جعبه جادو در ماه خدا
نويسنده: احسان حسيني نسب
مروري بر وضعيت برنامه هاي تلويزيون در ماه خدا
در سه- چهار سال اخير پخش سريال هايي که وظيفه انتقال پيام را برعهده دارند، در اولويت قرار گرفته است. البته صدا و سيما پيش از آن هم پخش اين گونه سريال ها را در کارنامه خود داشت اما پرمخاطب ترين ساعت پخش برنامه ها را که همان ساعت اوليه افطار بود، اختصاص به سريال هاي طنز مي داد؛ سريال هايي که گاه به ابتذال کشيده مي شدند و تنها قرار بود در زمان افطار مخاطب را بخندانند و بعضا تهي از محتوا و مغز بودند.
برنامه هاي گفت و گو محور صدا وسيما در ماه رمضان در سال هاي اخير بيشتر با هدف معرفي چهره هاي اجتماعي، حول محور خانواده هايي که فاقد معروفيت بودند شکل گرفت، توجه به خانواده هاي موفق، افرادي که با توجه به معلوليت ها و مصدوميت ها و محدوديت هاي اجتماعي داراي وجوه شاخصي بودند و معرفي آنها در فضاي معنوي ماه رمضان جزوه اصول برنامه هايي مثل «ماه عسل» بود. وجود مخاطب و انتظار او در لحظات پاياني روز براي افطار، زماني مناسبي براي پخش اين برنامه ها بود؛ براي مثال در يکي از برنامه هاي ماه عسل، بلند قدترين پسران ايران حضور داشت. او در آن برنامه سه آرزو کرد؛ سالم باشد، علي کريمي را از نزديک ببيند و لپ تاپ داشته باشد. چند روز پس از اين برنامه بود که علي کريمي با لپ تاپ به سراغ اين نوجوان رفت و هزينه هاي درمانش را هم تقبل کرد. اين تنها نمونه از تاثيرات اين برنامه نبود و از اين دست، نمونه هاي ديگري هم وجود دارد.
صدا و سيما و الگو سازي
برنامه هايي که هنگام افطار از تلويزيون پخش مي شد منحصر به برنامه هاي گفت وگو محور نبود، توجه به ادبيات، مناجات ويژه ماه مبارک رمضان و شرح و تفسير آنها توسط شاعران و اديبان برجسته اي همچون ساعد باقري و موسوي گرمارودي از جمله برنامه هايي بود که مخاطب خاص خود را داشت.
في المثل، برنامه «سفراز خويش» يکي از برنامه هاي سيما در سال 87 بود که توسط گروه اجتماعي پخش مي شد. اين برنامه داراي سه بخش بود که بخش اول آن شامل مناجات هايي از شعراي بزرگ مانند سعدي و نظامي و... مي شد و بخش دوم آن به مصاحبه با يکي از چهرهاي صاحب نظر در حوزه هاي ادبي، فلسفي و فرهنگي اختصاص داشت و در بخش سوم گرمارودي به بيان تاثيرپذيري حافظ از قرآن مي پرداخت.
سحر، مناجات
هر چند سيما کوشيد در برنامه هاي سحرگاهي خود از مجري محوري بکاهد و برنامه هاي خود را براساس گفت وگو محوري ميان مجري و کارشناس يا ميان چند مجري تقسيم کند،اما باز در قاب سحر گاهي «ماه خدا» بار برنامه را به دوش تنها مجري برنامه اش، فرزاد جمشيدي انداخت. کيفيت خوب اين برنامه، مجري مسلط و اقبال مخاطبانش به آن در کنار هم باعث شد که تنها برنامه سحر گاهي، «ماه خدا» باشد.
بسته ويژه تلويزيون براي سحرگاه هاي رمضان امسال نيز به وسيله همان تيم قبلي اجرا مي شود. داود نجفي، تهيه کننده اين برنامه در اين خصوص مي گويد: «ساختار برنامه ماه خدا نسبت به سال هاي گذشته متفاوت است و آيتم هايي با ساختار جديد همچون ختم قرآن، دعاي سحر، دعاي ابوحمزه ثمالي، مناجات و پخش نماز جماعت از حرم حضرت معصومه «س» و همچنين ارتباط زنده تلفني و زيارت جامعه کبيره در اين برنامه کنجانده شده است.»
تلويزيون و آفت سريال هاي طنز
با اين وجود، بهترين ساعت پخش سريال هاي ماه رمضان که همانا اولين ساعات افطار است اختصاص به پخش همين مجموعه هاي طنز داشت. در اينجا لازم است به نکته اي از پيامبر اسلام «ص» در خصوص زمان افطار اشاره کنيم: «براي روزه دار دو شادي است؛ يکي چون افطار کند و ديگري چون پروردگارش را ملاقات کند به روزه اش شاد مي شود.» بنابراين شادي معنوي لحظه افطار در سال هاي گذشته همراه با سريال هاي طنز بي مايه، پارادوکس عجيبي بود. البته اين رويکرد در يکي دو سال گذشته اصلاح شد و زمان پخش سريال هاي طنز به آخر شب منتل شد.
سريال هاي ديگر
«ميوه ممنوعه» به کار گرداني حسن فتحي، يکي از سريال هاي مناسبتي موفق صدادو سيما در سال 86 بود. داستان اين سريال را عليرضا کاظمي نوشته بود و روايت غريبي از دلدادگي پيرمردي به دختري جوان بود. فتحي کوشيده بود در «ميوه ممنوعه» نوعي آزمايش الهي را نشان بدهد. تاکيد ميوه ممنوعه بر اين بود که مومنان هم ممکن است در آزمايش الهي دچار لغزش شوند.
«صاحبدلان» نيز از سريال هايي بود که با اقبال مخاطبان و منتقدان مواجه شد. اين سريال به کارگرداني محمدحسين لطفي؛ با محوريت قرآن و حضور آن در جامعه ساخته شد. مهم ترين امتياز «صاحبدلان» نوع نگرش و رويکرد نويسنده سريال در امروزي کردن قصه هاي قرآني بود. نادر طالب زاده- نويسنده اين سريال- دستمايه خود را در نگارش فيلمنامه صاحبدلان، قصه هايي از قصص قرآن قرار مي داد.
نکته قابل تامل در سريال صاحبدلان، باور پذير کردن يک مفهوم قرآني در قالب تصاوير و روايات بصري و امروزي روايت کردن آن بود. اين مساله جداي از جذابيتي که داشت کمتر در سريال ها و فيلم هاي تلويزيوني مورد توجه قرار گرفته بود. لطفي در صاحبدلان توانست پيام را بدون آنکه در بستر شعار بلغزد به مخاطب خود منتقل کند.
«در مسير زايند رود» نيز مجموعه تلويزيون موفقي بود که توسط حسن فتحي ساخته شد و تاکيد خود را روي مفاهيمي مانند «غرور» و «بخشش» قرار داده بود. اين سريال، روايت فوتباليستي تهراني بود که براي عقد قرار داد با تيم اصفهاني راهي اين شهر مي شود و حوادثي در جريان سفرش به اصفهان براي او اتفاق مي افتد. اگر چه در ميانه پخش اين سريال منتقداني به جريان ساخت آن اعتراض کردند اما رفته رفته نظرات منتقدان هم جلب شد.
سريال هاي خوب ماه رمضان منحصر به اين سه گزينه نمي شود و کارهاي خوب ديگري هم ساخته شده که بررسي آنها در اين مجال اندک نمي گنجد.
خيرين از پل تلويزيون مي گذرند!
«سفرهاي آسماني» نيز به عنوان برنامه ديگري بود که به معرفي فعاليت کميته هاي امداد در استان هاي کشور مي پرداخت.
البته رسانه ملي در به تصوير کشيدن خيرين، کاملاًموفق نبود؛ چرا که بر اساس نصوص اسلامي خيرين و انفاق کننده ها، دعوت به خفيه کاري و پنهان کردن عمل خير خود شده اند، حال آنکه صدا و سيما با دعوت از خيرين و تشويق آنها در انظار عمومي بر خلاف دستور اسلام عمل کرد.
سي جزء قرآن، سيمرغ تا بهشت
صدا و سيما برهمين اساس سال هاست که در ماه مبارک رمضان پخش روزانه ترتيل قرآن کريم را در برنامه دارد. نکته خوب در اين برنامه در 32 سال اخير، استفاده از قاريان نوجوان و پخش مستقيم مراسم هاي ختم قرآن از اماکن متبرکه و شريفه است. اين رويکرد همچنان ادامه دارد.
پخش مراسم، جلسات مذهبي، سخنراني ها و جلسات تفسير قرآن نيز از ديگر برنامه هاي سيما در ماه مبارک رمضان است.
منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4