راههاي مديريت و كنترل هيجان خشم از ديدگاه قرآن و روايات (2)

كنترل خشم اين امتياز را دارد كه هم احساسات ناشي از خشم و هم تحريكات جسماني كه خشم باعث به وجود آمدن آنها مي شود، ‌كاهش مي يابد. ‌بي ترديد نمي توان پيشاپيش حوادثي را كه باعث خشم مي شوند، ‌از سر راه برداشت...
سه‌شنبه، 5 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راههاي مديريت و كنترل هيجان خشم از ديدگاه قرآن و روايات (2)

راههاي مديريت و كنترل هيجان خشم از ديدگاه قرآن و روايات (2)
راههاي مديريت و كنترل هيجان خشم از ديدگاه قرآن و روايات (2)


 

نويسندگان: دكتر محمد رضا حاج اسماعيلي و عبدالامير سعيدي




 

راههاي كنترل خشم از نظر اسلام:
 

كنترل خشم اين امتياز را دارد كه هم احساسات ناشي از خشم و هم تحريكات جسماني كه خشم باعث به وجود آمدن آنها مي شود، ‌كاهش مي يابد. ‌بي ترديد نمي توان پيشاپيش حوادثي را كه باعث خشم مي شوند، ‌از سر راه برداشت و يا از روبه رو شدن با آنها اجتناب نمود، ‌شايد نتوانيم آنها را تغيير دهيم، اما مي توانيم بياموزيم كه چگونه واكنش هاي خود را كنترل و مديريت كنيم(كنترل خشم، ‌1385) به طور مثال:
ازاله اسبابي كه باعث هيجان غضب مي شود، ‌مثل: فخر و كبر، عجب و غرور، ‌لجاج و مراء استهزاء و حرص و دشمني، حب جاه و مال و امثال اينها، ‌كه همه آنها اخلاق رذيله و صفات مهلكه هستند، و خلاصي از غضب با وجود آنها ممكن نيست، ‌پس بايد ابتدا ازاله آنها را كرد تا ازاله غضب سهل و آسان باشد.(نراقي، ‌بي تا/181)
ملاحظه اخبار و آثاري كند كه در مذمت غضب رسيده (همان /182)، ‌مانند اين داستان: «روزي يكي از بستگان امام سجاد(ع) در حضور جمعي، بر سر موضوعي بر امام سجاد(ع) سخنان نامناسب گفت. امام سجاد (ع) سكوت كرد، ‌سپس آن شخص رفت، ‌امام سجاد(ع) به حاضران فرمود: آنچه را اين مرد گفت، ‌شنيديد، ‌و من دوست دارم كه همراه من بياييد و نزد او برويم، ‌تا جواب او را بدهم و شما بشنويد حاضران، ‌موافقت كردند، ‌امام سجاد (ع) با آنها رهسپار شدند، ‌در راه مكرر مي فرمود: والكاظمين الغيظ (از صفات پرهيزكاران فرو بردن خشم است) (آل عمران/134) حاضران فهميدند كه آن حضرت، ‌پاسخ درشت به او نخواهد داد، ‌همچنن با آن حضرت حركت كردند تا به منزل آن مرد بدگو رسيدند، ‌او را صدا زدند، ‌او از خانه خارج گرديد.
امام (ع) به او فرمودند: اي برادر! اگر آنچه به من نسبت دادي در من هست، ‌از درگاه خدا، ‌طلب آمرزش مي كنم، ‌و اگر در من نيست، از خدا مي خواهم كه تو را ببخشد. آن مرد، سخت تحت تأثير بزرگواري امام قرار گرفت، ‌و به پيش آمد و بين دو چشم امام را بوسيد و عرض كرد: بلكه من سخني به تو گفتم كه در تو نبود، ‌و من سزاوار به آن سخن هستم به اين ترتيب امام سجاد(ع) درس بردباري و حفظ رابطه خويشاوندي و كنترل خشم را به ما آموخت (اشتهاردي محمدي، 1385، ‌ج2/ 25)
متذكر اخبار و احاديثي گردد كه در مدح و ثواب نگاهداشتن خود از غضب وارد شده است، ‌و فوائد آن را به نظر در آورد.(نراقي، بي تا /183) مانند اين حديث:
امام صادق(ع) در اينباره مي فرمايند:« من كف عن اعراض الناس اقاله الله نفسه يوم القيامه، ‌ومن كف غضبه عن الناس كف الله عنه غضبه يوم القيامه»: «هر كس دنبال هتك حرمت- ناموس و آبروي- ديگران نباشد، ‌خداوند متعال او را در قيامت مورد عفو و بخشش قرار مي دهد؛ و هر كس غضب و خشم خود را از ديگران باز دارد، خداوند نيز خشم و غضب خود را در قيامت از او برطرف مي سازد.»(حرعاملي، 1367، ‌ج174/8 و 611)
ملاحظه فوايد ضد غضب را مانند حلم و مدحي را كه در اين خصوص وارد شده را، ‌داشته باشد و راههاي حلم و بردباري را در خود تقويت كرده و غضب و شخم را بر خود ظاهر نسازد، اگر چه در دل خشمناك باشد. و اگر كسي مدتي چنين كند به تدريج عادت مي شود و حسن خلق از براي او حاصل مي شود. (نراقي، بي تا /182)
عواقب كار خود را بسنجد و كاري انجام ندهد كه بعداً‌ پشيمان شود. تصور كند كه در وقت غضب، ‌صورت او چه نوع قبيح و متغير، و اعضاي او متحرك و مضطرب، ‌و كردارش از نظم طبيعي بيرون، و گفتارش غير مطابق قاعده و قانون مي شود.(همان /183)
اجتناب كند و از مصاحبت كساني كه قوه غضبيه ايشان غالب و از فضيلت حلم خالي هستند. و اين را مردي و شجاعت مي نامند و مي گويند: ما از كسي متحمل درشتي و سختي نمي شويم، و بر فلان امر صبر نمي كنيم. بلكه مجالست كند با اهل علم و حلم و وقار، و كساني كه مانند كوه پا بر جا و با هر باد ضعيفي از جاي در نمي آيند.(همان/184)
ارزيابي ما از موقعيت مي تواند بر شدت تجربه ي هيجاني ما نيز تاثير بگذارد. (اتكينسون، ‌1379/ 724) به همين خاطر اگر انسان بداند كه هر چه در عالم واقع مي شود همه به قضا و قدر الهي است و جميع موجودات، ‌مسخر قبضه قدرت او، ‌و همه امور در يد كفايت اوست و خدا هر چه از براي بنده مقرر كرده است البته خير و صلاح آن بنده در آن است، و چه بسا باشد كه مصلحت او در گرسنگي و بيماري، يا فقر و احتياج، ‌يا ذلت و خواري، يا قتل يا امثال اينها باشد. و چون اين را دانست، مي داند كه: ديگر غضب كردن بر ديگران، و خشم گرفتن برايشان راهي ندارد، ‌چرا كه هر امري هست از جانب پروردگار خيرخواه او مي رسد.(نراقي، بي تا/182)
متذكر شود كه غضب نيست مگر از بيماري دل و نقصان عقل، كه باعث آن ضعف نفس است نه شجاعت و قوت نفس، و از اين جهت است كه: ديوانه زودتر از عاقل غضبناك مي گردد و مريض از تندرست زودتر به غضب مي آيد. و همچنين پيران ضعيف المزاج زودتر از جوانان، و زنان، زودتر از مردان از جا در مي آيند. و صاحبان اخلاق بد زودتر ارباب ملكات فاضله به خشم مي آيند. چنانكه مشاهده مي شود كسي كه: رذل است به فوت يك لقمه خشمناك مي گردد و بخيل به تلف شدن يك حبه از مالش غضب مي كند حتي بر دوستان و عزيزان خود. اما صاحبان نفوس قويه، ‌شأنشان از آن بالاتر، ‌و رتبه ايشان از آن والاتر است كه به امثال اين امور، متغير و مضطرب گردند. (همان و رك، ‌كليني،‌1363، ‌ج302/2) به ياد آورد كه تسلط و قدرت خدا بر او، ‌قويتر و بالاتر از قدرت او بر آن ضعيفي است كه بر او غضب مي كند. و او در جنب قوه قاهره الهيه غير متناهيه به مراتب ضعيف تر و ذليل تر از اين ضعيف ناتوان كه در جنب قدرت اوست. پس بترس و حذر كن از اينكه: چون تو غضب خود را بر او جاري سازي خداوند قهار نيز در دنيا و آخرت غضب خود را بر تو جاري بكند.(همان/183) متذكر گردد شايد روزگار، روزي آن ضعيفي را كه بر او غضب مي كند، قوت دهد و كار او بالا گيرد و بر وي زبر دست شود و در صدد انتقام و مكافات از او برآيد.(همان)
بداند كه هر حليم و بردباري غالب و قاهر، ‌عزيز و محترم مي باشد و هر غضبناك مضطرب الحالي پيوسته مغلوب، و در ديده ها بي وقع مي گردد. (همان)
از جمله معالجات غضب نيز كه در روايات آمده، آن است كه:آدمي در وقت اين هيجان، بنشيند، ‌و اگر نشسته باشد بخوابد و وضو گرفتن و غسل كردن با آب سرد نيز براي تسكين آتش غضب مفيدند. همچنين، ‌اگر غضب بر كسي باشد كه قرابت رحم با يكديگر داشته باشند چنانچه در اخبار وارد شده، اگر دست به بدن او گذارد غضب او ساكن مي گردد.» (نراقي، ‌بي تا/182، ‌رك. كليني 1363، ‌ج2/ 302)

بهترين راه مديريت و ابراز خشم از ديدگاه قرآن و روايات:
 

بخشش، مي تواند بهترين راه و اولين قدم در مديريت و ابراز خشم باشد. لذتي كه انسان به دنبال عفو و گذشت احساس مي كند با آتشي كه به هنگام خشم سراسر وجود او را فرا مي گيرد قابل مقايسه نيست. انسان عاقل هرگز آن لذت دل انگيز را با اين آتش جانسوز جايگزين نمي كند، ‌يعني عاقل، ‌گذشت مي كند تا در آتش سوزان خشم نسوزد. (منافي اناري، ‌1385) و الذين يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش و اذا ما غضبوا هم يغفرون»« و كساني كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها، خود را به دور مي دارند و چون به خشم در مي آيند در مي گذرند.»(شوري /37)
صاحب الميزان در تفسير اين آيه مي نويسد: (واذا ما غضبوا هم يغفرون) اين جمله اشاره است به فضيلت عفو در هنگام غضب كه از بارزترين صفات مومنين است.(رك. طباطبايي، 1374، ‌ج18/ 92) نه تنها مومنان در موقع غضب زمام اختيار از كفشان ربوده نمي شود، و دست به اعمال زشت و جنايات نمي زنند، بلكه با آب عفو و غفران قلب خود و ديگران را از كينه ها شستشو مي دهند. و اين صفتي است كه جز در پرتو ايمان راستين و توكل بر حق پيدا نمي شود. جالب اينكه: نمي گويد آنها غضب نمي كنند، ‌چرا كه اين جزء طبيعت انسان است و در بعضي موارد، ‌يعني در آنجا كه براي خدا، ‌و در راه احقاق حق مظلومان باشد، ‌ضرورت دارد، بلكه مي گويد آنها به هنگام غضب آلوده گناه نمي شوند، ‌سهل است به سراغ عفو و غفران آن مي روند، ‌و بايد هم چنين باشد، ‌چگونه انسان مي تواند در انتظار عفو الهي به سر برد در حالي كه خود كينه توز و انتقام جو است، ‌و به هنگام غضب هيچ قانوني را به رسميت نمي شناسد. (مكارم شيرازي، ‌1382، ‌ج20/ 459)
« الذين ينفقون في السراء و الضراء الكاظيمن الغيظ و العافين عن الناس و الله يحب المحسنين»(آل عمران/134)، : «همانان كه در فراخي و تنگي انفاق مي كنند و خشم خود را فرو مي برند و از مردم در مي گذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد.»
« و ما خلقنا السماوات و الارض و ما بينهما الا بالحق و ان الساعه لاتيه فاصفح الصفح الجميل »(حجر/85): «و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق نيافريده ايم و يقينا قيامت فرا خواهد رسيد پس به خوبي صرف نظر كن.»
« و لا ياتل اولو الفضل منكم والسعه ان يوتوا اولي القربي و المساكين و المهاجرين في سبيل الله و ليعفوا و ليصفحوا الا تحبون ان يغفر الله لكم و الله غفور رحيم»(نور/22) «و سرمايه داران و فراخ دولتان شما نبايد از دادن مال به خويشاوندان و تهيدستان و مهاجران راه خدا دريغ ورزند و بايد عفو كنند و گذشت نمايند مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است.»
امام علي (عل) مي فرمايند: «متي اشفي غيظي اذا غضبت؟ احين اعجز عن الانتقام فيقال لي لو صبرت؟ ام حين اقدر عليه فيقال لي: لو عفوت.»: «(چه موقع من آتش خشم را فرو نشانم؟ آيا در موقعي كه عاجز از انتقامم كه به من گفته مي شود صبر كن تا توانا شوي، ‌يا در موقعي كه قادر بر انتقامم كه به من گفته مي شود اگر عفو كني بهتر است؟» (دشتي، 1381، ‌حكمت 194/ 479) در جايي ديگر نيز در توصيه به گذشت و دوري از خشم به مالك اشتر چنين مي نويسد: «هرگز از گذشت كردن پشيمان مباش و به كيفر دادن شادماني مكن، و به خشمي كه مي توان از آن دوري كني شتاب مگير.» (منافي اناري، ‌1369/ 149)
بخشش به معناي چشم پوشي از اتفاقي كه براي ما افتاده نيست، بلكه بدين معناست كه ما به نوعي نمي گذاريم كنترل ما به دست خشم و هيجان منفي بيفتد. از سوي ديگر بخشش به معناي ضعف ما نيست. اين كه سرچشمه زندگي را به دست بگيريم و اجازه ندهيم كه (خشم) كنترل ما را به دست بگيرد نشان كاملي از قدرت والاي نفس و اراده است.
بنابراين اهميت كنترل و مديريت صحيح بر هيجان خشم آنجا مشخص خواهد شد كه در حالت شديد خشم انسان مي تواند به طور كلي قدرت تفكر و انديشه خود را از دست بدهد و دست به هر كار نامعقولي بزند كه منجر به اتفاقات ناگوار بسياري شود، ‌به همين سبب مديريت خشم يك بحث بسيار مهم و جدي در مديريت هيجان محسوب مي شود و قرآن كريم سعي كرده است حالت برقراري تعادل رفتار خشم را با بهره گيري از نيروي ايمان و تعقل و شناخت به انسان بياموزد. به طور مثال: قرآن متذكر مي شود كه با برخي از افراد همچون كفار كه در برابر گسترش اسلام ايستادگي مي كنند با خشونت و شدت رفتار شود و اين همان سخت گيري است كه از نيروي خشم در راه خدا و گسترش دعوت الهي سرچشمه مي گيرد و در مقابل آن در ميان برادران ايماني خود با مهرباني رفتار شود، ‌و اين مطلب نمونه كاملي از چگونگي ايجاد تعال رفتاري و مديريت رفتار است و قرآن آن را در مورد پيامبر(ص) و يارانش مطرح كرده است كه در سايه ايمان و قدرت تفكر و بينش والا محقق شده است.(رك.فتح /29- آل عمران /134)

نتيجه
 

با توجه به اهميت بسيار هيجان خشم و تاثيرات ابراز و مديريت صحيح و غير صحيح آن در رفتار فردي و اجتماعي انسان و تبعات بسياري كه به دنبال دارد، ‌پرداختن به اين موضوع و چگونگي كنترل و مديريت آن از اهميت بسياري برخوردار است. قرآن كريم با در نظر گرفتن شيوه هاي مختلف رفتاري و معنوي سعي در ايجاد تعادلي منطقي در ابراز صحيح هيجان خشم دارد. لذا با توجه به مواردي كه قرآن در مورد ابراز صحيح اين رفتار بيان كرده و مثالهايي كه از چگونگي برخورد مومنان حقيقي در مواجهه با آن برشمرد، مشخص مي شود كه از منظر قرآن براي ايجاد تعادل و ابراز صحيح هيجان خشم، ابتدا بايد در ابراز آن رابطه اي بسيار عميق ميان عقل و احساس ايجاد گردد و همواره در هنگام هجوم بي وقفه ي اين هيجان بر آدمي، ‌ابتدا نيروي عقل و تفكر در مقابل احساس قرار گيرد تا تصميمي صحيح اتخاذ شود؛ ‌اما چگونگي ايجاد اين بينش- از منظر قرآن و آيات شريفه آن- تنها از طريق ايمان حقيقي به خداوند ميسر است؛‌زيرا، تنها نيروي ايمان است كه مي تواند از طريق آموزه ها و شيوه هاي مختلفي كه در راه تقويت آن وجود دارد؛ به عنوان بزرگترين و مهمترين عامل انگيزشي و معرفتي در انسان، ‌وي را به تعادل در رفتار و كردارهايش و ابراز صحيح آنها رهنمون سازد.
منابع و مآخذ:
- قرآن كريم، ‌ترجمه: محمد مهدي فولادوند.
- اتكينسون، ‌ريچاردس (و ديگران)، ‌1385، ‌زمينه روانشناسي هيلگارد، ‌ترجمه: دكتر محمد نقي براهيني، ‌تهران، ‌انتشارات رشد
- اشتهاردي محمدي، ‌محمد 1385، ‌داستان دوستان، ‌قم بوستان كتاب، چاپ اول
- بخاري، ‌محمد بن اسماعيل، ‌1407 ق، ‌صحيح، ‌بيروت: دارالقلم
- تاوريس، ‌كارول، 1379، ‌روانشناسي خشم، ‌ترجمه: احمد تقي پور و سعيد درودي، ‌تهران، ‌نشر دايره، ‌چاپ سوم
- جوادي آملي، عبدالله، ‌1377 تفسير موضوعي قرآن كريم، مبادي اخلاق در قرآن، ‌ويرايش: حسين شفيعي، ‌قم، ‌نشر اسرار، چاپ اول
- حالت، ‌ابوالقاسم، ‌1363، شكوفه هاي خرد يا سخنان علي (عليه السلام)، ‌تهران، انتشارات علي اكبر علمي، ‌چاپ اول
حر عاملي، ‌محمد بن حسن، ‌1367، وسائل الشيعه، ‌تهران، ‌انتشارات كتابفروشي اسلاميه، ‌چاپ اول
دشتي، ‌محمد، ‌1381 ترجمه نهج البلاغه، ‌قم، ‌موسسه فرهنگي تحقيقاتي اميرالمومنين، ‌چاپ سي و يكم
الدينوري، ‌ابي محمد عبدالله بن مسلم بن قتيبه، ‌بي تا، عيون اخبار الرضا(عليه السلام)، ‌بيروت چاپ اول
ژاله فر، ‌تقي، ‌1382، ‌مباني روانشناسي از ديدگاه مكتب اسلام، ‌زنجان، ‌نيكان كتاب، ‌چاپ اول
شعاري نژاد، ‌علي اكبر، ‌1385، ‌نگاهي نو به روان شناسي انسان سالم، ‌تهران:اطلاعات، ‌چاپ اول
طباطبايي، ‌محمد حسين، ‌1374، ‌ترجمه الميزان في التفسير قرآن، ‌ترجمه: محمد باقر موسوي همداني، ‌قم، ‌دفتر انتشارات اسلامي
عباس نژاد، ‌محسن، ‌1384، قرآن روانشناسي و علوم تربيتي، ‌موسسه انتشارات بنياد پژوهشهاي قرآن، حوزه و دانشگاه، چاپ اول
فيض كاشاني، ‌محمد بن شاه مرتضي، ‌1339، المحجه البيضاء في تهذيب الاحيا، ‌مكتبه الصدوق
كارلسون، ‌نيل آر، 1380 مباني روان شناسي فيزيولوژيك ترجمه: مهرداد، ‌پژمان، غزل، ‌چاپ سوم
كريمي، ‌يوسف، ‌1381، روانشناسي شخصيت، ‌قم دانشگاه پيام نور، چاپ يازدهم
كليني، ‌محمد بن يعقوب، ‌1363، اصول كافي، ‌تهران، ‌انتشارات دارالكتب الاسلاميه
كنترل خ شم، ‌تيرhttp://sku.iransco.org1385
- گنجي، ‌حمزه، ‌1381، ‌روانشناسي عمومي، ‌تهران انتشارات ساوالان، ‌چاپ نوزدهم
گولمن، ‌دانيل 1380 هوش هيجاني، ‌ترجمه: نسرين پارسا، ‌تهران، ‌رشد، ‌چاپ سوم
مجلسي، ‌محمد باقر 1403 ق، ‌بحارالانوار، ‌بيروت: انتشارات دارالاحياء التراث العربي، ‌چاپ سوم
مصباح، علي و ديگران، 1374، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ‌تهران، ‌انتشارات سمت، ‌چاپ اول
مكارم شيرازي، ‌ناصر و همكاران، ‌1382 تفسير نمونه، ‌تهران، ‌دارالكتب الاسلاميه، ‌چاپ بيست و دوم
منافي اناري، ‌سالار، ‌سلامت عقل و روان از ديدگاه نهج البلاغه، ‌شهريور1385، ‌http:/www.isu.ac.ir
منافي اناري، ‌سالار، ‌1369، ترجمه ي فارسي فرمان امام علي (عليه السلام) به مالك اشتر، ‌تهران، ‌سمت
مهكام، ‌رضا جوان وهيجان، مجله حديث زندگي، شماره 17، ‌1383
نجاتي، ‌محمد عثمان، 1367، ‌قرآن و روانشناسي، ‌ترجمه: عباس عرب، ‌انتشارات آستان قدس رضوي، ‌چاپ چهارم
نراقي، ‌ملا احمد، ‌بي تا، معراج السعاده، ‌قم، ‌نشر نيايش، ‌چاپ اول
نرمان ل، ‌مان، 1381، ‌اصول روانشناسي، ‌ترجمه، ‌محمود ساعتچي، تهران، ‌امير كبير، ‌چاپ پانزدهم.

پي نوشت ها :
 

*استاد يار گروه الهيات دانشگاه اصفهان.
*كارشناس ارشد علوم قرآن و حديث
 

منبع: فصلنامه قرآني کوثر شماره 40



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط