حقايق علمي و رويکرد صنعتي در قرآن کريم
نويسنده: مهناز رحيم پور
قسمت دوم
صنايع جمع صناعت به معناي هنر، کار و پيشه است که در آن تفکر و مهارت لازم باشد. مانند خياطي و نساجي. فنّ نيز به معناي نوع، گونه و هنر است و جمع آن فنون مي باشد.
قرآن کريم در برخي از آياتش تلويحاً به برخي از صنايع رايج مردم اشاره نموده و يا مي توان با تأمّل در آياتش صنايعي همچون: آهنگري، زره سازي، سدّ سازي، کشتي سازي، ماهيگيري، جواهرسازي، کشاورزي، دامپروري، گردشگري و... را مي توان از آن کشف کرد. اما خود واژه صنعت به طور واضح و صريح تنها يکبار در قرآن به کار رفته است.
(و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للنّاس...) (سوره حديد، آيه 25)؛ «و آهن را که در آن براي مردم خطري سخت و سودمند است، پديد آورديم».
کلمه بأس يعني تأثير شديد. به طور مدام در جنگها و زندگي نياز به آهن داشته و بشر در طول تاريخ از آن انواع سلاح ها را مي ساخت. آيه فوق از ذکر صريح منافع ديگري که اين فلز براي انسان دارد خودداري نموده؛ اما در برخي از آياتش به اهميت آهن اشاره کرده است:
1. ساختن سد توسط ذوالقرنين بوسيله آهن. آنجا که ميفرمايد: (آتوني زُبَر الحديد) (سوره کهف، آيه 96)
2. ساختن زرّه توسط حضرت داود نبي(ع) (... و النّا له الحديد؛ اَن اعمل سبغتٍ و قدّر في السرّد...).(سوره سبا، آيات 10- 11)
آيات 82 تا 98 سوره کهف اشاره به داستان ذوالقرنين دارد. ذوالقرنين در يکي از سفرهاي خود به جايي رسيد که مردم آن سرزمين از امکانات اقتصادي خوبي برخوردار بودند. اما توانايي فکري بالايي نداشتند. آنان از تهاجم قومي وحشي به سرزمينشان به نام ياجوج و ماجوج شکايت کردند. و از ذوالقرنين خواستند که آنها را از شرّ اين قوم نجات دهد.
ذوالقرنين ساختن سدّي را به آنها پيشنهاد کرد. سپس به آنان دستور داد که شکاف ميان دو کوه را به وسيله سنگ پر کنند و قطعات بزرگي از آهن را جمع آوري کنند. هنگامي که قطعات آهن آماده شد به آنان گفت تا آن قطعات را بر روي يکديگر قرار دهند تا کاملاً ميان دو کوه را بپوشاند. سپس دستور داد مواد آتش زايي را در دو طرف بگذارند و با وسايلي که در اختيار داشتند در آن بدمند تا آتش بگيرد و قطعات آهن سرخ و گداخته گردد. سرانجام دستور داد مس ذوب شده بياورند و روي سدّ بريزند تا از نفوذ هوا در آن جلوگيري کند. اين قضيه در دانش امروز به اثبات رسيده که اگر مقداري مس به آهن اضافه کنند مقاومت آن را بسيار زياد خواهد کرد.
صاحب مجمع بؤس را اسم براي همه انواع سلاح گرفته و عرب به همه اقسام اسلحه بوس مي گويد و راغب آن را ذره معنا کرده است.
(... و النّا له الحديد): «ما آهن را با همه صلابت و سختي اش براي او نرم کرديم». (ان اعمل سبغت و قدّر في السرّد...) (سوره ص،آيات 10- 11)
سابغات به معناي زرّه فراخ و کلمه سرد به معناي بافتن زره است. آيه کريمه مي فرمايد: «به داود(ع) وحي کرديم زره هاي فراخ بساز و حلقه ها را درست اندازه گيري کن...»
(أفرأيتم ما تحرثون ءأنتم تزرعونه ام نحن الزارعون لو نشاء لجعلناه حطاماً فظلتم تفکهون) (سوره واقعه، آيات 63- 65)؛ آيا آنچه را کشت مي کنيد، ملاحظه کرده ايد؟ آيا شما آن را [بي ياري ما] زراعت مي کنيد، يا ماييم که زراعت مي کنيد اگر بخواهيم قطعاً خاشاکش گردانيم، پس در افسوس مي افتيد.
در قرآن آيات ديگري مشابه آيه فوق الذکر درباره زراعت و کشاورزي آمده است.
خداوند درآيات 63 تا 73 سوره واقعه خداوند بر سه نمونه حوايج مهم انسان اشاره کرده است، که عبارتند از:
1. مسأله زراعت، که انسان بوسيله آن غذاي خود را فراهم مي کند.
2. نوشيدن آب
3. آتش؛ که آدمي براي گرم کردن خود و بسياري از حوايج ديگر نيز از آن بهره مي جويد. و آيه 63 بيانگر کار انسان در زمين يعني شخم زدن و پاشيدن بذر در آن است.
منبع: نشريه بشارت شماره 76.
صنايع و فنون
صنايع جمع صناعت به معناي هنر، کار و پيشه است که در آن تفکر و مهارت لازم باشد. مانند خياطي و نساجي. فنّ نيز به معناي نوع، گونه و هنر است و جمع آن فنون مي باشد.
قرآن کريم در برخي از آياتش تلويحاً به برخي از صنايع رايج مردم اشاره نموده و يا مي توان با تأمّل در آياتش صنايعي همچون: آهنگري، زره سازي، سدّ سازي، کشتي سازي، ماهيگيري، جواهرسازي، کشاورزي، دامپروري، گردشگري و... را مي توان از آن کشف کرد. اما خود واژه صنعت به طور واضح و صريح تنها يکبار در قرآن به کار رفته است.
آهنگري
(و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للنّاس...) (سوره حديد، آيه 25)؛ «و آهن را که در آن براي مردم خطري سخت و سودمند است، پديد آورديم».
کلمه بأس يعني تأثير شديد. به طور مدام در جنگها و زندگي نياز به آهن داشته و بشر در طول تاريخ از آن انواع سلاح ها را مي ساخت. آيه فوق از ذکر صريح منافع ديگري که اين فلز براي انسان دارد خودداري نموده؛ اما در برخي از آياتش به اهميت آهن اشاره کرده است:
1. ساختن سد توسط ذوالقرنين بوسيله آهن. آنجا که ميفرمايد: (آتوني زُبَر الحديد) (سوره کهف، آيه 96)
2. ساختن زرّه توسط حضرت داود نبي(ع) (... و النّا له الحديد؛ اَن اعمل سبغتٍ و قدّر في السرّد...).(سوره سبا، آيات 10- 11)
سدّ سازي
آيات 82 تا 98 سوره کهف اشاره به داستان ذوالقرنين دارد. ذوالقرنين در يکي از سفرهاي خود به جايي رسيد که مردم آن سرزمين از امکانات اقتصادي خوبي برخوردار بودند. اما توانايي فکري بالايي نداشتند. آنان از تهاجم قومي وحشي به سرزمينشان به نام ياجوج و ماجوج شکايت کردند. و از ذوالقرنين خواستند که آنها را از شرّ اين قوم نجات دهد.
ذوالقرنين ساختن سدّي را به آنها پيشنهاد کرد. سپس به آنان دستور داد که شکاف ميان دو کوه را به وسيله سنگ پر کنند و قطعات بزرگي از آهن را جمع آوري کنند. هنگامي که قطعات آهن آماده شد به آنان گفت تا آن قطعات را بر روي يکديگر قرار دهند تا کاملاً ميان دو کوه را بپوشاند. سپس دستور داد مواد آتش زايي را در دو طرف بگذارند و با وسايلي که در اختيار داشتند در آن بدمند تا آتش بگيرد و قطعات آهن سرخ و گداخته گردد. سرانجام دستور داد مس ذوب شده بياورند و روي سدّ بريزند تا از نفوذ هوا در آن جلوگيري کند. اين قضيه در دانش امروز به اثبات رسيده که اگر مقداري مس به آهن اضافه کنند مقاومت آن را بسيار زياد خواهد کرد.
زره سازي
صاحب مجمع بؤس را اسم براي همه انواع سلاح گرفته و عرب به همه اقسام اسلحه بوس مي گويد و راغب آن را ذره معنا کرده است.
(... و النّا له الحديد): «ما آهن را با همه صلابت و سختي اش براي او نرم کرديم». (ان اعمل سبغت و قدّر في السرّد...) (سوره ص،آيات 10- 11)
سابغات به معناي زرّه فراخ و کلمه سرد به معناي بافتن زره است. آيه کريمه مي فرمايد: «به داود(ع) وحي کرديم زره هاي فراخ بساز و حلقه ها را درست اندازه گيري کن...»
زراعت و کشاورزي
(أفرأيتم ما تحرثون ءأنتم تزرعونه ام نحن الزارعون لو نشاء لجعلناه حطاماً فظلتم تفکهون) (سوره واقعه، آيات 63- 65)؛ آيا آنچه را کشت مي کنيد، ملاحظه کرده ايد؟ آيا شما آن را [بي ياري ما] زراعت مي کنيد، يا ماييم که زراعت مي کنيد اگر بخواهيم قطعاً خاشاکش گردانيم، پس در افسوس مي افتيد.
در قرآن آيات ديگري مشابه آيه فوق الذکر درباره زراعت و کشاورزي آمده است.
خداوند درآيات 63 تا 73 سوره واقعه خداوند بر سه نمونه حوايج مهم انسان اشاره کرده است، که عبارتند از:
1. مسأله زراعت، که انسان بوسيله آن غذاي خود را فراهم مي کند.
2. نوشيدن آب
3. آتش؛ که آدمي براي گرم کردن خود و بسياري از حوايج ديگر نيز از آن بهره مي جويد. و آيه 63 بيانگر کار انسان در زمين يعني شخم زدن و پاشيدن بذر در آن است.
منبع: نشريه بشارت شماره 76.