ريچارد اتينگهاوزن
ريچارد اتينگهاوزن- خاورشناس آمريکايي و متخصص در هنر اسلامي- فوريه 1906م/ 1284ش در خانواده اي کشاورز، در فرانکفورت آلمان به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را همان جا به پايان برد و سپس به دانشگاه رفت و در زمينه معارف اسلامي به تحقيق پرداخت و در 1931 م با تأليف پايان نامه اي درباره يک موضوع قرآني، در فرانکفورت به دريافت درجه دکتري نائل شد. در دانشگاههاي مونيخ و کمبريج نيز تحصيل کرد از آنجا که به هنر اسلامي علاقه مند بود، در موزه دولتي برلين تحت نظر فردريش زاره و ارنست کونل به کار پرداخت. در اوايل دهه 4 سده 20 م به ياري مؤسسه آمريکايي «هنر و باستان شناسي ايران»، به آمريکا رفت و با آرتور پوپ آغاز به همکاري کرد. در سالهاي 1938- 1944 م در دانشگاه ميشيگان مشغول به تدريس شد. در 1950- 1951م در خاور نزديک و مخصوصاً در ايران و افغانستان به پژوهش پرداخت و سرانجام آوريل 1979م/ 1358ش در شهر پرينستون آمريکا درگذشت.
اتينگهاوزن به رغم بيماري شديد، در پژوهش بسيار پرکار و کوشا بود. گرابار مي گويد: به سختي مي توان موزه يا دانشگاهي را در آمريکا و کانادا يافت که اتينگهاوزن در آنجا سخنراني نکرده باشد. وي به افتخارات بسياري دست يافت؛ اما نشان «لياقت» که در 1976 م از سوي دولت آلمان به او داده شد، بيش از هر چيز مايه خشنودي خاطر وي
گرديد. اتينگهاوزن به زبان فارسي نيز تکلم مي کرد و با برقراري درس زبان فارسي در دانشگاه ميشيگان که با همکاري خود او صورت گرفت، چيره دستي خويش را در اين زمينه افزايش داد.
در بسياري از تحقيقات مربوط به هنر اسلامي به آثار اتينگهاوزن استناد شده است. اهتمام وي به گردآوري آثار هنري که ابزار تحقيق در اين رشته است، به معرفي هنر اسلامي منجر شد و آثار موجود در موزه ها گواه اين تلاش است. هر چند اتينگهاوزن در اين تلاش ادامه دهنده روش زاره و کونل بود، اما مي توان گفت که وي به بررسي تطبيقي آثار هنر اسلامي اهتمام داشت.
اتينگهاوزن در سالهاي 1931 تا 1933 م معاون بخش اسلامي موزه دولتي برلين، در 1934- 1937 عضو مؤسسه آمريکايي هنر و باستان شناسي ايران، در 937- 19381م دانشيار هنرهاي اسلامي انستيتوي هنرهاي زيباي دانشگاه نيويورک، در 1938- 1954م سردبير و نويسنده مجله «هنر اسلامي»، در 1944- 1967م موزه دار بخش هنر خاور نزديک در گالري هنري فرير واشينگتن، در 1947- 1950 م عضو کميته آمريکايي تحقيقات خاور نزديک، در 1948م استاد هنرهاي اسلامي در دانشگاه ميشيگان، در 1954 م نماينده انستيتوي اسميت سونين در جشن هزاره ابن سينا و از 1960 تا 1967 م استاديار انستيتوي هنرهاي اسلامي دانشگاه نيويورک بود. به هنگام مرگ نيز رياست مشاورين بخش اسلامي موزه هنري متروپوليتن و استادي کرسي هاگوپ کورکيان در انستيتوي هنرهاي زيباي دانشگاه نيويورک را بر عهده داشت. وي همچنين عضو آکادمي مکتوبات و ادبيات، آکادمي بريتانيا، انستيتوي باستان شناسي آلمان، آکادمي آمريکايي هنرها و علوم، آکادمي باواريا، انستيتوي مصر و انجمن فلسفه آمريکا و مدير مجله «هنر شرقي» بود.
2. «نقاشي عرب»(Arab Painting ژنو، 1962م). اتينگهاوزن در اين کتاب به بحث درباره تصويرگري اسلامي پرداخته و از شيوه ها و آثارنقاشي مسلمانان، از جمله ايرانيان، و از موضوعاتي چون پيدايش تصويرگري اسلامي، شکوفايي هنر کتاب سازي، تذهيب نسخ قرآن سخن گفته است. به گفته گرابار شايد کتاب مذکور از نتايج نخستين سفر طولاني اتينگهاوزن در اوايل 40 سالگي به سرزمينهاي اسلامي بوده است. «نقاشي عرب» به فرانسه و آلماني نيز ترجمه شده است.
3. «از بيزانس تا ايران ساساني و دنياي اسلامي» (ليدن، 1972م). سخن اصلي اتينگهاوزن در اين کتاب بيان ارتباط و تأثيرات متقابل عوامل هنري ميان شيوه هاي بيزانسي، ساساني و اسلامي است که آنها را ضمن مباحثي چون نقش اسب بالدار و تصاوير مربوط به ديونوسوس(Dionysos) ايزد يوناني بارآوري و شراب آورده و در فصلي از آن، از قصر «خِربَه المَفجَر» در سرزمين فلسطين که معماري آن يادآور کوشکهاي بيزانسي و ساساني است، سخن گفته است. وي اين کتاب را هنگامي نوشت که پژوهش در هنر اسلامي هنوز رشته تحقيقي نسبتاً جديد به شمار مي آمد.
4. «هنر و معماري اسلامي در 650- 1250م» (لندن، 1987م). اين کتاب تأليف مشترک اتينگهاوزن و گرابار است. در اين اثر که پس از درگذشت اتينگهاوزن انتشار يافت، مؤلفان هنر را به عنوان يکي از جلوه هاي فرهنگ و تمدن اسلامي، از آغاز تا واپسين سالهاي خلافت عباسي بررسي کرده اند.
منبع:یزدان پرست، حمید؛ (1387) نامه ایران؛ مجموعه مقاله ها، سروده ها، و مطالب ایران شناسی، جلد چهارم، به کوشش حمید یزدان پرست، تهران، اطلاعات، چاپ یکم.
اتينگهاوزن به رغم بيماري شديد، در پژوهش بسيار پرکار و کوشا بود. گرابار مي گويد: به سختي مي توان موزه يا دانشگاهي را در آمريکا و کانادا يافت که اتينگهاوزن در آنجا سخنراني نکرده باشد. وي به افتخارات بسياري دست يافت؛ اما نشان «لياقت» که در 1976 م از سوي دولت آلمان به او داده شد، بيش از هر چيز مايه خشنودي خاطر وي
گرديد. اتينگهاوزن به زبان فارسي نيز تکلم مي کرد و با برقراري درس زبان فارسي در دانشگاه ميشيگان که با همکاري خود او صورت گرفت، چيره دستي خويش را در اين زمينه افزايش داد.
در بسياري از تحقيقات مربوط به هنر اسلامي به آثار اتينگهاوزن استناد شده است. اهتمام وي به گردآوري آثار هنري که ابزار تحقيق در اين رشته است، به معرفي هنر اسلامي منجر شد و آثار موجود در موزه ها گواه اين تلاش است. هر چند اتينگهاوزن در اين تلاش ادامه دهنده روش زاره و کونل بود، اما مي توان گفت که وي به بررسي تطبيقي آثار هنر اسلامي اهتمام داشت.
اتينگهاوزن در سالهاي 1931 تا 1933 م معاون بخش اسلامي موزه دولتي برلين، در 1934- 1937 عضو مؤسسه آمريکايي هنر و باستان شناسي ايران، در 937- 19381م دانشيار هنرهاي اسلامي انستيتوي هنرهاي زيباي دانشگاه نيويورک، در 1938- 1954م سردبير و نويسنده مجله «هنر اسلامي»، در 1944- 1967م موزه دار بخش هنر خاور نزديک در گالري هنري فرير واشينگتن، در 1947- 1950 م عضو کميته آمريکايي تحقيقات خاور نزديک، در 1948م استاد هنرهاي اسلامي در دانشگاه ميشيگان، در 1954 م نماينده انستيتوي اسميت سونين در جشن هزاره ابن سينا و از 1960 تا 1967 م استاديار انستيتوي هنرهاي اسلامي دانشگاه نيويورک بود. به هنگام مرگ نيز رياست مشاورين بخش اسلامي موزه هنري متروپوليتن و استادي کرسي هاگوپ کورکيان در انستيتوي هنرهاي زيباي دانشگاه نيويورک را بر عهده داشت. وي همچنين عضو آکادمي مکتوبات و ادبيات، آکادمي بريتانيا، انستيتوي باستان شناسي آلمان، آکادمي آمريکايي هنرها و علوم، آکادمي باواريا، انستيتوي مصر و انجمن فلسفه آمريکا و مدير مجله «هنر شرقي» بود.
آثار
الف- مقالات
ب- کتابها
2. «نقاشي عرب»(Arab Painting ژنو، 1962م). اتينگهاوزن در اين کتاب به بحث درباره تصويرگري اسلامي پرداخته و از شيوه ها و آثارنقاشي مسلمانان، از جمله ايرانيان، و از موضوعاتي چون پيدايش تصويرگري اسلامي، شکوفايي هنر کتاب سازي، تذهيب نسخ قرآن سخن گفته است. به گفته گرابار شايد کتاب مذکور از نتايج نخستين سفر طولاني اتينگهاوزن در اوايل 40 سالگي به سرزمينهاي اسلامي بوده است. «نقاشي عرب» به فرانسه و آلماني نيز ترجمه شده است.
3. «از بيزانس تا ايران ساساني و دنياي اسلامي» (ليدن، 1972م). سخن اصلي اتينگهاوزن در اين کتاب بيان ارتباط و تأثيرات متقابل عوامل هنري ميان شيوه هاي بيزانسي، ساساني و اسلامي است که آنها را ضمن مباحثي چون نقش اسب بالدار و تصاوير مربوط به ديونوسوس(Dionysos) ايزد يوناني بارآوري و شراب آورده و در فصلي از آن، از قصر «خِربَه المَفجَر» در سرزمين فلسطين که معماري آن يادآور کوشکهاي بيزانسي و ساساني است، سخن گفته است. وي اين کتاب را هنگامي نوشت که پژوهش در هنر اسلامي هنوز رشته تحقيقي نسبتاً جديد به شمار مي آمد.
4. «هنر و معماري اسلامي در 650- 1250م» (لندن، 1987م). اين کتاب تأليف مشترک اتينگهاوزن و گرابار است. در اين اثر که پس از درگذشت اتينگهاوزن انتشار يافت، مؤلفان هنر را به عنوان يکي از جلوه هاي فرهنگ و تمدن اسلامي، از آغاز تا واپسين سالهاي خلافت عباسي بررسي کرده اند.
منبع:یزدان پرست، حمید؛ (1387) نامه ایران؛ مجموعه مقاله ها، سروده ها، و مطالب ایران شناسی، جلد چهارم، به کوشش حمید یزدان پرست، تهران، اطلاعات، چاپ یکم.