روبات، تولد تدريجي يک رويا

خيلي وقت ها شده که يک گوشه اي نشسته ايم و در روياي خود فرو رفته ايم. در عالم رويا و تخيل ها چيزهايي مي توانند وجود داشته باشند که در دنياي حقيقي آنها را نمي بينيم. اما تا چه اندازه آدمي هستيم که به روياهاي خود توجه کنيم يا آن را جدي بگيريم؟چقدر حاضريم ريسک کنيم و تخيلات خود را بال و پر بدهيم و آن را در عرصه حقيقي به همگان اثبات کنيم؟ شايد داستان تولد روبات ها و علم روباتيک از اين جهت اهميت داشته باشد که نشان مي دهد افرادي که
شنبه، 2 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روبات، تولد تدريجي يک رويا

روبات، تولد تدريجي يک رويا
روبات، تولد تدريجي يک رويا


 

نويسنده: مريم عظيم زاده




 

داستان پيدايش يک تکنولوژي مدرن
 

خيلي وقت ها شده که يک گوشه اي نشسته ايم و در روياي خود فرو رفته ايم. در عالم رويا و تخيل ها چيزهايي مي توانند وجود داشته باشند که در دنياي حقيقي آنها را نمي بينيم. اما تا چه اندازه آدمي هستيم که به روياهاي خود توجه کنيم يا آن را جدي بگيريم؟چقدر حاضريم ريسک کنيم و تخيلات خود را بال و پر بدهيم و آن را در عرصه حقيقي به همگان اثبات کنيم؟ شايد داستان تولد روبات ها و علم روباتيک از اين جهت اهميت داشته باشد که نشان مي دهد افرادي که تخيلات خلاق ذهن خود را از دست کم نمي گيرند چگونه تحولات عظيمي در عالم تکنولوژي و هستي ايجاد مي کنند. امروزه روبات ها همه جا در زندگي ما وجود دارند. در کارخانه، آشپزخانه، اتاق عمل، سيستم حمل و نقل و حتي فضا. اين شبه انسان هاي توانمند بخش عظيمي از مسئوليت هاي انساني را به دوش کشيده اند؛ موجوداتي که از عالم تخيل به عالم معنا پا گذاشتند.

تولد جوزف انگلبر گر، پدر روباتيک
 

26 جولاي (4 مرداد) 1926
اگر بخواهيم خيلي منصافه به قضيه شکل گيري ايده روبات ها نگاه دقيقي بيندازيم بايد بگوييم که در قرن سوم پيش از ميلاد مسيح و در زمان امپراتوري «هو» در منطقه ژائوي کشور چين، فردي به نام «يان شي»، يک دستگاه مکانيکي براي شاه اختراع کرد که بعضي کارهاي خدمتکاران را انجام مي داد. در سال هاي نخستين پس از ميلاد مسيح هم در اسکندريه مصر يک فرد رياضي دان و مخترع به نام هرون، تعدادي دستگاه و موتور اتوماتيک که به جاي نيروهاي انساني در آسياب ها کار کنند اختراع کرد. در سال 1495 ميلادي لئوناردو داوينچي طرح يک اختراع جديد به نام «کابوس مکانيکي» را کشيد که تقريبا يک روبات انساني بود.
بعد از او افرادي چون واکنسون فرانسوي که يک اردک متحرک را با قابليت تکان دادن بال هايش اختراع کرد يا تسلاي معروف که يک کنترل اتوماتيک راديو را کشف کرد، تلاش هايي در راه پيشرفت اين ايده انجام دادند. اما شايد برايتان جالب باشد بدانيد کسي که نخستين بار از کلمه روبات استفاده کرد يک نويسنده معروف داستان هاي علمي-تخيلي بود که در کشور جمهوري چک فعلي زندگي مي کرد.
«کارل چاباک» خيلي به نوشتن داستان هاي عجيب و غريب با دستگاه هاي پيشرفته علاقه داشت. در داستان هاي او مي تواند ايده هايي از سلاح هاي مدرن امروزي و حتي بمب هسته اي و تحولات نوين تکنولوژي را مشاهده کرد. او در سال 1921 يک نمايشنامه نوشت که در آن کارخانه اي به تصوير کشيده شده بود که تعدادي آدم مصنوعي در آن به جاي انسان ها کار مي کردند. چاپاک نام اين آدم مصنوعي ها را «روبات» به معني «کار اجباري» گذاشته بود. ايده اين نمايشنامه به قدري جذاب بود که در سال 1927 يک فيلمساز معروف آلماني به نام فريتس لانگ با الهام از آن يک فيلم ساخت که شخصيت اول آن يک روبات بود.
در سال 1942 آيزاک آسيموف که همه شما نام او را شنيده ايد، يک رمان به نام «دروغگو» نوشت و در آن يک شخصيت روبات خلق کرد که براساس يک سري قوانين خاص و الگوريتم هاي کامپيوتري کار مي کرد. آسيموف اولين بار در کتابش از واژه «روباتيک» استفاده کرد. خب تا اينجاي قضيه همه چيزدر عالم تخيلات بود و نويسنده هاي علمي-تخيلي يک هيجان جديد را در دنيا ايجاد کرده بودند که شايد خيلي ها به فکرشان هم نمي رسيد که به حقيقت تبديل شود.

وقتي انگلبر گر ريسک مي کند.
 

انگلبر گر يک فيزيکدان و مهندس الکترونيک آمريکايي و در ضمن از طرفداران پروپاقرص داستان هاي علمي- تخيلي آسيموف هم بود. او در تمام کتاب هاي آسيموف در مورد روبات ها را مطالعه کرده بود و بيش از همه به رمان «من يک روبات هستم» علاقه داشت. در سال 1956 انگلبر گر مي خواست يک تجارت جديد را شروع کند و دنبال مکاني براي سرمايه گذاري مي گشت. شايد اگر او و جورج دوول همديگر را در يک مهماني و به طور اتفاقي نديده بودند روبات ها هرگز متولد نمي شدند. در اين مهماني او به طرح دوول که مربوط به يک روبات صنعتي بود علاقه مند شد. اين روبات مي توانست در کارخانه هاي توليد قطعات خودرو و صنايع سنگين به کار برود. در اينجا بود که انگلبر گر سر دو راهي قرار گرفت. وضعيت مالي اش چندان مناسب نبود. او مي خواست کل سرمايه اش را جايي وارد کار کند، از طرفي همسرش باردار بود و فکرش درگير تامين مسائل خانوادگي هم بود. از يک طرف طرح دوول تجسم حقيقي همه روياها و تخيلاتي بود که انگلبر گر به آنها عشق مي ورزيد و از طرفي به دليل ناشناخته بودن طرح ممکن بود شکست سختي در انتظارش باشد.
در نهايت در شرايطي که به گفته خود انگلبر گر از جهنم هم بدتر بود، او طرح دوول را انتخاب کرد؛ يعني روياهايش را. او و دوول يک کارخانه تاسيس کردند و به توليد قطعات روبات خودشان مشغول شدند. در سال 1961 اين دو نفر موفق شدند نخستين روبات خود را در کارخانه جنرال موتور که حاضر شده بود قطعات را روي هم سوار کند بسازند. اسم اين روبات «يونيميت» بود. انگلبرگر 36 عدد روبات توليد کرد و شروع به بازرايابي براي استفاده از آنها در صنعت کرد.

ترس آمريکايي ها، درايت ژاپني ها
 

ولي پيش بيني انگلبرگر درست از آب درآمد. کارخانه داران آمريکايي حاضر نشدند از روبات ها به جاي نيروي انساني استفاده کنند چون بايد اين ريسک را مي کردند که و تعدادي از کارکنان خود را کنار بگذارند و اين موجود ناشناخته را به جاي آنها بگذارند. خب اين هم زمان مي برد و تازه معلوم نبود آخرش سودي هم به دست بيايد يا نه. اينجا بود که حماقت و کوتاه بيني، کار دست کارخانه داران آمريکايي داد و ژاپني ها روبات آمريکايي ها را تصاحب کردند. در سال 1966 يک کمپاني ژاپني به نام صنايع سنگين هاواساکي از انگلبرگر دعوت کرد که به ژاپن برود. استقبال ژاپني ها در برابر انگلبر گر آن قدر عجيب بود که خود او گفته است: «در آمريکا شش نفر هم به حرف من گوش نمي دادند ولي در اينجا فقط 400 نفر در اولين کنفرانس من شرکت کردند.» ژاپن در آن زمان دنبال پيشرفت تکنولوژي خودش بود و چون کشور کم جمعيت و کوچکي بود، نيروي کار مناسب نداشت و از طرفي گرفتن نيروي کار خارجي هزينه هاي زيادي داشت که آنها قادر به پرداختش نبودند. اين شد که به روبات خيلي علاقه نشان مي دادند.
انگلبرگر با کمال ميل امتياز توليد روبات را به ژاپني ها داد و اين شرکت اين قدر در اين عرصه پيشرفت کرد که به خود اين آمريکا هم روبات صادر مي کرد. تازه آمريکايي ها متوجه حماقتشان شدند. اگر فقط سه سال صبر کرده بودند ورق به نفع خودشان بر مي گشت.
آمريکايي ها بازي را به ژاپني هاي با هوش و با درايت واگذار کردند. تعداد روبات هايي که در ژاين توليد مي شود 450 هزار و در آمريکا 165 هزار است. اين نتيجه انتخاب عجولانه خودشان بود.
به هر حال انگلبرگر به خاطر تحولي که در عرضه تکنولوژي ايجاد کرد به نام پدر روباتيک شناخته مي شود و امروز کسي نيست که ارزش خدمات او را نداند.

اساس کار روبات
 

همه روبات ها داراي يک بدنه متحرک هستند. بعضي ها داراي چرخ هاي متحرک و برخي داراي مجزاي متحرک هستند که از پلاستيک و فلزات تشکيل يافته اند. مانند بدن انسان تمامي بخش ها با يک مفصل به همديگر متصل شده اند.حرکت چرخ ها و قطعات متحرک توسط يک «فعال کننده» صورت مي گيرد که مي تواند يک موتور الکتريکي يا سيستم هاي هيدروليکي باشد. معمولا نيروي فعال کننده از يک باتري تامين مي شود و تمامي مدارهاي مربوط به روبات را يک کامپيوتر کنترل مي کند. براي تغيير حرکت روبات بايد برنامه هاي کامپيوتري جديد نوشته شود. همه روبات ها نمي توانند ببينند يا بوها و مزه ها را حس کنند. در يک طرف چرخ هاي يک روبات يک ال دي قرار داده شده که پرتو نوري را از طريق يک شکاف به حسگرهاي نوري در طرف ديگر چرخ انتقال مي دهد. وقتي يک روبات يک مفصل خاص را حرکت مي دهد، شکاف چرخ هم حرکت مي کند و نور را همراه با حرکتچرخ مي شکند. حسگرها اين الگوي نوري را به کامپيوتر انتقال مي دهند و توسط برنامه کامپيوتري حرکات بعدي روبات پيش بيني مي شود.

انواع روبات ها
 

يکي از مهم ترين نوع روبات ها، بازوهاي روباتيک هستند. اين بازوها فلزي بوده و داراي شش مفصل هستند. کامپيوتر حرکات تکرارپذير و دقيق روبات را با استفاده از يک موتور خاص کنترل مي کند. بازوي روباتيک از لحاظ ساختار کاملا مشابه دست انسان است و مي تواند در شش جهت حرکت کند. آرنج انسان داراي هفت حرکت است. اين گونه روبات ها داراي يک سنسور فشار هستند تا بتواند وزن جسمي را که قرار است بلند کنند بسنجد و در مورد آن به کامپيوتر هشدار دهد تا مانع شکستن يا آسيب ديدگي آن شود. از اين روبات ها در کارخانجات توليد صنايع سنگين استفاده مي شود. روبات هاي متحرک بسيار دشوارتر توليد مي شوند زيرا حرکت و تنظيم آن روي سطح کار دشوار است. ايده آل ترين حالت سطح هموار است و اگر بخواهيم روي زمين ناهموار حرکت ايجاد کنيم بهتر است از چرخ هاي بزرگ تري استفاده شود. ابزار ويژه اي که در اين موارد به کار مي رود، «پا» نام دارد.
براي اين کار از يک پيستون هيدروليک کمک گرفته مي شود که مانند ماهيچه به بخش هاي مختلف پا اتصال مي يابد. براي ايجاد تعادل اين حرکت با الگ برداري از حشرات شش پا طراحي روبات صورت مي گيرد.

در اين دو هفته
 

تولد ادوارد فاربر
 

22جولاي (31 تير) 1914
مخترع امريکايي که فلاش متحرک را در سال 1937 براي دوربين هاي عکاسي کشف کرد. او يک روزنامه نگار و عکاس خبري در مجله ميلواکي بود و همزمان به تحصيل در رشته مهندسي برق در دانشگاه نورث وسترن مي پرداخت. او در خلال جنگ جهاني دوم و در ارتش آمريکا روي طرح يک فلاش متحرک براي دوربين هاي عکاسي متمرکز شده بود و سرانجام آن را توليد کرد. او با همکاري يکي از دوستانش به نام ادگرتون اولين فلاش عکاسي را براي خبرنگاران کشف کرد. در سال 1942 مجله ميلواکي، اولين مجله اي بود که همه خبرنگارانش فلاش متحرک و سبک و قابل حملي داشتند. وزن اين فلاش جديد حدود شش کيلو بود؛ درحالي که فلاش هاي قديمي 45 کيلو وزن داشتند و اين پيشرفت قابل توجهي بود.

وفات سر ويليام رامزي
 

23 جولاي (1مرداد) 1926
شيميدان اسکاتلندي که جدول تناوبي عناصر را به کل زيرورو کرد. او با کشف گازهاي بي اثر يا نجيب در عناصر شيميايي تحولي ايجاد کرد. گازهاي نجيب ميل به ترکيب با ساير عناصر را نداشتند و آرايش اتمي آنها هشت تايي بود. رامزي عناصر کريپتون، نئون و زنون را به تنهايي و آرگون و رادون و کلسيم و باريم را با همکاري کسان ديگري کشف کرده است. در سال 1904 وي برنده جيزه نوبل شيمي به پاس تلاش هايش در کشف گازهاي نجيب و قراردادن آنها در جدول تناوبي شد.

کشف دهمين سياره منظومه شمسي
 

29 جولاي (7 مرداد) 2005
مايک برون از دانشگاه کلتک موفق شد که اين سياره را کشف کند. قطر اين سياره 1-1/2 برابر پلوتو بود و مدار آن خارج مرکز و 45 درجه به سمت مرکز منظومه شمسي واقع شده است. نام اين سياره را به دليل اينکه عکس آن نخستين بار در 31 اکتبر 2003 گرفته شده بود. 2003UB313 گذاشتند. بعدا حرکت اين سياره در هشتم ژانويه 2005 مشاهده شد. پس از اين کشف بحث هاي زيادي درباره تعريف سياره در گرفت که در نهايت نه تنها اين سياره بلکه پلوتو هم از ليست سيارات خارج شد. هر دوي اين سياره ها در منطقه اي هستند که فراي کمربند اجرام قضايي ديگر چون نپتون و کوپيير قرار گرفته است و تمامي اجرام فضايي اين ناحيه يخ زده اند.
منبع: مجله همشهري دانستنيها



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما