آشنايي با اصطلاحات شرعي

فرض کنيد فردي از بازي فوتبال و قوانين و جزييات و اصطلاحات آن خبر ندارد و ناخواسته در برابر تلويزيون نشسته و مشغول ديدن مسابقه فينال است. هر چند ممکن است اين فرد از ظاهر بازي وجزييات آن لذت ببرد، اما پس از مدتي خسته مي شود، چون اصلاً نمي فهمد اين افراد براي چه چيزي روي سبزه ها مي دوند و با هم درگير مي شوند. و به خصوص ازحرف هاي گزارش گر و اصطلاحاتي مانند آفسايد و کرنر و هافبک و... هم چيزي سر در نمي آورد.
شنبه، 22 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آشنايي با اصطلاحات شرعي

 آشنايي با اصطلاحات شرعي
آشنايي با اصطلاحات شرعي


 

نويسنده: روح ا...حبيبيان




 
فرض کنيد فردي از بازي فوتبال و قوانين و جزييات و اصطلاحات آن خبر ندارد و ناخواسته در برابر تلويزيون نشسته و مشغول ديدن مسابقه فينال است. هر چند ممکن است اين فرد از ظاهر بازي وجزييات آن لذت ببرد، اما پس از مدتي خسته مي شود، چون اصلاً نمي فهمد اين افراد براي چه چيزي روي سبزه ها مي دوند و با هم درگير مي شوند. و به خصوص ازحرف هاي گزارش گر و اصطلاحاتي مانند آفسايد و کرنر و هافبک و... هم چيزي سر در نمي آورد.
وقتي مشکل جدي تر مي شود که همين آقاي فوتبال نشناس بخواهد خودش فوتبال بازي کند که خدا مي داند چه اتفاقي مي افتد.
پس شناخت قوانين و قواعد کاري، جزو مهم ترين مقدمات ورود به هر کاري است، اما در اين زمينه، پيش از هر چيز آشنايي با اصطلاحات و تعبيرات درباره آن مسئله، بسيار مهم است.
از آن جا که مسائل واحکام شرعي از منابع عربي، يعني قرآن و روايات گرفته شده و علم مربوط به آن، که «علم فقه » است، علمي قديمي است، بسياري از اصطلاحات و تعابير براي فردي عادي، به خصوص فارسي زبانان مبهم است.
به همين دليل تصميم گرفتيم دراين مقاله به برخي اصطلاحات رايج و مشهور بپردازيم که در بيان احکام شرعي و موضوعات فقهي کاربرد دارد.

شريعت
 

به مسير رودخانه و مانند آن «شريعه» گفته مي شود. وقتي مي گويند شريعه فرات، يعني مسير رودخانه فرات، هر رودخانه اي، چه بزرگ و چه کوچک، داراي يک گذرگاه است که حتي اگر مدتي آب آن خشک هم شود، باز مسير آن کاملاً مشخص است و همواره آب رودخانه از آن مسير عبور مي کند و امکان ندارد يک رودخانه از مسير خود منحرف شود.
در همه اديان آسماني، دستورالعمل هاي مختلف و متنوعي در مورد اعمال و رفتارهاي انسان بيان شده که اين دستورات مربوط به اعمال و وظايف فردي انسان است يا اعمال و وظايفي است که در برابر خداوند بايد انجام داد. يعني عبادات و مانند آن است که انسان را در برابر ديگر انسان ها و اجتماع بر عهده دارد.
در هر صورت اين دستورات متنوع و مختلف به شکل قواعد و قوانين معيني است که کيفيت رفتار و زندگي هر فرد را از نظر آن دين، روشن مي کند و نشان مي دهد او در مسير زندگي خود به چه شکلي و در چه مسيري بايد حرکت کند. به همين دليل، به اين دستورات و قوانين در هر ديني، «شريعت» گفته مي شود. پس اگر مي گوييم بر اساس شريعت اسلام نبايد انسان به والدين خود بي احترامي کند، يعني در قوانين اسلام انجام اين کار ممنوع و به معناي خارج شدن از مسير تعيين شده براي يک مسلمان است.

احکام خمسه
 

از نظر دين اسلام همه کارها و رفتارهاي ما مانند خوردن و خوابيدن و... داراي يک حکم است، يعني از نگاه فقهي در مورد آن نظري وجود دارد و اين کار داراي عنواني است که اين عنوان يا همان حکم از پنج شکل خارج نيست و چون در عربي به پنج، خمس يا خمسه گفته مي شود، اين احکام پنچ گانه هم به «احکام خمسه» مشهور شده اند. اين احکام عبارتند از واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح که به هر يک اشاره مي کنيم:
*واجب: واجب عملي است که از نگاه دين اسلام، انجام آن لازم است و نبايد آن عمل را ترک کرد، چرا که ترک آن عمل گناه به شمار مي آيد. به اين قبيل احکام، «لازم» هم گفته مي شود.
*حرام: حرام نقطه مقابل واجب است، يعني عملي که ترک آن لازم است و بايد آن را ترک کرد تا جايي که انجام دادن آن عمل گناه محسوب مي شود. به اين احکام «ممنوع» و«محرم» هم گفته مي شود.
*مستحب: مستحب عنوان کارهايي است که انجام دادن آن ها خوب و مورد نظر خداوند است، اما اين خوبي به حدي نرسيده که با ترک اين عمل مرتکب گناه شده باشيم، بلکه اگر اين عمل را انجام دهيم، ثواب برده ايم و در برابر آن پاداش خواهيم داشت.
*مکروه: مکروه نقطه مقابل مستحب است، يعني عملي که انجام ندادن آن خوب است و در نظر خداوند از انجام دادن آن بهتر است، ولي اگر آن عمل را انجام دهيم، مرتکب گناه نشده ايم، بلکه اگر آن را ترک کنيم، ثواب برده ايم.
*مباح: مباح به کارهايي گفته مي شود که هيچ يک از چهار قسم گذشته نباشد، يعني نه انجام آن و نه ترک آن، از نظر دين اسلام لازم يا مطلوب نيست، بلکه انجام دادن يا ندادن آن عمل به خودي خود تفاوتي ندارد، مانند راه رفتن و غذا خوردن و... در حالت عادي به اين کارها «جايز» هم گفته مي شود.

فتوا و حکم
 

اگر به منابع ديني، يعني قرآن و روايات مراجعه کنيد، خواهيد ديد احکام شرعي و دستورات ديني به طور روشن در اين منابع بيان نشده و فهم دقيق اين وظايف و دستورات، نيازمند بررسي و دقت بسيار است. اين کار مهم، وظيفه اصلي فقها و مراجع تقليد است، وظيفه علماست که با يادگيري علوم مختلف بتوانند احکام شرعي را از ميان آيات قرآن و هزاران روايت به دست بياورند و براي ما بيان کنند.
وقتي يک مرجع تقليد با تلاش بسيار، احکام شرعي را به دست آورد و تکاليف شرعي يک انسان را فهميد، آن ها را به صورت جداگانه و در قالب مسائل مختلف بيان مي کند که به اين مسائل «فتوا» يا «حکم» گفته مي شود. به همين دليل اگر ما از مراجع تقليدمان درباره مسئله مشخصي سؤال کنيم و فتواي او را در همان مورد بپرسيم، به اين عمل ما«استفتا» يا درخواست فتوا گفته مي شود.

احتياط
 

مسائل و احکام مربوط به همه کارها و رفتارهاي انسان در طول زندگي بسيار متنوع و مختلف است. هم چنين با پيشرفت علوم و تغيير سبک زندگي ها، تشخيص دقيق حکم شرعي همه اعمال و رفتارهاي انسان کار بسيار دشواري است که شايد در همه موارد به نتيجه نرسد.
اگر در اين زمينه، مرجع تقليد به يک حکم و تکليف شرعي يقين پيدا کرد و مطمئن شد وظيفه يک مسلمان در اين زمينه همين عمل است، در مورد آن حکم مي کند و فتوا مي دهد، اما اگر به هر دليلي مرجع تقليد به يقين نرسد و تکليف يک فرد مسلمان در موردي خاص برايش قطعي نبود، در مورد عمل کردن يا نکردن به آن مورد خاص «احتياط» مي کند، يعني روشي را انتخاب مي کند که در مورد آن عمل، انسان ها ناخواسته به گناه نيفتند. مثلاً مرجع تقليدي درباره حرام بودن مصرف سيگار دچار ترديد مي شود و دليل قطعي بر حرام بودن آن پيدا نمي کند، از طرف ديگر احتمال مي دهد که اين عمل از نگاه شريعت حرام باشد، در نتيجه مي گويد: «احتياط آن است که انسان سيگار نکشد».
البته گاهي احتياط واجب است و گاهي مستحب، يعني رعايت اين دستور گاهي لازم است و مکلف نبايد رعايت اين دستور را ترک کنند که به آن احتياط واجب گفته مي شود و معمولاً هرگاه مرجع تقليد در ابتداي حکم مي گويد: احتياط آن است که...، منظورش احتياط واجب است، اما اگر مرجع تقليد بعد از بيان حکم شرعي و فتوا به احتياط اشاره کرد، مثلاً گفت: «خوردن گوشت اسب و الاغ حرام نيست، اما احتياط آن است که انسان گوشت آن ها را نخورد» معمولاً اين قبيل احتياط ها، احتياط مستحب است.
منبع: نشريه انتظار نوجوان، شماره 64



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.