كشاورزي در عصر ظهور

مي‌دانيم كه كشاورزي از منابع ثروت و مراكز ارزاق عمومي و از وسايل تأمين مواد غذايي بشر و حيوانات است و خداي تعالي آب و خاك را تحت تصرف بشر قرار داد تا از بركت‌هاي زمين استفاده كند. لذا آب در همه جا موجود است، زيرزمين يا روي آن و اين بر عهده بشر است كه آب را بيرون آورد و زمين را شخم زده، درخت بنشاند و يا آن كه دانه‌ها را در زمين افشانده، آن را آب دهد.
دوشنبه، 5 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
كشاورزي در عصر ظهور

كشاورزي در عصر ظهور
كشاورزي در عصر ظهور


 

نویسنده : علی محمد حیدرنداقی




 


 

مي‌دانيم كه كشاورزي از منابع ثروت و مراكز ارزاق عمومي و از وسايل تأمين مواد غذايي بشر و حيوانات است و خداي تعالي آب و خاك را تحت تصرف بشر قرار داد تا از بركت‌هاي زمين استفاده كند. لذا آب در همه جا موجود است، زيرزمين يا روي آن و اين بر عهده بشر است كه آب را بيرون آورد و زمين را شخم زده، درخت بنشاند و يا آن كه دانه‌ها را در زمين افشانده، آن را آب دهد.
اما تأثيرات متقابلي كه بين خورشيد و هوا و آب و خاك و بين گياهان انجام مي‌پذيرد، از مسئوليت بشر خارج و فقط در قدرت خداي متعال است كه در اين عناصر چهارگانه آن خواص را قرار داده است، آنگونه كه مي‌فرمايد:
«أفرأيتم مّا تحرثون*ءأنتم تزرعونه أم نحن الزّارعون»؛(1)
آيا ديديد آنچه را كه مي‌كاريد؟ آيا شما زراعت مي‌كنيد يا آنكه زراعت بر عهده ماست.
با وجود بركات فراوان و فوائد بزرگي كه مي‌توان از كشاورزي برد، ميليون‌ها بشر از سوء تغذيه شكايت مي‌كنند. از كودكاني كه بر اثر گرسنگي خصوصاً در قاره سياه مي‌ميرند، سؤال مي‌كنيم:
آيا زمين تنگ است و نمي‌توان زراعت را در آن توسعه داد؟
پاسخ آن است كه: هرگز، زمين خدا وسيع است.
اگر سؤال كنيم: آيا آب كافي براي رفع احتياجات بشر وجود ندارد؟
پاسخ چنين است: هرگز...ميلياردها تن آب هر روزه به هدر مي‌رود و به درياها ريخته مي‌شود.
در اين صورت علت گرسنگي و كمبود ارزاق و گراني ميوه‌ها چيست؟
پاسخ اينست كه: تنها علت، حكومت‌هاي ستمگرند كه بين بشر و آنچه كه خداي تعالي از منابع غذايي براي وي خلق فرموده، حايل گرديده‌اند و نتيجه اين شده است كه امروزه انواع مصيبت‌ها، گرسنگي، قحطي، كمبود مال و محصولات بر بشر وارد مي‌شود.
زماني كه حضرت مهدي (ع) قيام فرمايد، حيات كشاورزي به زيباترين كيفيت و به بهترين شكل در خواهد آمد.
امام باقر (ع) در ضمن حديث مفصلي فرموده:...آنگاه امر مي‌كند كه آبراهي از پشت كربلا حفر كنند
1. تا غريّين(ساختمان مشهور نزديك حيره كه از توابع كوفه است.) جريان يافته و به نجف سرازير شود. بر سر راه آن، پل‌ها و آسياب‌ها ساخته خواهد شد. گويي پيره زني را مي‌بينم كه بر سرش زنبيلي است كه در آن گندم است به آسياب‌ها مي‌رود و بي‌آنكه از وي كرايه‌اي دريافت دارند، گندمهايش را آرد مي‌كنند.(2)
از اين حديث استفاده مي‌شود كه حضرت مهدي (ع) به احداث آبراه‌ها و ساختن پل ها و بستن سدها بر روي رودها و رودخانه‌ها، به ويژه بين كربلا و نجف فرمان مي‌دهند. در مسير آن آب‌ها آسياب‌ها ساخته مي‌شود كه در آن دانه‌ها آرد مي‌شوند و هر كس را اين امكان وجود خواهد داشت كه از آن آسياب‌ها مجّاني و بدون عوض استفاده نمايد، تا آنجا كه زني گندم‌ها و ديگر دانه‌هاي خود را در آسياب‌هايي كه با فشار آب مي‌چرخند، مي‌گذارد و گندم‌ها و دانه‌هاي ديگر بدون اجرت و مجاني آسياب مي‌شوند.(3)
شايد آن حضرت به احداث آبراهي بين كربلا و نجف از آن رو فرمان مي‌دهند كه آن منطقه به صحراها و بيابان‌ها و هزاران كيلومتر زمين در جهات شرق و غرب و جنوب متصل است، مانند صحراي شام كه اطراف آن عراق و اردن و شام است و صحراي نفوذ (4)كه مرزهاي آن كويت و حجاز است و «ربع الخالي» كه حدود آن مسقط و يمن است.
اين صحراها و بيابان‌ها، جز اندي از آن‌ها به خاطر نبودن آب در آن‌ها غيرمسكوني و خشك و لم يزرع‌اند و بنابراين، بيابان‌ها با آب راهي كه حضرت مهدي (ع) احداث خواهند فرمود، سيراب مي‌گردند.
روشن است كه اين آبراه از شط فرات منشعب خواهد گرديد كه نهري طولاني و عريض و عميق است و در آن هر دقيقه ميليون‌ها متر مكعب آب جاري است و سرانجام به خليج ريخته، به هدر مي‌رود.
آيا مي‌توان ميزان خيرات و بركات و آرامش و رفاهي را كه نصيب صدها ميليون از انسان‌هايي كه در آن سرزمين‌هاي وسيع سكني گزيده‌اند و به وسيله چنين آبي پربركت زراعت و درختكاري و ساختمان سازي آن‌ها حياتي تازه مي‌يابد، تصور و ارزيابي كرد.
با اين ترتيب چقدر هوا لطافت مي‌يابد و جوّ دگرگون و امراض كم گرديده، بيشتر مشكلات زندگاني از بين مي برود و ميزان جرائم اندك مي‌گردد! اگر نگوييم كه كلاً از بين مي‌رود، مردم بي‌نياز مي‌شوند و بي‌كاري از بين مي‌رود و مواهب آشكار مي‌گردد... و مسايل ديگري كه عقول در حال حاضر از درك آن عاجزند، آري آنچه گذشت، ثمرات آن زندگاني درخشان است.
اين فقط يك منطقه از مناطق جهان است كه در آن زندگاني جوشش خواهد يافت. نظير آن عمل در بقيه سرزمين‌هاي مرده و صحراها و بيابان‌هاي بدون مصرف انجام خواهد پذيرفت.
واضح است كه نقشه تمام اين برنامه‌ها را خود آن بزرگوار ترسيم فرموده به انجام، فرمان مي‌دهند. البته معناي اين سخن آن نيست كه آن امام بزرگوار خود به اين امور اقدام مي‌فرمايند، چرا كه نيازي به اين مطلب نيست. فقط كافي است كه فرمان‌ها از ايشان صادر گردد تا بلافاصله اجر شود. بي‌نياز به كاغذ بازي‌ها و متوقف شدن كارهاي مردم به خاطر امضاء فلان كس و موافقت هيأت فلان و مانند چنين گردنه‌ها و غل و زنجيره‌هايي است كه به نام مقررات جاري، در دنياي كنوني مرسوم مي‌باشد.
لازم به ذكر است كه احياء زمين‌ها فقط از طريق آبياري به وسيله آب رودخانه‌ها صورت نمي‌گيرد، بلكه خداي تعالي درهاي آسمان را به خيرات و بركات مي‌گشايد.
ابو سعيد خدري از رسول خدا نقل كرده كه آن حضرت فرمود:
امت من در زمان مهدي (ع) به نعمتي متنعّم مي‌شوند كه هرگز آنگونه متنعّم نگريده‌اند، آسمان بر آنان پي در پي ببارد و زمين چيزي از گياهش را وا نگذارد، مگر آنكه آن را خارج نمايد.(5)
رسول اكرم (ص) فرموده:
...در دولت او آب زياد و رودها جاري خواهد گرديد و زمين خوراكي‌هاي خود را افزون خواهد ساخت...(6)
رسول خدا (ص) فرموده: آدمي در آن روزگار (زمان ظهور حضرت)
يك مُد مي‌كارد و هفتصد مد تحويل مي‌گيرد كه خداي تعالي مي‌فرمايد:
«كَمثل حبّة أنبتت سبع سنابل في كلِّ سُنبلةٍ مِائَةُ حبّة و الله يضاعف لمن يشاء»؛(7)
مانند دانه‌اي كه هفت خوشه مي‌روياند و در هر خوشه صد دانه است و خدا اگر بخواهد، زياده مي‌گرداند.
به هنگام قيام حضرت مهدي (ع) يا به عبارت ديگر به هنگام زوال آن قوانين غير خدايي و ظالمانه كه در دنيا حاكم است و نابود شدنشان، انسان با آزادي تمام بر روي زمين تلاش مي‌كند، خودش مي‌كارد و خود بر مي‌دارد، بهره زمين هم از آنِ خود وي خواهد بود و از انواع دانه‌ها و ميوه‌ها و محصولات مختلف زمين بهره‌مند خواهد گرديد.
خداي تعالي مي‌داند كه بشر در آن زمان از چه آسايشي برخوردار خواهد شد، زيرا به خاطر كشت فراوان و پر شدن سينه‌ها و افزوني نعمت و وفور آبادي و زياد شدن و تحرك حيوانات، خصوصاً ماهيان و گاو و گوسفند، خيرات، فراوان و بركت‌ها چندين برابر خواهد گشت.

حل مشكل مسكن در عصر ظهور
 

مشكل مسكن همواره از مشكلاتي است كه جامعه انساني در روزگاران گذشته از آن رنج برده و امروزه نيز رنج مي‌برد. چرا كه اگر
نگوييم بيشتر انسان‌ها، مي‌توان گفت نيمي از آنان به بحران مسكن گرفتارند. و عمر خويش را به ناچار در خانه‌هاي محقّر و يا اجاره‌اي سپري مي‌كنند و پول و امكاناتي كه بتوانند براي سكونت خود و خانواده خويش خانه‌اي مناسب فراهم ساخته و با آسايش، آرامش و رفاه در آن زندگي كنند، ندارند.
اين مشكل اساسي نيز بدبختانه از مشكلاتي است كه ثمره شوم قوانين ظالمانه و ضد اسلامي حاكم بر جامعه‌ها و تمدن‌هاست. چرا كه دولت‌ها، آزادي اين موهبت الهي را در مورد مسكن و محل زندگي، از انسان‌ها سلب نموده و سركوب مي‌كنند و به اين انبوه عظيم مردم اجازه نمي دهند جز با شرايط بي‌رحمانه و ماليات و عوارض سنگين و ظالمانه و غير اسلامي حتي نمي‌تواننند در خارج از شهرها نيز خانه‌اي براي خود و خانواده خويش بسازند.
به نظر مي‌رسد ثمرات شوم و تأسف‌بار و درد و رنج‌هايي كه از اين راه، دامنگير خانواده‌ها و جامعه‌ها مي‌شود، نيازي به پرسش و پاسخ ندارد.
بسياري از جوانان به خاطر بحران مسكن، دوران طراوت و شادابي عمر خويش را بدون تشكيل نهاد مقدس و مسئوليت آفرين خانواده مي‌گذرانند كه اين شيوه زندگي، خود، ره آورد شومي همچون ضعف مباني عقيدتي و اخلاقي و انحرافات جنسي و تزلزل رواني و ديگر آفت‌ها و كارهاي نا‌پسند را براي جامعه به بار مي‌آورد و آنگاه پس از سپري شدن دوران طلايي جواني، تازه ازدواج مي‌كنند و ناگزير مي‌گردند عمر خويش را در يك خانه اجاره‌اي و يا يك طبقه محقر و كوچك با شرايط وخامت‌باري بگذرانند كه اين نيز عوارض ويرانگري در پي دارد.
از ميوه‌هاي تلخ بحران مسكن و نداشتن محيط زندگي مناسب، انواع بيماري‌ها است كه به خاطر تنفس در يك فضاي تنگ و نامناسب دامنگير انسان‌ها مي‌گردد و نيز انواع درگيري‌هاي خانوادگي و عقده‌هاي رواني از ديگر ره آوردهاي نداشتن مسكن مناسب و زيستن انبوهي، در يك محيط كوچك و نامناسب است.
در اين شرايط است كه كودكان از بازي و سرگرمي در محيط زندگي مرحوم مي‌گردند و به ناگزير براي بازي به خيابان‌ها، كوچه‌ها، پارك‌ها و گردشگرها روي مي‌آورند و چه بسا كه همين اوقات فراغت و بازي در محيطي دور از چشم پدر و مادر، به انحرافات فكري و رفتاري آنان منجر مي‌گردد، زيرا عوامل فساد و تباهي و عناصر وابسته به جريان‌هاي گمراه كننده و احزاب و دستجاتي كه در انديشه شكار جوانان بي‌گناه و كم‌تجربه‌اند، بيشتر در همين محيطهاي عمومي براي صيد آنان انواع دام‌ها را مي‌گشايند تا بدين وسيله آنان را به راه دلخواه خويش سوق دهند و نيز ده‌ها مشكل اجتماعي و فردي و رنج و درد و جنايت ديگر كه همه، ره‌آورد شوم بحران مسكن و نداشتن خانه مناسب است.
اما در عصر ظهور و حاكميت امام عصر (ع) اين مشكل بزرگ اجتماعي و اقتصادي نيز به صورت كامل حل مي‌گردد. همانگونه كه در روزگار درخشان حكومت عادلانه و انسان‌ساز علي (ع) با تدابير ژرف و سازنده آن حضرت، در مدتي كوتاه خود به خود حل شد.
تاريخ، بيان‌گر اين واقعيت است كه به بركت حكومت امير مؤمنان (ع) و تدابير و طرح‌هاي او، هر انساني براي خويش صاحب خانه‌اي مستقل گرديد و مشكل مسكن حل شد.
يك پرسش: چگونه امام عصر (ع) در زمان حاكميت خويش اين معضل اجتماعي را حل مي‌كند؟
پاسخ: از راه تطبيق و پياده كردن دقيق مقررات و قوانين زندگي‌ساز و سعادت آفرين اسلام.
اسلام بر اين انديشه رهنمون است كه «الارض لله و لمن عمّرها»، زمين از آن خداست و پس از آن، از آن كسي است كه آن را آباد سازد.
از اين رو هر زمين كه ملك ديگري نباشد، هر انساني مي‌تواند آن را احياء و آباد سازد. پس از آن مرحله به مالكيت او در مي‌آيد و هيچ قدرتي حق جلوگيري و مزاحمت او را ندارد.
قال الصّادق (ع): اِذا قامَ قائم آل محمّد...اِتَّصَلت بيوت الكوفة بنهر كربلا؛(8)
امام صادق (ع) فرموده: هنگامي كه قائم آل محمّد (ص) قيام نمايد، خانه‌هاي شهر كوفه به نهر كربلا متصل مي‌شود و شهر به قدري گسترش مي‌يابد كه همه صاحب خانه مي‌شوند.
بدين سان اين روايات بيانگر اين مطلب است كه مردم، زمين‌هاي خشك و سوزان و بيابان‌هاي بي‌آب و علف را احيا و آباد مي‌سازند و به صورت خانه‌هاي زيبا و پرشكوه و باغ‌هاي پرطراوت در مي‌آورند كه يك نمونه آن، گسترش شايسته خانه‌هاي كوفه تا نهر كربلا مي‌باشد، آن هم با آن مسافت بسياري كه اينك ميان آن دو شهر موجود است.

حل بحران بي‌كاري
 

مشكل بي‌كاري از بلاهاي اجتماعي است و به طور آشكار و تأسفباري در سراسر جهان به صورت گوناگوني گسترش يافته و از مشكلات پيچيده‌اي است كه بسياري از مردم از آن رنج مي‌برند و آمار آن به صورت زياد در حال افزايش است.
اين مشكل اجتماعي آثار و ره آورد وخامت‌باري در جامعه بر جاي مي‌گذارد و در دامان خود هزاران ضد ارزش، رذالت اخلاقي، انحرافات عقيدتي و عقده‌هاي رواني مي‌پرورد و جناياتي چون سرقت، غارت و تجاوز را به ارمغان مي‌آورد.
بي‌كاري باعث مي‌شود كه بسياري براي وقت‌گذراني به كوچه و بازار و رستوران‌ها روي آورند، به ناموس مردم نگاه كنند و به ياوه گويي و متلك پراني و...به دختران و زنان بپردازند و عمر خويش را در كارهاي بي‌ثمر و زيانباري همچون غيبت، تهمت تراشي، پرده دري و...تلف نمايند.
با اينكه اسلام، سستي و تن‌پروري و بيكارگي را سخت نكوهيده مي‌داند و همگان را به كار، تلاش، نشاط و تحرك فرا مي‌خواند،
بدبختانه اين آفت در كشورهاي اسلامي نيز آشكار است، و عامل آن نيز چيزي جز مقررات ضد اسلامي بر اين كشورها نيست. مقرراتي كه آزادي مردم را در جلوه‌ها و ابعاد گوناگون سركوب مي‌كند و جز با شرايط سخت و ماليات‌هاي سنگين و قيد و بندهاي اسارتبار، اجازه كار و تجارت و...به مردم نمي‌دهد.
در برخي از كشورها در قلمرو برخي دولت‌ها به فرد تنها هنگامي اجازه كار داده مي‌شود كه از نظر نژاد و مليت با آنان هماهنگ باشد، چنان كه گويي فردي كه از نظر نژاد و مليت از آنان نيست، نه انسان است و نه از حق حيات و كار و معيشت برخوردار است.
در برخي كشورها، به فرد، تنها پس از پايان خدمت نظام و يا رسيدن به مرحله خاصي از عمر، اجازه كار مي‌دهند. به هر حال عوامل بي‌كاري و اسباب آن بسيار است و ما در اينجا نمي‌خواهيم اين بحث را به صورت گسترده بياوريم.
اما در عصر حاكميت امام مهدي (ع) بحران بي‌كاري در همه چهره‌ها و ميدان‌ها حل مي‌گردد و اين آفت ويرانگر، براي هميشه از جامعه رخت بر مي‌بندد، چرا كه آن اصلاح گر بزرگ و با كفايت، اين آفت اجتماعي را ريشه كن مي‌سازد و اسباب و عوامل آن را نابود مي‌كند.
از اين رو در عصر ظهور، آزادي در كار، مسافرت، تجارت، نوآوري، ابداع و امكانات، به همه مردم ارزاني مي‌گردد و ميدان كار، تلاش و ابتكار براي همه استعدادها فراهم مي‌شود، ماليات‌ها الغاء مي‌گردد و ملاك‌ها، معيارها و مقررات تبعيض نژادي به كلي باطل اعلام مي‌شود، چرا كه اسلام، گرايش‌هاي نژادي و طبقاتي را به شدت رد مي‌كند و تمامي مردم را از نظر حقوق و آزادي، برابر مي‌شناسد. درست همانگونه كه امير‌مؤمنان در حكومت عادلانه خويش در دستور العمل جاودانه‌اي به مالك اشتر مرقوم داشت كه:
النّاس صنفان: امّا اخ لك في الدّين او نظير لك في الخَلق؛(9)
«هان اي مالك! مردم دو گروه‌اند: يا در دين با تو برادرند و يا در آفرينش با تو برابرند.»
و بر اين اساس است كه تمامي طبقات مردم در عصر ظهور در اوج نشاط، تلاش، رفاه و غنا زندگي مي‌كنند و به بركت حكومت امام مهدي (ع) بحران بي‌كاري و فقر محو مي‌گردد و ره آورد شوم و ويران‌گر آن نيز از جامعه زدوده مي‌شود.
خداوندا توفيق حيات و زندگي در سايه ي چنين حكومتي را-كه بشريت در انتظار اوست-به ما مرحمت بفرما.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. - واقعه،63 و 64.
2. - الغيبة طوسي، فصل آخر، ص281.
3. - آسياب‌هاي قديمي كه متأسفانه از بين رفته، انشا‌الله مورد توجه مسئولين قرار گيرد و آنها را احياء كنند كه نياز به برق و وسائل صنعتي ندارد و در سلامت آرد نقش مؤثري ايفاء مي‌كند.
4. - صحراي نفوذ در عربستان سعودي است، مملو از شن روان.
5. - عقد الدرر، باب هفتم، ص144.
6. - همان، ص149.
7. - بقره،261.
8. - بحار الانوار، ج52، ص337.
9. - نهج البلاغه، نامه 53.
 

منبع: حیدرنداقی علی محمد/جهاد اقتصادی /انتشارات مهدی نراقی /قم 1390




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط