمتري را بر آنها وارد مي‌سازند و مسافران را با حالت به نسبت آرامتري به مقصدشان مي رساند.
درباره نقاشي يا يک عکس رنگي بايد گفت که: اهميت رواني رنگ معمولاً کمتر آشکار است. زيرا عوامل بي‌شمار ديگري نظير موضوع، تعادل شکل يا فرم، تعادل ميان رنگ‌ها، ميزان تحصيل و تخصص تماشاگر و درک زيبايي‌شناسي او دست‌اندرکارند. وقتي كه تأكيد بيشتر در يك يا دو رنگ باشد گاهي اوقات خصايص شخصي نقاش تحت‌الشعاع قرار مي‌گيرد.
براي مثال بايد از وسواس گوگن (Paul Gauguin) نقاش شهير فرانسوي نسبت به رنگ زرد در آثار اواخر عمر او نامبرد كه دو تابلوي مسيح زرد و گل آفتابگردان او بسيار مشهور است و يا از ونگوك (Vincent van Gogh) نام ببريم كه به طور ناخودآگاه سعي مي‌كرد ناراحتي روحي خود را با كاربرد بيشتر رنگ زرد در نقاشي هايش درمان كند. به طور كلي، وقتي رنگهاي متعدد براي خلق يك اثر به كار مي‌رود، در اين صورت فقط داوري زيباشناسي است كه تمام اثر را ارزيابي كرده و تعيين مي‌كند آيا ما آن اثر را دوست داشته باشيم يا نه؟ به جاي اينكه واكنش رواني ما را نسبت به رنگهاي خاصي بسنجد.
در مورد رنگهاي ساده، بازتاب رواني ما بارزتر است و اگر رنگها را با دقت انتخاب كنيم با نيازهاي رواني و فيزيولوژي كاملاً ارتباط خواهند داشت. در آزمايش رنگ لوشر اين مسئله كاملاً به چشم مي‌خورد. ارجحيت يك رنگ و نفرت از رنگ ديگر بيانگر حالت خاص فكري يا تعادل و يا هر دوي آنهاست و اين ارتباط مستقل از نژاد جنسيت و محيط اجتماعي عمل مي‌كند. براي پي بردن به چگونگي آن و پاسخ به اين سؤال كه چرا اين رابطه يك رابطه عمومي است و مستقل از ساير عوامل، عمل مي‌كند، لازم است كه نگاهي به تأثير ديرين رنگهاي طبيعت در انسان بيفكنيم.

منشاء اهميت رنگ
 

از ابتداي زندگي، بشر تحت تأثير دو عامل قرار داشت كه خارج از كنترل او بودند. اين دو عامل عبارت بودند از: روز و شب و تاريكي و روشنايي. شب محيطي را فراهم مي‌آورد كه فعاليت بشر را متوقف مي‌كرد و بنابراين بشر اوليه به غار خود پناه مي‌برد، خود را در پوست حيوانات مي‌پيچيد و به خواب مي‌رفت و يا از درختي بالا رفته و در انتظار فرا رسيدن روز مي‌ماند.
روز، محيطي براي كار و فعاليت ايجاد مي‌كرد و در نتيجه بشر اوليه دوباره دست به كار مي‌شد تا توشه مواد غذايي خود را پر كند يا به جستجوي شكار بپردازد. شب به همراه خود بي حركتي، آرامش و كاهش عمومي سوخت و ساز فعاليت جسماني را به ارمغان مي‌آورد، اما روز امكان كار و عمل و افزايش فعاليت جسماني را مهيا كرده و به او نيرو و هدف مي‌داد.
رنگهاي مرتبط با اين دو محيط عبارتند از: رنگ آبي متمايل به تيره آسمان شب و زرد روشن نور آفتاب. لذا رنگ آبي متمايل به تيره رنگ آرامش و عدم فعاليت است. در حاليكه رنگ زرد روشن رنگ اميد و فعاليت است. چون اين رنگها نشانگر محيط ‌هاي شب و روز هستند، از اين رو از عواملي به شمار مي‌آيند كه انسان را در كنترل خود دارند به جاي اين كه عناصري باشند كه در كنترل بشر قرار بگيرند. بنابراين آنها را رنگهاي غير مستقل توصيف (Heteronomymous) بيان مي‌كنند. يعني رنگ‌هايي كه پديده‌هاي طبيعت آنها را تنظيم مي‌كند.
شب (آبي تيره) بشر را ناگزير مي‌كرد كه از كار دست كشيده واستراحت نمايد ولي روز (رنگ زرد روشن) به فعاليت او ميدان عمل مي‌داد بي آنكه انجام فعاليت را الزامي سازد.
از نظر بشر اوليه فعاليت، آييني بود كه به دو صورت ظاهر مي‌شد يا به شكار مي‌رفت و حمله مي‌كرد يا شكار مي‌شد و از خود در برابر حمله دفاع مي‌نمود به عبارت ديگر فعاليت‌هاي بشر يا در جهت پيروزي و به دست آوردن بود و يا در جهت دفاع از خود. معمولاً، عمليات مربوط به حمله يا پيروزي با رنگ قرمز نشان داده مي شود در حالي كه رنگ سبز مظهر دفاع از خود بود. چون اعمال بشر اوليه اعم از حمله (رنگ قرمز) يا دفاع (رنگ سبز) حداقل در كنترل وي بودند لذا اين عوامل و رنگ‌ها را (مستقل) Autonomous يا (خود تنظيم كننده) Self -regulating توصيف كرده‌اند.
بنابراين از ابتدا شب براي بشر، شب نماد سكون بي حركتي و كاهش سوخت و ساز و فعاليت و روز همراه با افزايش فعاليت و اعمال جسماني بود و به او نيرو و حركت مي‌بخشيد، به همين دليل رنگ مربوط به محيط آبي، تيره سكون و آرامش و رنگهاي مربوط به روز و خورشيد رنگ اميد و فعاليت است.

رنگهاي اصلي
 

شامل زرد، قرمز و آبي است که ساير رنگها از ترکيب اين سه رنگ ايجاد مي‌شوند مثلاً ترکيب زرد و آبي رنگ سبز، ترکيب قرمز و آبي رنگ بنفش و ترکيب زرد و قرمز رنگ نارنجي را ايجاد مي کند.

رنگهاي گرم و سرد:
 

انسان با مشاهده ي رنگها به طور غريزي درجه حرارتي را تشخيص مي دهد و قادر است گرمي و سردي را به کمک رنگها احساس کند. معمولاً در برخورد با رنگ سبز و آبي احساس سرما و در برابر رنگ قرمز و نارنجي، احساس گرما مي‌کنيم. به طوري که در اتاقي به رنگ سبز، آبي با دماي 15 درجه سانتيگراد سرما و در اتاقي به رنگ قرمز، نارنجي با حرارت حدود 13 -11 درجه سانتيگراد گرما احساس مي شود.
به طور کلي، رنگهايي با طول موج زياد، چون سرخ و زرد و نارنجي پس از مدتي کوتاه که از طريق حس بينايي اثر کند موجب افزايش خون و ازدياد ضربان قلب مي شود و رنگهايي با طول موج كوتاه، چون سبز و آبي و بنفش از فعاليت سلسله اعصاب مي‌کاهد.

پي‌نوشت‌ها:
 

* اپتومتريست مدرس دانشگاه علم پزشكي اردبيل
فارغ‌التحصيل از دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
عضو انجمن علمي اپتومتري ايران
مشاور رياست دانشگاه و مسئول امور ايثارگران دانشگاه
 

منبع؛
مجموعه مقالات همایش ملی قرآن و علوم طبیعی، تهیه و تنظیم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، زیر نظر بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، تهران، موسسه انتشاراتی بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه و انتشارات سخن گستر، چاپ یکم ـ زمستان 1385.




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط