الگوي پيشرفت و اسلامي سازي علوم انساني

پيشرفت در تعريفي عام عبارت است از فرايند حرکت از وضعيت مطلوب.اين تعريف در همه مکتب ها با بينش ها و ارزش هاي متفاوت تقريباً مشابه است و اختلاف مکاتب تنها در چگونگي تحليل وضعيت موجود يا تبيين وضعيت مطلوب و يا راهبردهاي تغيير وضعيت موجود ظاهر مي شود.
سه‌شنبه، 23 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
الگوي پيشرفت و اسلامي سازي علوم انساني

الگوي پيشرفت و اسلامي سازي علوم انساني
الگوي پيشرفت و اسلامي سازي علوم انساني


 

نويسنده:حجت الاسلام سيد حسين ميرمعزي




 
مفهوم الگوي اسلامي ايراني پيشرفت با تبيين چهار مطلب به خوبي روشن مي شود:مفهوم پيشرفت، مفهوم الگو، وجه اسلاميت و وجه ايرانيت آن.
پيشرفت در تعريفي عام عبارت است از فرايند حرکت از وضعيت مطلوب.اين تعريف در همه مکتب ها با بينش ها و ارزش هاي متفاوت تقريباً مشابه است و اختلاف مکاتب تنها در چگونگي تحليل وضعيت موجود يا تبيين وضعيت مطلوب و يا راهبردهاي تغيير وضعيت موجود ظاهر مي شود.
الگو به مجموعه اين نظام مندي از مفاهيم، اصول موضوعه و قوانيني گفته مي شود که در يک ساختار منطقي براي توضيح و تفسير يک سيستم از موجودات تکويني، پديده ها، روش ها، فرآيندها، نظريات عرضه مي گردد.
در تقسيم بندي کلي، الگوها به دو دسته توصيفي و هنجاري تقسيم مي شوند.الگوهاي توصيفي امر موجود را توصيف مي کنند و الگوهاي هنجاري آنچه را بايد انجام شود توضيح مي دهند.
تدوين الگوي اسلامي ايران پيشرفت بر اساس ظرفيت علمي موجود در کوتاه مدت، تنها اقدام عملي ممکن و لازم است، اما بسنده کردن به اين الگو و تنظيم نکردن برنامه اي ميان مدت و بلندمدت براي دستيابي روشمند به الگوي کامل و خالص اسلامي ايراني پيشرفت اشتباهي بزرگ به شمار مي آيد.
بر اين اساس الگوي پيشرفت، الگويي نظري است؛ يعني مجموعه نظام مندي از مفاهيم، اصول موضوعه، قوانين و راهبردهاست که در ساختاري منطقي وضعيت موجود را تحليل، وضعيت مطلوب را تبيين و راهبرد حرکت از وضعيت موجود به مطلوب را ارائه مي دهد.اين الگو، در بخش تحليل وضعيت موجود، الگويي توصيفي و در بخش ارائه وضعيت مطلوب و راهبردها، الگويي هنجاري است.
الگوهاي پيشرفت لااقل در يکي از اين سه امر(تحليل وضعيت موجود، تبيين وضعيت مطلوب، راهبردهاي تغيير)با يکديگر اختلاف دارند و يکي از ريشه هاي اصلي اختلاف نيز جهان بيني و ارزش هاي حاکم بر اين الگوهاست.اگر الگو بر اساس جهان بيني، اخلاق و حقوق اسلامي باشد مي توان آن را با صفت اسلامي به کار برد.
بنابراين، الگوي اسلامي پيشرفت الگويي است بر اساس معرف شناختي و هستي شناختي اسلامي و در چهارچوب حقوق و اخلاق اسلامي. اين الگو ثابت و جهان شمول است مي توان آن را بر اوضاع زماني و مکاني گوناگون منطبق کرد.
وصف الگوي اسلامي پيشرفت با صفت ايراني به دليل منطبق بودن اين الگو بر وضعيت و ويژگي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي ايران است.به همين رو ممکن است اين الگو براي کشورهاي اسلامي ديگر مناسب نباشد.
اين بحث (وجه توصيف الگوي پيشرفت به اسلامي و ايراني)با بحث ثابت و متغير در شريعت اسلامي ارتباط وثيقي دارد.بينش ها و چهارچوب هاي اخلاقي و حقوقي اسلامي جزء ثابت اند، با وجود اين ثابتات ياد شده تطبيق پذير بر اوضاع گوناگون اند.
در نتيجه:الگوي اسلامي ايراني پيشرفت به مجموعه نظام مندي ازمفاهيم،اصول موضوعه، قوانين و راهبردها گفته مي شود که در ساختاري منطقي و بر اساس اصول معرفت شناختي و هستي شناختي اسلام و در چهارچوب حقوق و اخلاق اسلامي به تحليل وضعيت موجود ايران و تبيين وضعيت مطلوب آن و ارائه راهبردها براي تغيير وضعيت موجود اقدام مي کند.
اسلامي سازي علوم انساني و تاسيس علوم انساني اسلامي
در نگاهي کلان و با رد عقايد پوزيتيويست ها، علوم انساني نيز سه وظيفه را بر عهده دارند:1.تبيين وضعيت مطلوب؛ 2.تحليل وضعيت موجود؛ 3.ارائه راهبرد تغيير.
علوم انساني در بخش اثباتي وظيفه دوم در بخش هنجاري يا دستوري وظيفه اول و سوم را انجام مي دهد.علوم انساني موجود اين سه وظيفه را به وسيله نظيريه هايي انجام مي دهد که بيشتر بر اساس جهان بيني و ارزش هاي غيراسلامي مطرح شده اند.
اسلامي سازي علوم انساني موجود سه مفهوم تخليه اين نظريه ها از بينش ها و ارزش هاي غيراسلامي و وارد کردن بينش ها و ارزش هاي اسلامي در آنهاست.به عبارت ديگر در اسلامي سازي اين علوم روش ها، ابزارها و قالب نظيريه هاي ياد شده حفظ مي شود، ولي محتواي آنها از مفاهيم و مباني و احکام غيراسلامي پاکسازي مي گردد و مفاهيم اسلامي جانشين آنها مي شود.مثال روشن اين امر نظريه هاي بانکداري است که با حذف قرض ربوي و بهره و جانشين کردن رويکرد اسلامي، مي شود.
شايان ذکر است که تأسيس علوم انساني اسلامي با اسلامي سازي علوم انساني موجود تفاوت دارد.در تأسيس علوم انساني اسلامي روش ها، ابزارها و قالب هاي نظريه هاي علوم انساني موجود نيز اسلامي مي شود.به عبارت ديگر در تأسيس علوم انساني اسلامي به دنبال توليد علومي هستيم که سه وظيفه ياد شده را بر اساس اصول مباني معرف شناختي و هستي شناختي اسلامي و درچهارچوب اخلاق و حقوق اسلامي انجام مي دهند و در چهارچوب ها، روش ها و ابزارهاي علوم انساني موجود محصور نمي شوند.
با وجود اين اختلاف بين اسلامي سازي علوم انساني موجود و تأسيس علوم انساني اسلامي، به نظر مي رسد در ارزيابي واقعي، اولي مقدمه تحقق دومي است و اسلامي سازي علوم انساني موجود معبري براي دستيابي به توانايي علمي به منظور تأسيس علوم انساني است.در ادامه براي جلوگيري از طولاني شدن عبارت ها، اسلامي سازي در مفهوم عام، که تأسيس را نيز در برمي گيرد، به کار رفته است.
رابطه الگوي اسلامي ايراني پيشرفت با اسلامي سازي علوم انساني بر اساس آنچه گفته شد الگوي اسلامي ايراني پيشرفت محصول اسلامي سازي علوم انساني است و اسلامي سازي اين علوم مقدمه لازم براي تدوين اين الگوست.در واقع علوم انساني روش ها و نظريه هاي لازم را براي تحليل وضعيت موجود و تبيين وضعيت مطلوب ارائه راهبردها فراهم مي کند.بنابراين هرچه در اسلامي سازي علوم انساني پيش برويم، مي توانيم اسلاميت الگوي پيشرفت را افزايش بدهيم.البته منظور، همه علوم انساني نيست، بلکه رشته هايي از علوم انساني مدنظرند که با بحث پيشرفت در ابعاد فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و ..آن تناسب دارند.
از آنچه گفته شد درمي يابيم که راهبرد تدوين چنين الگويي با راهبرد اسلامي سازي علوم انساني ارتباط تنگاتنگي دارد و اين دو از يکدگير جداشدني نيستند.
منبع:زمانه شماره94
ارسال توسط کاربر محترم سایت : aziztaeme




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما