رضايت خود را چگونه جلب کنيم؟

آيا مي دانيد بدون داشتن باور دروني خود به همراه تواضع در مورد توانمندي هاي خويشتن و موفقيت واقعي دست يابيم؟ حال به اين منظور، چه راهکارهايي را مي توان در پيش گرفت؟ هيچ چيز به اندازه فضيلت و دانايي خردمندانه ي انساني، قادر نخواهد بود عزت نفس و اعتماد به نفس ما را که پيش نياز همان باور دورني و توانمندي متواضعانه است، بپروراند.
دوشنبه، 24 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رضايت خود را چگونه جلب کنيم؟

 رضايت خود را چگونه جلب کنيم؟
رضايت خود را چگونه جلب کنيم؟


 






 
آيا مي دانيد بدون داشتن باور دروني خود به همراه تواضع در مورد توانمندي هاي خويشتن و موفقيت واقعي دست يابيم؟
حال به اين منظور، چه راهکارهايي را مي توان در پيش گرفت؟
هيچ چيز به اندازه فضيلت و دانايي خردمندانه ي انساني، قادر نخواهد بود عزت نفس و اعتماد به نفس ما را که پيش نياز همان باور دورني و توانمندي متواضعانه است، بپروراند.

اعتماد به نفس اولين شرط لازم براي انجام هر عملکرد موفقي است.
 

50 درصد کسب پيروزي، داشتن اعتماد و باور است که اگر به همراه داشته باشيم، تنها نيمي ديگر از راه تا پيروزي باقي مانده است.
ما با تجربياتي که به همراه خلاقيت و درايت، بدون ترس و واهمه کسب مي کنيم، قادر خواهيم بود تا به قدرت، جرأت و اعتماد به نفس دست يابيم.
حتماً مي پرسيد تجربه کسب مي کنيم ولي اين تجربيات تضميني بر موفقيت ما نيست. البته، ولي آيا عدم موفقيت، خود به نوعي موفقيت در کسب آگاهي براي شناخت پويايي نيست؟ و آيا اين تجربيات گنجينه هاي بي قيمت زندگي براي کسب موفقيت هاي بعدي نيستند؟
فراموش نکنيم که هيچ کس نمي تواند به شما احساس کهتري بدهد مگر به رضايت و پذيرش خود شما.
آنچه که جلوي موفقيت و پيشرفت شما را مي گيرد، شما نيستيد بلکه تفکر شماست. شما آنچه ديگران مي نامند نيستيد، بلکه هر آن صفتي که مي پذيريد، هستيد. بهتر است بياموزيم که بهترين دوست خود باشيم چرا که بدترين دشمن ما، خودمان هستيم.

سعي کن نهايت آنچه مي تواني، باش.
 

اگر اعتماد به نفس نداشته باشيد در مسير زندگي دو بار مغلوب مي شويد، اما اگر داراي اعتماد به نفس باشيد قبل از آغاز مسير برنده ايد.
بيشتر مردم هر آنچه نيستند را پر ارزش و هر آنچه هستند را بي ارزش مي دانند.

حال سوال اين است، چگونه به اين اعتماد به نفس دست يابيم؟
 

* يگانگي خود را بپذيريد.
* خود را باور کنيد، و بدانيد که شما در نوع خود منحصر هستيد و هيچ کسي همانند شما نيست و حتي همانند شما نبوده و هر آن گونه که شما عمل مي کنيد، عمل نمي کند.
شما خاص هستيد بنابراين اگر که هر کدام از ما بر آن چه به اين دنيا به همراه آورده و قرار است به اشتراک گذاريم تمرکز نماييم، ديگر دليلي بر مقايسه، حسادت و پشيماني اي نخواهد ماند. بلکه ما آمده ايم تا در يک نظم شريک باشيم.
پس...
* هر کاري را به بهترين نحوي که در نوع توان ماست، انجام دهيم.
* پشتکار داشته باشيد.
* با پي گيري و آرامش بر نقصان ها غلبه کنيد.
* در خصوص مسائل خود عامل باشيد.
* خود را از اتفاقات مجزا کنيد.
* بر ترس هاي خود غلبه کنيد و آرامش خود را باز يابيد.
* فراموش نکنيد ظاهر زيبا تضمين کننده اعتماد به نفس نيست.
* کسب بشاشيت را بياموزيد، چرا که همه ما لحظاتي را داريم که بي حوصله بوده و دچار شک و ترديد و سرگرداني مي شويم، حال از روش هايي از آن حال و هواي منفي اين است که، نخست باور کنيد که همه اين شرايط مي شوند، بنابراين ما تنها نيستيم، ديگر اينکه آخرين موفقيت خود را به خاطر بياوريم و بالاخره اينکه، آنچه از زندگي انتظار داريم را تصوير سازي کنيم و سعي کنيم براي تکميلش تمرين کنيم.
اين ها گفته شد براي اينکه برخي از راهکارهاي دستيابي به اعتماد به نفس را بشناسيم، ولي آيا بدون شناخت خويشتن مي توان در اين راه موفق شد؟
چگونه مي توان قبل از شناخت خويشتن، منحصر به فردي و سپس جايگاه و وظيفه خود را در اين نظم هستي پيدا کنيم، آيا ممکن است؟
چگونه خواهيم توانست در خصوص زندگي خود به هدف گذاري و اولويت بندي رسيده و به قراري ارتباط با همه اين ها بپردازم اگر خود را نشناسيم؟
بنابراين عدم شناخت خويشتن و در نتيجه نقاب زدن بر آنچه هستيم و به نمايش گذاشتن چيزي متفاوت و حتي مخالف آنچه هستيم، نه تنها مسبب پريشاني، سرگرداني و هدر دادن زمان بيشتر در برخورد با مسائل مي شود، بلکه اين بيهودگي موجب شکست هاي جبران ناپذير و هدر رفتن موقعيت هاي کليدي در زندگيمان خواهد بود.
اگر ندانيم که به کجا مي خواهيم برسيم، چگونه خواهيم توانست، انگيزه پيدا کنيم و براي بهترين عملکرد تصميم گيري کنيم؟ پس قبل از همه اين ها محتاج شناخت خويشتن هستيم. چگونه؟
* نقاط قوت و ضعف خود و تمايلات و عدم تمايلات خود را بشناسيم.
* از حالات، عکس العمل ها و واکنش هاي خود با خبر باشيم و بدانيم در اطرافمان چه اتفاقاتي در حال افتادن است.
* آگاه باشيم که حالات و احساسات ما چه تأثيري بر ذهنمان مي گذارد.
* خود را بيازماييم و مشاهده کنيم با ديگران چگونه تعامل مي کنيم.
* مشاهده کنيم و توجه کنيم که محيط اطرافمان چه تأثيري بر ما مي گذارد و بر عکس محيط بر ما، تصميمات و در نهايت زندگي ما تأثير مي گذارد و چه نقشي دارد.
حال در اين مرحله رويارويي با خود بسيار مهم است که خود را دوست بداريم.
يعني ابتدا خود را آن گونه که هستيم بپذيريم و با هر آنچه را نمي توانيم تغيير دهيم، رو به رو شويم.
اين به اين معنا نيست که متکبر شويم بلکه به اين معناست که بدانيم که فردي سزاوار هستيم.
هيچ کس کامل نيست و همه ما داراي نقاط ضعف و قوت هستيم، در عين حل بايد به دنبال پويايي باشيم.
بايد از بدن(با تغذيه، ورزش، استراحت کافي) ذهن(با يادگيري، فعال نگاه داشتن ذهن) و روح(با احيا، پردازش، بهينه سازي و جوان سازي روح) خود مراقبت نماييد.

خود صادق باشيد.
 

يعني آن گونه عمل کنيد که باور داريد، اگر خود را دوست نداشته باشيد قادر نخواهيد بود تا ديگران را دوست بداريد و اگر با خود صادق نباشيد با هيچ کس صادق نخواهيد بود.

پس آني باش که هستي.
 

سعي نکنيد با تظاهر مورد مقبوليت ديگران قرار گيريد، اگر به آنچه هستيد احترام بگذاريد، ديگران نيز برايتان احترام قائل خواهند بود. چرا که اين احترام به خود، نشانه استحکام و توانمندي فرد در باورهايش است. کسي که با خود صادق است، باعث مي شود منحصر به فرد بودنش جلوه کند و به نظرات ديگران نيز احترام گذارد ولي نه کليشه اي و متوقعانه. صداقت با خويشتن نيازمند جرأت، خلوص، شناخت درونيات، روشنگري، انصاف و عدالت است. بايد متذکر بود که صداقت با خويشتن به معني بي ملاحظگي، بي پروايي، بي فکري، سهل انگاري يا بي اعتنايي نسبت به ديگران نيست.
بلکه به اين معناست که اجازه ندهيد ديگران شما را تعريف کنند بلکه شما بايد آن باشيد که هستيد نه اينکه نقاب بزنيد و يا در مورد چيزهايي که شما بايد تصميم بگيريد ديگران برايتان تصميم بگيرند، چرا که مسئوليت زندگي شما بر عهده شماست.
منبع:نشريه راه کمال- شماره 30



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.