روبات، تولد تدريجي يک رويا
نويسنده: مريم عظيم زاده
داستان پيدايش يک تکنولوژي مدرن
تولد جوزف انگلبر گر، پدر روباتيک
اگر بخواهيم خيلي منصافه به قضيه شکل گيري ايده روبات ها نگاه دقيقي بيندازيم بايد بگوييم که در قرن سوم پيش از ميلاد مسيح و در زمان امپراتوري «هو» در منطقه ژائوي کشور چين، فردي به نام «يان شي»، يک دستگاه مکانيکي براي شاه اختراع کرد که بعضي کارهاي خدمتکاران را انجام مي داد. در سال هاي نخستين پس از ميلاد مسيح هم در اسکندريه مصر يک فرد رياضي دان و مخترع به نام هرون، تعدادي دستگاه و موتور اتوماتيک که به جاي نيروهاي انساني در آسياب ها کار کنند اختراع کرد. در سال 1495 ميلادي لئوناردو داوينچي طرح يک اختراع جديد به نام «کابوس مکانيکي» را کشيد که تقريبا يک روبات انساني بود.
بعد از او افرادي چون واکنسون فرانسوي که يک اردک متحرک را با قابليت تکان دادن بال هايش اختراع کرد يا تسلاي معروف که يک کنترل اتوماتيک راديو را کشف کرد، تلاش هايي در راه پيشرفت اين ايده انجام دادند. اما شايد برايتان جالب باشد بدانيد کسي که نخستين بار از کلمه روبات استفاده کرد يک نويسنده معروف داستان هاي علمي-تخيلي بود که در کشور جمهوري چک فعلي زندگي مي کرد.
«کارل چاباک» خيلي به نوشتن داستان هاي عجيب و غريب با دستگاه هاي پيشرفته علاقه داشت. در داستان هاي او مي تواند ايده هايي از سلاح هاي مدرن امروزي و حتي بمب هسته اي و تحولات نوين تکنولوژي را مشاهده کرد. او در سال 1921 يک نمايشنامه نوشت که در آن کارخانه اي به تصوير کشيده شده بود که تعدادي آدم مصنوعي در آن به جاي انسان ها کار مي کردند. چاپاک نام اين آدم مصنوعي ها را «روبات» به معني «کار اجباري» گذاشته بود. ايده اين نمايشنامه به قدري جذاب بود که در سال 1927 يک فيلمساز معروف آلماني به نام فريتس لانگ با الهام از آن يک فيلم ساخت که شخصيت اول آن يک روبات بود.
در سال 1942 آيزاک آسيموف که همه شما نام او را شنيده ايد، يک رمان به نام «دروغگو» نوشت و در آن يک شخصيت روبات خلق کرد که براساس يک سري قوانين خاص و الگوريتم هاي کامپيوتري کار مي کرد. آسيموف اولين بار در کتابش از واژه «روباتيک» استفاده کرد. خب تا اينجاي قضيه همه چيزدر عالم تخيلات بود و نويسنده هاي علمي-تخيلي يک هيجان جديد را در دنيا ايجاد کرده بودند که شايد خيلي ها به فکرشان هم نمي رسيد که به حقيقت تبديل شود.
وقتي انگلبر گر ريسک مي کند.
در نهايت در شرايطي که به گفته خود انگلبر گر از جهنم هم بدتر بود، او طرح دوول را انتخاب کرد؛ يعني روياهايش را. او و دوول يک کارخانه تاسيس کردند و به توليد قطعات روبات خودشان مشغول شدند. در سال 1961 اين دو نفر موفق شدند نخستين روبات خود را در کارخانه جنرال موتور که حاضر شده بود قطعات را روي هم سوار کند بسازند. اسم اين روبات «يونيميت» بود. انگلبرگر 36 عدد روبات توليد کرد و شروع به بازرايابي براي استفاده از آنها در صنعت کرد.
ترس آمريکايي ها، درايت ژاپني ها
انگلبرگر با کمال ميل امتياز توليد روبات را به ژاپني ها داد و اين شرکت اين قدر در اين عرصه پيشرفت کرد که به خود اين آمريکا هم روبات صادر مي کرد. تازه آمريکايي ها متوجه حماقتشان شدند. اگر فقط سه سال صبر کرده بودند ورق به نفع خودشان بر مي گشت.
آمريکايي ها بازي را به ژاپني هاي با هوش و با درايت واگذار کردند. تعداد روبات هايي که در ژاين توليد مي شود 450 هزار و در آمريکا 165 هزار است. اين نتيجه انتخاب عجولانه خودشان بود.
به هر حال انگلبرگر به خاطر تحولي که در عرضه تکنولوژي ايجاد کرد به نام پدر روباتيک شناخته مي شود و امروز کسي نيست که ارزش خدمات او را نداند.
اساس کار روبات
انواع روبات ها
براي اين کار از يک پيستون هيدروليک کمک گرفته مي شود که مانند ماهيچه به بخش هاي مختلف پا اتصال مي يابد. براي ايجاد تعادل اين حرکت با الگ برداري از حشرات شش پا طراحي روبات صورت مي گيرد.
در اين دو هفته
تولد ادوارد فاربر
مخترع امريکايي که فلاش متحرک را در سال 1937 براي دوربين هاي عکاسي کشف کرد. او يک روزنامه نگار و عکاس خبري در مجله ميلواکي بود و همزمان به تحصيل در رشته مهندسي برق در دانشگاه نورث وسترن مي پرداخت. او در خلال جنگ جهاني دوم و در ارتش آمريکا روي طرح يک فلاش متحرک براي دوربين هاي عکاسي متمرکز شده بود و سرانجام آن را توليد کرد. او با همکاري يکي از دوستانش به نام ادگرتون اولين فلاش عکاسي را براي خبرنگاران کشف کرد. در سال 1942 مجله ميلواکي، اولين مجله اي بود که همه خبرنگارانش فلاش متحرک و سبک و قابل حملي داشتند. وزن اين فلاش جديد حدود شش کيلو بود؛ درحالي که فلاش هاي قديمي 45 کيلو وزن داشتند و اين پيشرفت قابل توجهي بود.
وفات سر ويليام رامزي
شيميدان اسکاتلندي که جدول تناوبي عناصر را به کل زيرورو کرد. او با کشف گازهاي بي اثر يا نجيب در عناصر شيميايي تحولي ايجاد کرد. گازهاي نجيب ميل به ترکيب با ساير عناصر را نداشتند و آرايش اتمي آنها هشت تايي بود. رامزي عناصر کريپتون، نئون و زنون را به تنهايي و آرگون و رادون و کلسيم و باريم را با همکاري کسان ديگري کشف کرده است. در سال 1904 وي برنده جيزه نوبل شيمي به پاس تلاش هايش در کشف گازهاي نجيب و قراردادن آنها در جدول تناوبي شد.
کشف دهمين سياره منظومه شمسي
مايک برون از دانشگاه کلتک موفق شد که اين سياره را کشف کند. قطر اين سياره 1-1/2 برابر پلوتو بود و مدار آن خارج مرکز و 45 درجه به سمت مرکز منظومه شمسي واقع شده است. نام اين سياره را به دليل اينکه عکس آن نخستين بار در 31 اکتبر 2003 گرفته شده بود. 2003UB313 گذاشتند. بعدا حرکت اين سياره در هشتم ژانويه 2005 مشاهده شد. پس از اين کشف بحث هاي زيادي درباره تعريف سياره در گرفت که در نهايت نه تنها اين سياره بلکه پلوتو هم از ليست سيارات خارج شد. هر دوي اين سياره ها در منطقه اي هستند که فراي کمربند اجرام قضايي ديگر چون نپتون و کوپيير قرار گرفته است و تمامي اجرام فضايي اين ناحيه يخ زده اند.
منبع: مجله همشهري دانستنيها