قطره ای از دریای زبان شناسی
طوفان یا توفان؟
در رسم الخط جدید فارسی، کلمه های غیرفارسی را با حروف فارسی می نویسند.
مثال:قبلاً می نوشتند:اطریش ولی حالا می نویسند:اتریش.حتی تهران و توس و تشت را هم طهران و طوس و طشت می نوشتند.در قطره های قبلی کمی در این باره توضیح داده ام و در این قطره می خواهم شما را درون طوفان ببرم تا بدانیم طوفان درست است یا طوفان.
طوفان با توفان فرق می کند.
طوفان را هنگامی به کار می بریم که منظورمان رویدادهای آب و هوایی باشد.
مانند:طوفان باد و باران و سیل و امواج و دریا و آتش، به شرطی که منظورمان آتشی بزرگ باشد که مثلا در جنگلی یا ساختمانی دو قولو روی داده باشد.
اما توفان که فارسی است، به معنی فریاد و شور و غوغاست از مصدر «توفیدن».
در فرهنگ معین، جلد اول، زیر واژه توفان چنین نوشته است:«در بعض فرهنگها «توفان» را فارسیِ «طوفان» و به معنی شورش دریا گرفته اند، ولی این دو کلمه با هم ربطی ندارند... رجوع کنید به طوفان.»
در جلد دوم هم زیر واژه طوفان نوشته است:
«طوفان معرب یونانی typhoon-os» است به معنی باران سخت، آب بسیار که همه را بپوشد و غرق کند، باد شدید وهر چیز بسیار که همه را فرا بگیرد مانند آتش، طوفان باد...»
پایان نظر دکتر محمد معین مهربان.
پس طوفان با توفان فرق می کند.
سؤال:مگر نگفتم در رسم الخط قدیم، کلمه های خاص خارجی و حتی برخی از کلمه های خاص فارسی را با حروفی می نوشتند که در فارسی نبوده است؟ «پیش از این حروف غیرفارسی را معرفی کرده ام و نیازی به تکرار نیست.»
حالا اگر کسی بپرسد:چرا طوفان را که معرب یونانی است، توفان نمی نویسیم؟ پاسخش آسان است.
پاسخ:چون د رفارسی، کلمه توفان وجود دارد و معنی آن با توفانی که معرب یونانی است فرق می کند، برای این که دو کلمه با هم اشتباه نشوند، طوفان خارجی را با «ط» و توفان فارسی را با «ت» می نویسیم. مثل خوار(به معنی ذلیل) مخار. به معنی فکر معقول بفرما! گل بی خار کجاست... از حافظ نازنینِ خودمان.
چاشنی:
انجیر(انجیل)، بفرست (برفس)، ژانبون(جانبون)، گذاشت (گُشت)، خوشم باشه (با گوشه و کنایه)... کاربرد: کسی کاری می کند که در توان یا شان او نیست و پایش را از گلیمش درازتر می کند... «ذرع نکرده، پاره کردن» «بی گدار به آب زدن، چای قند پهلو(دیشلمه)، کراوات (گرابات)، فتیله (فیتیله)، گاوبندی (گاب بندی)، ماهی تابه (ماهی تاوه)، کمد (کمت)، تنبل (تمبل)، سالاد (سالات)، کلاغ (قلاغ)و...
«آبدوغو که خوردی، کاسه شو دمر کن زیر سرت بخواب» کنایه از فقر و نداری است که دارد می گوید آدم مستمند رختخواب و وسایل زندگی ندارد و آبدوغش را که خورد، کاسه اش بالشش می شود.
مساله:
شما هم شنیده اید که می گویند توی قوطی هیچ عطاری پیدا نمی شود... به نظر شما این چه دارویی است که در قوطی هیچ عطاری پیدا نمی شود؟
پاسخ:اسم این دارو «عنبرساراست».
عنبرسارا، سرگین ماده خر است که قدیمی ها فکر می کردند خاصیت دارویی دارد و برای رَمَد خوب است یعنی برای چشم درد. رَمَد یعنی درد.
آن روزها عنبرسارای تازه را به چشم می مالیدند و آن را با پارچه ای می بستند و پس از چند روز بازش می کردند. اگر کسی شانس می آورد، چشمانش خوب می شد ولی چشم بیشتر مردم، عفونت می کرد و نابینا می شد. حالا چرا عنبرسارا در قوطی هیچ عطاری پیدا نمی شود؟ چون بدبو بود و نمی توانستنند آن را در قوطی عطاری نگه دارند
«به نقل از دکتر سید مرتضی نبوی، حکیم نامدار و نویسنده کتاب جُنگِ جُنگ... استادی که هفتده سال شاگردش بودم.»
چاشنی دو
حالا دیگر می دانیم که رسم الخط فارسی معاصر کاستی های بسیاری دارد. یکی از آنها نداشتن اعراب است یعنی زیر و زبر و پیش ندارد...
«دوست دارم». آیا یعنی «من دوستی دارم که با مرام است» یا «تو را دوست دارم»؟
کسانی که با حروف انگلیسی اس.ام. می نویسند، ویرگول را فاکتور می گیرند:
doosti daram khokkar kharidam.
اگربخواهیم این اس.ام را با حروف فارسی بنویسیم، چنین می شود: من دوستی دارم که واسه ش خودکار خریدم...
افزون بر این، کلمه ها خلاصه می شوند:
sh nadaram یعنی شارژ ندارم...
برای رسم الخط جدید، کسره اضافی را بگذاریم یا نه؟
وقتی که با اسم.ام.اس آشنا شدم، دیدم رسم الخط لاتین این کاستی ها را ندارد.آنجا لازم نیست خود را ویرگول باران کنیم.لازم نیست کامل بنویسیم.لازم نیست کسره اضافه بگذاریم و حتی بسیاری از کلمه ها را می شکنیم.مثال:
موبم شارژ نداشت... یعنی موبایلم شارژ نداشت.
مثال:
sob zangidam of boodi. Mobet of bood.
منبع:اطلاعات هفتگی شماره 3401