خانواده های زبان های جهان

در سال 2000، برابر محاسبه ی زبانشناسان، بیش از شش هزار زبان در سراسر جهان استفاده می شده است که بیشتر آنها را ده هزار نفر یا کمتر بکار می برده اند. این تعداد تا سال 2100 یعنی در گذرِ تنها یک قرن نصف خواهد شد. ”یعنی هر دوازده روز = مرگ یک زبان“. بسیاری از فرهنگ های بومی و ملی نیز همراه با این زبان ها به موزه ی تاریخ سپرده خواهد شد. زبان هایی که تعداد سخنگویان بدانها بسیار است (مانند زبان فارسی)دیرتر فراموش خواهند شد. بسیاری معتقدند که زبان
يکشنبه، 16 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خانواده های زبان های جهان
خانواده های زبان های جهان
خانواده های زبان های جهان

نويسنده: شبنم طبرسي




در سال 2000، برابر محاسبه ی زبانشناسان، بیش از شش هزار زبان در سراسر جهان استفاده می شده است که بیشتر آنها را ده هزار نفر یا کمتر بکار می برده اند. این تعداد تا سال 2100 یعنی در گذرِ تنها یک قرن نصف خواهد شد. ”یعنی هر دوازده روز = مرگ یک زبان“. بسیاری از فرهنگ های بومی و ملی نیز همراه با این زبان ها به موزه ی تاریخ سپرده خواهد شد. زبان هایی که تعداد سخنگویان بدانها بسیار است (مانند زبان فارسی)دیرتر فراموش خواهند شد. بسیاری معتقدند که زبان هایی باقی خواهد ماند که خاستگاه آنها مهد فن آوری یا اقتصاد باشدبیشتر بر این باورند که زبانی که مردمِ آن بدان عشق ورزند نیز هرگز نخواهد مرد.
برای دسته بندی زبان ها از دیدگاه زبان شناسی، دو شیوه مرسوم است:
شیوه ی وابسته به گونه شناسی (Typology ) در این شیوه، زبان ها بر پایه ساختار شان دسته بندی می شوند. در این روش، برای نمونه، زبان انگلیسی و زبان چینی که هر دو از واژه پردازیِ ”فاعل- فعل- مفعول“ پیروی می کنند، در یک گروه قرار می گیرند.
شیوه ی زادگانی (Genetic) : در این شیوه، زبان ها برپایه ی روند شکل گیری و برمبنای تاریخی دسته بندی می شوند. این روش، بسیار پیچیده تر و علمی تر از شیوه ی وابسته به گونه شناسی است. در شیوه ی زادگانی، گروهی از دانش ها همچون باستان شناسی ، مردم شناسی ، تاریخ، و... توسط زبانشناسان بخدمت گرفته می شود. خانواده های زبان ها نیز با استفاده از همین شیوه دسته بندی شده اند.

خانواده های زبان های آفريقائي

زبان های آفریقایی
گروه بزرگی از خانوانده های زبان هایی که بومی آفریقا هستند و یا ریشه آفریقایی دارند. بیش از هزار زبان، در این گروه بزرگ جای می گیرند؛ البته، در این میان، تنها 50 زبان وجود دارد که بیش از 500000 نفر بدان سخن می گویند و بقیه زبان ها، تنها در میان یک قبیله یا در یک منطقه کوچک رایج است.
بدون در نظر گرفتن زبان عربی ، زبان های سوواحیلی (با پنجاه میلیون نفر) و هُوسایی (با 22 میلیون نفر)، رایج ترین زبان های آفریقایی به شمار می روند.
ژورف گرینبرگ ، زبان شناس آمریکایی، در سال 1963 برای اولین بار، دسته بندی جامعی از خانواده های زبان های آفریقایی ارایه داد:

1)خانواده زبان های نیجر- کنگو

این گروه، بزرگترین خانواده زبان های آفریقایی به شمار می رود. بیش از 400 میلیون نفر در آفریقا به زبان های نیجر- کنگو سخن می گویند.

2)خانواده زبان های آفریقاسیایی

حدود 200 میلیون نفر در شمال آفریقا، اتیوپی، اریتره و پیرامون دریاچه چاد ، به این زبان سخن می گویند. این خانواده، به پنج زیرگروه زبان های «چادی»، «سامی»، «بربری»، «کوشی» و «مصری» تقسیم می شود.

(3خانواده زبان های نیل و صحرایی

:18 تا 30 میلیون نفری که به یکی از زبان های این خانواده سخن می گویند، در خاور صحرای بزرگ آفریقا ، شمال دره نیل ، و اطراف دریاچه ویکتوریا ساکن هستند.

4)خانواده زبان های خویسان

خانواده ی کویسان تنها 12 زبان را در بر می گیرد، 200 تا 300 هزار نفر بدانها سخن می گویند

خانواده زبان های نیجر- کنگو

این گروه، بزرگترین خانواده زبان های آفریقایی به شمار می رود. بیش از 400 میلیون نفر در آفریقا به زبان های نیجر- کنگو سخن می گویند.
زبان مادر نیجر- کنگو، 5000 هزار سال پیش وجود داشته و پس از آن، به تدریج به هفت زیر گروه تقسیم شده است. این هفت زیر گروه را ما امروزه به نام های بنو- کنگو ، آتلانتیک غربی ، مانده، ولتایی، کوا، آداماوا و کُردوفانی می شناسیم.
زبان بنو- کنگو ، مهمترین زیر گروه خانواده زبان های نیجر- کنگواست. بیش از نود میلیون نفر، به یکی از شاخه های این زیر گروه، به نام «بانتو»، سخن می گویند. زبان های «زولو» ، «سوواحیلی» و «کیکنگو» جزو شاخه بانتو هستند.
همه زبان های خانواده نیجر- کنگو، به استثنای سوواحیلی و فولفولده ، آهنگین (یا بقول زبان شناسان Tonal یا نواختی) است. بدین معنی که با تغییر آهنگ بیان، معنی واژه تغییر می کند. برای نمونه، در زبان Yoruba ، واژه «بی»، اگر با آهنگ متوسط خوانده شود، یعنی زایاندن بچهبا» را اگر با آهنگ بالا بخوانیم، یعنی "رودخانه" و اگر با آهنگ پایین بخوانیم، یعنی "بز"!
در زبان های زیرگروه بنو- کنگو ، پیشوندها و پسوندها نقش مهمی ایفا می کنند. چنانکه پیشوند های فعل ، نشاندهنده «چه کسی»، «چه هنگام» و «چه چیزی» هستند و پسوندها، بیشتر نقش دستوری دارند (مثلا صیغه مجهول می سازند و...). برای نمونه، در زبان سوواحیلی، جمله «او دارد برای من غذا می پزد» را با یک کلمه، می توان گفت : «آنانیپیکیا»!!
همچنین، مفرد یا جمع بودن اسم را پیشوند آن معین می کند. برای نمونه، m و wa در زبان سوواحیلی و نیز umu و aba در زبان زولو به ترتیب، نشانه مفرد و جمع هستند. اکنون با در نظر گرفتن ریشه tu (به معنای فرد) می توان حدس زد که در زبان سوواحیلی، mtu یعنی یک نفر و watu یعنی مردم. همچنین در زبان زولو، umutu یعنی یک نفر و abatu یعنی مردم.
نکته جالب توجه دیگر، این است که همه اجزای سخن (parts of speech) در زبان های شاخه بانتو، از نظر دستوری، با اسم هماهنگی دارند. برای نمونه، جمله « این صندلیِ خوب، شکسته است» در زبان سوواحیلی اینگونه بیان می شود: "kiti hiki kizuri kimevunjika" و جمله «این صندلی های خوب، شکسته اند" اینگونه: "viti hivi vizuri vimevunjika".
در زیر زبان های مهم خانواده ی نیجر کنگو در یک جدول آمده است:
(قابلگی) و اگر با آهنگ آرام خوانده شود، یعنی بالا آوردن (استفراق کردن) و اگر با آهنگ بالا خوانده شود، یعنی پرسیدن! در زبان بامبارا، واژه «
Mande Branch
Mende : Malinke : Bambara : Dyula : Soninke
Susu : Kpelle : Vai : Loma
West Atlantic Branch
Fulani : Wolof : Serer : Dyola : Temne : Kissi
Gola : Balante
Voltaic Branch
Mossi : Gurma : Dagomba : Kabre
Senufo : Bariba
Kwa Branch
Yoruba : Ibo : Ewe : Twi : Fanti : Ga
Adangme : Fon : Edo : Urhobo : Idoma
Nupe : Agni : Baule : Kru : Grebo : Bassa
Bantu Branch
Swahili : Luba : Kongo : Lingala : Mongo : Ruanda
Rundi : Kikuyu : Kamba : Sukuma : Nyamwezi
Hehe : Chagga : Makonde : Yao : Ganda
Nkole : Chiga : Gisu : Toro : Nyoro : Nyanja
Tumbuka : Bemba : Tonga : Lozi : Lwena
Lunda : Shona : Fang : Bulu : Yaundé : Duala
Bubi : Mbundu : Chokwe : Ambo : Herero
Makua : Thonga : Sotho : Tswana : Pedi
Swazi : Zulu : Matebele : Xhosa : Venda
Efik Branch
Efik : Ibibio : Tiv
Adamawan Branch
Mbum
Eastern Branch
Zande : Sango : Gbaya : Banda
Ijo Branch
Ijo

خانواده زبان های آفریقاسیایی

حدود 200 میلیون نفر در شمال آفریقا، اتیوپی، اریتره و پیرامون دریاچه چاد، به این زبان سخن می گویند. این خانواده، به پنج زیرگروه زبان های «چادی»، «سامی»، «بربری»، «کوشی» و «مصری» تقسیم می شود. زبان مادر این خانواده که «سامی باستان» نامیده می شود، حدود 6000 سال پیش، شروع به تقسیم شدن نمود.
خانواده ی زبان های آفریقاسیایی 250 زبان را دربر گرفته و به زیر خانواده های زیر تقسیم می شود:
1)سامیعربی ، عبری (زبان رسمی فلسطین اشغالی)، امحاری (زبان رسمی اتیوپی)، و زبان های باستانی چون آشوری و بابلی، آکدی، آرامی (که حضرت عیسی بدان سخن می گفت)، فینیقیه ای ، و...
2)مصریاین زبان در حال حاضر وجود ندارد. شاید چون کسانی مثل فردوسی، حافظ، سعدی، و... در مصر وجود نداشتند تا زبان ملت شان را حفظ کنند. آخرین گویش از زبان مصری که قبطی (Coptic) نام داشت در حدود قرن چهاردهم میلادی از میان رفت و اکنون مصریان به زبان عربی که زبانی سامی است سخن می گویند.
3)بربریاین زیرخانواده، زبان توارق (Tuareg) و دیگر زبان های شمال و شمال باختری آفریقا را شامل می شود. بیشتر کسانی که به زبان های بربری سخن می گویند، عربی را نیز می دانند و حتی زبان بربری را نیز با خط عربی می نویسند.
4)کوشیزبان اُرومینگا (در کنیا و جنوب اتیوپی) که با خط اتیوپیایی نوشته می شود و زبان سومالی که با البفای لاتین نوشته می شود، جزو این زیرخانواده است.
5)چادیاین زیرخانواده در آفریقای مرکزی و باختری رایج است. مهمترین زبان این زیرگروه، ”هوسایی“ است که زبان مادری ساکنان شمال نیجریه و مناطق اطراف آن است. اهمیت این زبان در این است که بسیاری از مردم نواحی مرکزی و باختری آفریقا که به زبان های دیگری سخن می گویند نیز زبان هوسایی را نیز می دانند. زبان هوسایی بطور سنتی با خط عربی نوشته می شد، اما در گذر قرن بیستم این خط به تدریج جای خود را به خط لاتین داد.

خانواده زبان های نیل و صحرایی Nilo-Saharan

18 تا 30 میلیون نفری که به یکی از زبان های این خانواده سخن می گویند، در خاور صحرای بزرگ آفریقا ، شمال دره نیل ، و اطراف دریاچه ویکتوریا ساکن هستند. زیرخانواده های نیل و صحرا عبارتند از:
1)نیلوتیک (Nilotic) /b> بزرگترین زیرخانواده ی نیل وصحرا است و زبان Luo (در کنیا)، ماسای (در کنیا و تانزانیا)، و نوبیان (در دره نیل در بخش هایی از سودان و مصر) را شامل می شود. دیگر زبان های متعلق به این زیرخانواده در چاد، اتیوپی، اوگاندا، جمهوری دموکرات کنگو «زئیر)، و جمهوری آفریقای مرکزی بطور پراکنده استفاده می شوند. 2) سونگهای (Songhai)/b> در کرانه ی رود نیجر در کشورهای مالی و نیجر. 3) صحرایی (Saharan)/b> شامل زبان کانوری در نیجریه، تِدا در صحرای مرکزی، و Zaghawa در چاد و سودان. 4) مابان (Maban)/b> در چاد. 5) کُمان (Koman)/b> در بخشی از مناطق مرزی میان اتیوپی و سودان. 6) فور (Fur)/b> در استانِ Darfur در سودان.
زبان های نیل و صحرایی، همچون زبان های نیجر- کنگو ، نواختی هستند. در بعضی از زبان های گروه یادشده، هم پیشوند و هم پسوند و در برخی تنها پسوند به فعل افزوده می شود، اما بر عکسِ زبان باتو(در نیجرکنگو)، همخوانی صرفی در اسم وجود ندارد.

خانواده ی زبان های اورالی Uralic Family of languages

کسانی که در اصل به زبان اورالیِ آغازین سخن می گفتند، بین 7 تا 10 هزار سال پیش در کوه های اورال در کنار سیبری ساکن بودند. این افراد، 1500 سال پیش به سوی اروپا مهاجرت کردند. نخستین تیره زبانی که از زبان مادر جدا شده بود، زبان سُمویِدی بود. البته گسترش زبان ها ی این خانواده پیش از مهاجرت آنها به اروپا آغاز شده بود. برای نمونه، زبانهای اوگری، حدود 3000 سال پیش، از زبان های فینی جدا شدند. زیرخانواده های زبان های اورالی را درپی مشاهده می کنید:

1)سمویدی (Samoyedic)/b>

الف( سمویدی شمالی ، شامل نِنِتس(Nenets) که در واپسین منطقه از شمالِ خاوری از بخش اروپاییِ روسیه استفاده می شود، اِنِتس (Enets) که مردم شمال سیبری آنرا بکار می برند، و ناگاسان (Nagasan) که آنهم در شمال سیبری و بویژه در منطقه ی Taymyr استفاده می شود.
ب( سمویدی جنوبی ، شامل زبان Selkup است که ساکنان مناطق میانِ رودهای اُب (Ob) و یِنیسِی (Yenisey) در سیبری بدان سخن می گویند. Selkup تنها زبان باقی مانده از شاخه ی سمویدی جنوبی است.

(2 اوگری (Ugric)

شاملِ زبان مجاری (Hungarian) که زبان رسمی مجارستان است، و زبان های خانتی (یا Ostyak) و مانسی (یا Vogul) که در باختر سیبری، در کنار رود اُب از آنها استفاده می شود. بر سر اینکه آیا این دو زبان اخیر را باید با زبان مجاری در یک گروه قرار داد یا نه، میان زبانشناسان اختلاف وجود دارد. به دو زبانِ یادشده، اُب- اوگری هم می گویند.

3) فینی (Finnic)

الف) Permic: شامل کومی (یا Zyrian)، کومی پرمیاک ، و اودمورت (یا Vodyak) که در خاور بخش های اروپاییِ روسیه استفاده می شوند.
ب: ولگایی (Volgaic) شامل زبان های مردوین و ماری که از هر دو در پیرامون بخش های باختری و میانی رود ولگا استفاده می شود. زبان مردوین دو گویشِ متفاوت دارد: Erzya و Moksha .
پ:( Saami )این شاخه و زبان را با خانواده ی زبان های سامی اشتباه نگیرید). گروهی از مردم شمال اسکاندیناوی و شمال باختری روسیه به این زبان سخن می گویند.
ت): بالتوفینی (Balto-Finnic) شامل زبان فنلاندی که در فنلاند از آن استفاده می شود و عده ی کمی در روسیه و استونی هم بدان سخن می گویند؛ و نیز زبان استونیایی که در استونی بکار می رود. زبان های دیگری نیز در این شاخه وجود دارند که افراد بسیار کمی بدانها سخن می گویند. از آنجمله می توان به Livonian اشاره کرد که عده کمی در لتونی بدان سخن می گویند (فراموش نکنید که زبان رسمی لتونی، لتونیایی است) و یا به زبان های Karelian, Veps, Ingrian, Votic که همگی در بخش هایی از شمال باختری روسیه استفاده می شوند. شاخه های دیگر از زیرخانواده ی فینی، از شاخه ی بالتوفینی جداشده اند.
زبان های اورالی، پسوندهای بسیاری دارند. زبان فنلاندی 14 حالت اسمی و مجاری 17 حالت اسمی دارد. این تعداد در سامی 6، و در خانتی تنها سه عدد است! فعل در زبان مردوین شکل های پیچیده ای دارد؛ این شکل ها با چهار زمان و هفت وجه، برای فاعل و مفعول فرق می کنند.
در زبان های فنلاندی، استونیایی، مجاری، و کومی، فشار یا تکیه بر روی نخستین بخش «هجا) از واژه است. احتمالا این ویژگی در زبان اورالیِ آغازین نیز وجود داشته. در زبانِ نگاناسان از زیرخانواده ی سُمویِد، ویژگی تکیه گذاری بر پایه ی ”پاره- هجا- شماری“ وجود دارد. به اینگونه تکیه ها در انگلیسی، stress mora-counting می گویند. در زبان یادشده، در حالتی که هر واکه کوتاه، ”یک واحد“ و هر واکه ی بلند، ”دو واحد“ شمرده شود، تکیه ی واژه ها بر روی ”واحدِ“ سوم از آخر قرار می گیرد.
همخوانی واکه ای در زبان های اورالی نیز وجود دارد. برای نمونه، در زبان نروژی ، talo یعنی خانه و talosa یعنی درونِ خانه؛ در همین زبان، kynä یعنی خودکار، اما sa در هنگام افزوده شدن بر واژه ی خودکار و ساختن عبارتِ درون خانه، بشکلِ kynässä در می آید. یعنی هماهنگی واکه ای بوجود می آید. این ویژگی در زبان مجاری و دیگر زبانهای اورالی نیز به چشم می خورد.
همچون بسیاری زبان های دیگر، در زبان های این خانواده نیز همگون سازی یا ابدال (assimilation) دیده می شود. گفتیم که تالو در زبان نروژی یعنی خانه؛ اکنون می خواهیم hen را بدان بیافزاییم تا عبارت ”درون خانه“ بدست آید:
Talo + hen = taloon.
اکنون می خواهیم بگوییم ”درون خانه ها“:
Talo + i + hen = taloihin
زبانشناسان در گذشته، زبان های اورالی را با زبان های آلتای در یک گروه بسیار بزرگ قرار می دادند. امروزه زبانشناسان بر این باورند که مدارک زیادی مبنی بر همریشه بودن این دو خانواده وجود ندارد.
زبان Yukaghir که تعداد کسانی که بدان سخن می گویند بسیار انک اند و در خاور سیبری زندگی می کنند، از نوعی تصویرنگاری مربوط به دوران پیش- الفبایی برای نوشتن استفاده می کنند. گروهی از زبانشناسان، این زبان را یک زیرخانواده ی مستقل می دانند.
امروزه بیش از 20 میلیون نفر به زبان های اورالی سخن می گویند.
در زیر توجه شما را به جدول زبان های اورالی جلب می کنم:
Finnic Branch
Finnish : Estonian : Mordvin : Udmurt
Mari : Votyak : Komi : Sámi : Karelian
Ugric Branch
Hungarian : Ostyak : Vogul
Samoyed Branch
Nenets : Selkup : Nganasan
Enets : Kamas
Yukaghir Branch
Yukaghir

خانواده زبان های خویسان Khoisan

خانواده زبان های خویسان تنها 12 زبان را در بر می گیرد، 200 تا 300 هزار نفر بدانها سخن می گویند و دو زیرگروه دارد:
1)خویسانِ آفریقای جنوبی/b> شامل زبان های ناما و نارون (Naron) که در صحرای کالاهاری و اطراف آن در آفریقای جنوبی و نیز در نامیبیا و جنوب باختری بوتسووانا بدان ها سخن گفته می شود. 2) خویسانِ آفریقای خاوری/b> شامل Sandawe و Hadza که هر دو در تانزانیا بکار می روند.
زبان های این گروه، ویژگیِ دُمی دارند، یعنی click language هستند. در زبان های دُمی، آواهایی همخوان بنام کلیک وجود دارند. برای تولید این آوا، درحالیکه هوا به داخل مکیده می شود، زبان بر روی نرم کام قرار می گیرد و صدایی شبیه به تق تق ایجاد می کند.
بیشتر زبان های این خانواده، از ساختارِ ”فاعل- گزاره- مفعول“ پیروی می کنند.
منبع: http://forum.parsigold.com




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما