چگونه بچه ها را به مطالعه علاقه مند کنيم؟
نويسنده: يدالله ملکي
فرهنگ مطالعه و کتابخواني در سرزميني که خود ميراث دار غني ترين گنجينه هاي فکري بشر در قالب کتاب و انديشه ي مکتوب است اين روزها غافل مانده و جامعه به شدت از امر کتاب و کتابخواني عقب است. کسب دانش و علم آموزي که سيره نوراني پيامبر اعظم (ص) است جز با ترويج روحيه ي جستجو و پژوهش در بين اقشار جامعه محقق نمي شود. به همين منظور در اين مقاله شيوه هاي علاقه مندي بچه ها به کتاب و کتابخواني مطرح مي شود.
پيشنهاد اول: براي شان کتاب بخوانيم
پيشنهاد دوم: خودمان نيز کتاب بخوانيم
پس فراموش نکنيم! براي کتابخوان شدن بچه ها هم که شده، هر چند صباحي خودمان نيز کتاب بخوانيم.
پيشنهاد سوم: بچه ها را مرتب به کتابفروشي ببريم
توجه: لطفاً به هيچ وجه از محل اين بودجه به انتخاب خودمان براي شان کتاب نخريم! اگر جزو کساني هستيم که عقيده دارند پيدا کردن و انتخاب کتاب خوب راه و روش مخصوصي دارد و ما هم آن را بلد هستيم، سعي کنيم به روش دموکراتيک در همان فضاي کتابفروشي روش مان را به بچه ها آموزش دهيم و بچه ها را آزاد بگذاريم تا هر چيزي را که دل شان خواست انتخاب کنند و بخرند. پس از خواندن انتخاب شان، خودشان متوجه خواهند شد که سليقه شان چيست و چگونه مي توانند در نوبت بعد باب طبع شان را در کتابفروشي به درستي پيدا کنند.
پيشنهاد چهارم: ابراز احساسات کنيم.
بچه ها در دوره يي از زندگي شان و با توجه به امکانات و احساس مسؤوليت والدين، آموختن تعدادي از اين «فعاليت هاي فوق برنامه» را شروع مي کنند. بعضي از آنها به رشته ي مورد نظر علاقه مند هستند يا علاقه مند مي شوند. بعضي ها هم به رشته ي انتخاب شده علاقه ندارند و علاقه مند هم نمي شوند و تنها به ضرب و زور والدين است که چند صباحي را به رفت و آمد ميان اين کلاس هاي رنگارنگ سپري مي کنند. در اين ميان پدر و مادرها بسياري از وقت و سرمايه شان را خرج مي کنند تا کودک بيشترين بهره را از اين کلاس ها و آموزش ها ببرد و همواره هم چشم اميدشان به اين است که هر چه زودتر نشانه يي از ثمره ي اين فعاليت ها و آموزش ها را مشاهده کنند. مثل کودکي که دانه ي لوبيايي را در گلدان پشت پنجره مي کارد و هر روز صبح پس از بيدار شدن به سر وقت آن مي رود تا ببيند آيا جوانه سر از خاک برآورده يا نه.
مطالعه و کتابخواني اما معمولاً نه کلاس و معلمي دارد و نه چشم اميدوار در انتظار جوانه زدن آن است. بنابراين اگر مثلاً کودک مشغول خواندن کتابي به قد و قواره ي هيکل خود ديده شود يا در ميانه ي بحث آدم بزرگ ها که نام نويسنده يا کتابي را فراموش کرده اند پاسخ درست را به آنها يادآور شود يا براي کسب اطمينان از املاي درست لغتي به سراغ فرهنگ لغت برود و پاسخش را در آنجا بجويد، معمولاً سر زدن اين جوانه ها ديده نمي شوند و ابراز احساساتي از سوي آدم بزرگ ها صورت نمي گيرد. اين البته يک اولويت گذاري فرهنگي- اجتماعي است که کسب کمربند سياه در رشته يي رزمي يا کسب مقام قهرماني در جام گل کوچک محله را مهمتر از دانستن روش صحيح استفاده از فرهنگ لغت مي داند!
خوب، پيشنهاد بعدي اين است که در مواقعي که مثال هايي از آن در بالا ذکر شد لطفاً کمي ابراز احساسات کنيم! استفاده از الفاظ «آفرين» و «بارک الله» اکيداً توصيه مي شود.
پيشنهاد پنجم: مهم است، مخالفت نکنيم
احتمالاً ذکر اين تجربه ي شخصي که من بيشترين کتاب هاي زندگي ام را هميشه در دوران برگزاري امتحانات تحصيلي ام خوانده ام، تغييري در عقيده ي پدر و مادرهاي مسؤول و نگران ايجاد نخواهد کرد. پس چه فايده که تأکيد کنم اين «غيره خواني ها» باعث نشد که تا در مدرسه هميشه شاگرد اول و دوم نباشم.
پيشنهاد ششم: اسباب و لوازم کتاب بازي را فراهم کنيم
کافي است کتابخانه يي در اختيار کودک قرار دهيم تا کتاب هايش را در آنجا بچيند. اين مي تواند اولين ابزار بازي با کتاب باشد و او مي تواند ساعت ها مشغول منظم و مرتب کردن کتاب ها در کتاب خانه اش بشود.
يکي از جذاب ترين ابزارهاي کتاب بازي مهر است. ساختن مهري با عنوان «کتابخانه...» يا «کتابخانه ي کوچک» يا «کتابخانه ي شخصي...» براي کودک که مجدداً مي تواند او را ساعت ها درگير رسيدگي و حاضر و غايب کتاب هاي کتابخانه اش کند. اگر خودمان کمي حوصله داشته باشيم، مي توانيم او را تشويق کنيم و آموزش دهيم تا از کتاب هايش فهرست برداري کند. دفتري تهيه کنيد و مشخصات کتاب هايش را در آن بنويسد. قدم بعدي اين بازي اين خواهد بود که شروع کند به امانت دادن کتاب هايش به دوستان و نزديکان. قوانين و مقرراتي براي اين سيستم امانت دهي تعريف کرده و اطلاعات مربوط به امانات را در دفترچه ضبط و ثبت کند. خلاصه شاخ و برگهاي اين «بازي» جديد تا دل تان بخواهد مي تواند گسترده شود. کمي تخيل مي خواهد و وقت آزاد.
منبع:نشريه 7 روز زندگي-ش86.