اينجا چراغي روشن است

داستان درباره روستاي «آسيابسر» زياد است. از آتشکده و قلعه تاريخ اش روايت ها دهان به دهان جاري است؛ مي گويند وقتي يزدگرد در جنگ با سپاه اسلام شکست خورد و در خراسان کشته شد، «کيوس» فرزند بزرگ قباد و برادر...
سه‌شنبه، 16 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اينجا چراغي روشن است

اينجا چراغي روشن است
اينجا چراغي روشن است


 





 

روستاي آسيابسر بيش از جاذبه هاي تاريخي و طبيعي اش به مقبره سادات شهيدش شهره است
 

داستان درباره روستاي «آسيابسر» زياد است. از آتشکده و قلعه تاريخ اش روايت ها دهان به دهان جاري است؛ مي گويند وقتي يزدگرد در جنگ با سپاه اسلام شکست خورد و در خراسان کشته شد، «کيوس» فرزند بزرگ قباد و برادر انوشيروان که براي گردآوري سپاه رفته بود، در طبرستان خبر کشته شدن يزدگرد را شنيد و در آتشکده اينجا گوشه عزلت گزيد. قلعه تاريخي آسيابسر هم به نقل تاريخ، ساخته «طوس نوذر» است. اما شهرت روستاي آسيابسر به اينها نيست و بيش از همه اينها به خاطر مقبره دو سيد شهيد آن است؛ ساداتي که به خاطر مبارزه شان با حاکمان ظالم و نثار کردن خونشان، از ارزش و احترام بالايي نزد روستايي ها برخوردارند. سفري چند روزه در فصل بهار، فصل طراوت طبرستان، فرصتي مناسب براي زيارت اين دو سيد بابلکاني، «سيد شمس الدين» و «سيد کمال الدين» است، همراه با طبيعت گردي و سفري تاريخي در روستاي آسيابسر بهشهر.
ماجراي دو سيد بابلکاني سينه به سينه بين اهالي روستا چرخيده تا به امروزي ها رسيده. بعد از ورود اسلام به طبرستان، حاکمان يکي پس از ديگري روي کار مي آمدند. عبدالکريم، پادشاه وقت که از دنيا رفت، فرزندش عبدالله جاي او را گرفت. او کم سن و سال بود و زمام امور را نتوانست به شايستگي در دست بگيرد. براي همين مردم هم با او سر سازگاري نداشتند. از آب گل آلود نارضايتي مردم، شخصي به نام «علي روزافزون» ماهي گرفت و بر مسند خلافت نشست. او هم حال و روزي بهتر از عبدالله نداشت و صبر مردم را طاق کرد. مردم از او بسيار ناراضي و ناراحت بودند. آن طور که آقاي «کرمي»- دهيار روستا- مي گويد، «سيد شمس الدين بابلکاني» دلش از نارضايتي مردم ناآرام بود و به مبارزه با پادشاه برخواست و اين دليل شهادت او شد. کشته شدن سيد، براي شاه گران تمام شد و او را مجبور به فرار از منطقه کرد. عبدالله بار ديگر بر کرسي نشست. اما سخت تر و ناگوارتر از قبل. «سيد کمال الدين بابلکاني» که به روايتي فرزند و به قولي برادرزاده سيد شهيد بود، راه سيد شمس الدين را ادامه داد. همين موجب شد تا مدت ها کنار قبر سيد شهيد زنداني شود و پس از مدتي بيمار شده و از دنيا رفت. حالا مقبره اين دو سيد، زيارتگاه مردم منطقه است که رفتن سراغ آنها، هم فال است و هم تماشا.

روزهاي شلوغ زيارت
 

عصرهاي پنجشنبه امامزاده پر مي شود از مردمي که براي زيارت به اين مکان مي روند. هر که نذري دارد، روضه و سفره مي گيرد. روزهاي عيد هم وقت شلوغي اينجاست، به خصوص عيد غدير که مردم براي تبريک نزد سادات مي آيند. اهالي روستا معتقدند اين دو سادات بايد احترامشان حفظ شود پس هيچ گاه در اطراف امامزاده بازاري راه نمي اندازند. آنها آنقدر اين مکان را مقدس مي دانند که بنايي به عنوان مسجد به آن اضافه نکردند تا امامزاده عظمتش همچنان حفظ شود و چون مرواريدي در آسيابسر بدرخشد، مسجد روبه روي امامزاده خارج از محوطه گورستان ساخته شده است. شب هاي محرم و رمضان مراسم شان را در مسجد و تکيه برگزار مي کنند ولي در امامزاده در اين شب ها باز است تا همه بتوانند در اين شب به زيارت سادات بروند و درددل کنند و حاجت بگيرند.

به سوي مقبره سادات
 

با خودروي شخصي مي توانيد خود را به مقبره سادات در روستاي آسيابسر برسانيد
-خودروي شخصي: از تهران به سمت بهشهر حرکت کنيد، کمي مانده به بهشهر، سمت راست جاده تابلوي بزرگي مي بينيد که سمت «آسيابسر» را نشان مي دهد. از ابتداي روستا تا امامزاده يک مسير مستقيم پنج دقيقه اي در پيش داريد. حدوداً 5 ساعت و 30 دقيقه اي به مقصد مي رسيد.

شبي در روستا
 

براي اقامت در روستاي تاريخي آسيابسر مي توانيد از دهياري اين روستا کمک بگيريد
اگر براي زيارت به امامزاده رفتيد و خواستيد طبيعت گردي و يک سفر تاريخي هم داشته باشيد، نگران نباشيد. ساري و بهشهر به اين روستا نزديک است و البته بهشهر نزديک تر. ولي اگر کسي قصد ماندن در روستا را داشته باشد، دهياري روستا براي اسکان مسافران تدابيري انديشيده است؛ مثلاً در ايام تعطيلات مدارس را تميز کرده و به مسافران اجاره مي دهند. نرخ مشخصي براي اجاره دادن اتاق هاي مدارس وجود ندارد، دهياري مبلغي را به عنوان انعام مي گيرد که معمولاً اين مبلغ از 4 هزار تومان براي يک شب بيشتر نيست. اگر در ايام تعطيلات به آسيابسر رفتيد، مي توانيد از نمايشگاه هاي صنايع دستي آنجا سوغات هم بخريد. اگر غير از تعطيلات به آسيابسر رفتيد به دهياري روستا برويد تا براي اقامت در روستا مکاني را به شما معرفي کند. اگر سفرتان در فصل تابستان باشد، هوا گرم است و نيازي به پيدا کردن جاي خواب نخواهيد داشت، مي توانيد در روستا چادر بزنيد.

راز و رمزهاي برج
 

معماري مقبره از شگفتي هاي معماري ايران است و قصه هاي زيادي را از سر گذرانده است
به گفته کارشناسان، اين بنا متعلق به قرن 8 و 9 هجري است و داراي نقشه ترکيبي مکعبي شکل با دو ورودي يکي شرقي و ديگري جنوبي است که با مصالح و آجر و گچ و آهک ساخته شده است. شکل اصلي بنا برجي بوده؛ شاهکار و يادگار طبرستان قديم، داراي گنبد رک هشت ضلعي. هنگام حمله روس ها در اثر شليک توپ، گنبد اصلي بنا ويران شد و در مرمت جديد، گنبد پخ و نيم دايره بر بالاي آن ايجاد کردند. اين گنبد بيشتر جنبه حفاظتي دارد و از نفوذ آب به داخل بنا جلوگيري مي کند. اين بقعه در طول تاريخ دچار تغيير و تحولات فراواني شد و در زمان قاجار اتاقي به عنوان مسجد به آن اضافه شد که با توافق مردم روستا و اداره ميراث فرهنگي خراب شد تا عظمت بنا حفظ شود. اما هيچ کدام از اينها نتوانست از عظمت و معماري شگرف بنا کم کند. در گذشته در امامزاده چوبي بوده که رطوبت، آن را از بين برده و در حال حاضر در فلزي موقتي به جاي آن را قرار گرفته است. بايد به دنبال هنرمنداني باشيم که کنده کاري هاي بسيار زيبا و هنرمندانه اي را روي اين سنگ هاي مرمر خلق کرده اند.

شاه نشين و دختر قلعه
 

روستاي آسيابسر علاوه بر مقبره دو سادات شهيد، آثار تاريخي مهم ديگري هم دارد
حالا که به روستاي آسيابسر آمده ايد، پس فرصت ديدن قلعه شاه نشين، قلعه دختر و آتشکده را از دست ندهيد.

قلعه شاه نشين
 

از ميان کوچه هاي کاهگلي روستا بگذريد. در ميان جنگل قدم بزنيد تا به قلعه شاه نشين برسيد. روايت است که طوس نوذر، فرمانده لشکر کيخسرو، در امور سلطنتي کارشکني مي کرد. وقتي کيخسرو بر حريفانش پيروز شد، طوس نوذر از ترس مجازات به طبرستان فرار کرد و قلعه شاه نشين را اينجا بنا نهاد. براي رسيدن به اين قلعه که در جنوب روستاي آسيابسر روي ارتفات آن بنا شده بايد از پنج خندق بگذريد. اين خندق ها در فاصله هاي متفاوت از هم قرار گرفته اند. به خاطر حفاري هاي غير مجاز سال هاي اخير، ورودي قلعه به خوبي مشخص نيست ولي به احتمال قريب، ورودي قلعه در قسمت شمال غربي است. ديواره جنوبي قلعه داراي سه رديف سوراخ به اندازه هاي مختلف براي حفاظت از قلعه است. آب اين قلعه به وسيله تنبوشه هايي از چشمه موجود در ارتفاعات بخش جنوبي به اين قلعه هدايت مي شد.

دختر قلعه
 

علاوه بر قلعه شاه نشين «دختر قلعه» در جنوب روستا و در ميان کوهستان البرز و حاشيه شمالي رودخانه «نکا» بر بار تاريخي روستا اضافه کرده است. اين قلعه دراراي مجموعه اي بسيار زيبا و معماري شگرف است. بعد از ديدن اين قلعه ها بازديد از يکي از قديمي ترين آتشکده هاي ايران هم خالي از لطف نخواهد بود.

آتشکده
 

مي گويند «کيوس» بعد از شنيدن خبر کشته شدن يزدگرد به اين آتشکده آمد و گوشه نشيني را اختيار کرد. اين بن در جنوب غربي روستا و بالاي کوهي کم ارتفاع قرار دارد. اگر چه هنوز کاملاً مشخص نيست که اين بنا همان آتشکده تاريخي باشد ولي با توجه به بقاياي معماري و جزئيات آن مي توان نام آتشکده را بر آن اطلاق کرد. مصالح اصلي اين بنا را سنگ و ساروج تشکيل مي دهد. بخش ظاهري ديوارها با سنگ هاي منظم هندسي چيده شده و داخل ديوارها با لاشه سنگ و خاک پر شده است. حمدالله مستوفي مي نويسد: «در زمان قباد ساساني چند ناحيه از طبرستان آباد شد که از آن جمله آتشکده اين ناحيه بوده است که به دست کيوس، فرزند بزرگ قباد و برادر انوشيروان در زمان حکمراني او در ناحيه طبرستان بنا شده است.» لازم به ذکر است حکمراني کيوس در سال 520 ميلادي بوده است که به فرمانروايي مازندران منصوب شد. آن طور که برخي از کتاب هاي تاريخي ياد مي کنند، آتشکده اي که در ضلغ غربي اين روستا واقع است، جزء اولين آتشکده هاي جهان محسوب مي شود.

همسفره با طبيعت
 

در روستاي آسيابسر مي توانيد غذاي محلي را در طبيعت بخوريد
آسيابسري ها بسيار مهمان نواز هستند، اگر از فست فود و غذاهاي رستوران خسته شده ايد و حوصله رفتن به ساري يا بهشهر را هم نداريد براي ميل کردن غذا مي توانيد با دهياري روستا هماهنگ کنيد تا از شما با غذاهاي خوشمزه و بومي روستا و دسرهاي محلي پذيرايي کنند. هر چند غذاهاي سنتي اين روستا تفاوت زيادي با غذاهاي مازندران ندارد، اما خوردن غذاهاي محلي مثل ميرزاقاسمي يا ماهي هاي سرخ شده در طبيعت بکر منطقه، خاطره اي به ياد ماندني خواهد بود.

با تاريخ و طبيعت دوست باشيد
 

-اگر علاوه بر زيارت، قصد طبيعت گردي و سفري تاريخي را نيز داريد، -صبح زود حرکت کنيد چون براي ديدن آتشکده، قلعه و چشمه هاي روستا بايد از جنگل برويد.
-روي درختان جنگل و بناهاي تاريخي يادگاري ننويسيد.
-در جنگل و در آب چشمه، زباله نريزيد.
-آب و غذا براي رفتن به سمت بناهاي تاريخي به همراه داشته باشيد چون در جنگل پياده روي خواهيد داشت.
-مواظب بناهاي تاريخي باشيد و به ديوارها ضربه نزنيد چون نياز به مرمت دارند.
-براي رفتن به سمت بناهاي تاريخي و طبيعت گردي، با دهياري هماهنگ کنيد تا راهنمايي در اختيارتان بگذارد.
منبع: ماهنامه ايران شناسي و ايران گردي همشهري- سرزمين من- شماره ي 2




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط