مرز خيال و واقعيت

با نگاهي سطحي به بازي هايي که هر روز ساخته و روانه بازار مي شوند، مي توانيد نمادهاي شيطاني از قبيل مدل هاي تک چشم و يا تصاوير غير اخلاقي اي که با تلاش تهيه کنندگان اين بازي ها در حال تبديل شدن به يکي از جنبه هاي عادي زندگي روزمره است را مشاهده کنيد. ميزان استفاده از اين نمادها در ساخت بازي هاي رايانه اي به قدري زياد شده است که حتي نام ديگري که بر روي اين گونه سرگرمي ها مي توان گذاشت، جنگ رسانه اي يا همان جنگ نرم است.
دوشنبه، 12 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مرز خيال و واقعيت

 مرز خيال و واقعيت
مرز خيال و واقعيت


 

نويسنده: نعيمه جلالي نژاد




 

اشاره:
 

با نگاهي سطحي به بازي هايي که هر روز ساخته و روانه بازار مي شوند، مي توانيد نمادهاي شيطاني از قبيل مدل هاي تک چشم و يا تصاوير غير اخلاقي اي که با تلاش تهيه کنندگان اين بازي ها در حال تبديل شدن به يکي از جنبه هاي عادي زندگي روزمره است را مشاهده کنيد. ميزان استفاده از اين نمادها در ساخت بازي هاي رايانه اي به قدري زياد شده است که حتي نام ديگري که بر روي اين گونه سرگرمي ها مي توان گذاشت، جنگ رسانه اي يا همان جنگ نرم است.
بخش عظيمي از طراحي و توليد بازي هاي پر فروش رايانه اي دنيا در استوديوهاي بزرگ و مطرح هاليوود که صهيونيست ها سهامداران اصلي آن به شمار مي روند، انجام مي شود.
برنامه ريزان و مشاوران فرهنگي رژيم صهيونيستي بر اين باورند که با ايجاد يک پايگاه کاملاً مستقل و مجهز براي تهيه و توليد بازي هاي رايانه اي مي توانند علاوه بر برخورداري از قدرت بيشتر براي سرمايه گذاري و نفوذ کامل بر بازارهاي جهاني، کنترل افکار مخاطبان گسترده بازي هاي رايانه اي را در سراسر دنيا به دست گيرند. صهيونيست ها با سرمايه گذاري عظيم، تلاش گسترده اي را براي انحراف افکار عمومي در حوزه فرهنگي در دستور کار خود قرار داده و تسلط بر افکار عمومي را به عنوان يک رؤيا دنبال مي کنند.
در حقيقت بازي هاي رايانه اي ذهن و باور کودکان و نوجوانان را هدف گرفته است. کودکان و جوانان با کاراکتر شخصيتي بازي هاي رايانه اي همراهي مي کنند و اهداف و آرمان هاي او را اهداف خودشان مي دانند؛ چرا که در غير اين صورت بازي اصطلاحاً «گيم آور» شده و کاربر مجبور مي شود بار ديگر مرحله را تکرار کند.
در اغلب اين بازي ها غالباً سربازاني که کنترل مي شوند، سربازاني از نيروهاي ناتو، آمريکا، انگليس و... هستند و در مقابل دشمنان، که به صورت تروريست هايي مسلمان، خشن و فاقد روح انساني نمايش داده مي شوند قرار مي گيرند. البته نبايد انتظار داشت که تأثير اين برنامه ريزي ها ناگهاني باشند. زيرا بسياري از طرح ريزي هاي دشمن که در لايه هاي پنهان بازي قرار گرفته و شايد بسياري از کاربران نيز متوجه آن نمي شوند، اما کم کم به آن ايمان مي آورند. اين اتفاقات به مرور زمان روي مي دهد. چرا که از شاخصه هاي جنگ نرم، تدريجي بودن تأثيرگذاري آن است.
سياست گذاران توليد اين بازي ها، چه اهدافي دارند؟!
انعکاس چه نگاهي در بازي هاي توليدي شان براي آن ها اهميت دارد؟
اين ها سئوالاتي ست که جواب شان را در سطرهاي بعدي خواهيد يافت:

روش زندگي آمريکايي
 

اگر غرب را بخواهيم به درختي تشبيه کنيم، ريشه اش اومانيسم (بشرگرايي؛ در مقابل خدا گرايي) و تنه اش جامعه مدني و ميوه اش روش زندگي آمريکايي است. دوران فلسفه در غرب به پايان رسيده است و اکنون ميوه تمدن شان؛ يعني روش زندگي آمريکايي را ترويج مي کنند.
با استفاده از ابزارهايي چون فيلم، سريال، انيميشن و خصوصاً بازي هاي رايانه اي، روش زندگي آمريکايي را در زمينه هايي مثل معماري، خوراک، پوشاک، زينت آلات، روابط جنسي و... ترويج داده و فرهنگ و باورهايشان را به انسان ها و به خصوص جوانان و نوجوانان تزريق مي کنند.
 

بازي هايي براي بي قيد و بند شدن
 

از جمله مهم ترين بازي هايي که به ترويج روش زندگي آمريکايي مي پردازند، مجموعه بازي هايي است که بازسازي يک زندگي غربي مي باشد.
در اين بازي کاربر مي تواند تجربه مجازي زندگي روزمره از ابتداي تولد و طي دوران هاي مختلف زندگي و در نهايت مرگ! را داشته باشد. انجام کارهاي روزمره (خوردن، خوابيدن، سرکار رفتن، مدرسه يا دانشگاه رفتن، استراحت و...) را بر اساس روش زندگي آمريکايي تجربه مي نمايد. رفتن يا دعوت کردن به ميهماني ها و پارتي هاي مختلف، چگونه يافتن دوستان هم جنس و غير هم جنس و بسياري نکات ديگر را در اين بازي به کاربران به صورت غير مستقيم القاء مي نمايند و با توجه به مهارت بيشتر کاربران در بازي، موفقيت هاي بيشتري در اين زمينه ها نصيب شان مي گردد! از نکات جالب اين گونه بازي ها، اين است که کاربر را در اين بازي به همه کار وادار مي کند، ولي دين، عبادت و... هيچ نقشي در اين بازي نداشته و حتي يکبار هم در طول بازي کاربر به عبادت مشغول نمي شود.

دين ستيزي
 

انسان ها براي رسيدن به سعادت و کمال، نيازمند يک برنامه هستند و پر واضح است که بهترين برنامه را کسي مي تواند براي انسان قرار دهد که خالق انسان است.
يکي از مهم ترين چالش هاي دوران بشري مخصوصاً در عصرحاضر، انتخاب يک برنامه و دين براي زندگي کردن بوده است. همواره ميان برنامه الهي (دين) و برنامه هاي نفساني و شيطاني، رقابتي نفسگير وجود داشته و در حال حاضر که غرب به رهبري آمريکا با انتخاب دين زميني و روش زندگي آمريکايي يک دين زميني را رقم زده است، درگيري ميان دين الهي و دين زميني به اوج خود رسيده است. شيطان و پيروانش در طول تاريخ هميشه سعي در مخدوش کردن چهره دين و جاهلانه و سفيهانه نشان دادن آن بوده اند تا از گرايش مردم به انتخاب روش رندگي ديني و رو آوردن به خداوند و دين الهي جلوگيري کنند. دشمنان اسلام با استفاده از فيلم، سريال، انيميشن و بازي رايانه اي مدام به تمسخر دين و باورهاي ديني مي پردازند. آن ها سعي مي کنند اعتقاد به خداوند عالم را پوچ و عبث خوانده و جهان را محصول يک «اتفاق» نشان داده و دين را ابزاري براي تسلط دينداران و اربابان ديني نمايش مي دهند.

عدم درک مرز ميان خيال و واقعيت
 

کاربر اين بازي ها، يک بار اتفاقاً خود را در محيطي مشابه بازي ها ولي اين بار در دنياي واقعي بيابد. همين کافي خواهد بود تا پشت پرده بسياري از اخبار دستگير شدن قاتل هايي را که جنايت خود را بارها و بارها در بازي هاي ويدئويي شبيه سازي کرده است را احساس کند. گاهي اوقات حتي اين جنايتکاران موفقيت خود را مرهون اين بازي ها مي دانند. پس بياييد با آگاهي کامل و برنامه ريزي صحيح بازي هاي سرگرم کننده و سالم را انتخاب کنيم و از آن ها لذت ببريم.

بازي هايي که شما را خدا مي کنند!
 

در اين نوع از بازي ها کاربر نقش خداوند را بازي مي کند!! اين نوع از بازي ها در ابتدا نشان مي دهند که بشر در برابر مشکلات طبيعي خود، گرايش به يک موجود قوي تر! (نه آفريننده عالم) پيدا مي کند و از او مدد مي خواهد و کاربر در نقش خداوند!! از ماوراي کهکشان ها به کمک آن ها آمده و ياري شان مي کند و آن ها هم رو به سمت کاربر (رو به صفحه نمايشگر) سجده کرده و کاربر را خداي خود خطاب مي کنند و به عبادتش مي پردازند!!
در طول بازي اين کاربر است که به انسان ها روزي مي دهد، جنگ و آشتي ايجاد مي کند، براي گنهکاران و خطاکاران عذاب مي فرستد، نيکوکاران را مورد لطف خود قرار مي دهد و حتي در جنگ ها به آن ها کمک مي کند... برايشان خانه مي سازد و باعث پيوند انسان ها مي شود.
در طول اين بازي ها دو موجود به نام خوبي و بدي به همراه کاربر بوده و او را راهنمايي مي کنند!
با توجه به طولاني بودن بازي و ايجاد حس هم ذات پنداري در کاربر، کاربر احساس خدايي مي کند؛ منتهي خدايي با عواطف بشري و با نواقص انساني!! رفته رفته جامعه مخلوقات بازي پيشرفته شده و در اثر عنايات کاربر، به کمالات بالاتر و زندگي و تمدن والاتري دست پيدا مي کنند و بازي اين مطلب را به کاربر القا مي کند که دين و دستورات ديني محصول تعاملات و انديشه بشري بوده و لذا خطاپذير و گاه ظالمانه است!
در جريان اين نوع بازي ها انسان ها را داراي روابط آزاد جنسي نشان داده و از طرفي هم انجام هر کاري توسط کاربر آزاد است و لذا احساس خطاپذيري و نفسانيت را نعوذبالله نسبت به پروردگار عالم ايجاد مي نمايد.
منبع:نشريه ديدار آشنا، شماره 136




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.