نقد و بررسي برنامه تلويزيوني فيتيله
نویسنده : محمدرضا محقق
در اين سالها، رويكرد سازمان صدا و سيما، برنامهسازي براي كودك و نوجوان، تغيير كرده است. شايد بتوان يكي از نمونههاي برجسته اين تغيير را ساخت و برنامه فيتيله دانست.
برنامه فيتيله، داراي دو عنصر و مؤلفه ساختاري است، يكي شادي و ديگري آموزش.
بخشهاي گوناگون كه در برنامه فيتيله طراحي شده، داراي شكل و رويكرد نمايشي و موزيكال است. سازندگان اين برنامه به انتقال مهارتهاي زندگي به مخاطبان توجه دارند؛ مهارتهايي كه در قالبهاي مختلف و با طراحياي شاد، نكتههاي متنوعي را به مخاطبان منتقل ميكنند.
ترديدي نيست كه انگيزه برنامه فيتيله، به موازات اين دو عنصر و مؤلفه ساختاري پيش ميرود، يعني آموزش و تربيت ذهني و رفتاري كودكان، در بستر برنامههاي شاد و موزيكار نمايشي.
توجه جدي به بحث تربيت و آموزش و فراگيري مهارتهاي زندگي، بايد متناسب و بدون افراط و تفريط و با شيوههاي جذاب انتقال مفاهيم درهمآميز تا هر يك از اين دو مؤلفه، سبب ناكارآمدي مؤلف ديگر نشود.
براي نمونه، در برنامه فيتيله، حركات نمايشي و بخشهاي موزيكال اجرايي، نبايد به اندازهاي باشد كه برنامه نتواند روي نكتههاي آموزشي و نرمافزارهاي فكري و رفتاري تمركز نكند. افراط در اين بخش و توجه جدي و غنابخشي اصلي به حركات نمايشي و موزيكال، توجه برنامهسازان را منحرف ساخته و در نهايت، برنامه تبديل به شويي تلويزيوني، در قالبهاي جذاب بيروني شده كه از مفاهيم جدي دروني، تهي و توان انتقال مهارتهاي اصلي زندگي را ندارد.
گاهي بخشهايي از برنامه فيتيله، از اتمسفر فكري رسانه ملي در جمهوري اسلامي خارج ميشود. شكل و شمايل برنامه فيتيله و نوع استفاده از شخصتيهاي هنرمند، به ويژه در حضور كودكان، فضا و زمينه مناسبي را براي طرح موضوعهاي آموزشي فراهم ميكند.
اين ايده مناسب، كارآمد و جذاب است، ولي به شرطي كه در طول اجراي برنامه، تلفيق درست و استانداردي از اين دو مؤلفه صورت گيرد و هيچيك وزن نشود و آيتمهاي موزيكال، به شكلي انبوه و حجيم، جاي طرح موضوعهاي آموزشي را نگيرد و مفاهيم مربوط به مهارتهاي زندگي، به شكلي بياثر و شعاري و سوري منتقل نشود.
برنامه فيتيله بايد ميان اين دو موقعيت، تناسب فكري و اجرايي ايجاد كند، تناسبي كه اگر به شكل استاندارد، درست و حرفهاي صورت گيرد، ميتواند به عنوان مكمل و كاتاليزوري در ايجاد و انتقال فضاي شاد به مخاطب و در بيان جذاب مفاهيم، مورد نياز طيف كودك و نوجوان باشد.
برنامه فيتيله طيف وسيعي از مخاطبان را جذب كرده و موقعيت مناسبي براي خود در ميان كودكان و نوجوانان پديد آورده است، موقعيتي كه ادامه آن در روندي استاندارد و با توجه به زمينههاي فكري و ارزشها و اصالتهاي حاكم بر جامعه ديني، شكل پذيرفته و ادامه يافته ست.
سازندگان برنامه، به استفاده از موسيقي، با ساختاري آموزشي توجه كردند. حضور موسيقي در برنامهاي كه به گروه كودك و نوجوان متعلق است، اجتنابناپذير و سودمند است. البته در صورتي كه اين حضور، آن هم به اين شكل انبوه و متنوع، سمت و سوي آموزشي و رويكرد تربيتياش را از دست ندهد و فضاي ابتذال و رويكردهاي نمايشي، دامنگير برنامه نشود.
اصل حضور موسيقي در برنامه تلويزيوني كودكان لازم و كتمانناپذير است، ولي توجه جدي به نوع اين حضور و حفظ آن در مدار اصول برنامهسازي در جامعه ديني و نگه داشتن آن در اتمسفر رسانه ملي، دشوارتر از ايده اوليه است.
شخصيتهاي نمايشي فيتيله، قابليت تنوع بيشتري دارد. توجه بيشتر به موقعيتهاي بومي و فرهنگهاي آييني و خُرد فرهنگهاي مختلف منطقههاي كشور، آن هم در طيف وسيعي از رسوم و آئينها و نيز توجه به فرمانهاي ديني و متنهاي مذهبي، سبب غناي برنامه ميشود.
توليد و افزايش شادي و نشاط در برنامهاي تلويزيوني، مانند فيتيله، نبايد به سختافزار موزيكال و اجراي موسيقايي برنامه محدود شود. اين شادي و نشاط ميتواند از متن و بطن فرامين ديني استخراج و در نرمافزار برنامه تزريق شود. افزون بر اين، پديد آورنده گنجينهاي ارزشمند از حكمي و حكايتها و داستانهاي ايراني باشد و همچنين متنهاي اهتمام به متنوع، منبعي براي استخراج موقعيتهاي شاد و مفرح و حكمتآميز و طناز قرار گيرد.
رويكرد برنامه فيتيله بايد توسط استادان تربيتي و آموزشي و روانشناسي در طيف كودك و نوجوان، مورد نظارت و ارزيابي و اصلاح قرار گيرد تا روند اين برنامه در عين حال كه مرهون ساختار نمايشي و موزيكال است، بازتابنده مفاهيم معرفتي و مهارتهاي زندگي براي كودكان و نوجوانان نيز باشد.
جايگاه برنامه فيتيله نبايد در ميان خانوادههاي مذهبي و ديندار، آسيب ببيند. چراكه حجم انبوه موسيقي و تزريق كاتاليزورهاي موزون و موزيكال در طيف مذهبي جامعه، نوعي دافعه و رفتارهاي منفي، در پي دارد.
اتفاقي كه با توجه جدي برنامهسازان به مؤلفههاي پيشگفته و به ويژه اهتمام به فرهنگ آييني و ملي، قابل ترميم و اصلاح است.
منبع ماهنامه قاصدک شماره 52
برنامه فيتيله، داراي دو عنصر و مؤلفه ساختاري است، يكي شادي و ديگري آموزش.
بخشهاي گوناگون كه در برنامه فيتيله طراحي شده، داراي شكل و رويكرد نمايشي و موزيكال است. سازندگان اين برنامه به انتقال مهارتهاي زندگي به مخاطبان توجه دارند؛ مهارتهايي كه در قالبهاي مختلف و با طراحياي شاد، نكتههاي متنوعي را به مخاطبان منتقل ميكنند.
ترديدي نيست كه انگيزه برنامه فيتيله، به موازات اين دو عنصر و مؤلفه ساختاري پيش ميرود، يعني آموزش و تربيت ذهني و رفتاري كودكان، در بستر برنامههاي شاد و موزيكار نمايشي.
توجه جدي به بحث تربيت و آموزش و فراگيري مهارتهاي زندگي، بايد متناسب و بدون افراط و تفريط و با شيوههاي جذاب انتقال مفاهيم درهمآميز تا هر يك از اين دو مؤلفه، سبب ناكارآمدي مؤلف ديگر نشود.
براي نمونه، در برنامه فيتيله، حركات نمايشي و بخشهاي موزيكال اجرايي، نبايد به اندازهاي باشد كه برنامه نتواند روي نكتههاي آموزشي و نرمافزارهاي فكري و رفتاري تمركز نكند. افراط در اين بخش و توجه جدي و غنابخشي اصلي به حركات نمايشي و موزيكال، توجه برنامهسازان را منحرف ساخته و در نهايت، برنامه تبديل به شويي تلويزيوني، در قالبهاي جذاب بيروني شده كه از مفاهيم جدي دروني، تهي و توان انتقال مهارتهاي اصلي زندگي را ندارد.
گاهي بخشهايي از برنامه فيتيله، از اتمسفر فكري رسانه ملي در جمهوري اسلامي خارج ميشود. شكل و شمايل برنامه فيتيله و نوع استفاده از شخصتيهاي هنرمند، به ويژه در حضور كودكان، فضا و زمينه مناسبي را براي طرح موضوعهاي آموزشي فراهم ميكند.
اين ايده مناسب، كارآمد و جذاب است، ولي به شرطي كه در طول اجراي برنامه، تلفيق درست و استانداردي از اين دو مؤلفه صورت گيرد و هيچيك وزن نشود و آيتمهاي موزيكال، به شكلي انبوه و حجيم، جاي طرح موضوعهاي آموزشي را نگيرد و مفاهيم مربوط به مهارتهاي زندگي، به شكلي بياثر و شعاري و سوري منتقل نشود.
برنامه فيتيله بايد ميان اين دو موقعيت، تناسب فكري و اجرايي ايجاد كند، تناسبي كه اگر به شكل استاندارد، درست و حرفهاي صورت گيرد، ميتواند به عنوان مكمل و كاتاليزوري در ايجاد و انتقال فضاي شاد به مخاطب و در بيان جذاب مفاهيم، مورد نياز طيف كودك و نوجوان باشد.
برنامه فيتيله طيف وسيعي از مخاطبان را جذب كرده و موقعيت مناسبي براي خود در ميان كودكان و نوجوانان پديد آورده است، موقعيتي كه ادامه آن در روندي استاندارد و با توجه به زمينههاي فكري و ارزشها و اصالتهاي حاكم بر جامعه ديني، شكل پذيرفته و ادامه يافته ست.
سازندگان برنامه، به استفاده از موسيقي، با ساختاري آموزشي توجه كردند. حضور موسيقي در برنامهاي كه به گروه كودك و نوجوان متعلق است، اجتنابناپذير و سودمند است. البته در صورتي كه اين حضور، آن هم به اين شكل انبوه و متنوع، سمت و سوي آموزشي و رويكرد تربيتياش را از دست ندهد و فضاي ابتذال و رويكردهاي نمايشي، دامنگير برنامه نشود.
اصل حضور موسيقي در برنامه تلويزيوني كودكان لازم و كتمانناپذير است، ولي توجه جدي به نوع اين حضور و حفظ آن در مدار اصول برنامهسازي در جامعه ديني و نگه داشتن آن در اتمسفر رسانه ملي، دشوارتر از ايده اوليه است.
شخصيتهاي نمايشي فيتيله، قابليت تنوع بيشتري دارد. توجه بيشتر به موقعيتهاي بومي و فرهنگهاي آييني و خُرد فرهنگهاي مختلف منطقههاي كشور، آن هم در طيف وسيعي از رسوم و آئينها و نيز توجه به فرمانهاي ديني و متنهاي مذهبي، سبب غناي برنامه ميشود.
توليد و افزايش شادي و نشاط در برنامهاي تلويزيوني، مانند فيتيله، نبايد به سختافزار موزيكال و اجراي موسيقايي برنامه محدود شود. اين شادي و نشاط ميتواند از متن و بطن فرامين ديني استخراج و در نرمافزار برنامه تزريق شود. افزون بر اين، پديد آورنده گنجينهاي ارزشمند از حكمي و حكايتها و داستانهاي ايراني باشد و همچنين متنهاي اهتمام به متنوع، منبعي براي استخراج موقعيتهاي شاد و مفرح و حكمتآميز و طناز قرار گيرد.
رويكرد برنامه فيتيله بايد توسط استادان تربيتي و آموزشي و روانشناسي در طيف كودك و نوجوان، مورد نظارت و ارزيابي و اصلاح قرار گيرد تا روند اين برنامه در عين حال كه مرهون ساختار نمايشي و موزيكال است، بازتابنده مفاهيم معرفتي و مهارتهاي زندگي براي كودكان و نوجوانان نيز باشد.
جايگاه برنامه فيتيله نبايد در ميان خانوادههاي مذهبي و ديندار، آسيب ببيند. چراكه حجم انبوه موسيقي و تزريق كاتاليزورهاي موزون و موزيكال در طيف مذهبي جامعه، نوعي دافعه و رفتارهاي منفي، در پي دارد.
اتفاقي كه با توجه جدي برنامهسازان به مؤلفههاي پيشگفته و به ويژه اهتمام به فرهنگ آييني و ملي، قابل ترميم و اصلاح است.
منبع ماهنامه قاصدک شماره 52