چرا قرآن بر استقلال اقتصادی مسلمانان تأکید دارد؟
نویسنده : حجت الاسلام کیوان عزتی
با توجه به نامگذاری سال 1391 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان «سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» نگاهی خواهیم داشت به 7 آیه از قرآن کریم که پیامهایی مرتبط با نامگذاری این سال دارند؛ و سعی میکنیم با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری به شرح این آیات بپردازیم.
* آیه ی اول، آل عمران/ 139: «ولاتهنوا و لاتحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین»
ترجمه: و [شما مسلمانان] سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
نکته:
طبق صریح آیه ی یاد شده، مؤمنین نسبت به دیگران برتری خواهند داشت. از طرف دیگر میدانیم که یکی از لوازم برتری، بینیازی اقتصادی از دولتهای استکباری و خودکفایی مسلمانان است؛ زیرا بدیه ی است که نیاز و احتیاج به دیگران همیشه ملازم با ذلت و اسارت است. از این رو ملتی که بخواهد عزیز و سربلند زندگی کند باید ابتدا خود را از بند اسارت کفار آزاد سازد. چنین ملتی است که سزاوار صفت ایمان است و ملتی که با ذلت و خواری دست نیاز به سوی بیگانه دراز میکند، طبق صریح این آیه، ملت مؤمنی نیست.
مقام معظم رهبری: «آمریکا و اذناب او هرچه تلاش کنند، نخواهند توانست این ملت را از رسیدن به قله اى که امام عزیزش همه را به آن سمت هدایت مىکرد، باز بدارند. اگر تمام گردن کلفتها و قلدرهاى دنیا هم دست در دست یکدیگر دهند، نمىتوانند ما را از حرکت به سمت جامعه ى اسلامى مرفه و عادل و آباد باز بدارند. ما بحمداللَّه اراده ى پیمودن این راه و انجام این کار را با لطف الهى و کمک مردم داریم و چیزى هم کم نداریم.
فقط مواظب باشید وحدت و شور و احساس تکلیف را در خود حفظ کنید. قرآن به مسلمانها خطاب مىکند و مىگوید: «اگر مؤمن باشید [إن کنتم مؤمنین]، نه از کسى بترسید و نه سست شوید [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ایمان، همین شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همین مىترسد. تا وقتى حضور قوى و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»[1]
* آیه ی دوم، نساء/ 141: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»
ترجمه: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
نکته:
در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولتها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته و درهم تنیده اند، هم اکنون وابستگی سیاسیای که در بسیاری از کشورهای به ظاهر مسلمان مشاهده میشود، نتیجه ی مستقیم وابستگی اقتصادی آنها به ابرقدرتها است. از این رو برای حفظ اعتبار و حیثیت اسلامی، دولتهای اسلامی موظف هستند از هرگونه عملی که راه نفوذ کفار را برای تسلط بر مسلمین میگشاید، خودداری کنند و پیشاپیش راه های نفوذی آنان را با تدبیر و سیاست ببندند و از آن جا که بزرگترین راه نفوذ آنان، تأمین نیازمندیهای اقتصادی است، از این رو اِعمال سیاست اقتصادی خودکفا و همیاری عموم اقشار در قطع وابستگی و بستن راه های نفوذی آنان، از مهمترین مسؤولیتهای ملت اسلامی است.
مقام معظم رهبری: «یک نکته این است که ما هر چه که عرض میکنیم، با این پیشفرضها بایستى ملاحظه بشود. ما چند پیش فرض داریم. یکى این است که پیشرفت علمى، ضرورت حیاتى کشور در علوم مختلف است؛ البته رتبهبندى علوم را بعد عرض میکنیم که یکى از کارهاى مهم است. پیش فرض دوم این است که این پیشرفت علمى، اگرچه که با فراگیرى علم از کشورها و مراکز پیشرفتهترِ علمى حاصل خواهد شد - بخشى از آن بلاشک این است - اما فراگیرى علم یک مسأله است، تولید علم یک مسأله ى دیگر است. نباید ما در مسأله ى علم، واگن خودمان را به لوکوموتیو غرب ببندیم. البته اگر این وابستگى ایجاد بشود، یک پیشرفتهایى پیدا خواهد شد؛ در این شکى نیست؛ لیکن دنباله روى، نداشتن ابتکار، زیرِ دست بودنِ معنوى، لازمه ى قطعىِ این چنین پیشروى است؛ و این جایز نیست.»[2]
* آیه ی سوم تا پنجم، نساء/144، مائده/51 و مائده/57: «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الکافرین أولیاء من دون المؤمنین، أتریدون أن تجعلوا لله علیکم سلطاناً مبیناً»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! کافران را در مقابل مؤمنان برای خود دوست مگیرید. مگر میخواهید برای خدا علیه خودتان دلیلی آشکار قرار داده باشید؟!
«یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری أولیاء، بعضهم أولیاء بعض و من یتولهم منکم فإنه منهم، إن الله لایهدی القوم الظالمین»
ترجمه: ای مؤمنان! یهود و نصاری را به دوستی مگیرید. بعضی از آنها دوستان بعضی دیگرند. هر که از شما با ایشان دوستی کند خود از ایشان است. همانا خداوند مردم ستمگر را هدایت نمیکند.
«یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزواً و لعباً من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار أولیاء ، واتقوا الله إن کنتم مؤمنین»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! با آن گروه از کفار و اهل کتاب که دین شما را به سخریه گرفته، بازیچه اش پندارند دوستی نکنید و از خدا بپرهیزید اگر مردمی با ایمانید.
نکته:
در این آیات میخوانیم: «مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته شده اند و از آن جا که یکی از ریشه های خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت میشود، چیزی جز نیازهای اقتصادی نیست، این آیات هرکدام با بیان ویژه ای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد و طبعاً بهترین علاج آن خودکفایی مسلمین برای رهایی از یوغ کفار است؛ چرا که نیازمندی، سرانجام آنان را در شبکه ی صید کفار میاندازد و به سیادت و عزت و عظمت آنان لطمه وارد میسازد.»
مقام معظم رهبری: «موفقیت هر ملتى در پیشرفتهاى خود، نسبت معکوس با نفوذ بیگانگان و دشمنان در آن کشور دارد. اینها نسبتشان متعاکس است؛ یعنى هرگاه بیگانه و یک قدرت خارجى- ولو آن قدرت خارجى علناً اظهار دشمنى نکرده باشد - نفوذش در بین مردم، قشرهاى مختلف و فضاى سیاسى بیشتر باشد، این ملت از آینده اى همراه با عزت و همراه با افتخار و تأمین شده، فاصله اش بیشتر است. نه این که با هر بیگانه اى باید ستیزه گرى کرد؛ نه، گاهى هم انسان به خاطر مصالح، با بیگانه اى دوستى مىکند؛ اما به همان بیگانه دوست هم نباید اجازه داد که در امور داخل این خانه، این خانواده، این کشور و این جامعه بتواند نقش ایفا کند. از اولِ انقلاب که به کلى رشته هاى نفوذ آمریکا و دیگر قدرتمندان- فقط هم آمریکا نبود؛ منتها بدترینشان آمریکا بود- در این کشور گسسته شد، اینها دایم در فکر بودند که به نحوى در داخل کشور نفوذ کنند و به پیاده کردنِ فکر خودشان، حرف خودشان، کار خودشان و مقاصد و هدفهاى خودشان بپردازند. از همه ی راه ها هم براى این کار استفاده مىکنند.[3]»
* آیه ی ششم، فتح/29: «محمد رسول الله؛ و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم، تراهم رکعاً سجداً یبتغون فضلاً من الله و رضواناً، سیماهم فی وجوههم من أثر السجود، ذلک مثلهم فی التوراة، و مثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار، وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و أجراً عظیماً»
ترجمه: محمد(صلی الله علیه وآله) فرستاده ی خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانه ی آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا میدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند وعده ی آمرزش و اجر عظیمی داده است.
نکته:
مفاد این آیه، با توجه به توصیف امت اسلام با جمله ی «فاستغلظ فاستوی علی سوقه» (نیرومندی و بر پای خود ایستادن)، قدرت یافتن مسلمانان و رسیدن آنان به آن درجه از شکوه و عظمتی است که دشمنان اسلام تاب تحمل آن را نداشته باشند. به طور حتم تا چنین هدفی در عملیات اقتصادی منظور نگردد و مسلمانان خود را از نقش پیرو و دنباله رو بیرون نیاورند، نه تنها در صحنه ی اقتصاد پیوسته شکست میخورند، بلکه در اخلاق و فرهنگ که منشأ هر گونه شکست مادی و معنوی دیگر است، شاهد سقوط قطعی خود خواهند بود.
در نتیجه مسلمین باید اقتصادی خودکفا و غیرمتکی به غیر داشته باشند و اقتداری که به دنبال آن هستند باید هم اقتدار سیاسی، هم اقتدار نظامی و هم قدرت اقتصادی و هم توانمندی فرهنگی باشد.
مقام معظم رهبری: «اسلام پیروان خود را این جور تربیت میکند: «و الّذین معه اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم تراهم رکّعا سجّدا یبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سیماهم فى وجوههم من اثر السّجود»؛ اینها نشانه هاى امت اسلامى است. اینها آن معنویتى است که در آنها وجود دارد؛ آن توکل، آن توجه به خدا، آن تذکر، آن خضوع در مقابل پروردگار. این، خاصیت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام این جور انسانى پرورش میدهد. در مقابل خداى متعال، خاضع؛ با برادران ایمانى، رحیم، مهربان؛ اخوت اسلامى برقرار؛ اما در مقابل مستکبران، در مقابل ظالمان، مثل کوهِ استوار مىایستند؛ «و مثلهم فى الانجیل کزرع اخرج شطئه فأزره فاستغلظ فاستوى على سوقه».
این، همان مراحل رشد امت اسلامى است؛ سر میزند، رشد میکند، بالندگى پیدا میکند، مستحکم میشود. «یعجب الزّرّاع»؛ خود آن کسانى که این زمینه را فراهم کردند، به شگفت مىآیند. این دست قدرت الهى است که این جور انسانها را رشد میدهد. «لیغیظ بهم الکفّار»؛ دشمن مستکبر وقتى به این انسان مسلمانِ تربیت شده ى بالیده ى در دامان اسلام نگاه میکند، معلوم است که به خشم مىآید و ناراحت میشود. ما باید این جورى عمل کنیم. خود را بسازیم. خود را با قرآن تطبیق دهیم. اخلاق خود را، رفتار خود را، با دوستان، با معارضان و معاندان، با مستکبران، طبق برنامه ى قرآن تنظیم کنیم. خداوند متعال وعده کرده است که به افرادى که این جور حرکت کنند، پاداش خواهد داد، اجر خواهد داد. این اجر، هم در دنیاست، هم در آخرت. در دنیا عزت است، برخوردارى از زیبایىها و تمتعات الهى در این عالم است - که براى انسانها فراهم کرده است - در آخرت هم رضوان الهى و بهشت الهى است.»[4]
* آیه ی هفتم، ممتحنه/1: «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده اند!
نکته:
پاره ای از مؤمنان که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند در نهان رابطه ی دوستی خود را با برخی از مشرکان حفظ کرده بودند تا بدین وسیله کفار مشرک از فامیل و کسانشان در مکه نگهداری کنند و آنها را تحت حمایت خود بگیرند. آیه ی یاد شده مسلمانان را حتی از این مقدار مودت و پیوند برحذر میدارد. اکنون که تا این حد رابطه با کافران ممنوع است باید دید اسلام در مورد پاره ای از زمامداران کشورهای اسلامی که از نظر بازرگانی، کشاورزی، صنعتی و سرانجام در همه ی امور اقتصادی، کشورهای خود را وابسته به کفار، مشرکان و یهود صهیونیست کرده اند، چه نظری دارد.
تردیدی نیست که این گونه پیوندها قبل از این که مسلمانان را از مشکلات اقتصادی نجات بخشد به مفاسد اخلاقی و ضلالتهای فکری که منشأ همه گونه وابستگیهای اقتصادی است، میکشاند و سرانجام با دریافت وامهای ربوی، در مقابل تاراج ذخایر ملی، آنان را به ورشکستگی اخلاقی و اقتصادی سوق خواهد داد. بنابراین بار دیگر با صراحت اعلام میشود که هیچ گونه راه حلی برای نجات مسلمین از چنگال این استعمارگران دیو صفت، جز خودکفایی خود مسلمانان، نخواهد بود.[5]
مقام معظم رهبری: «هر ملتى و کشورى در طول زندگانى ممتد خویش، دورانهایى و حوادثى را مىگذراند که تأثیر آن در سرنوشت تاریخى او، بسى تعیین کننده و ماندگار است و مىتواند او را به نیک بختى و عزت و اقتدار، یا سیه روزى و ذلت و حقارت بکشاند. این حوادث هر چند سالها به طول انجامد در مقایسه با عمر ملتها، در حکم لحظه اى زودگذر است و اگر ملتى در تند باد چنین حوادثى قرار مىگیرد از خود اراده و هوشمندى و ایمان و استقامت نشان دهد قله هاى شرف و بهروزى را فتح مىکند و قدم در جاده ى پیشرفت و تعالى مىگذارد و با هر گردنه ى دشوار و سنگلاخى مواجه شود از آن عبور مىکند و خود را به هدف مىرساند. ولى اگر ضعف و تن پرورى و دل سپردن به لذت و راحت موقت و ناهوشمندى و بىارادگى و بىایمانى گریبانگیر او شود آینده ى خود را تباه مىکند و دستخوش ذلت و اسارت و وابستگى مىشود و همه ى سختیها و گرفتاریهاى ملل عالم که ناشى از وابستگى و اسارت است پى در پى و به تدریج بر او مىتند و او را دچار بدبختى دنیا و آخرت مىکند.
ملتهاى پیشرو و موفق جهان در همه ى دورانها، ملتهایى هستند که در یکى از چنین لحظه هاى تاریخى تصمیمى شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختیهاى مجاهدت و پایدارى را با شوق و شور، تحمل کرده اند و خود را با تلاش و هوشمندى به نقطه ى امن و عزت و استقلال رسانده اند. ملت بزرگ ایران در انقلاب اسلامى کبیر خود در سال 1357 به اولین پیروزى تاریخى خود رسید. یکى از زیباترین و شگفت انگیزترین نمایشها را از این گونه در صحنه ى تاریخ اجرا کرد. رژیم پهلوى که در بىکفایتى و فساد و سرسپردگى به بیگانگان در میان حکومتهاى فاسد این منطقه از همه روسیاهتر بود در طول ده ها سال حکومت خود بزرگترین ضربه ها را بر ملت و کشور ایران وارد آورده بود، ملت را با دیکتاتورى خشن و سرکوب بىرحمانه از صحنه ى سیاسى کشور بیرون رانده، منافع کشور را قربانى بندوبست با قدرتهاى مداخله گر و کمپانیهاى غارتگر کرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوترانى از اندیشیدن به سرنوشت کشور بازداشته و صداى هر معترض و آزادیخواهى را در گلو شکسته بود.
با نابود کردن کشاورزى ملى و وابسته کردن صنعت ناقص و معیوب و باز گذاشتن دست بیگانگان حریص و نوکران دربار و غارت منابع نفتى و بذل و بخشش ثروت ملى به اربابان آمریکایى و اروپایى و ویران کردن روستاها و تبدیل ایران به بازار کالاهاى بىارزش خارجى و پسمانده ى محصولات کشاورزى آمریکا و برنامه هاى خائنانه ى دیگرى از این قبیل، اقتصاد کشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده ى قدرتهاى خارجى کرده و رگ حیات ملت را به دست دشمنان سپرده بود.
[...] نهضت اسلامى به رهبرى امام خمینى عظیم در میانه ى سالهاى 1341 تا 1357 در چنین شرایطى آغاز شد و رشد و تکامل یافت. امام بزرگوار ما با تکیه به تعالیم اسلام ناب محمدى(صلی الله علیه وآله) و با اعتماد به ایمان دینى مردم و با شجاعت و اخلاص و توکل کم نظیر خود، راه مبارزه را در میان سختیها و مصائب طاقت فرسا گشود و پیش رفت و صبورانه و پیامبرگونه ذهن و دل مردم را با واقعیتهاى تلخ و راه علاج آن آشنا کرد. ملت ایران که از اولین قدمها به نداى این مرد الهى و روحانى گوش فراداده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگیزه ى نیرومند ایمان و عشق به اسلام، فداکاریها و جانفشانی هاى فراموش ناشدنى کردند.
[...] در سازندگى مادى کشور آنچه در این بیست سال اتفاق افتاده، در همه ى دوران حکومت جباران پهلوى و پیش از آن بى سابقه است و حجم خدماتى که در این مدت به دست فرزندان کشور و پروردگان انقلاب تقدیم ایران عزیز شده است فهرستى بلند و افتخارآمیز دارد و البته در رأس همه ى آنها و مهمترین خدمت انقلاب در زمینه ى بناى علمى و عمرانى کشور، روح خودباورى و اعتماد به نفسى است که سرمایه ى از دست رفته ى ملت ایران در طول قرنهاى اخیر بود و نابود کردن آن، گناه بزرگ پادشاهان بى کفایت و دست نشانده ی غرب بوده است.
امروز ایرانى احساس مىکند که خود قادر به اداره ى کشور، قادر بر سازندگى، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتکار و نوآورى است و این همان سرمایه ى لایزالى است که هر ملتى را در رسیدن به هدفهاى خود کامیاب مى سازد و همین است که در 20 سال گذشته آن همه افتخارات را در زمینه هاى علمى و صنعتى و نظامى و سیاسى نصیب ملت ایران کرده است.»[6](*)
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
* آیه ی اول، آل عمران/ 139: «ولاتهنوا و لاتحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین»
ترجمه: و [شما مسلمانان] سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
نکته:
طبق صریح آیه ی یاد شده، مؤمنین نسبت به دیگران برتری خواهند داشت. از طرف دیگر میدانیم که یکی از لوازم برتری، بینیازی اقتصادی از دولتهای استکباری و خودکفایی مسلمانان است؛ زیرا بدیه ی است که نیاز و احتیاج به دیگران همیشه ملازم با ذلت و اسارت است. از این رو ملتی که بخواهد عزیز و سربلند زندگی کند باید ابتدا خود را از بند اسارت کفار آزاد سازد. چنین ملتی است که سزاوار صفت ایمان است و ملتی که با ذلت و خواری دست نیاز به سوی بیگانه دراز میکند، طبق صریح این آیه، ملت مؤمنی نیست.
مقام معظم رهبری: «آمریکا و اذناب او هرچه تلاش کنند، نخواهند توانست این ملت را از رسیدن به قله اى که امام عزیزش همه را به آن سمت هدایت مىکرد، باز بدارند. اگر تمام گردن کلفتها و قلدرهاى دنیا هم دست در دست یکدیگر دهند، نمىتوانند ما را از حرکت به سمت جامعه ى اسلامى مرفه و عادل و آباد باز بدارند. ما بحمداللَّه اراده ى پیمودن این راه و انجام این کار را با لطف الهى و کمک مردم داریم و چیزى هم کم نداریم.
فقط مواظب باشید وحدت و شور و احساس تکلیف را در خود حفظ کنید. قرآن به مسلمانها خطاب مىکند و مىگوید: «اگر مؤمن باشید [إن کنتم مؤمنین]، نه از کسى بترسید و نه سست شوید [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ایمان، همین شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همین مىترسد. تا وقتى حضور قوى و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»[1]
* آیه ی دوم، نساء/ 141: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»
ترجمه: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
نکته:
در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولتها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته و درهم تنیده اند، هم اکنون وابستگی سیاسیای که در بسیاری از کشورهای به ظاهر مسلمان مشاهده میشود، نتیجه ی مستقیم وابستگی اقتصادی آنها به ابرقدرتها است. از این رو برای حفظ اعتبار و حیثیت اسلامی، دولتهای اسلامی موظف هستند از هرگونه عملی که راه نفوذ کفار را برای تسلط بر مسلمین میگشاید، خودداری کنند و پیشاپیش راه های نفوذی آنان را با تدبیر و سیاست ببندند و از آن جا که بزرگترین راه نفوذ آنان، تأمین نیازمندیهای اقتصادی است، از این رو اِعمال سیاست اقتصادی خودکفا و همیاری عموم اقشار در قطع وابستگی و بستن راه های نفوذی آنان، از مهمترین مسؤولیتهای ملت اسلامی است.
مقام معظم رهبری: «یک نکته این است که ما هر چه که عرض میکنیم، با این پیشفرضها بایستى ملاحظه بشود. ما چند پیش فرض داریم. یکى این است که پیشرفت علمى، ضرورت حیاتى کشور در علوم مختلف است؛ البته رتبهبندى علوم را بعد عرض میکنیم که یکى از کارهاى مهم است. پیش فرض دوم این است که این پیشرفت علمى، اگرچه که با فراگیرى علم از کشورها و مراکز پیشرفتهترِ علمى حاصل خواهد شد - بخشى از آن بلاشک این است - اما فراگیرى علم یک مسأله است، تولید علم یک مسأله ى دیگر است. نباید ما در مسأله ى علم، واگن خودمان را به لوکوموتیو غرب ببندیم. البته اگر این وابستگى ایجاد بشود، یک پیشرفتهایى پیدا خواهد شد؛ در این شکى نیست؛ لیکن دنباله روى، نداشتن ابتکار، زیرِ دست بودنِ معنوى، لازمه ى قطعىِ این چنین پیشروى است؛ و این جایز نیست.»[2]
* آیه ی سوم تا پنجم، نساء/144، مائده/51 و مائده/57: «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الکافرین أولیاء من دون المؤمنین، أتریدون أن تجعلوا لله علیکم سلطاناً مبیناً»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! کافران را در مقابل مؤمنان برای خود دوست مگیرید. مگر میخواهید برای خدا علیه خودتان دلیلی آشکار قرار داده باشید؟!
«یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری أولیاء، بعضهم أولیاء بعض و من یتولهم منکم فإنه منهم، إن الله لایهدی القوم الظالمین»
ترجمه: ای مؤمنان! یهود و نصاری را به دوستی مگیرید. بعضی از آنها دوستان بعضی دیگرند. هر که از شما با ایشان دوستی کند خود از ایشان است. همانا خداوند مردم ستمگر را هدایت نمیکند.
«یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزواً و لعباً من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار أولیاء ، واتقوا الله إن کنتم مؤمنین»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! با آن گروه از کفار و اهل کتاب که دین شما را به سخریه گرفته، بازیچه اش پندارند دوستی نکنید و از خدا بپرهیزید اگر مردمی با ایمانید.
نکته:
در این آیات میخوانیم: «مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته شده اند و از آن جا که یکی از ریشه های خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت میشود، چیزی جز نیازهای اقتصادی نیست، این آیات هرکدام با بیان ویژه ای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد و طبعاً بهترین علاج آن خودکفایی مسلمین برای رهایی از یوغ کفار است؛ چرا که نیازمندی، سرانجام آنان را در شبکه ی صید کفار میاندازد و به سیادت و عزت و عظمت آنان لطمه وارد میسازد.»
مقام معظم رهبری: «موفقیت هر ملتى در پیشرفتهاى خود، نسبت معکوس با نفوذ بیگانگان و دشمنان در آن کشور دارد. اینها نسبتشان متعاکس است؛ یعنى هرگاه بیگانه و یک قدرت خارجى- ولو آن قدرت خارجى علناً اظهار دشمنى نکرده باشد - نفوذش در بین مردم، قشرهاى مختلف و فضاى سیاسى بیشتر باشد، این ملت از آینده اى همراه با عزت و همراه با افتخار و تأمین شده، فاصله اش بیشتر است. نه این که با هر بیگانه اى باید ستیزه گرى کرد؛ نه، گاهى هم انسان به خاطر مصالح، با بیگانه اى دوستى مىکند؛ اما به همان بیگانه دوست هم نباید اجازه داد که در امور داخل این خانه، این خانواده، این کشور و این جامعه بتواند نقش ایفا کند. از اولِ انقلاب که به کلى رشته هاى نفوذ آمریکا و دیگر قدرتمندان- فقط هم آمریکا نبود؛ منتها بدترینشان آمریکا بود- در این کشور گسسته شد، اینها دایم در فکر بودند که به نحوى در داخل کشور نفوذ کنند و به پیاده کردنِ فکر خودشان، حرف خودشان، کار خودشان و مقاصد و هدفهاى خودشان بپردازند. از همه ی راه ها هم براى این کار استفاده مىکنند.[3]»
* آیه ی ششم، فتح/29: «محمد رسول الله؛ و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم، تراهم رکعاً سجداً یبتغون فضلاً من الله و رضواناً، سیماهم فی وجوههم من أثر السجود، ذلک مثلهم فی التوراة، و مثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار، وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و أجراً عظیماً»
ترجمه: محمد(صلی الله علیه وآله) فرستاده ی خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانه ی آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا میدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند وعده ی آمرزش و اجر عظیمی داده است.
نکته:
مفاد این آیه، با توجه به توصیف امت اسلام با جمله ی «فاستغلظ فاستوی علی سوقه» (نیرومندی و بر پای خود ایستادن)، قدرت یافتن مسلمانان و رسیدن آنان به آن درجه از شکوه و عظمتی است که دشمنان اسلام تاب تحمل آن را نداشته باشند. به طور حتم تا چنین هدفی در عملیات اقتصادی منظور نگردد و مسلمانان خود را از نقش پیرو و دنباله رو بیرون نیاورند، نه تنها در صحنه ی اقتصاد پیوسته شکست میخورند، بلکه در اخلاق و فرهنگ که منشأ هر گونه شکست مادی و معنوی دیگر است، شاهد سقوط قطعی خود خواهند بود.
در نتیجه مسلمین باید اقتصادی خودکفا و غیرمتکی به غیر داشته باشند و اقتداری که به دنبال آن هستند باید هم اقتدار سیاسی، هم اقتدار نظامی و هم قدرت اقتصادی و هم توانمندی فرهنگی باشد.
مقام معظم رهبری: «اسلام پیروان خود را این جور تربیت میکند: «و الّذین معه اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم تراهم رکّعا سجّدا یبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سیماهم فى وجوههم من اثر السّجود»؛ اینها نشانه هاى امت اسلامى است. اینها آن معنویتى است که در آنها وجود دارد؛ آن توکل، آن توجه به خدا، آن تذکر، آن خضوع در مقابل پروردگار. این، خاصیت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام این جور انسانى پرورش میدهد. در مقابل خداى متعال، خاضع؛ با برادران ایمانى، رحیم، مهربان؛ اخوت اسلامى برقرار؛ اما در مقابل مستکبران، در مقابل ظالمان، مثل کوهِ استوار مىایستند؛ «و مثلهم فى الانجیل کزرع اخرج شطئه فأزره فاستغلظ فاستوى على سوقه».
این، همان مراحل رشد امت اسلامى است؛ سر میزند، رشد میکند، بالندگى پیدا میکند، مستحکم میشود. «یعجب الزّرّاع»؛ خود آن کسانى که این زمینه را فراهم کردند، به شگفت مىآیند. این دست قدرت الهى است که این جور انسانها را رشد میدهد. «لیغیظ بهم الکفّار»؛ دشمن مستکبر وقتى به این انسان مسلمانِ تربیت شده ى بالیده ى در دامان اسلام نگاه میکند، معلوم است که به خشم مىآید و ناراحت میشود. ما باید این جورى عمل کنیم. خود را بسازیم. خود را با قرآن تطبیق دهیم. اخلاق خود را، رفتار خود را، با دوستان، با معارضان و معاندان، با مستکبران، طبق برنامه ى قرآن تنظیم کنیم. خداوند متعال وعده کرده است که به افرادى که این جور حرکت کنند، پاداش خواهد داد، اجر خواهد داد. این اجر، هم در دنیاست، هم در آخرت. در دنیا عزت است، برخوردارى از زیبایىها و تمتعات الهى در این عالم است - که براى انسانها فراهم کرده است - در آخرت هم رضوان الهى و بهشت الهى است.»[4]
* آیه ی هفتم، ممتحنه/1: «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق»
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده اند!
نکته:
پاره ای از مؤمنان که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند در نهان رابطه ی دوستی خود را با برخی از مشرکان حفظ کرده بودند تا بدین وسیله کفار مشرک از فامیل و کسانشان در مکه نگهداری کنند و آنها را تحت حمایت خود بگیرند. آیه ی یاد شده مسلمانان را حتی از این مقدار مودت و پیوند برحذر میدارد. اکنون که تا این حد رابطه با کافران ممنوع است باید دید اسلام در مورد پاره ای از زمامداران کشورهای اسلامی که از نظر بازرگانی، کشاورزی، صنعتی و سرانجام در همه ی امور اقتصادی، کشورهای خود را وابسته به کفار، مشرکان و یهود صهیونیست کرده اند، چه نظری دارد.
تردیدی نیست که این گونه پیوندها قبل از این که مسلمانان را از مشکلات اقتصادی نجات بخشد به مفاسد اخلاقی و ضلالتهای فکری که منشأ همه گونه وابستگیهای اقتصادی است، میکشاند و سرانجام با دریافت وامهای ربوی، در مقابل تاراج ذخایر ملی، آنان را به ورشکستگی اخلاقی و اقتصادی سوق خواهد داد. بنابراین بار دیگر با صراحت اعلام میشود که هیچ گونه راه حلی برای نجات مسلمین از چنگال این استعمارگران دیو صفت، جز خودکفایی خود مسلمانان، نخواهد بود.[5]
مقام معظم رهبری: «هر ملتى و کشورى در طول زندگانى ممتد خویش، دورانهایى و حوادثى را مىگذراند که تأثیر آن در سرنوشت تاریخى او، بسى تعیین کننده و ماندگار است و مىتواند او را به نیک بختى و عزت و اقتدار، یا سیه روزى و ذلت و حقارت بکشاند. این حوادث هر چند سالها به طول انجامد در مقایسه با عمر ملتها، در حکم لحظه اى زودگذر است و اگر ملتى در تند باد چنین حوادثى قرار مىگیرد از خود اراده و هوشمندى و ایمان و استقامت نشان دهد قله هاى شرف و بهروزى را فتح مىکند و قدم در جاده ى پیشرفت و تعالى مىگذارد و با هر گردنه ى دشوار و سنگلاخى مواجه شود از آن عبور مىکند و خود را به هدف مىرساند. ولى اگر ضعف و تن پرورى و دل سپردن به لذت و راحت موقت و ناهوشمندى و بىارادگى و بىایمانى گریبانگیر او شود آینده ى خود را تباه مىکند و دستخوش ذلت و اسارت و وابستگى مىشود و همه ى سختیها و گرفتاریهاى ملل عالم که ناشى از وابستگى و اسارت است پى در پى و به تدریج بر او مىتند و او را دچار بدبختى دنیا و آخرت مىکند.
ملتهاى پیشرو و موفق جهان در همه ى دورانها، ملتهایى هستند که در یکى از چنین لحظه هاى تاریخى تصمیمى شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختیهاى مجاهدت و پایدارى را با شوق و شور، تحمل کرده اند و خود را با تلاش و هوشمندى به نقطه ى امن و عزت و استقلال رسانده اند. ملت بزرگ ایران در انقلاب اسلامى کبیر خود در سال 1357 به اولین پیروزى تاریخى خود رسید. یکى از زیباترین و شگفت انگیزترین نمایشها را از این گونه در صحنه ى تاریخ اجرا کرد. رژیم پهلوى که در بىکفایتى و فساد و سرسپردگى به بیگانگان در میان حکومتهاى فاسد این منطقه از همه روسیاهتر بود در طول ده ها سال حکومت خود بزرگترین ضربه ها را بر ملت و کشور ایران وارد آورده بود، ملت را با دیکتاتورى خشن و سرکوب بىرحمانه از صحنه ى سیاسى کشور بیرون رانده، منافع کشور را قربانى بندوبست با قدرتهاى مداخله گر و کمپانیهاى غارتگر کرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوترانى از اندیشیدن به سرنوشت کشور بازداشته و صداى هر معترض و آزادیخواهى را در گلو شکسته بود.
با نابود کردن کشاورزى ملى و وابسته کردن صنعت ناقص و معیوب و باز گذاشتن دست بیگانگان حریص و نوکران دربار و غارت منابع نفتى و بذل و بخشش ثروت ملى به اربابان آمریکایى و اروپایى و ویران کردن روستاها و تبدیل ایران به بازار کالاهاى بىارزش خارجى و پسمانده ى محصولات کشاورزى آمریکا و برنامه هاى خائنانه ى دیگرى از این قبیل، اقتصاد کشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده ى قدرتهاى خارجى کرده و رگ حیات ملت را به دست دشمنان سپرده بود.
[...] نهضت اسلامى به رهبرى امام خمینى عظیم در میانه ى سالهاى 1341 تا 1357 در چنین شرایطى آغاز شد و رشد و تکامل یافت. امام بزرگوار ما با تکیه به تعالیم اسلام ناب محمدى(صلی الله علیه وآله) و با اعتماد به ایمان دینى مردم و با شجاعت و اخلاص و توکل کم نظیر خود، راه مبارزه را در میان سختیها و مصائب طاقت فرسا گشود و پیش رفت و صبورانه و پیامبرگونه ذهن و دل مردم را با واقعیتهاى تلخ و راه علاج آن آشنا کرد. ملت ایران که از اولین قدمها به نداى این مرد الهى و روحانى گوش فراداده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگیزه ى نیرومند ایمان و عشق به اسلام، فداکاریها و جانفشانی هاى فراموش ناشدنى کردند.
[...] در سازندگى مادى کشور آنچه در این بیست سال اتفاق افتاده، در همه ى دوران حکومت جباران پهلوى و پیش از آن بى سابقه است و حجم خدماتى که در این مدت به دست فرزندان کشور و پروردگان انقلاب تقدیم ایران عزیز شده است فهرستى بلند و افتخارآمیز دارد و البته در رأس همه ى آنها و مهمترین خدمت انقلاب در زمینه ى بناى علمى و عمرانى کشور، روح خودباورى و اعتماد به نفسى است که سرمایه ى از دست رفته ى ملت ایران در طول قرنهاى اخیر بود و نابود کردن آن، گناه بزرگ پادشاهان بى کفایت و دست نشانده ی غرب بوده است.
امروز ایرانى احساس مىکند که خود قادر به اداره ى کشور، قادر بر سازندگى، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتکار و نوآورى است و این همان سرمایه ى لایزالى است که هر ملتى را در رسیدن به هدفهاى خود کامیاب مى سازد و همین است که در 20 سال گذشته آن همه افتخارات را در زمینه هاى علمى و صنعتى و نظامى و سیاسى نصیب ملت ایران کرده است.»[6](*)
پينوشتها:
1. بیانات در مراسم بیعت جمع کثیرى از اقشار مختلف مردم سراسر کشور؛ 18/04/1368
2. بیانات در دیدار نخبگان علمى و اساتید دانشگاه ها؛ 03/07/1387
3. بیانات در دیدار دانشجویان و دانشآموزان و جانبازان؛ 11/08/1379
4. بیانات در دیدار مسؤولان نظام در روز میلاد پیامبر(صلی الله علیه وآله)؛ 02/12/1389
5. پیامهای اقتصادی قرآن، دکتر سیدجمال الدین موسوی اصفهانی
6. پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامى؛11/21/1377
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج