تبلیغات رسانه ملی و تاثیر نامطلوب آن بر فرهنگ عمومی جامعه
نويسنده:جواد حق گو
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
آفات متعدد رواج واژگان و عبارات غیرپارسی و بیگانه در زبان پارسی تاکنون از جهات گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گرفته است تا بدانجا که فرهنگستانی اختصاصی به نام زبان و ادب فارسی برای «حفظ قوّت و اصالت زبان فارسی»، «پروردن زبانی مهذّب و رسا» برای بیان اندیشهها، «رواج زبان و ادب فارسی»، و «ایجاد نشاط و بالندگی در زبان فارسی» تشکیل شدهاست. پیرامون آثار تبعی چنین وضعیتی اندیشه های گوناگون تولیدشده و به نمونه های متعدد تاریخی چون هندوستان و ترکیه نیز استناد گردیده و می گردد.
سیاست رسانه ای قدرتهای بزرگ برای ترویج ادبیات غیر بومی در سرزمینهای دیگر ازجمله ترفندهای بسط قدرت جهانی در قالب امپریالیسم نوین است. سایبرنتیک ازجمله دانشهاییست که به بهترین وجه ممکن مبانی تئوریک این امر را تبیین نموده است.
سیبرنتیک از واژه یونانی کوبرنان (kubfrnan) بهمعنی هدایت، راهبری و اداره کردن آمده است و درباره مکانیسمها (Mechanisms) و دینامیسمهای (dynamisms) ارتباطات، اطلاعات و کنترل (نظارت) در هستی موجودات بحث میکند.»
در سایبرنتیک نوعی ارتباط بین انسان، کار و ماشین مطرح است. در گذشته، اصطلاح کوبرنان در مورد علم حکومت، وسایل و فنون آن به کار برده میشده است.[i][1] نوربرت وینر در سال 1947 کتابی نوشت و آن را "سیبرنتیک یا کنترل ارتباطات در حیوان و ماشین" نام نهاد؛ زیرا به زعم وی، سیبرنتیک، علم کنترل و ارتباط اطلاعات در مکانیسمها، ارگانیسمها و جامعهها است. سیبرنتیک دانشی عام، برای همه علوم و معارف عرضهشده، است و محدوده خاصی ندارد؛ از جمله الکترونیک، فیزیک، شیمی، اقتصاد، سیاست، جامعهشناسی و ...، برای همه آنها دستورالعمل و روش کلی و قابل کنترل ارائه میدهد.
در سیبرنتیک برخلاف پارهای علوم، که جهان را متشکل از ماده و انرژی صرف تلقی میکنند، به اصل بسیار مهم و عدولناپذیر دیگر تأکید میگردد و آن ارتباطات و تبادل اطلاعات است. در سیبرنتیک، همچنین توجه میشود که "ماده و انرژی" بر اثر انتقال اطلاعات و جریان ارتباطات، دارای معنا، جهت و حرکت هستند وگرنه پدیدههای انتزاعی و غیر قابلشناخت خواهند بود. فضای روانی–خیالی؛ که در آن، افکار، مجذوب توهمی رویاگونه میشود و دنیای مفهومی تعاملات شبکهایشده بین افراد و آفریدههای معنویشان و هر چیز همراه، با چنین شبکههای و تعاملاتی ازجمله نشانه های سایبرنتیک است.
سیبرنتیک، زیرکانه چند و چون فعل و انفعالات و تأثیر فنون و تکنولوژی پیشرفته از یکسو و ارتباط آن با انسان اجتماعی از سوی دیگر را تصویر مینماید و محقق را به سمت قوانین، هدایت میکند. سیبرنتیک در مورد جامعه و امور اجتماعی میگوید: انرژی و نظم و نظام از هیچ، بهوجود نمیآید، بلکه منابع اساسی لایتناهی، اینها را در اختیار میگذارد؛ تا سیستمها، از طریق نظارت درونی خود، از منابع بیرونی برخوردار گردند. اگر این منابع اساسی، فقط به درون سیستم اکتفا کند، سیستم بسته خواهد شد؛ زیرا از سازماندهی بهرهمند نیست و آنتروپی تغییر نکرده و در نتیجه دریافت انرژی و نظم، مختل خواهد شد.[ii][2]
همانگونه که پیداست پیوند میان انسان و رسانه به عنوان تجلی پیوند انسان و ماشین آثار و پیامدهای بی بدیلی را بر نوع نگاه انسان اجتماعی گذارده است. کاربرد واژگان بیگانه آنهم ازسوی رسانه ملی به عنوان متولی اصلی فرهنگسازی و القاء فرهنگ صحیح اسلامی و ایرانی در جامعه ایرانی بی تردید و با گذشت زمان بستر شکل گیری اذهانی غیربومی را که تنها در قالب مدل زندگی غیرپارسی اندیشیده و عمل می نماید را مهیا خواهد نمود.
موج آغاز شده در تبلیغات رسانه ملی که گویی هدف و شاخصی چون پول و منفعت مادی را برای ارزیابی سره از ناسره قرار نداده است درصورت استمرار تاثیرات مطلوبی را بر فرهنگ جامعه ایرانی نخواهد گذاشت. پس از خدمات متعدد رسانه ملی در ترویج انواع چیپس، پفک، محصولات شرکتهای چند ملیتی و . . . اینک این رسانه گام در اصلاح اصطلاحات نامانوس ادبیات پارسی نموده و مسیر زندگی کودک ایرانی را از بدو تولد تا واپسین روزهای حیات با واژگان و مفاهیم خوش آهنگ و زیبایی چون مای بی بی، مرسی، مولفیکس، ایزی لایف و . . . مشخص می نماید.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
عجم زنده کردم بدین پارسی
آفات متعدد رواج واژگان و عبارات غیرپارسی و بیگانه در زبان پارسی تاکنون از جهات گوناگون مورد نقد و بررسی قرار گرفته است تا بدانجا که فرهنگستانی اختصاصی به نام زبان و ادب فارسی برای «حفظ قوّت و اصالت زبان فارسی»، «پروردن زبانی مهذّب و رسا» برای بیان اندیشهها، «رواج زبان و ادب فارسی»، و «ایجاد نشاط و بالندگی در زبان فارسی» تشکیل شدهاست. پیرامون آثار تبعی چنین وضعیتی اندیشه های گوناگون تولیدشده و به نمونه های متعدد تاریخی چون هندوستان و ترکیه نیز استناد گردیده و می گردد.
سیاست رسانه ای قدرتهای بزرگ برای ترویج ادبیات غیر بومی در سرزمینهای دیگر ازجمله ترفندهای بسط قدرت جهانی در قالب امپریالیسم نوین است. سایبرنتیک ازجمله دانشهاییست که به بهترین وجه ممکن مبانی تئوریک این امر را تبیین نموده است.
سیبرنتیک از واژه یونانی کوبرنان (kubfrnan) بهمعنی هدایت، راهبری و اداره کردن آمده است و درباره مکانیسمها (Mechanisms) و دینامیسمهای (dynamisms) ارتباطات، اطلاعات و کنترل (نظارت) در هستی موجودات بحث میکند.»
در سایبرنتیک نوعی ارتباط بین انسان، کار و ماشین مطرح است. در گذشته، اصطلاح کوبرنان در مورد علم حکومت، وسایل و فنون آن به کار برده میشده است.[i][1] نوربرت وینر در سال 1947 کتابی نوشت و آن را "سیبرنتیک یا کنترل ارتباطات در حیوان و ماشین" نام نهاد؛ زیرا به زعم وی، سیبرنتیک، علم کنترل و ارتباط اطلاعات در مکانیسمها، ارگانیسمها و جامعهها است. سیبرنتیک دانشی عام، برای همه علوم و معارف عرضهشده، است و محدوده خاصی ندارد؛ از جمله الکترونیک، فیزیک، شیمی، اقتصاد، سیاست، جامعهشناسی و ...، برای همه آنها دستورالعمل و روش کلی و قابل کنترل ارائه میدهد.
در سیبرنتیک برخلاف پارهای علوم، که جهان را متشکل از ماده و انرژی صرف تلقی میکنند، به اصل بسیار مهم و عدولناپذیر دیگر تأکید میگردد و آن ارتباطات و تبادل اطلاعات است. در سیبرنتیک، همچنین توجه میشود که "ماده و انرژی" بر اثر انتقال اطلاعات و جریان ارتباطات، دارای معنا، جهت و حرکت هستند وگرنه پدیدههای انتزاعی و غیر قابلشناخت خواهند بود. فضای روانی–خیالی؛ که در آن، افکار، مجذوب توهمی رویاگونه میشود و دنیای مفهومی تعاملات شبکهایشده بین افراد و آفریدههای معنویشان و هر چیز همراه، با چنین شبکههای و تعاملاتی ازجمله نشانه های سایبرنتیک است.
سیبرنتیک، زیرکانه چند و چون فعل و انفعالات و تأثیر فنون و تکنولوژی پیشرفته از یکسو و ارتباط آن با انسان اجتماعی از سوی دیگر را تصویر مینماید و محقق را به سمت قوانین، هدایت میکند. سیبرنتیک در مورد جامعه و امور اجتماعی میگوید: انرژی و نظم و نظام از هیچ، بهوجود نمیآید، بلکه منابع اساسی لایتناهی، اینها را در اختیار میگذارد؛ تا سیستمها، از طریق نظارت درونی خود، از منابع بیرونی برخوردار گردند. اگر این منابع اساسی، فقط به درون سیستم اکتفا کند، سیستم بسته خواهد شد؛ زیرا از سازماندهی بهرهمند نیست و آنتروپی تغییر نکرده و در نتیجه دریافت انرژی و نظم، مختل خواهد شد.[ii][2]
همانگونه که پیداست پیوند میان انسان و رسانه به عنوان تجلی پیوند انسان و ماشین آثار و پیامدهای بی بدیلی را بر نوع نگاه انسان اجتماعی گذارده است. کاربرد واژگان بیگانه آنهم ازسوی رسانه ملی به عنوان متولی اصلی فرهنگسازی و القاء فرهنگ صحیح اسلامی و ایرانی در جامعه ایرانی بی تردید و با گذشت زمان بستر شکل گیری اذهانی غیربومی را که تنها در قالب مدل زندگی غیرپارسی اندیشیده و عمل می نماید را مهیا خواهد نمود.
موج آغاز شده در تبلیغات رسانه ملی که گویی هدف و شاخصی چون پول و منفعت مادی را برای ارزیابی سره از ناسره قرار نداده است درصورت استمرار تاثیرات مطلوبی را بر فرهنگ جامعه ایرانی نخواهد گذاشت. پس از خدمات متعدد رسانه ملی در ترویج انواع چیپس، پفک، محصولات شرکتهای چند ملیتی و . . . اینک این رسانه گام در اصلاح اصطلاحات نامانوس ادبیات پارسی نموده و مسیر زندگی کودک ایرانی را از بدو تولد تا واپسین روزهای حیات با واژگان و مفاهیم خوش آهنگ و زیبایی چون مای بی بی، مرسی، مولفیکس، ایزی لایف و . . . مشخص می نماید.
پينوشتها:
[i][1] - محمد آراستهخو، نقد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمی و اجتماعی تهران: چاپخش، چاپ اول، ص648.
[ii][2] - نوربرت وینر، استفاده انسانی از انسانها، سیبرنتیک و جامعه، مهرداد ارجمند، تهران: شرکت سهامی، 1372، ص21.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج