به سوي بهشت

در فرهنگ قرآن و اهل بيت عليهم السلام، پدر و مادر از جايگاه ويژه اي برخوردارند. در آيات و روايات، احترام به پدر و مادر از گستره اي چنان وسيع برخوردار است كه گويي مرزي ندارد و در هر شرايطي اين حرمت بايد حفظ شود. وقتي كه از نبي گرامي اسلام درباره حقوق والدين بر گردن فرزندان سؤال شد، ايشان فرمودند: «پدر و مادر، بهشت تو و دوزخ تو هستند.» گويا تنها عامل براي رسيدن به سعادت يا شقاوت اخروي، نحوه رفتار با والدين است. قرآن كريم هم در مورد پدر و مادر روش منحصر به
سه‌شنبه، 22 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به سوي بهشت

به سوي بهشت
به سوي بهشت


 

نويسنده:محمد حيدري




 
در فرهنگ قرآن و اهل بيت عليهم السلام، پدر و مادر از جايگاه ويژه اي برخوردارند. در آيات و روايات، احترام به پدر و مادر از گستره اي چنان وسيع برخوردار است كه گويي مرزي ندارد و در هر شرايطي اين حرمت بايد حفظ شود. وقتي كه از نبي گرامي اسلام درباره حقوق والدين بر گردن فرزندان سؤال شد، ايشان فرمودند: «پدر و مادر، بهشت تو و دوزخ تو هستند.» گويا تنها عامل براي رسيدن به سعادت يا شقاوت اخروي، نحوه رفتار با والدين است. قرآن كريم هم در مورد پدر و مادر روش منحصر به فردي در پيش مي گيرد به گونه اي كه در هيچ مسأله اي، با اين كيفيت برخورد نكرده است. قرآن در 4 مورد (سوره هاي اسراء آيه 23، بقره آيه83، نساء آيه 36 و انعام آيه 151) احسان به والدين را در كنار سفارش به توحيد قرآن مي دهد (1) تا بفهماند ارزش احسان به والدين، هم پايه يكتاپرستي است و بدرفتاري با آنها نيز در حد شرك به خداي متعال است. نقل شده دو برادر بودند كه هر شب يكي از آنها در خدمت مادرشان بود و ديگري به عبادت مشغول مي شد. يك شب، برادري كه بايد پرستار مادر مي شد به ديگري گفت : امشب را هم تو از مادر مراقبت كن و اجازه بده من به عبادت خدا بپردازم. برادرش قبول كرد. او در حين عبادت، وقتي سر به سجده نهاده بود، ناگهان خوابش برد. در عالم رؤيا، ندايي شنيد كه برادرت را آمرزيديم و تو را هم به خاطر او بخشيديم. عرض كرد: من در حال عبادت خدا هستم و او در خدمت مادر است. ندا آمد : آنچه را تو مي كني، ما از آن بي نيازيم ولي مادرت از خدمت برادرت بي نياز نيست.» خداوند شكر خودش را هم با تشكر از پدر و مادر همراه كرده آنجا كه مي فرمايد : «شكر مرا و پدر و مادرت را به جاي آور»(2) از اين آيه فهميده مي شود همانطور كه نعمت هاي الهي قابل اندازه گيري نيستند و كسي نمي تواند كاملاً شكر آنها را به جا آورد، حقوق پدر و مادر هم توسط فرزندان هيچ گاه به طور كامل ادا نخواهد شد. در روايتي از رسول الله (صلي الله عليه و آله )مي خوانيم : «اگر به تعداد شن هاي كوه ها و قطرات باراني كه از ابتداي خلقت عالم تاكنون باريده است به مادرت خدمت كني، با يك روز كه او تو را در رحمش حمل نموده مساوي نمي شود».(3)
بوسه بر كف پاي پدر
آيت الله مرعشي نجفي مي فرمايند : زماني كه در نجف بوديم، يك روز مادرم فرمودند : پدرت را صدا بزن تا براي نهار بيايد. حقير به طبقه بالا رفتم و ديدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است. مانده بودم چه كنم، از طرفي مي خواستم امر مادر را اطاعت كنم و از طرف ديگر نمي خواستم با بيدار كردن پدر، او را اذيت نمايم. پس خم شدم و لب هايم را بر كف پاي پدر گذاشتم و چند بار بوسيدم تا اينكه پدرم بيدار شد. وقتي كه اين ادب و احترام و علاقه را از من ديد، فرمود : شهاب الدين، تو هستي؟ عرض كردم بله. ايشان دو دستش را به سوي آسمان بلند كرده و فرمود : پسرم! خداوند عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمين اهل بيت عليهم السلام قرار دهد». آيت الله مرعشي كه در اكثر علوم اسلامي، صاحب نظر بود، با آن همه تأليفات ارزشمند و شاگردان دانشمندي كه تربيت كرده بود و خدمات بي نظيري كه به اسلام و تشيع كرده بود، مي فرمود : «من هر چه دارم، از بركت آن دعاي پدر است.»(4)
البته بايد توجه شود كه در آيه 15 سوره لقمان تاكيد شده كه نبايد رابطه انسان بر پدر و مادرش، مقدم بر رابطه او با خدا باشد و هرگز نبايد عواطف خويشاوندي، حاكم بر اعتقاد مكتبي انسان شود. از اين آيه استفاده مي شود كه مرز اطاعت از پدر و مادر تا آنجاست كه انسان را به نافرماني از خداوند نكشاند. تعبير به «جاهداك» هم در آيه ي، اشاره به اين است كه پدر و مادر گاه به گمان اينكه سعادت فرزندشان را مي خواهند، تلاش و كوشش مي كنند كه او را به عقيده انحرافي بكشانند. وظيفه فرزندان اين است كه هرگز در برابر اين فشارها تسليم نشوند و عقيده توحيد را با هيچ چيزي معاوضه نكنند. از آنجا كه ممكن است اين فرمان اين توهم را به وجود آورد كه در برابر پدر و مادر مشرك، بايد شدت عمل داشت و بي حرمتي كرد، بلافاصله اضافه مي كند كه در عين اطاعت نكردن از آنان در كفر و شرك، بايد به طرز شايسته اي رفتار كنيم. اين رفتار، درست نقطه اصلي اعتدال، و راه پيامبران و مومنان راستين است. بعد مي افزايد كه مومنان بايد راه كساني را پيروي كنند، كه به سوي خداوند باز مي گردند؛ چرا كه بازگشت همه به سوي خداوند است، و خداوند انسان ها را از كارهايشان آگاه مي سازد و طبق آن پاداش و كيفر مي دهد. بدين ترتيب هر مسلماني مي تواند خط اصلي را پيدا كند و بدون كمترين افراط و تفريط، در مسير صحيح قرار گيرد.
در پايان ميهمان تفسير نور مي شويم و نكاتي را كه در ذيل آيه 23 و 24 سوره اسراء آمده مورد توجه قرار مي دهيم، باشد كه اين آيات نوراني، چراغ هدايتي شوند در دل هاي ما.
1. فرمان به نيكي به والدين هم چون فرمان توحيد، قطعي و نسخ نشدني است (قضي).
2. از پدر و مادر جدا نشويد و با آنان زندگي كنيد (ببلغنّ عندك الكبر).
3. هم احسان لازم است، هم سخن زيبا و خوب (احساناً... قولاً كريماً).
4. احسان به والدين، تنها مالي نيست، بلكه شامل محبت، ادب، آموزش، مشورت، اطاعت، تشكر، مراقبت و... هم مي شود.
5. سالمندان روحشان ظريف تر و توقعشان بيشتر مي شود و نياز بيشتري پيدا مي كنند. در اين شرايط، حتي «اُف» هم نبايد به آنان گفت.
6. چون والدين، به صورت فطري با همه وجود به فرزند احسان مي كنند، سفارش قرآن به احسان، متوجه فرزندان است.
7. توصيه احسان به والدين مخصوص مسلمين نيست و همه بشريت را شامل مي شود.
8. در احسان به والدين، مسلمان بودن آنها شرط نيست.
9. گذشته خود، تلخي ها و مشكلات دوران كودكي را كه بر والدين تحميل شده، از ياد نبريم.
منبع: نشريه قدر، شماره 36




 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط