دروغ

هم اکنون در اين سن و سال احساس نياز عجيبي به شهرت و قدرت دارم، مي پرسيد چرا؟ چون شهرت هزينه ها را اگر کاهش ندهد در آمد را که افزايش مي دهد شهرت البته از دو طريق حاصل مي گردد (1) شهرت در بازار داخل (2) شهرت از طريق بازار خارج از کشور. چون ظرفيت هاي بازار داخلي کاملاً اشباع گرديده و همه شهرت ها به قدرت سياسي و
شنبه، 12 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دروغ

دروغ
دروغ


 





 

* بنده اي طعم ايمان را نمي چشد مگر اينکه دروغ را چه شوخي و چه جدي ترک کند.
«حضرت علي(ع)»
 

چگونه کسب و کار پر رونق تري داشته باشيم.
 

هم اکنون در اين سن و سال احساس نياز عجيبي به شهرت و قدرت دارم، مي پرسيد چرا؟ چون شهرت هزينه ها را اگر کاهش ندهد در آمد را که افزايش مي دهد شهرت البته از دو طريق حاصل مي گردد (1) شهرت در بازار داخل (2) شهرت از طريق بازار خارج از کشور. چون ظرفيت هاي بازار داخلي کاملاً اشباع گرديده و همه شهرت ها به قدرت سياسي و سپس تجاري تبديل شده، اين امکان در داخل دست نيافتني و در شرايط فعلي داراي ريسک زياد ارزيابي مي گردد. (البته شهرت هاي داخلي اغلب مانند شهره آفاق بودن داداش حاتم طائي است که داستانش را مي دانيد).
در حال حاضر شهرت و اعتبار جهاني که از طريق رسانه ها امکان حصول دارد مطمئن تر و در بلند مدت با صرفه تر است. در اينجا دستور عمل هاي لازم براي کسب اين مهارت ها را آموزش مي دهيم:
* تشکيل حزب نيم بند، با سابقه حمايت از خاتمي دوم خرداد البته بهتر است پس از آن بايد از او عبور کنيد. به اينکه عبور کنيد به کجا برسيد را، ديگر کار نداشته باشيد.
* تشکيل وب لاگ و وب گاه خبري که اگر پس از جذب تعدادي خواننده فيلتر شود، نتيجه بهتري حاصل خواهد شد.
* اگر بتوانيد چند روز بازداشت و زندان را در سابقه بگنجانيد، نتيجه خوب از آب در مي آيد (مراقب باشيد قضيه را جدي تلقي نکنيد چون ممکن است براي مدت نامعلوم آن تو بمانيد.).
* تماس با رسانه ها را تجويز مي نمايم. هميشه به ياد داشته باشيد که جوگير نشويد. هدف را فراموش نکنيد. هدف وسيله را توجيه مي کند. همه سياستمداران بزرگ بر اين اعتقادند، اگر چه آن را نفي مي کنند.
* تماس با صداي آمريکا بهتر است، اعتبار بيشتر و بهتري ايجاد مي کند. اگر در دانشگاه ايران تدريس کنيد اين بهترين گزينه است. اين همان تئوري "هم توبره و هم آخور" است.
* ميشه سخنگوي مردم باشيد. سياستمداران موفق هميشه از سخنگوي مردم بودن نتيجه گرفته اند، البته به نفع خودشان.
* مانند بقيه نگران مردم باشيد، مهم نيست مردم کجا. مانند ديک چني که نگران مردم عراق است و توني بلر که نگران مردم افغانستان و تعداد زيادي از رفقاي عزيز من که نگران فقراي مستعضف آمريکا، آفريقا، استراليا، خاورميانه، اقيانوسيه، اروپا و ساير کرات آسماني هستند.
* فرزند خود را براي آماده سازي شرايط به کشور متخاصم اعزام کنيد. البته گفته شود خودش رفت.
* حمايت از حقوق زنان را فراموش نکنيد. اين برگ برنده است. هر جنايتي تحت اين شعار مي شود انجام داد. اين اصل به دفعات آزمون شده است.
* تخصص خود را علوم اجتماعي، تاريخ، جامعه شناسي، اقتصاد و ارتباطات اعلام کنيد. در اظهار نظر کوتاه نيائيد. اگر احياناً يک آدم حسابي پيدا شد و اعتراض کرد، بگوئيد شما شرق را نمي شناسيد با تاريخ، هنجارها، فرهنگ و سنت هايش آشنا نيستيد.
* ...... خودتان بقيه اش را فکر کنيد حتماً موفق خواهيد شد.

گلچيني از باغ معرفت
 

* بزرگترين خيانتها اين است که به دوست خود که تو را راستگو مي پندارد دروغ بگويي.
«حضرت محمد (ص)»
* آن عيب که از يک دروغ گفتن بنشيند بهتر از راستي است که به رنجي زايد.
«مرزبان نامه»
* انسان هيچوقت به اندازه آن وقت خود را گول نمي که خيال مي کند ديگران را فريب داده است.
«لاشفورگو»
* به زبان ديگر مگو و به دل ديگر مدار تا گندم نماي و جو فروش نباشي. «قابوس وشمگير»
* يکي از رسول خدا پرسيد که مومن زنا مي کند؟ فرمود باشد که... پرسيد شراب مي خورد؟ فرمود باشد که... پرسيد دزدي مي کند؟ فرمود باشد که... پرسيد دروغ مي گويد؟ فرمود نه.
«کيمياي سعادت»
* من از کساني نفرت دارم که حيله گيري را حکمت، نافرماني را شجاعت و ياوه گويي را حقيقت مي پندارد.
«کنفوسيوس»
* مجازات دروغگو اين است که حتي موقعي که حرف راست مي زند، کسي باور نمي کند.
* کساني که راستي را از زندگاني برمي دارند، مانند آن است که آفتاب را از کيهان برداشته اند.
«سيسرون»
* آدم تا از حافظه خود خاطر جمع نباشد، نبايد به دروغ متوسل شود.
«ميشل دومونتاني»
* آشفتگي من از اين نيست که تو به من دروغ گفته اي، از اين آشفته ام که ديگر نمي تواتم تو را باور کنم.
«نيچه»

آشنايي با فرهنگ ملل
 

* دست سياه را غالباً با دستکش سفيد پنهان مي دارند.
«مثل اسپانيولي»
* گاهي دروغ همان کار را مي کند که يک چوب کبريت با انبار باروت مي کند.
«مثل آلماني»
* دروغ شکوفه مي آورد اما ميوه ندارد.
«مثل آفريقايي»
* دروغي بگو تا حقيقت آشکار گردد.
«مثل اسپانيولي»
* دروغ آغاز دزدي است.
«مثل استوني»
* دروغگو خيلي زودتر از مرد چلاق زمين مي خورد.
«مثل مکزيکي»
***
يکي را که عادت بُود راستي
خطايي رَوَد در گذارند ازو

 

وگر ناموَر شد به قول دروغ
دگر راست باور ندارند ازو

«سعدي»
***
آن شنيدم که راد مرد بزرگ
پايه مردمي چنين بنهاد

که نه ا ز کس فريب بايد خورد
نه کسي را فريب بايد داد

«افسر»
***
هيچ وقت يک دروغ را تعقيب نکنيد آن را به حال خود بگذاريد. دروغ خود به خود به نيستي و مرگ مي گرايد. من با حقيقت سريعتر به شخصيتي مي رسم که ديگران مي خواهند با دروغ آن را بسازند.
Never chase a lie. Let it alone, and it will run itself to death. l can workout a good character much faster than anyone can lie me out of it " Lyman Beecher"
***
دروغ گفتن به خود خيلي عميق تر از دروغ گفتن به ديگران است.
Lying to ourselves is more deeply ingrained than lying to othersFyodor" Dostoevsky"
***
دروغگو ها باعث تمام گناهان و جنايت هاي دنيا هستند.
Liars are the cause of all the sins and crimes in the world.
" Epictetus"
***
خدشه به واقعيت و راستي نه تنها نوعي خودکشي براي فرد دروغگو مي باشد بلکه ضربه اي به سلامت جامعه انساني نيز هست.
Every violation of truth is not only a sort of suicide in the Liar, but is a stab at the health of human society.
 

جاودانه ها
 

سقراط فيلسوف معروف يوناني که 299 سال قبل از ميلاد مسيح درگذشت عقايد خود را از طريق بحث و مکالمه به ديگران منتقل مي کرد. سقراط به خداوند و عالم پس از مرگ اعتقاد داشت. او تلاش بسياري براي اصلاح عقايد باطل و خرافه مردم يونان نمود و مردم را به نيکي و درستکاري تشويق مي کرد. او در صحبتهايش شعار نمي داد و از منطق مستدل و فلسفه مدون براي اثبات سخنانش بهره مي جست و هر کسي در زمان صحبت او حق اظهار نظر و مخالفت با نظراتش را داشت. در نهايت حکومت وقت دستور داد تا سقراط را بکشند. افلاطون مي گويد در محکمه 281 نفر او را مقصر خواندند و 275 نفر بي تقصير و او به خاطر 6 راي کشته شد. او به راحتي جام شوکران را در دست گرفت و آن را نوشيد. چند قدم راه رفت و بعد روي تخت دراز کشيد و سپس به آرامي جان سپرد.
او به يونانيان گفت: من پير هستم و از مرگ هراسي ندارم ولي کاري که شما کرديد موجب خواهد شد در تاريخ از شما به بدي ياد شود و من اين را به ملت خود نمي پسندم. اگر عقل و درايت به کار مي برديد تا چند وقت ديگر به مرگ طبيعي از جهان مي رفتم و اين بدنامي دامن شما را نمي گرفت.

با هم بينديشيم
 

شغالي از خانه پيرزني مرغي دزديد. پيرزن در عقب او نفرين کنان فرياد مي کرد: اي واي، مرغ دو مَني مرا شغال برد. شغال از اين مبالغه سخت در غضب شد و از غايت تعجب و غضب به پيرزن دشنام داد. در آن ميان روباهي به شغال رسيد و گفت: چرا اين قدر برافروخته اي؟ گفت: ببين اين يپرزن چقدر دروغ مي گويد و بي انصاف است. مرغي را که يک چارک هم نمي شود، دو مَن مي خواند. روباه گفت: بده ببينم چقدر سنگين است. وقتي مرغ را گرفت پا به فرار نهاد و گفت: به پيرزن بگو مرغ را به پاي من چهار مَن حساب کند.
«از يادداشتهاي علامه قزويني»
***
ملانصر الدين در حال گفتگو با يکي از دوستانش بود:
- پس ملا، هرگز به ازدواج فکر نکردي؟
ملا پاسخ داد:
- چرا يکبار به اين فکر افتادم. در دوران جواني ام، تصميم گرفتم تا نمونه يک زن کامل را پيدا کنم به همين خاطر صحراها و بيابانها را پشت سر گذاشتم و به شهر دمشق رسيدم و با زني آشنا شدم که بي نهايت روحاني مسلک و زيبا بود؛ اما چيزي راجع به مسائل اين دنيا نمي دانست. به سفر خود ادامه داده و به اصفهان رفتم. با زني آشنا شدم که قلمرو دنياي ماده و روح را مي شناخت، اما زيبا نبود. در اين صورت تصميم گرفتم تا به شهر قاهره بروم و در آنجا بود که با دختر جوان بسيار زيبا و مذهبي و آشناي با حقايق اين جهان مادي نيز آشنا شدم.
- پس چرا با او ازدواج نکردي؟
- آه، اي دوست من! بدبختانه او نيز به دنبال يک مرد کامل مي گشت.
***

 

منبع: کتاب گنجينه ما و شما




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط