ورزش و آثار آن از دریچه دین (2)
منبع : اختصاصی راسخون
آثار وفوائد ورزش.
آثار فردی ورزش.
اهمیت سلامتی جسمانی بر کسی پوشیده نیست و توجه به این مهم از حقوق بدن محسوب میشود چنانکه رسول گرامی اسلام میفرماید: «ِإِنَّ لِرَبِّكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ إِنَّ لِجَسَدِكَ عَلَيْكَ حَقّاً؛ (39) پروردگارت بر تو حقی دارد، وبدنت بر تو حقی دارد، وخانواده ات (نیز) بر تو حقی دارد». آنچه در اینجا قابل توجه است این است که رسولخدا تا بدان پایه برای جسم و بدن ارزش قائل است که حق بدن را در کنار حق پروردگار و در کنار حق خانواده وحتی قبل از آن بیان میدارد. البته اگر انسان از بدن سالم و نیرو مند بر خوردار باشد حق پروردگار وخانواده خویش را به شکل بهتر اداء خواهد کرد.
از طرفی نقش آفرینی ورزش در سلامت جسمی انسان از امور مسلّم و غیر قابل انکار است و کسانی که در زندگیشان دارای برنامهای ورزشی بوده است از سلامت بیشتر برخوردار است، علاوه بر آن بسیاری از مریضیها توسط ورزش درمان میپذیرد که به این شیوهی «ورزش درمانی» گفته میشود. یکی از مراجع عظام که دارای نبوغ فکری واستعداد عجیب، جسم سالم و روحیهای شاداب و پرنشاط است یکی از عوامل سلامتی و شادابیشان را اهمیت به ورزش میداند چنانکه درکتاب «حیات پر برکت» در بیوگرافی حضرت آیت الله مکارم شیرازی (دام ظله) به نقل از خود معظم له مینویسد: ما طبيبى داشتيم كه طبيب خانوادگى ما بود، روزى به من گفت: بيست سال تجربه پزشكى خودم را مىخواهم در دو جمله براى شما خلاصه كنم و آن دو اين است كه رمز سلامت انسان در دو چيز است: كم خوردن و فعّاليّت جسمانى. من توصيه او را قبول كردم و هر سال كه اقدام به آزمايش كلّى بدن مىكنم به حمدالله نتيجه آزمايشات به گونهاى است كه گويا آزمايش بعدى سالمتر از قبلى است و اين بار يكى از دكترها تشويقنامه مفصّلى به رایم نوشت، از جمله نوشته است كه به تشخيص من رمز سلامتى شما در سه چيز است: 1- رعايت حفظ الصحّه در كمّ و كيف غذا. 2- ورزش. 3- تسلّط بر اعصاب و پرهيز از عصبانيّت (البتّه آينده با خداست).(40) سپس ایشان در مورد ورزش و تحرّكات بدنى مى افزاید: «به مسأله حركت جسمانى و پيادهروى سخت پاىبندم، صبحها حتماً بايد با حركات مخصوص بدنى، نرمشهايى انجام بدهم، پزشكان توصيه نرمشهاى خاصّى را كردند و من از وقتى كه آنها را انجام مىدهم به حمدالله احساس كمردرد و پادرد نمىكنم».و نیز در زمينه پيادهروى نيز سخنى دارند: درباره فوايد پيادهروى مطالب بسيارى ديدهام و لذا مقيّدم همه روز در يك جاى خلوت و بىسر و صدا يا خارج از شهر يا جاهايى كه مثل خارج شهر است بروم و پياده روى كنم و اين كار، جزء زندگى من شده كه اگر انجام ندهم بيمار مىشوم و اين كار، كمك زيادى به من مىكند به طورى كه در حال حاضر كه بيش از هفتاد سال دارم (آينده با خداست نمىدانم) هيچگونه ناراحتى جسمانى در هيچ قسمت از بدن خودم احساس نمىكنم، گاهى فكر مىكنم مثل سن چهل سالگى كارهايم را ادامه و برنامههایم را در قسمت مطالعه و نوشتن و امثال اینها ادامه مىدهم. (41) از طرفی ما میبینیم در کشورهای صنعتی که ماشین روز به روز جایگزین انسان میشود و از فعالیتهای مداوم و روزمره انسان میکاهد اما این بشر راحت شده میزان مرگ ومیرش رو به افزایش است. بر اساس تحقیقات انجام شده %50 در مرگ ومیر آنها ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی و ناراحتیهایی در این زمینه است که با ورزش میتوان احتمال این بیماریها را کاهش داد. به عقیده محققان عدم فعالیتهای جسمانی، یکی از عوامل شناخته شده در بروز ناراحتیهای قلبی – عروقی است. آنها معتقدند که داشتن بر نامههای منظم ورزشی و شرکت در برنامههایی که باعث تحرک بیشتر میشود لازمه زندگی در شهرهای بزرگ و صنعتی است زیرا دستگاه بدن انسان احتیاج به تحرک دارد و عدم فعالیتهای بدنی، باعث بروز اختلالاتی در بدن میشود که مهمترین آنها سکته قلبی است. (42) دکتر علی محمد میگوید: شایعترین مرگ ومیر ها در جهان بیماریهای قلبی است و شایعترین شکل بیماری قلبی هم بیماریهای عروق قلب (سکته قلبی) است و با ورزش میتوان مانع این خطر جدی گردید. (43).
2 نشاط وشادابی.
بدیهی است که نشاط وشادابی روحی در در کنارتندرستی و سلامتی جسمانی است و هر دو را میتوان در کنار ورزش وفعالیت جسمانی جستجو کرد زیرا با ورزش هماهنگی مناسب بین اعصاب و مراکز عصبی و تقویت آن میشود، در نتیجه کارهای فکر آسانتر میشود و از خستگی ان میکاهد. به وضوح معلوم است افراد ورزشکاراز شادابی و انرژی خوبی بر خوردار است و نقطه مقابل آن، کسالت، تنبلی و بی حالی است. انسانهائی که ورزش نمیکنند. به ویژه اگر کار بدنی نیز نداشته باشد- اغلب در خود احساس سستی، کسالت، بی حالی و بی حوصلگی میکنند، و در این زمینه روایات فراوانی داریم که اگر فعالیت وتلاش کنار رفت کسالت وسستی جایگزین آن خواهدشد چنانچه امام صادق (علیه السلام) در بر شمردن لشکریان علم وجهل، نشاط و شادابی را از لشکریان علم و کسالت وتنبلی را که ضد نشاط است از جنود جهل دانسته است لذا میفرماید: «وَالنَّشاطُ وَضِدُّهُ الْكَسَلُ؛ نشاط (ازلشکریان علم) و ضدّش كسالت (از لشکریان جهل) است».(44) ودر جای دیگر میفرماید: «عَدُوُّ العَمَلِ الکَسَلُ؛ (45) تنبلی و کسالت دشمن کار و تلاش است».این در حالی است که رهبران دینی ما، به شدت مارا از تنبلی، کسالت و آن چه موجب آنست بر حذر داشتهاند. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید آدم مؤمن بانشاط و پر انرژی است و از سستی و تنبلی دور است «یاهَمّامُ، المُؤمِنُ... بَعیدٌ کَسَلُهُ، دائِمُ نَشاطُهُ؛ (46) ای همم، شخص با ایمان، از کسالت به دور، و همیشه با نشاط است». امام محمدباقر (علیه السلام) تنبلی و بی حالی را مایهای زیان دنیا و آخرت میداند لذا میفرماید: «الْكَسَلُ يَضُرُّ بِالدِّينِ وَ الدّنيا؛ (47) تنبلى به دين و دنيا زيان مىرساند». حضرت علی (علیه السلام) در جای دیگرمی فرماید کسالت وتنبلی با عجزو ناتوانی در کنار همند و محصول آنها فقر و نداری است لذا میفرماید: «اِنَّ الْأَشْيَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ- فَنُتِجَ مِنْهُمَا الْفَقْرُ؛ (48) چيزها چون با هم جفت شدند، تنبلى و ناتوانى نيز جفت شدند و از آنها فقر پديد آمد».همچنین در کتاب «محجهی البیضاء» یکی از وظایف که والدین نسبت به فرزندانشان دارند برنامه ورزش فرزند را بیان میدارد: «و او را در ساعتى از روز به حركت و راه رفتن و ورزش عادت دهند تا كسالت بر او غالب نشود».(49) در کتاب «قلب و ورزش» آرامش ونشاط را یکی از آثار روانی ورزش دانسته ومی نگارد: «در نهایت از مجموع آثار فوق میتوان نتیجه گرفت که ورزش به روشهای گوناگون سبب افزایش طول عمر آدمی میگردد. به عبارتی دیگر، با ورزش هم کمیّت زندگی (طول عمر) و هم کیفیت آن (نشاط وآرامش) افزایش مییابد».(50) بنا بر این یکی از آثار بسیار مهم و مفید ورزش ایجاد نشاط وشادابی و نجات از کسالت وتنبلی است.
3 بهتر انجام دادن تکالیف الهی.
از انجای که هدف ازخلقت و زندگی در عالم هستی عبادت الهی و نزدیک شدن به خداوند متعال است، بنابراین هرامری که در این راستا ما را کمک کند قطعاً دارای ارزش و اهمیت است. چنانکه اشاره شد ورزش در سلامتی و شادابی انسان نقش مؤثر دارد و از این رهگذر برای ترقی و تکامل معنوی ما نیز کمک میکند زیرا با جسم سالم و روحیهای شاداب انسان بهتر میتواند تکالیف دینی خویش را انجام دهد. بزرگان دین و رهبران الهی ما از خدای خویش برای عبادت و بندگی در خواست نیرو بدنی وقوت جسمانی داشتند چنانکه حضرت علی (علیه السلام) عرض میدارد: : «یا رَبِّ قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحِی؛ (51) ای پروردگارم اعضا وجوارحم را در راه خدمتت قوی ونیرومند گردان». ونیز امام سجاد (علیه السلام) از خدا صحت جسمی ونیروی بدنی را میخواهد وعرض میدارد: «اللّهُمَّ اَعطِنی السعهی فیِ الِرِزقِ...وَ الصحهی فیِ الجِسمِ وَ القوهی فیِ البَدَنِ؛ (52) خدایا به من وسعت در روزی [...] و صحت در جسم وقوّت ونیر و دربدن عطاکن».
4 سلامتی عقل و اندیشه.
معیار تمایز بین عالم انسانیت از غیر آن، عقل وخرد است و به عبارتی با قوهی تعقل وتفکر انسان از حیوان، نبات وجماد جدا میشود. پس میتوان گفت عقل وخرد شناسنامه انسانیت انسان است و به هر مقدار که این گوهر قیمتی ناقص و معیوب باشد به همان مقدار از انسانیت انسان کاسته خواهد شد. از طرف دیگر سلامتی عقل با سلامتی بدن مرتبط است یعنی سلامتی جسم انسان در سلامتی عقل وتفکر او تأثیر گذاراست. چنانچه امام خمینی (ره) در توصیهی به ورزشکاران میفرماید: «عقل سالم در بدن سالم است. ورزش همانطوریکه بدن را تربیت وسالم میکند عقل را هم سالم میکند واگر عقل سالم باشد تهذیب نفس هم به دنبال او باید باشد شما ورزشکاران همانطوریکه ورزش میکنید واعصاب خودتان را قوی میکنید وانشاءالله برای آینده مملکت مفید خواهد بود لازم است که همه ابعاد روحی خودتان را تحت تربیت ورزشی قرار بدهید».(53) و همچنین آیت الله مکارم شیرازی که خودشان به طور مداوم برنامهی ورزشی دارد ورزش را برای همگان، به ویژه برای جوانان نه تنها امر شایسته، بلکه بایسته ویک برنامهی ضروری میداند لذا میفرماید: «ورزش در عصر وزمان ما برای همگان مخصوصاً برای جوانان عزیز امر لازمی است و شایسته است روی آن وقت گذاشته شود و سر مایه گذاری گردد و همهی افراد مقیّد باشند که در روز مقداری ورزش کنند که عقل سالم در بدن سالم است».(54).
معظم له طلاب را به سه دستور مهم براى سلامتى، توصیه نموده میفرماید:سه موضوع را به همه طلّاب عزيز سفارش مىكنم: 1- ورزش؛ زیرا فعّاليّت جسمانى بسیار مهم و باید آن را براى خودشان از واجبات بدانند. 2- اعتدال در غذا؛ زیرا توجه به کمیت وکیفیت غذا نیز ضروری به نظر میرسد، طلاب باید هم در کمیت غذا اعتدال را فراموش نكنند و هم استقبال از غذاهاى گياهى را به عنوان بخش عمدهاى از غذايشان مورد توجّه قرار دهند ... 3- تفریح واستراحت؛ زیرا انسان برای تجدید قوا به استراحت وتفریح نیاز دارد همان طور كه در حديث شريف دارد که انسان بايد براى تجديد قوا، استراحت و تفريح هم داشته باشد و آن را به عنوان يك عبادت مقدّمه واجب مىتوان دنبال كرد. ایشان در این رابطه میافزاید: «طبيبى در شيراز به من گفت: »شما اگر مىتوانيد كار زيادى در روز انجام بدهيد من مانع نمىشوم، ولى در هفته يك روز را از تمام كارهاى فكرى خالى كنيد و آن يك روز مطلقاً از كارهاى روزمرّه دور باشيد و استراحت كنيد، من سعى مىكنم به گفته اين طبيب عمل كنم. (55).
آثار اجتماعی وسیاسی ورزش.
یکی از آثار خوب وسازنده ورزش در اجتماع کاهش مفاسد و برنامههای غیر اخلاقی است. ورزشکاران به جهت تمرکز فکری در برنامههای ورزشی، از پرداختن به مسائل حاشیهای و غیر هنجاری، غیر اخلاقی و اجتماعی در امان هستند وبه همین جهت میتوان ورزش را یکی از مهمترین عوامل بازدارنده از مفاسد اجتماعی و اخلاقی دانست. آیت الله مکارم شیرازی یکی از راههای که پیرامون «مشکلات جنسی جوانان» مطرح میکند توجه و روی آوردن به ورزش است وی مینگارد: «معروف است ورزشكاران نسبت به مسائل جنسى كمعلاقه هستند، چون ورزش مقدار فراوانى از انرژىهاى بدنى و فكرى آنها را به خود اختصاص مىدهد و طبعاً از مسائل ديگر كم مىكند. به همين دليل براى جلوگيرى از تحريكات زياد جنسى لازم است جوانان برنامههاى وسيع و متنوع ورزشى انتخاب كنند».(56) ایشان میافزاید: «به همان اندازه كه تحرّك و ورزشهاى فردى و دستهجمعى براى آنها مفيد است، انزوا و به گوشهاى خزيدن و در فكر فرو رفتن براى اين قبيل افراد سم مهلك است كه بايد به هر قيمتى شده از آن دورى گزينند. اين توصيه را فراموش نكنيد و آثار معجزهآساى آن را ببينيد، در روز آن قدر ورزش كنيد كه خسته شويد و شبهنگام به محض اين كه در بستر آرميديد در خواب عميقى فرو خواهيد رفت و از شر بسيارى از خيالات و افكار واهی نجات خوهید یافت».(57).
2 صفا وشادابی درجامعه.
همان طوری که اشاره شد که یکی از آثار ونتایج سودبخشی که ورزش برای خود شخص دارد ایجاد روحیهای شاداب و پرنشاط است، ولی از آن جایی که برخی ورزشها به صورت گروهی ودسته جمعی اجرا میگردد و همچنین ورزشهای که هرچند به صورت فردی انجام میپذیرد اما با این اصل که هر فرد زیر مجموعهای از خانوادهها وجامعه میباشد ورزش به طور غیر مستقیم در ساختن یک جامعه پویا وشاداب نیز نقش ایفا خواهد کرد. بنا به راین از این زوایه نیز اهمیت ورزش در جامعه آشکار خواهدشد.
3 آمادگی در مقابل دشمن.
آمادگی درمقابل دشمن و دفاع از دین وناموس وطن بر هر مسلمانی لازم وضروری است. هر چند قوی و نیرومند بودن در ذات خود یک امر مطلوب و پسندیده است و باید از ضعف وناتوانی دوری جست چنانچه در روایت آمده است که رسول گرامی اسلام فرمود: «المُؤمنُ القَوىّ خَيرٌ وَ أَحَبَّ إلَى اللّهِ مِنَ المُؤمِنِ الضَّعيفِ؛ (58) مؤمنی که قوی و نیرومند باشد از مؤمن ضعیف، بهتر و دوست داشتنیتر است. در جای دیگر نیز آن حضرت مؤمن قوی ونیرو مند را محکم واستوار تشبیه به تنه درخت، و آدم ضعیف را به ساقههای کم بنیه که با اندک بادی به این طرف آن طرف خم میشود تشبیه نموده است لذا میفرماید: »مَثَلُ الْمُؤْمِنِ الْقَوِيِّ كَالنَّخْلَةِ وَ مَثَلُ الْمُؤْمِنِ الضَّعِيفِ كَخَامَةِ الزَّرْع؛ (59) حكايت مؤمن نيرومند چون نخل است و حكايت مؤمن ناتوان چون ساقه كشت. اما از طرف دیگر ورزیده گی و توانایی دفاعی در مقابل دشمن نیز به عنوان یک وظیفه لازم وضروری است چنانچه قرآن کریم از مسلمانان میخواهد که برای مقابله وبرابری با دشمنان اسلام. در پی کسب تواناییهای لازم باشند بدین جهت در قرآن کریم میفرماید: وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة؛ (60) هر مقداری که میتوانید در برابر دشمنان توانایی کسب کنید. خداوند دراینجا به يك اصل حياتى كه در هر عصر و زمان بايد مورد توجه مسلمانان باشد اشاره مىكند، و آن لزوم آمادگى رزمى كافى در برابر دشمنان است؛ لذا مى فرماید «و در برابر دشمنان هر قدر توانايى داريد از نيرو و قدرت آماده سازيد» (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ).يعنى در انتظار نمانيد تا دشمن به شما حمله كند و آن گاه آماده مقابله شويد، بلكه از پيش بايد به حد كافى آمادگى در برابر هجومهاى احتمالى دشمن داشته باشيد. در این اصل اساسى که در زمینهی جهاد اسلامى و حفظ موجوديت مسلمانان، و مجد و عظمت و افتخارات آنان بيان شده است، تعبير آيه به قدرى وسيع است كه بر هر عصر و زمان و مكانى كاملا تطبيق مىكند. كلمه «قوة» چه كلمه كوچك و پر معنايى است، نه تنها وسائل جنگى و سلاحهاى مدرن هر عصرى را در بر مىگيرد، بلكه تمام نيروها و قدرتهايى را كه به نوعى از انواع در پيروزى بر دشمن اثر دارد شامل مىشود، اعم از نيروهاى مادى، معنوى، جسمی، روحی و... همچنین قدرتهاى اقتصادى، فرهنگى، سياسى، كه آنها نيز در مفهوم «قوة» مندرج هستند. خلاصه از هرنیرو و قوهای که نقش بسيار مؤثرى در پيروزى بر دشمن دارد نبايد غفلت كرد. جالب اين است كه در روايات اسلامى براى كلمه «قوة» تفسيرهاى گوناگونى شده كه از وسعت مفهوم اين كلمه حكايت مىكند، مثلا در بعضى از روايات مىخوانيم كه پيامبر (ص) فرمود منظور از قوة «تیر» است؛ و در روايت ديگرى آمده كه منظور از آن هر گونه اسلحه است؛ و باز در روايتى كه در تفسير عياشى آمده مىخوانيم كه منظور از آن شمشير و سپر است؛ و بالآخره در روايت ديگر كه در كتاب «من لا يحضر» آمده : که يكى از مصداقهاى قوة در آيه موهاى سفيد را به وسيله رنگ سياه كردن است! يعنى اسلام حتى رنگ موها را كه به سرباز بزرگسال چهره جوانترى مىدهد به خاطر ارعاب دشمن از نظر دور نداشته است، و اين نشان مىدهد كه چه اندازه مفهوم «قوة» در آيه فوق وسيع است. (61) وقتی رنگ کردن موهای سفید ازمصادیق «قوّه» گفته شود آیا ورزیده شدن بدن وبدست آوردن نیروی جسمانی که آثر وفوائد روحی و اجتماعی واخلاقی و... دیگر دارد از مصادیق «قوة» محسوب نمیشود؟ علاوه بر اینکه امروزه ورزش و ورزیدگی یکی از فنون نظامی به حساب میآید که باید رزمندگان اسلام علاوه بر فنون دیگر نظامی باید این فن را نیز مهارت داشته باشد.
آیت الله مکارم شیرازی میفرماید: ولى افسوس كه مسلمانان با داشتن يك چنين دستور صريح و روشنى گويا همه چيز را به دست فراموشى سپردهاند، نه از فراهم ساختن نيروهاى معنوى و روانى براى مقابله دشمن در ميان آنها خبرى هست، و نه از نيروهاى اقتصادى و فرهنگى و سياسى و نظامى، و عجب اين است كه با اين فراموشكارى بزرگ و پشت سر انداختن چنين دستور صريح باز خود را مسلمان مىدانيم، و گناه عقب افتادگى خود را به گردن اسلام مىافكنيم و مىگوئيم اگر اسلام آئين پيشرفت و پيروزى است پس چرا ما مسلمانها عقب افتادهایم!؟.به عقيده ما اگر اين دستور بزرگ اسلامى (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ) به عنوان يك شعار همگانى در همه جا تبليغ شود و مسلمانان از كوچك و بزرگ، عالم و غير عالم، نويسنده و گوينده، سربازوافسر، كشاورزو بازرگان، در زندگى خودآن را بكار بندند، براى جبران عقبماندگيشان كافى است. سيره عملى پيامبر ص و پيشوايان بزرگ اسلام نيز نشان مىدهد كه آنها براى مقابله با دشمن از هيچ فرصتى غفلت نمىكردند، در تهيه سلاح و نفرات، تقويت روحيه سربازان، انتخاب محل اردوگاه، و انتخاب زمان مناسب براى حمله به دشمن و به كار بستن هر گونه تاكتيك جنگى، هيچ مطلب كوچك و بزرگى را از نظر دور نمىداشتند. (62) از لحاظ قانون ادبی نیز آمادگی نیروی جسمی و ورزیدگی بدنی در این آیه مندرج است زیرا واژه «قوة» که به صورت نکره آمده عمومیت را میرساند چنانچه آیت الله مکارم در نکتههای تفسیر آیه میفرماید: نكته مهم ديگرى كه از آيه فوق استفاده مىشود رمز جهانى و جاويدانى بودن آئين اسلام است، زيرا مفاهيم و محتويات اين آئين آن چنان گسترده است كه با گذشت زمان به كهنگى و فرسودگى نمىگرايد، جمله «و أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» هزار سال پيش مفهوم زندهاى داشت، و امروز هم چنين است، و ده هزار سال ديگر هم مفهوم آن هم چنان زنده باقى خواهد ماند، زيرا هر سلاح و قدرتى در آينده نيز پيدا شود در كلمه جامع «قوة» نهفته است چون جمله «ما استطعتم» «عام» و كلمه «قوة» كه به صورت «نكره» آمده است عموميت آن را تقويت كرده و هر گونه نيرويى را شامل مىشود.(63)
4 تأثیرات فرهنگی.
امروز کشورها با تشکیل تیمهای ورزشی و اعزام آنان به کشورهای دیگر، مسابقات جهانی، جام جهانی و المپیک باعث تأثیرت فرهنگی در بین ملیتهای مختلف وکشور های مربوطه خواهد شد. وقتی تیمی از یک کشوری علاوه بر اجرای مسابقات ورزشی اخلاق، ایمان، توکل به خدا، امانت، صداقت، فروتنی و... را نیز در مقابل انظار میلیونها شرکت کننده وتماشاگران به طور مستقیم وغیر مستقیم، به نمایش میگذارند برنده دلها و مجذوب قلوب خواهند شد زیرا دستورات اسلام منطبق با فطرت بشری است و رعایت آنها لاجرم بر دل هر انسانی خواهد نشست. یک ورزشکار مؤمن و متعهد میتواند که هویت دین ومذهبش را در چنین موقعیتهای به دیگران اعلام نماید و با اخلاق واعمال زیبا خویش به طور غیر مستقیم مبلّغ و مروّج دین اسلام قرار گیرد و موجب عزت و افتخار گردد چنانکه خواستهی رهبران دینی ما نیز همین است لذا امام جعفر الصادق (علیه السلام) میفرماید: «كُونُوا لَنَا زَيْناً لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ كُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبِيحِ الْقَوْل؛ (64) امام صادق (ع) فرمود: مايه زينت ما باشيد و مايه زشتى ما نباشيد. با مردم سخن نيكو بگوئيد و زبانتان را حفظ كنيد و از پر حرفى و سخنان زشت خوددارى نمائيد. بنابر این وقتی یک ورزشکار فرمایشات اهلبیت را بکار بندد هم مایه زینت برای آنها خواهد بود و هم از این رهگذر در بین اقوام وملل گوناگون با ادیان و گرایشات مختلف فرهنگ اسلام واهلبیت را به جهانیان منتقل خواهد کرد.».
نتایج: ورزش وفعالیت ازلوازم زندگی انسان است به طور که از همان بدو تولد دستگاه خلقت، فعالیت و تحرک را برای رشد و توانایی او در وجودش نهادینه کرده است. بر اساس متون دینی، ورزش نه تنها یک امر جایز بلکه نسبت به آن تشویق شده است. براساس حکم عقل نیز ورزش با توجه به آثار مفید وسازندهی فردی، اجتماعی و... که دارد؛ ضروری مینماید.
پي نوشت ها :
1.انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج 8، ص 8405.
2. هاشمی نوربخش، حسن، ورزش از دیدگاه اسلام، ص 17.
مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، ص 246. 3.
همان 4.
5.خرمشاهی، بهاءالدین وانصاری، مسعود، پیام پیامبر، ص 640
6.مظفر، محمدرضا، اصول اللفقه، ج 2، ص 76.
7.یوسف/12
8.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، ج 9، ص 335
9.قصص/16
10.تفسیرنمونه، ج 9، ص 344.
همان. 11.
12.بقره/247
13.طباطبایی، محمدحسین، المیزان، مترجم محمدباقر موسوی، ج 2، ص 434.
قصص/14. 14.
تفسیر نمونه، ج 16، ص 39. 15.
قصص/15. 16.
17.مسائل تربیتی اسلام، دکتر سید محمد باقر حجتّی، ص 141
تفسیر نمونه، ج 9، ص 336. 18.
روایات تربیتی، ج 3، ص 271 فلسفی، محمدتقی، 19.
امالی،229 . شیخ صدوق 20.
21.غررالحکم، ج 1 ص 263.
22.تحف العقول، ص 239.
قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، اواخر دعای ابو حمزه ثمالی، ص 369. 23.
همان، اواخر دعای کمیل، ص 126 24.
25.ورزش از دیدگاه اسلام، ص 34
26.کنزالعمال ج،15، ص 211
27.صبوری، حسین، ورزش دراسلام، ص 175
قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج 1، ص 584 28.
نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 124 ص 234. 29.
آشتیانی، میرزا احمد، طرائف الحکم یا اندرزهای ممتاز، ج 2، ص 117 30.
31. البته حکم جواز بر سبق ورمایه دارای شرایطی خاصی است که در کتابهای مانند تحریر الوسیله حضرت امام خمینی، منهاج الصالحین آیت الله خویی و تبریزی و... مراجعه شود.
32.نهج الفصاحهی، ص 169
صحیفه نور، ج 7 ص 261. 33.
همان، ص 541. 34.
35.هاشمی نوربخش، حسن، ورزش از دیدگاه اسلام، ص 230
ذاریات/56. 36.
37.ورزش از دیدگاه اسلام، ص 230
38.رزش در اسلام، ص 235 و 234
39.ورایم ابن ابی فرس، مجموعهی ورایم (تنبیه الخواطر)، ج 1، ص2
قدسی، احمد، حیات پر برکت، ص 208 40.
41.همان ص 209
42.توحیدی اقدم، محمدحسین، درامدی به ورزش در اسلام، ص 97
43.حاجی زینعلی، علی محمد، قلب وورزش، ص 69.
مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 110 44.
45. الحیاة، ج 5، ص 437 .
46.بحارالانوار، ج 75، ص 26.
آرام، احمد، ترجمه الحیاة، ج 5، ص 464 47.
الحیاة، ج 5، ص 437 48.
عارف، سید محمد صادق، راه روشن (ترجمه محجهی البیضاء)، جلد 5، ص: 175 49.
قلب و ورزش، ص 42. 50.
مفاتیح الجنان، اواخر دعای کمیل، ص 126 51.
مفاتیح الجنان، اواخر دعای ابو حمزه ثمالی، ص 369. 52.
امام خمینی، روح الله، صحیفه نور، ص 261. 53.
هاشمی نوربخش، حسن، ورزش از دیدگاه اسلام،236. 54.
حیات پر برکت، ص 211. 55.
مکارم شیرازی، ناصر والاترین بندگان خدا، ص 172 56.
173 همان، ص 57.
58.خرمشاهی، بهاءالدین وانصاری، مسعود، پیام پیامبر، ص 640
نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده، ص 715 59.
انفال/60 60.
برگرفته از تفسیر نمونه، برای توضیح بیشتر به ج 7 تفسیر نمونه ص 223 رجوع شود. 61.
همان 62.
همان 63.
صابری یزدی، علیرضا و انصاری محلاتی، محمدرضا، ترجمه الحکم ازاهره، ص 469. 64.
قرآن.
1. نهج الفصاحة.
2.نهج البلاغه.
3.آرام، احمد، ترجمه الحياة، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ مکرر 1380.
4.آشتيانى، ميرزا احمد و شاگردان، طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز، تهران، کتابخانه صدوق، چاپ سوم 1362.
5.انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ اول 1381.
6.توحیدی اقدم، محمدحسین، درامدی بر ورزش در اسلام، قم، نصایح، چاپ اول 1380.
7.تممی آمدى، عبد الواحد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبليغات، چاپ 1366.
8.حاجی زینعلی، علی محمد، قلب و ورزش، تهران، موسسه کتاب همراه، چاپ دوم 1377.
9. حرانى، ابن شعبه تحف العقول عن آل الرسول (ص) ، قم، جامعه مدرسين، چاپ دوم 1404ق
10.خرمشاهى، بهاء الدين و انصارى، مسعود، پيام پيامبر، تهران، منفردريا، چاپ اول 1376
11.خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم 1385.
12.شيخ صدوق، أمالي الصدوق، بیروت، چاپ پنجم 1400 ق.
13.طباطبایی، محمدحسین، المیزان، مترجم محمدباقر، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه، چاپ اول 1374.
14.صابرى يزدى، على رضا و انصارى محلاتى، محمد رضا، ترجمه الحكم الزاهرة، قم، سازمان تبليغات اسلامى، چاپ دوم 1357.
15.صبوری، حسین، ورزش در اسلام، مشهد، انتشارات امامت، چاپ اول 1371.
16.عارف سيد محمد صادق، راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء)، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1372
17.فلسفى، محمد تقى، الحديت- روايات تربيتى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ 1368.
18.قاسمی، وحید، جامعه شناسی ورزش، تهران، جامعه ورزش شناسان، چاپ اول 1388
19.قدسی، احمد، حيات پر بركت، قم، بی جا، چاپ اول 1380 .
20.قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم، مصطفی، چاپ چهارم 1380
21.قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، قم، هجرت، چاپ هفدهم 1386.
22. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزاعمال، بی جا، بی تا.
23. علامه مجلسى،1404 ق، بحار الأنوار، لبنان، مؤسسة الوفاء بيروت.
24.مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، قم، دارالعلم، چاپ اول 1378.
25.مكارم شيرازى، ناصر، آفريدگار جهان، قم، انتشارات مدرسة الامام على بن ابىطالب (عليه السلام).
26. مكارم شيرازى، ناصر، والاترين بندگان، قم، انتشارات نسل جوان، بی تا.
27.مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ 1377..
28. مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ 1374،
29. ورایم ابن ابى فراس، مجموعة ورایم (تنبيه الخواطر)، قم، مكتبه فقيه، بی تا.
30.هاشمی نوربخش، حسن، ورزش از دیدگاه اسلام، قم، سبط النبی، چاپ اول 1384.
/ع