هشدارهاي امام سجاد(ع) (2)

شهوت پرستي و فرو رفتن در مسائل شهواني و افراط و تفريط در اين زمينه، راهزن بسياري از انسان هاي خدمت گزار شده است. اگر زمام نفس و خواسته هاي او رها گردد، آدمي را از اوج عزت به حضيض ذلت مي کشاند چه بسيار انسان هايي که زمينه خدمت براي آنها فراهم گرديد؛ اما ديو نفس و شهوت، راه را بر آنان بست و آنها را از صحنه اجتماعي و خدمت به خلق، خارج کرد. بنده شهوت شدن، بدترين بندگي است.
چهارشنبه، 3 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هشدارهاي امام سجاد(ع) (2)

هشدارهاي امام سجاد(ع) (2)
هشدارهاي امام سجاد(ع) (2)


 

نويسنده: ابوالقاسم يعقوبي




 

7. شهوت پرستي
 

«والحاح الشهوه».(1)
شهوت پرستي و فرو رفتن در مسائل شهواني و افراط و تفريط در اين زمينه، راهزن بسياري از انسان هاي خدمت گزار شده است. اگر زمام نفس و خواسته هاي او رها گردد، آدمي را از اوج عزت به حضيض ذلت مي کشاند چه بسيار انسان هايي که زمينه خدمت براي آنها فراهم گرديد؛ اما ديو نفس و شهوت، راه را بر آنان بست و آنها را از صحنه اجتماعي و خدمت به خلق، خارج کرد. بنده شهوت شدن، بدترين بندگي است.
پيامبر اکرم(ص) فرمود: من بر امتم از سه چيز نگرانم:
گمراهي پس از معرفت؛
گرفتار آمدن در فتنه هاي گمراهگر؛
فرو رفتن در مسائل شهواني و شکم پرستي.(2)
خدمت گزاران آن گاه مي توانند خالصانه به خدمت بپردازند که مرزهاي حلال و حرام را به خوبي بشناسند و رعايت کنند. بالاتر از اين، گاه بايد خود را از موقعيت هاي تهمت زا دور سازند تا زمينه بدگماني را از بين ببرند. اگر آبروي کسي در معرض آسيب و خطر اجتماعي قرار گرفت، خدمت هاي او به چشم نمي آيد و تمام نقطه هاي قوت او زير سؤال مي رود.
پيامبر اکرم (ص) به هنگامي که در مدينه با همسرش سخن مي گفت، شخصي از کنار ايشان گذشت و با نگاه معنادار عبور کرد. پيامبر احساس کرد که آن شخص، ذهنيت منفي پيدا کرد. او را صدا زد و با کمال شهامت و شفافيت فرمود: «اين خانم که با او سخن مي گفتم، همسر من است».(3)

8. تعصب بي جا
 

«و ملکه الحميه».
يکي از آسيب ها و هشدارها در زمينه خدمت رساني اجتماعي، آن است که مسئولان و دست اندرکاران درحوزه هاي کاري خويش، دوستان و خويشان و همفکران را بر ديگران برتري دهند و حتي بدي ها و کاستي هاي آنان را نيک بنگرند و از قوم و قبيله خويش، هر چند به ناحق طرف داري کنند. اين تعصب و حميت منفي است که در شمار ضد ارزش هاست و در برابر غيرت و مردانگي است که آدمي را در برابر هجوم به ارزش هاي انساني و اسلامي به دفاع وا مي دارد و به صحنه مي آورد. اگر بر انديشه و رفتار کسي حميت جاهلي و تعصب منفي حاکم شد، بي ترديد در ارائه خدمات، دچار تبعيض و ستم خواهد شد و به تدريج، روابط را بر ضوابط مقدم خواهد داشت و زمينه ناهنجاري هاي فراواني را در اجتماع به وجود خواهد آورد.
از اين روست که امام سجاد (ع) از اين رفتار ناپسند و ناهنجار به خدا پناه مي برد و از او استمداد مي جويد.
آنچه تاکنون به آن اشارت شد، بيشتر به روحيه و خصلت هاي فردي و انساني مربوط مي شد. در فراز بعدي، امام سجاد (ع) به آفت ها و آسيب هاي اجتماعي مي پردازد که هر کدام، مانعي بزرگ در مسير خدمت رساني است.

9. زياده خواهي
 

«مباهات المکثرين والازراء بالمقلين».(4)
زياده خواهان و زراندوزان، همواره با نزديک شدن به اهرام هاي قدرت، زمينه ظلم و ستم بر محرومان و مستمندان را فراهم ساخته و آنها را از بسياري از خدمات محروم ساخته اند.
امام سجاد(ع) به خود نازيدن ثروتمندان را که لازمه اش خوار و ناچيز شمردن نيازمندان است، يکي از آسيب ها شمرده اند. روشن است آن کسي که ثروت بادآورده دارد، در هر موافقت اصولي و در هر پروژه ي کلان و سودآور اقتصادي و اجتماعي جلو دار مي شود. و بدين وسيله، حق بسياري از کساني که دست تهي دارند، ضايع مي شود و خدمات، به سمت و سوي کساني مي غلتد که برخوردارند از اين رو، ضعيف، ضعيف تر مي شود و پولدار، قوي و توانمندتر. خدمت رساني راستين، آن است که در توزيع عادلانه ابزار توليد و در توزيع عادلانه ثروت هاي عمومي، همه اقشار جامعه مورد نظر و توجه باشند و عدالت اجتماعي بر جامعه پرتو افکند.

10. بي تدبيري
 

برخي آفت ها در زمينه خدمت رساني، مربوط به مديريت هاي اجتماعي است. امام سجاد(ع) مي فرمايد:
«وسوء الولايه لمن تحت ايدينا».(5)
خدايا! پناه مي برم به تو از بدرفتاري با زير دستان.
روشن است کسي که مدير يک مجموعه و اداره، شرکت و يا سازمان است، آنگاه مي تواند مدير موفقي باشد که مجموعه خود را زير نظر داشته و حقوق آنان را پاس دارد.
تبعيض در ميان کارمندان و کارگران ، بي حرمتي نسبت به آنان، و دفاع نکردن از حقوق مسلم آنها، همه و همه از مصداق هاي روشن مديريت نادرست است. مدير خوب و شايسته ، آن است که در ارائه خدمت به زير دستان، مانند پدري مهربان، دلسوزي کند و زمينه هاي رشد و رفاه و رضايت آنان را فراهم سازد. فرق نمي کند اين مديريت، مديريت در محيط خانواده باشد يا مديريت کلان اجتماعي. اين هشدار امام سجاد (ع)، بسيار راه گشاست. اگر مديري در گام نخست، خود را مديريت کند، بيلان کاري او در حوزه مديريتش دو چندان خواهد شد و اگر مهارت کنترل خود را از دست بدهد، ضربه هاي جبران ناپذيري بر مجموعه وارد خواهد آمد.

11. قدر نشناسي
 

«و ترک الشکر لمن اصطنع العارفه عندنا».(6)
آنکه از کار مردم سپاس گزاري کند، شکر گزارترين بندگان به شمار مي رود. در برابر، آن که روحيه ناسپاس دارد و قدرداني نمي کند، بنده ناسپاس به شمار مي رود. قدرداني نکردن از کساني که نيکوکارند، يکي از آسيب هاي خدمات اجتماعي است. بسيارند کساني که روحيه کار خير دارند و در جامعه، با عنوان «خيرين» و نيکوکار معروف اند. اين افراد، نه تنها باري بر دوش حکومت و نظام نيستند، بلکه بازوان دولت نيز به شمار مي روند. سپاس گزاري از آنان مي تواند زمينه هاي خدمت بيشتر به جامعه را فراهم سازد و فراموش کردن آنان و ناسپاسي نسبت به آنان فرصت هاي خدمت را از جامعه مي گيرد و مردم را از تلاش خالصانه آنان محروم مي سازد.
بنابراين حق شناسي و قدرداني از خدمت گزاران بي منت و کم توقع، عاملي است در جهت گسترش خدمت رساني به جامعه اسلامي.

ب. اعتذار
 

امام سجاد(ع) در جاي ديگي از «صحيفه سجاديه» به برخي از هشدارها و آسيب هاي اجتماعي، با واژه «اعتذار» اشارت کرده است، از جمله در دعاي 38 مي فرمايد:

1. کم کاري
 

«اللهم اني اعتذر، ليک من مظلوم بحضرتي فلم انصره».(7)
خداوندا! از تو عذر مي خواهم نسبت به ستمديده اي که در جامعه به او ستم شده و من به ياري از او برنخاسته ام.
از اين فراز سخن امام (ع) استفاده مي شود که بزرگ ترين خدمت اجتماعي، آن است که فضاي جامعه، فضاي دفاع و طرف داري از مظلوم باشد. ستمگران بر ستم و تبعيض فرصت پيدا نکنند و حقوق مردمان به دست متجاوزان، پايمال نگردد. اگر در جامعه اي ظلم و تبعيض فراگير شود و ظالمان، بدون هيچ مانع و رادعي، جولان بدهند، آن جامعه، دچار آسيبي بزرگ گرديده که زمينه ساز بسياري از منکرها و فسادها مي شود و اميد خدمات رساني را در دل محرومان و نيازمندان از بين مي برد.

2. ناسپاسي
 

«و من معروف اسدي الي فلم اشکره».
عذر مي خواهم از کسي که به من احسان و نيکي مي کند و سپاس گزاري نمي کنم. روشن است يکي از زمينه هاي خدمت رساني، آن است که خدمت گزاران، مورد تشويق و تقدير قرار گيرند و از آنان در جاي خود، قدرداني و حق شناسي شود. اگر فرهنگ اجتماعي به گونه اي شکل بگيرد که خدمت گزاران احساس کنند کسي به خدمات آنان ارج نمي نهد و فرقي بين خدمت گزار و خيانتکار، پر کار و کار شکن، دل سوز و بي تفاوت نمي گذارند، طبيعي است که دل سردي و کم کاري در ميان مسئولان، خود را نشان خواهد داد و در نتيجه، جامعه، زمينه هاي خدمت رساني را از دست خواهد داد. از اين رو بايد مسئولان و مديران و دست اندرکاران، از کساني که واقعاً تصميم به خدمت رساني دارند و در اين زمينه از هيچ گونه تلاشي دريغ نمي ورزند، قدرداني و سپاس گزاري نمايند تا آنان با دل گرمي و پشتکار بيشتر و بهتري به ارائه خدمت بپردازند.
گزيده سخن آن که اگر بخواهيم فضاي جامعه، فضاي خدمت رساني باشد نبايد انسان نوآور و مبتکر و تلاشگر را با آدم بي هنر و بي تفاوت، به يک چشم بنگريم. اگر چنين نگرشي بر جامعه حاکم گردد، خدمت رساني، دچار آسيب و آفت خواهد شد.

3. نپذيرفتن عذر
 

«و من مسيء اعتذر الي فلم اعذره».(8)
بخشي از خدمت گزاران، ممکن است درگذشته، کم کاري و يا بدکاري در رفتارشان وجود داشته باشد که عملکرد فعلي آنان خلاف آن را نشان مي دهد و در عمل ثابت کرده اند که اهل کار و خدمت اند و از سابقه خويش نيز پشيمان و عذر خواهند. با اين گونه افراد بايد با سعه صدر برخورد کرد و زمينه خدمت گزاري را براي آنان فراهم ساخت. بي ترديد اگر اين گونه افراد احساس کنند که به آنان اعتماد شده است و مورد پذيرش جامعه و مسئولان قرار گرفته اند، تن به کار داده و حوزه خدمت رساني خويش را گسترش مي دهند.
اگر در اين گونه موارد، فقط به لغزش هاي گذشته آنان توجه شود و احساس کنند. مقبوليت اجتماعي ندارند، نه تنها کاري به سود مردم و نظام انجام نمي دهند، بلکه ممکن است کار شکني و سنگ اندازي در مسير ارائه خدمات اجتماعي نيز داشته باشند.
از اين رو امام سجاد (ع) مي فرمايد:
«بارالها! از بدکرداري که از من عذر خواسته و من عذرش را نپذيرفته ام، از تو پوزش مي طلبم.»

4. بي تفاوتي
 

«ومن ذي فاقه سالني فلم اوثره».(9)
از تو عذر مي خواهم از نيازمندي که نياز خود را بر من عرضه کرده است و او را پاسخ نداده و بر خود برتري نبخشيدم.!
سؤال کردن از ديگران، يعني از آبرو و حيثيت مايه گذاشتن. اگر کسي کارش به جايي رسيد که درخواست کمک کرد، معلوم مي شود که کارد به استخوانش رسيده و هيچ راه ديگري برايش باقي نمانده است. در اين گونه موارد، اقدام کردن، بهترين عمل صالح به شمار مي رود و ناشنيده گرفتن و کمک نکردن، چه بسا زمينه ساز بسياري از آسيب هاي اجتماعي گردد.
براي آن که نيازمندان به ناهنجاري هاي اجتماعي رو نياورند. و گرفتار رفتار ناپسند نگردند بايد زمينه هاي خدمت رساني و راه هاي آن را گسترش داد. نيازها و نيازمندان واقعي را شناسايي نمود و در حد توان به آنان رسيدگي کرد.
عدم تمرکز و نبود برنامه ريزي درست و هم سونگر در ارائه خدمات در جامعه ديني، يکي از آسيب هايي است که بايد درمان شود. چه بسا افرادي از چند طريق کمک مي شوند. و افرادي براي نان شب و قلم و دفتر فرزند دانش آموز خويش دچار مشکل باشند. اميد آن که بتوانيم با خدمت رساني هدفمند و واقع گرا، گره هاي مشکلات را گشوده و نا به ساماني هاي زندگي را به حداقل برسانيم و دل هاي شکسته را مرهمي باشيم.

پي نوشت ها :
 

1. صحيفه سجاديه کامله، دعاي 8.
2. نهج الفصاحه، شماره ي 2.
3. شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد.
4. صحيفه سجاديه کامله، دعاي 8.
5.صحيفه سجاديه کامله، دعاي 8.
6.صحيفه سجاديه کامله، دعاي 8.
7.صحيفه سجاديه کامله، دعاي 8.
8.صحيفه سجاديه کامله، دعاي 8.
9.صحيفه سجاديه کامله، دعاي 8.
 

منبع: نشريه پاسدار اسلام، شماره 341.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط