پارادایمهای نامتوازن از زنان و دختران در فیلمها و انیمیشنهای ویژه کودکان
نویسنده : سارا ورهیس
چند سال پیش، هنگامی که خانم لجینا دیویس به همراه دختر دوسالهاش مشغول دیدن چند کارتون و برنامة آموزشی پیشدبستانی بود، یک نکته تعجب وی را برانگیخت: پس دختران کجا هستند؟ چرا شخصیّتهای دیروز دختر دنیای انیمیشن دیگر وجود ندارند؟ در سالهای اخیر، به نظر میرسد، شخصیّتهای جنگجو، جونده یا سگهای پسر، بر همه فریمهای انیمیشن سلطه دارند و ما شاهد یک شرایط غیر واقعی در تاریخ رسانههای تصویری خود هستیم.
چند سال پیش، هنگامی که خانم لجینا دیویس به همراه دختر دوسالهاش مشغول دیدن چند کارتون و برنامة آموزشی پیشدبستانی بود، یک نکته تعجب وی را برانگیخت: پس دختران کجا هستند؟ چرا شخصیّتهای دیروز دختر دنیای انیمیشن دیگر وجود ندارند؟ در سالهای اخیر، به نظر میرسد، شخصیّتهای جنگجو، جونده یا سگهای پسر، بر همه فریمهای انیمیشن سلطه دارند و ما شاهد یک شرایط غیر واقعی در تاریخ رسانههای تصویری خود هستیم.
خانم دیویس در لوسآنجلس به من چنین گفته بود: «من این موضوع را با یکی از رؤسای استودیوهای فیلمسازی مطرح کردم و از وی پرسیدم که آیا شما به این نکته توجه کردهاید که در برنامههای کودکان، دختران کمتری نسبت به پسران وجود دارند؟ البته وی به من چنین گفت: نه، نه. در ایالات متحده چنین موضوعی وجود ندارد. ما سالهاست که این موضوع را در کشور خود حل کردهایم».
خانم دیویس یادآوری میکند که اشارة مدیر آن استودیو به وجود یک شخصیّت زن در همه آثار تولید شده در سالهای اخیر باز میگردد. به نظر میرسید که نیاز به تحقیقی جامع در این زمینه وجود دارد. لذا وی تصمیم گرفت که دادههای لازم را تهیّه کند. بدین ترتیب یک مؤسسه غیر دولتی تأسیس کرد و ظرف سه سال، با کمک استاد «دانشکدة روزنامهنگاری آنفبرگ» آقای استاسی اسمیت، به ارزیابی جایگاه شخصیّتهای مذکر و مؤنث در آثار ساخته شده برای کودکان پرداخت. در روزهای 30 و31 ژانویة سال 2008 م. در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، خانم دیویس نتایج تحقیقاتش را با کمک «مؤسسه مطالعات جنسیّت و کودکان در رسانهها» (GDIDM) ارائه کرد. در این جلسه که تعدادی از رؤسای استودیوهای فیلمسازی، نویسندگان، کارشناسان تعلیم و تربیت و دانشجویان حضور داشتند، سه نتیجهگیری اصلی این پژوهش برای حاضران مطرح شد:
1. ما در رسانههای تصویری خود، شاهد یک عدم توازن جنسیتی هستیم.
2. در قریب به اتّفاق این آثار، هنگام نمایش شخصیّتهای مؤنث، این کاراکترها به صورتی بیش از حد سکسی ارائه میشوند.
3. بیشترین تمرکز در این شرایط نابرابر، به فیلمهای انیمیشن و سپس فیلمهای سینمایی ویژة کودکان باز میگردد که بر اساس طبقهبندی سنّی مخاطبان، شامل ایمنترین فیلمهای موجود در بازار میباشند.
به هر حال، دو نتیجه ابتدایی این پژوهش، سالهاست که در جامعه ما شناخته شده و تقریباً برای اکثر بینندگان معمولی رسانهها تعجّبآور به شمار نمیروند، امّا نمیتوان نتایج آماری ارائه شده را نادیده گرفت. مثلاً پس از بررسی پانزده هزار شخصیّت سخنگوی فیلمهای مختلف در فیلمهای ویژة کودکان و نوجوانان زیر سیزده سال و همچنین فیلمهای ویژة افراد بالغ، تعداد مردان تقریباً سه برابر زنان بوده و تعداد قصهگوهای مرد هم چهار برابر قصهگوهای زن میباشد. (83 درصد در برابر 17 درصد).
همچنین پس از بررسی چهار هزار کاراکتر مؤنث (شخصیّتهای دختر و زن انیمیشن یا حیوانات مختلف) مشخص شده است که این شخصیّتها، پنج برابر شخصیّتهای مذکور در آثار بررسی شده، خود را آرایش میکنند یا رفتارهایی اغواگرایانه و وسوسهکننده از خود نشان میدهند. همچنین با احتمال سه به یک، این کاراکترها، لباسهایی جلف و تحریکآمیز بر تن میکنند.
از سوی دیگر، هنگامی که زنان در فیلمهای ردة کودکان ظاهر میشوند، با احتمال بیشتری از خود رفتارهایی محرک نشان میدهند، اغوا میشوند یا اقدامات رومانتیک از خود بروز میدهند.
زنان در این آثار، به گونهای دراماتیک و اغواگرایانه، سه برابر مردان، بدنهای موزون و متناسب دارند و بدین ترتیب الگوی یک بدن کشیده، لاغر و ترکهای را از اوّلین سالهای عمر به کودکان ما تحمیل میکنند. لذا گفتههای یکی از مقامات شرکت «سونی»، باید یک هشدار جدی به حساب آید: «در بدنهای استخوانی زنان نشان داده شده در فیلمهای سینمایی و انیمیشن ویژه کودکان و نوجوانان، هیچ جایی برای رحم وجود ندارد».
اشاره:
چند سال پیش، هنگامی که خانم لجینا دیویس به همراه دختر دوسالهاش مشغول دیدن چند کارتون و برنامة آموزشی پیشدبستانی بود، یک نکته تعجب وی را برانگیخت: پس دختران کجا هستند؟ چرا شخصیّتهای دیروز دختر دنیای انیمیشن دیگر وجود ندارند؟ در سالهای اخیر، به نظر میرسد، شخصیّتهای جنگجو، جونده یا سگهای پسر، بر همه فریمهای انیمیشن سلطه دارند و ما شاهد یک شرایط غیر واقعی در تاریخ رسانههای تصویری خود هستیم.
خانم دیویس در لوسآنجلس به من چنین گفته بود: «من این موضوع را با یکی از رؤسای استودیوهای فیلمسازی مطرح کردم و از وی پرسیدم که آیا شما به این نکته توجه کردهاید که در برنامههای کودکان، دختران کمتری نسبت به پسران وجود دارند؟ البته وی به من چنین گفت: نه، نه. در ایالات متحده چنین موضوعی وجود ندارد. ما سالهاست که این موضوع را در کشور خود حل کردهایم».
خانم دیویس یادآوری میکند که اشارة مدیر آن استودیو به وجود یک شخصیّت زن در همه آثار تولید شده در سالهای اخیر باز میگردد. به نظر میرسید که نیاز به تحقیقی جامع در این زمینه وجود دارد. لذا وی تصمیم گرفت که دادههای لازم را تهیّه کند. بدین ترتیب یک مؤسسه غیر دولتی تأسیس کرد و ظرف سه سال، با کمک استاد «دانشکدة روزنامهنگاری آنفبرگ» آقای استاسی اسمیت، به ارزیابی جایگاه شخصیّتهای مذکر و مؤنث در آثار ساخته شده برای کودکان پرداخت. در روزهای 30 و31 ژانویة سال 2008 م. در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، خانم دیویس نتایج تحقیقاتش را با کمک «مؤسسه مطالعات جنسیّت و کودکان در رسانهها» (GDIDM) ارائه کرد. در این جلسه که تعدادی از رؤسای استودیوهای فیلمسازی، نویسندگان، کارشناسان تعلیم و تربیت و دانشجویان حضور داشتند، سه نتیجهگیری اصلی این پژوهش برای حاضران مطرح شد:
1. ما در رسانههای تصویری خود، شاهد یک عدم توازن جنسیتی هستیم.
2. در قریب به اتّفاق این آثار، هنگام نمایش شخصیّتهای مؤنث، این کاراکترها به صورتی بیش از حد سکسی ارائه میشوند.
3. بیشترین تمرکز در این شرایط نابرابر، به فیلمهای انیمیشن و سپس فیلمهای سینمایی ویژة کودکان باز میگردد که بر اساس طبقهبندی سنّی مخاطبان، شامل ایمنترین فیلمهای موجود در بازار میباشند.
به هر حال، دو نتیجه ابتدایی این پژوهش، سالهاست که در جامعه ما شناخته شده و تقریباً برای اکثر بینندگان معمولی رسانهها تعجّبآور به شمار نمیروند، امّا نمیتوان نتایج آماری ارائه شده را نادیده گرفت. مثلاً پس از بررسی پانزده هزار شخصیّت سخنگوی فیلمهای مختلف در فیلمهای ویژة کودکان و نوجوانان زیر سیزده سال و همچنین فیلمهای ویژة افراد بالغ، تعداد مردان تقریباً سه برابر زنان بوده و تعداد قصهگوهای مرد هم چهار برابر قصهگوهای زن میباشد. (83 درصد در برابر 17 درصد).
همچنین پس از بررسی چهار هزار کاراکتر مؤنث (شخصیّتهای دختر و زن انیمیشن یا حیوانات مختلف) مشخص شده است که این شخصیّتها، پنج برابر شخصیّتهای مذکور در آثار بررسی شده، خود را آرایش میکنند یا رفتارهایی اغواگرایانه و وسوسهکننده از خود نشان میدهند. همچنین با احتمال سه به یک، این کاراکترها، لباسهایی جلف و تحریکآمیز بر تن میکنند.
از سوی دیگر، هنگامی که زنان در فیلمهای ردة کودکان ظاهر میشوند، با احتمال بیشتری از خود رفتارهایی محرک نشان میدهند، اغوا میشوند یا اقدامات رومانتیک از خود بروز میدهند.
زنان در این آثار، به گونهای دراماتیک و اغواگرایانه، سه برابر مردان، بدنهای موزون و متناسب دارند و بدین ترتیب الگوی یک بدن کشیده، لاغر و ترکهای را از اوّلین سالهای عمر به کودکان ما تحمیل میکنند. لذا گفتههای یکی از مقامات شرکت «سونی»، باید یک هشدار جدی به حساب آید: «در بدنهای استخوانی زنان نشان داده شده در فیلمهای سینمایی و انیمیشن ویژه کودکان و نوجوانان، هیچ جایی برای رحم وجود ندارد».
پي نوشت ها :
٭ برگرفته از: سياحت غرب، ش 65، به نقل از:
www.Alternet.org
1.Sara Voorhees، بانوی نویسنده و منتقد با سابقه آثار سینمایی. وی از اعضای جامعه منتقدان آمریکا و عضو شورای مدیریت انجمن آموزشهای رسانهای است.