نگرش قرآن بر همگرايي اديان در جامعه جهاني (1)
نويسنده: دکتر محمدرضا حاجي اسماعيلي
استاديار گروه الاهيات دانشگاه اصفهان
استاديار گروه الاهيات دانشگاه اصفهان
چکيده
کليدواژه ها: اهل کتاب، احترام متقابل، همزيستي مسالمت آميز، اخلاق اجتماعي.
مقدّمه
مفهوم واژه اهل کتاب
رويارويي قرآن با اهل کتاب و پيروان اديان توحيدي را مي توان در دو حوزه عمل و انديشه بررسي نمود. براي مثال، اهل کتاب در عرصه حيات اجتماعي بر اساس پيمان «ذمّه» از حقوق ويژه اي در جامعه اسلامي برخوردار مي شوند. در عرصه انديشه نيز انديشه هاي باطل آنان با استدلال نقد گرديده و برخي از انديشه هاي سالم ايشان پذيرفته مي گردد. از اين رو، قرآن در برخورد با اقليت مؤمن اهل کتاب به منظور رعايت عدالت و احترام به حقوق ايشان، ضمن توصيف برخي ويژگي هاي مثبت آنها، خاطر نشان ساخته که نبايد نسبت به همه آنها نگرشي يکسان داشت. براي نمونه، دقت در آيات ذيل وافي به مقصود است:
- «وَ مِن أَهلِ الکِتَابِ مَن إِن تَأمَنهُ بِقِنِطَارٍ يُؤَدَّهِ إِلَيکَ وَمِنهُم مَّن إِن تَأمَنهُ بِدِينَارٍ لاَّيُؤَدِّهِ إِلَيکَ إِلاَّ مَا دُمتَ عَلَيهِ قَآئِماً...» (آل عمران:75)
- «لَيسُوا سَوَاءً مَّن أَهلِ الکِتَابِ أُمَّهً قَآئِمَهٌ يَتلُونَ آيَاتِ اللهِ آنَاء اللَّيلِ وَهُم يَسجُدُونَ» (آل عمران: 113)
- «يُؤمِنُونَ بِاللهِ وَاليَومِ الآخِرِ وَيَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الخَيرَاتِ وأُولَئِکَ مَنَ الصَّالِحِنَ» (آل عمران: 114)
- «وَ إِنَّ مِن أَهلِ الکِتَابِ لَمَن يُؤمِنُ بِاللهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيکُم وَمَآ أُنزِلَ إِلَيهِم خَاشِعِينَ لِلّهِ لاَ يَشتَرُونَ بِآيَاتِ اللهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولَئِکَ لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسَابِ.» (آل عمران: 119)
آياتي از اين نمونه را که حاوي نکاتي ارزشمند در معرفي انسان هاي مؤمن اهل کتاب مي باشند، مي توان بيانگر مباني ارتباطي با ايشان دانست. در ذيل، به برخي از اين نکات اشاره مي شود:
الف. بايد کمال را از هر طايفه و گروهي پذيرفت و در کار انتقادها، از بيان کمالات ايشان غفلت نورزيد.
ب. بايد به انسان هاي باورمند به اديان توحيدي به ديد احترام نگريست و با بيان ويژگي هاي مثبت ايشان، مقدّمات هدايت کامل را فراهم آورد.
ج. بايد با اعتراف نمودن به کمالات بزرگان هر قوم، مقدّمات جذب آنها را به سوي حقيقت فراهم ساخت.
بر اين اساس، بايد اذعان نمود که قرآن براي انسان ها و افکار و انديشه هاي توحيدي ايشان ارزش و احترام ويژه اي قايل بوده و مي کوشد با تبيين آراء ايشان محيطي را فراهم سازد تا پيروان اديان متفاوت بتوانند در کمال صلح و سلامت، از همزيستي مسالمت آميز برخوردار باشند. اين روش قرآن نشان از سياست کلي صلح جويانه اسلام دارد. قرآن کريم در اين خصوص راه کارها و اصولي را ارائه داده که در ذيل به بررسي هر يک از آنها مي پردازيم.
1. اصل رعايت احترام متقابل
الف. احترام به اديان توحيدي
از ديدگاه قرآن، پيروان اديان آسماني از احترام برخوردارند، واقعيت وجودي آنان به رسميت شناخته شده و آزار و اذيت ايشان تحريم گرديده است. اسلام نيز هرگز به دنبال براندازي آنان نبوده است. حتي قرآن رعايت حقوق ايشان را بين جوامع اسلامي واجب شمرده و هنگام تشريع حکم جهاد، با تقدم مراکز مذهبي ايشان بر مسجد- که عبادتگاه مسلمانان است- تا مرتبه اي فوق العاده انساني از ايشان حمايت نموده است: «وَلَولَا دَفعُ اللهِ النَّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَّهُدِّمَت صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذکَرُ فِيهَا اسمُ اللهِ کَثِيراً.» (حج: 40)
رعايت همين اصول احترام متقابل بين صاحبان انديشه در اديان توحيدي، گامي به سوي اتحاد بين الاديان به شمار مي آيد. در تأييد اين مطلب، اشاره به سخن سيمون مسيحي خالي از لطف نيست. وي مي گويد: مسلمانان که خداوند سرزمين ما را به آنان داد هرگز به دين مسيحيت حمله نکردند. آنان ما را در دين ياري مي کردند و احترام خدا و قدسيان ما را داشتند. (اميرعلي، 1977 م، ص 269)
ب. تجويز ازدواج با اهل کتاب
ج. حلال بودن طعام اهل کتاب
پيوند جمله «أحِلَّ لَکُمُ الطَّيِّبَاتُ» به جمله «طَعَامُ الَّذِينَ أوتُوالکِتَابَ» از باب پيوند چيز منطقي به امر مشکوک است تا اضطراب و تردد شنونده برطرف شود ... گويا در ابتدا مؤمنين پس از سخت گيري کاملي که در معاشرت و ارتباط با اهل کتاب از شرع ديده بودند درباره حلال بودن غذاي اهل کتاب دچار اضطراب و ترديد شده بودند. براي رفع اين جريان، «حلال بودن» به طور کلي به «طعام» ضميمه شد تا مسلمين بفهمند غذاي آنان هم از نوع ساير طيبات است و بدين وسيله آرامش يابند (طباطبائي، 1384، ج 5، ص 314-315)
شايان توجه است که حکم هنگامي صادر گرديده که پايه ها و ارکان نظام اسلامي استوار بود و مسلمانان در روابط اجتماعي خويش با اهل کتاب روابط اجتماعي گسترده اي داشتند. طبيعي است که پذيرفتن اصل ارتباط و تعامل با اعتقاد به نجاست طرف مقابل، از ابتدا محکوم به شکست بوده و پذيرفتني نيست. قرآن با توجه به اين اصل، پس از روا دانستن پيوند و تعامل با اهل کتاب، حکم به حلّيت طعام ايشان داده تا به نمونه ديگري از احترام متقابل با اهل کتاب در برقراري روابط با ايشان اشاره کرده باشد.
منبع: نشريه الاهيات اجتماعي شماره 2.